برزخ سرمایه‌گذاری در سال ۹۷

میز سخن پیشکسوتان و فعالان بانکداری الکترونیک درباره روندهای سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری بانکی;

اگر اقتصاد در گردش نباشد طبیعتا ابتکاری که توسط سیستم بانکی، مدیران و کارشناسان به کار گرفته می‌شود عملی نیست/ باید به سمتی حرکت کرد که از طریق فعالیت‌های نرم‌افزاری به کمک فین‌تک و هم‌افزایی با آن‌ها خدماتی را ارائه کنیم که رسوب پول ارزان‌قیمت و کارمزد داشته باشد/ خیلی از مسائل می‌تواند به کاهش هزینة بانک‌ها کمک کند که لازمه‌اش دنیا، فضا و ارز دیجیتال است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، فناوری در سال 97 مسیر مبهمی را طی خواهد  کرد با توجه به روندهای جدید فناوری شامل فین تک‌ها، بلاکچین و رایانش ابری و همچنین بیگ دیتا، برزخی برای نحوه سرمایه‌گذاری در فناوری ایجاد خواهد شد که این برزخ به سختی در یک سال 97 به پایان برسد از سوی دیگر بانک‌ها نیز توان توسعه سرمایه گزاری در این حوزه را چندان ندارند. بر همین اساس سال 97 را باید برزخی سرمایه‌گذاری دانست. اگر چه مقوله‌های فین تک و بلاک چین توسعه پیدا خواهند کرد اما این دو روند مسیرهای مستقلی هستند که ممکن است حتی سرمایه‌گذاری‌های گذشته بانک‌ها را نیز به چالش بکشند. در میزگرد پیشرو حاضران در میزگرد به سوالات مربوط به روند سرمایه‌گذاری بانک‌ها در حوزه فناوری پاسخ گفته‌اند. ژان صیاد قائم مقام مدیر‌عامل شرکت توسعه فن‌آوری اطلاعات خوارزمی، مسیح قائمیان وسعید عسکری انارکی از کارشناسان  و خبرگان حوزه‌ی بانکداری الکترونیک، محمدعلی قائمیان  عضوهیات مدیره شرکت صنایع مخابرات راه دور ایران، محمدصادقی معاون فناوری و اطلاعات بانک اقتصاد نوین و مجتبی عزیزیان مدیرامور فناوری اطلاعات بانک صادرات میهمان این میز سخن هستند.

 

*با توجه به حوزة فناوری روندهای مهم بانکداری در سال 97 چه چیزهایی هستند و سرمایه‌گذاری در این سال معطوف به چه نقاطی خواهد بود؟ 
صیاد: در‌حال‌حاضر ما مجموعه‌ای از بانکداری الکترونیک را در کشور بنا کرده‌ایم که بارها و بارها سابقة آن توسط شما ذکر شده است. به نظرم بهتر است‌کسری‌های مجموعة موجود را مدنظر قرار دهیم و اینکه از این پس، روندها در دنیای بیرون به کدام سمت خواهند رفت. زیرا بسیار طبیعی‌ست که ما هم همان روندها را دنبال کنیم، اگر این دو مسئله به خوبی پوشش داده شوند بسیار از مشکلات قابل حل است. به عنوان مثال در رابطه با تکنولوژی و رویه‌های موجودِ بانکداری در قسمت پرداخت به‌خوبی عمل ‌کرده‌ایم. 

*آیا بهتر نیست در سخت‌افزار و نرم‌افزار حوزة تقسیم‌بندی داشته باشیم؟
صیاد: چنین تقسیم‌بندی‌ای نیازِ یک هدف است، شما برای انجام کارهای الکترونیک بحث گسست دیجیتالی را دارید که اثرات و تبعاتی را به دنبال دارد. طبیعتا اگر قصد حرکت در این حوزه را داشته باشیم که قطعاً همین‌طور خواهد بود، نیازمند ظرفیت‌سازی هستیم؛ ما گزینه‌هایی برای این ظرفیت‌سازی داریم که تکنولوژی یکی از آنهاست. مثلاً پا گذاشتنِ موبایل‌های هوشمند به عرصة جامعه ظرفیت خاصی ایجاد کرده است، اما مسئلة مطرح حال حاضر، هوش مصنوعی‌ست که در آن به حدی از بلوغ رسیده‌ایم که سیستم‌های بانکی از طریق فین‌تک یا بدون آنها در این زمینه فعالیت می‌کنند. در نتیجه می‌توان گفت AI یکی از حوزه‌هایی‌ست که باید جایگزین فعالیت‌هایی متخصصین ما در فرآیندها باشد همچنین به جایگاهی برسد که به نحو احسن به مشتری خدمت‌رسانی کند. مسئلة مهم بعدی فرآیندهای ماست که متناسب با Digital Disruptive نیستند و همچنان تلاش بر پیش بردن روند سنتی و دستی در بانک‌ها داریم. در صورتی که زیرساخت‌های‌مان باید به‌قدری کامل باشند که آمدن دستگاه‌های نوین مشکل‌ساز نشود و مردم در مواجه با آن احساس وحشت نکنند. توجه نکردن به مسائل مذکور سبب عقب‌ماندگی ما در سیستم بانکی‌ست، به نظرم بانک مرکزی باید کارگروه یا تیمی را برای فعالیت روی این بخش‌ها تشکیل دهد، باید از رویه‌های پیشین دست بکشیم و کار را به صورت ماشینی انجام دهیم. رویه‌هایی مانند حضور در شعبه و ارائة کپی شناسنامه برای افتتاح حساب مناسب نیستند و نباید کار اینگونه پیش برود. باید توجه داشت تکنولوژی و فرآیند دو عاملی هستند که از طریق ایجاد ظرفیت می‌توانند سبب پیاده‌سازی هرچه بیشتر و بالغ‌تر بانکداری دیجیتال در کشور شوند. 

*سال گذشته در سرمایه‌گذاری انحرافاتی داشتیم که امسال ناچار به مرتفع کردن آن‌ها هستیم، به نظر شما در سال 97 مسیر سرمایه‌گذاری به کجا خواهد رفت؟
مسیح قائمیان: به نظرم جای خرسندی‌ست که بانکداری ما نسبت به سال‌های پیش با سرعت عمل بالا تغییرات سنگین انجام داده است آن هم بدون اینکه تخریب بزرگی صورت گیرد. در رشته‌های دیگر کار با این سهولت انجام نمی‌شود، روزی وجود داشت که در بانک ملی بالای باجه نوشته می‌شد شماره حساب یک تا صد، باجة بعدی صد تا دویست و… این نشان می‌داد ما نه‌تنها مشتری یک شعبة بانک ملی بلکه مشتری بانک‌های دیگر خودمان هم نبودیم، ما مشتری یک باجه بودیم و به این ترتیب کارها در یک شعبة بانک هم به یکدیگر ربطی نداشت. بنده این موضوع را به وضوح لمس کرده‌ام، اما امروز در کشور به دنبال اکانتی هستیم که هر زمان لازم شد به ما خدمت‌رسانی کند. حداقل در شتاب وقتی کارت خود را در جهت وصول نقدینگی وارد دستگاه ATM می‌کنیم این نگرانی‌های پیشین مبنی بر اینکه کارت متعلق به کدام بانک است و… وجود ندارد، حتی به دلیل اینکه کارمزدی دریافت نمی‌کنند بانک‌ها از طریق تعامل با یکدیگر تسویه کرده و در این همکاری شرایطی مثبت را برای مشتریان فراهم آورده‌اند. بانک‌های بزرگی مانند ملی، صادرات و… این شرایط را در زمانی فراهم کردند که حدود 4هزار شعبه داشتند، شرایطی که تقریباً می‌توان گفت در هیچ شبکة بانکی در دنیا وجود ندارد، زیرا آنجا بانک‌ها اغلب کمتر از 100 شعبه هستند، اما در ایران بانک‌ها با چنین عظمتی از طریق یک کُربنکینگ و سیستم متمرکز کار می‌کنند به طوری که وقتی به شعبه مراجعه می‌کنید می‌توانند به تمامی اطلاعات مربوطه دست پیدا کنند، به نظرم این مصداق بارز موفقیت است. به هر ترتیب جابه‌جایی برخی اقلام مالی چنان سرعتی دارد که اگر با مشتری از انجام تراکنش در فردا، پس‌فردا یا چند ساعت بعد صحبت کنید دلخور می‌شود، انتظارات به سمتی رفته که مشتریان تمایل دارند همان لحظه و ثانیه تراکنش اتفاق بیفتد، بنابراین انتظارتمان از بانک‌ها افزایش یافته است. البته به این معنا نیست که کامپیوترها نمی‌توانند کارها را انجام دهند، بلکه امور دستی همراه با احتمال اشتباه، برگشت پول و عدم امنیت رو به رو است که ایجاد مشکل می‌کند. وگرنه سیستم کارت‌به‌کارتی که ما در آن فعالیت می‌کنیم هنوز ویزا ندارد، نه اینکه نمی‌تواند داشته باشد، بلکه بابت مسائل موجود، نگرانی وجود دارد. چون ما هم ریسک را بالا ندیدیم، آن را اداره می‌کنیم که به تبع هزینه‌هایی را نیز در بر دارد. البته اینطور نیست که ریسک‌ها را ندیده گرفته و کار را انجام دهیم، بعضی اوقات اختلالاتی وجود دارد، تیم‌هایی برای تسویه حضور پیدا می‌کنند و اقدامات فراوانی انجام می‌شود که بسیاری از آنها قابل دیدن نیست، در این بین انتظارت مردم هم قوی‌ و قوی‌تر می‌شود که به نظرم این نوع انتظارات خوب است زیرا سبب پیشرفت شده و ما را به سمت استفادة بیشتر از تکنولوژی روز رهنمون می‌کند. خوشبختانه تیم‌های فنی ما توان خرید و ایمپلیمنت را دارند. البته قصد ندارم بگویم کدام روند صحیح و کدام اشتباه است، اما به هر حال شرایطی که ما در ایران پیش گرفته‌ایم نشان می‌دهد عملکرد موفق‌تری داریم و این‌طور نیست که تقلبات وحشتناک صورت گرفته و اتفاقات بدی بیفتد. حتی یکسری دیتا از طریق فردی به خارج از کشور برده شد که اتفاق خاصی هم نیفتاد، زیرا رمزها بلافاصله تغییر کرد و کل نظام بانکی عکس‌العمل مناسبی انجام داد که نشان از تسلط کامل می‌داد. تیم‌های فنی ما آگاهی کامل دارند و می‌دانند که آموزش حدود 40هزار نفر کارمند مشغول به کار بسیار سخت است و این کار معمولاً در دنیا انجام نمی‌شود، اما ما در ایران آن را انجام داده‌ایم، به نظر من انتظار مردم از بانک‌ها ایفا کردن نقش لیدر و راهنماست. 

*روند آینده را چطور پیش بینی می کنید؟
ما در آینده شاهد حذف تعداد بسیاری از بانک‌ها خواهیم بود و روند کنونی که گاه به اشتباه تعداد شعب را افزایش می‌دهیم و سپس آن‌ها را کم می‌کنیم نیز ایجاد مشکل می‌کند، نکته اینجاست که به هر حال خیلی زود و سریع به سمت بانکداری الکترونیک کشیده می‌شویم، اما به این معنا نیست که بانکداری را به طور کل کنار بگذاریم. برخی تصور می‌کنند اگر فین‌تک آگاهی کامل در رابطه با معنای بانکداری نداشته باشد مهم نیست زیرا از ابزار سوپر مدرن استفاده می‌کند و بانکدارها باید به دنبال آن بروند، اما اینطور نیست بانکدارها باید اصل موضوع را رعایت کنند و تنها برخی قسمت‌ها را به افرادی بسپارند که آگاهی‌شان کمتر است، اما ما در این زمینه معکوس عمل می‌کنیم. بنده از سال 59 وارد بانک مرکزی شدم و در این سال‌ها بانکدارهای بسیار خوبی را دیده‌ام، متأسفانه امروز به دلیل عدم توجه به بانکدارها تعداد افراد خوب و متخصص کاهش یافته است، زیرا توجه ما به فین‌تک و آی‌تی افزایش یافته است، البته بنده در حوزة آی‌تی فعالیت می‌کنم و باید از این موضوع خوشحال باشم، اما ماجرا این است که در اصل، تخصص بانکداری اهمیت بسزایی دارد و باید از آن حمایت کرد، ما باید روی رشد بانکداری ایران تمرکز کافی را داشته باشیم و از سمت دیگر توجهمان هم به بانکداری الکترونیک باشد. 
*لطفاً نظر خود را از زاویه دید سرمایه‌گذاری بیان کنید. 

مسیح قائمیان: قطعاً این فشار از سمت مردم برای حرکت به سمت بانکداری الکترونیک وجود خواهد داشت و ما مجبور به تکمیل کردن آن هستیم. 

*به نظرم از بانکداری الکترونیک گذر کرده‌ایم و در فضای متفاوتی به سر می‌بریم؟
مسیح قائمیان: بستگی دارد که شما کدام قسمت را بانکداری الکترونیک بدانید، آیا منظورتان Virtual Banking است یا قسمت دیگر. 

*در حال حاضر در فصل جدیدی از بانکداری به نام بانکداری الکترونیک هستیم که تقریباً عمدة کارها به صورت الکترونیک انجام می‌شود. به تعبیر دیگر بانکداری کلا الکترونیک شده و دیگر لازم نیست بانکداری را از الکترونیک منفک کنیم و همان نام بانکداری کافی است
مسیح قائمیان: شما هوشمندسازی بانکداری را مدنظر دارید، اما تکیه‌های قبلی ما این بود که بر خط توان شخص تکیه کنیم و معتقد بودیم فردی که در کِلِر فعالیت می‌کند خودش تصمیم می‌‌گیرد، اجرا می‌کند و مسئولیت‌ آن را برعهده دارد. 

*آیا می‌خواهید از زاویه دید فصل IOT یا بیگ‌دیتا نیز نگاه کنید و درواقع این روند سرآغازی است که به سمت بانکداری دیجیتال می‌رویم و ممکن است کمی با دنیا فاصله داشته باشیم، اما مشتری خواهان دریافت این بستر خدماتی است. 
مسیح قائمیان: نمی‌توان بانکداری دیجیتال را از پروسیجر جدا کرد، به هر حال باید به سمت هوشمندشدن گام برداریم. ما مجبور شدیم دو نوع پروسیجر بنویسیم، یک بار مخصوص شعب عادی و یک بار مخصوص شعب Virtual یا مجازی. در شعب خاص مشتری و کلر از هم فاصله دارند، در دوربین همدیگر را می‌بینند و مفاهیم جدیدی مطرح می‌شود، اما این قابلیت هنوز در کشور ما وجود ندارد، زیرا سیستم قضایی ما معتقد است طی یک ویدئوی نیم‌ساعته این دو نفر با یکدیگر تفاهم کرده‌اند و همه‌چیز درست شده است، البته امضای دیجیتال هم مطرح است که به دلیل اورجینال نبودن حق با طرف مقابل است. به این معنا که ما همچنان در دادگاه و بانک مرکزی‌مان امضای دیجیتال را به عنوان سند قبول نداریم. 

*این وضعیت نحوه سرمایه‌گذاری و بانک‌ها را به چه سمت‌وسویی سوق می‌دهد؟ آیا سرعت سرمایه‌گذاری کند خواهد شد یا هزینه‌های آن بالاتر می‌رود؟ 
مسیح قائمیان: هزینه‌های سرمایه‌گذاری دو برابر خواهد شد، زیرا بانک مدرن را در حالی می‌سازیم که همچنان روش‌های قدیمی را دنبال می‌کنیم. 

*مسیر سرمایه‌گذاری از زاویه دید بانکداری دیجیتال به کدام سمت می‌رود؟
عسکری انارکی: در تکمیل فرمایشات آقای قائمیان باید بگویم صنعت بانک و بانکداری الکترونیک در مقایسه با سایر بخش‌های این کشور دچار جهشی قابل‌توجه شده است، در این بین دو دسته از بانک‌ها به چشم می‌خورند که یکسری از آن‌ها پیشرفت خوبی داشته‌اند. 

*لطفا از زاویه دید سرمایه‌گذاری نگاه کنید
عسکری انارکی: یکسری بانک‌ها اقدامات خوبی انجام داده‌اند، اما یکسری دیگر همچنان طبق سیستم‌های جزیره‌ای 20سال گذشته و کاملاً واگرا فعالیت می‌کنند. مثلاً در سال 80 باید تحولی در نظام بانکی انجام می‌شد که نشده است و باید دلایل نیفتادن این اتفاق را آسیب‌شناسی کرد، طبعا جمع‌آوری چنین بانک‌هایی از تحول در سیستم مکانیزه راحت‌تر است. می‌توان سیستم‌ها را به صورت تکه‌تکه اضافه کرد، اما جمع‌آوری یا موازی کار کردن با سیستم‌های نیمه‌فعال و نیمه‌مکانیزه که الکترونیک شده‌اند کار سختی‌ست. حدود پنج، شش‌ بانک بزرگ داریم که سرمایه‌گذاری سنگینی انجام داده اند و آنچنان هم تحولاتی در آنجا پدیدار نشده است. دستة دوم بانک‌هایی مانند ملت، ملی، پاسگارد، سامان و… هستند که قدم‌های خوبی برداشته‌اند و البته بانک‌های خصوصی که از صفر شروع کرده‌اند و کارشان راحت‌تر بود، اما بانک‌هایی مانند ملی و صادرات و ملت قدم‌های سختی برداشتند و با شرایط سخت‌تری روبه‌رو بودند. برای پی بردن به جایگاه و تحولات اینگونه بانک‌ها باید دو مسئلة‌ بانکداری و بانک الکترونیک را در نظر گرفت. در مبحث بانک الکترونیک مجوزهایی داده شد، ولی مسدود مانده و فعال نشدند، بحث دوم بانک‌هایی هستند که به‌ترتیب جلو رفتند، در این بانک‌ها و بانک‌های آینده می‌توان سه تحول را متصور شد؛ بیگ‌دیتا، به این معنا که پروسس دیتاها باید خیلی جدی گرفته شوند زیرا سرمایه‌گذاری سنگین است و رفتار مشتری از مرحلة CRM گذشته‌ و اکنون به مرحله‌ای رسیده‌ایم که باید از طریق بیگ‌دیتا خیلی از مسائل را پیش‌بینی کنیم. بحث دوم هوش مصنوعی است که بانک‌ها باید از طریق آن سرمایه‌گذاری کنند. سوم فین‌تک‌ها هستند که در دنیا به صورت مستقل عمل می‌کنند و قوانین و قواعد پیشرفته‌ای دارند. اما متاسفانه در ایران بانک‌ها، فین‌تک‌ها را به حساب بانکی متصل کرده‌اند. باید توجه داشته باشیم که چنین شرایطی خطرات موضوع شتاب و شاپرک را به دنبال خواهد داشت و اگر موضوع فین‌تک‌ها مرتفع نشود و بانک‌ها قصد سرمایه‌گذاری مستقیم داشته باشند دچار مشکلاتی مانند کارمزدهای بانکی می‌شویم. 

*لطفاً از زاویة دید ریسک،ضرورت‌های سرمایه‌گذاری را بیان کنید؟ 
محمد‌علی قائمیان: به نظرم سرمایه‌گذاری در حوزه بانکی همراه با بازنگری مطرح است، در واقع فشار بازار تعیین می‌کند که در تمام اصناف چه اتفاقی بیفتد، بازار نیازهایش را اعلام کرده و فروشندة مجبور به تأمین آن خواهد شد، اما متأسفانه ما هیچ‌گاه یکسری از اقلام و خدمات پایه‌ای بانکی را به‌درستی عرضه نکرده‌ایم به این معنا که حتی به اندازة متداول و قابل تأمین در تکنولوژی‌های پایین‌دستی هم تمرکز و دقت لازم وجود نداشته و رگولاتور روی این موضوع حساسیت به‌خرج نداده است. به هر حال باید توجه کرد که اگر در جایی نانوایی تأسیس می‌شود بعداً در کنار آن هم بقالی قرار می‌گیرد، اما ما توجهی نداشته‌ایم که مجموع این سه قسمت باید در دسترس کامل مشتری باشد که نهایتاً نتیجة این بی‌توجهی چیزی جز تغییر موضوع نیست. بانکداری شرکتی آنچنان که باید با برخی اقلام و انواع بانکداری ارائه نمی‌شود، هنوز قسمت عمدة سرویس‌دهی روی حوزة خُرد و ریتیل است البته نیازهای خدمات متداول عامه فراهم شده، اما نیازهای اختصاصی که می‌توانست به بخش بزرگ‌تری حرکت کرده و شکل صنعت را بهبود بخشد مغفول مانده‌اند. حال بنگاه‌های بزرگی مانند ایران‌خودرو را در نظر بگیریم که زیرمجموعه‌های بزرگی دارد، باید دید زنجیرة تأمین آن چه خواهد بود و با پخش اعتبار چه می‌کند که متأسفانه دستش در این مسائل بسته است، این باعث تأسف است که محصولات فراوانی در دنیا وجود دارد که مشتریان و صنعت از آن استفاده می‌کنند، اما ما فاقد آن هستیم. 

*شاید بازارمان چنین تقاضایی نکرده است؟ 
محمد‌علی قائمیان: بازار به هر زبانی که هست تقاضایش را بیان کرده و به‌تدریج از تکرار آن خسته شده است، شاید بتوان گفت صدای بازار به‌درستی شنیده نشده در این میان ابزارهای صنایع مالی با محدودیت ارائه می‌شوند مثلاً اخیرا صندوق سرمایه‌گذاری ثابت را ملاحظه کردیم و انواع محصولات صنایع مالی که از مجموعه‌ای پرتعداد 4، 5 محصول آورده شد. 

*چالش شما چالش اقتصاد است. بانک‌های ما که خیلی ابعاد اجتماعی داشته است، به صورت ضرورت در آمده است و به این‌هایی که ابعاد اقتصادی داشته است، کمتر توجه نموده اند. 
محمد‌علی قائمیان: واقعیت این است که مشتری نهایی، تحت‌تاثیر مستقیم چنین محصولات و ابزارهایی‌ست و ما اکنون در حال دست‌وپا زدن در موضوع اشتغال هستیم که کل کشور را به هیجان واداشته تا این مسئله را به سمت بهبود ببرند. یکی از سگمنت‌های موجود صنعت معدن کشور است، در معدن، دارایی وجود دارد که بعد از اعمال فرآیند تولید به محصول قابل‌فروش با قیمت بالاتر منجر می‌شود. اگر در این مسیر سرمایه‌گذاری اتفاق افتد، سرمایه‌گذار واقعی باید مجموعه‌ای از ابزار را خریداری کند، اگر به این نکته توجه کنید خواهید دید که شکایت ما از عدم رشد صنعت بسیار بیهوده است، زیرا ما ابزاری برای آن در نظر نگرفته‌ایم و دارایی‌های پایه تبدیل به ابزار نشده‌اند. 

*چرا چنین اتفاق افتاده است؟

محمد‌علی قائمیان: خیلی درگیر این مسئله نمی‌شویم که چرا به درستی به آن نپرداخته‌ایم، اما در‌حال‌حاضر حفره‌هایی وجود دارد که ما در مجموعه خدمات بانکی به مقدار زیادی از ابزار، ادوات و فرآیندها نپرداخته‌ایم. مثال بعدی این است که باید در حوزة بانکی یک بازیگر یا شخصیتی کامل داشته باشیم که همچنان نظام بانکداری و رگولاتور، پس از 100سال بانکداری موفق همراه با بانک ملی، چنین هویتی را تعریف نکرده است. وقتی رگولاتور به مسائلی اینقدر پایه‌ای ورود نمی‌کند این نگرانی فراهم می‌آید که آیا راجع به مسائل دیگر تصمیم‌گیری درستی وجود دارد یا خیر. ما باید بازیگری تحت عنوان بروکر را داشته باشیم که نمونة بارز آن در نظام بیمه وجود دارد و از طریق کارکرد خوب هزینه‌ها را بسیار کاهش داده و اثربخشی فراوانی ایجاد کرده است. هنگامی که در نظام بانکی مقررات و هویت بروکر را در نظر نگرفته و ابزاری برای آن قائل نیستیم، بعداً متوجه می‌شویم که بسیاری از فعالیت‌های های‌تِک‌ را نمی‌توان به درستی انجام داد. فردا روز که در کشور با عرضه‌کنندگان پلتفورم، ابزارهای میانی و انتهایی، تکنولوژی و IOT مواجه شویم بانک از درگیری با این مسائل احساس عجز و ناتوانی خواهد داشت. چنانچه این موضوع را از منظر ریسک نگاه کنیم و مفوم ریسک را در مسئلة سرمایه‌گذاری مداخله دهیم، نگرانی از سه جنبة ریسک تکنولوژی، عملیاتی و سرمایه‌گذاری خواهد بود که ریسک عملیاتی در مجموع به دو مسئلة فرآیند و مردم بازمی‌گردد. نکتة بسیار مهم این است که در نظام بانکی طی سال‌های اخیر به صورت کاملاً بی‌رحمانه راجع‌به رشد سرمایة انسانی بی‌مبالاتی به خرج داده‌ایم، با نگاه به مفاهیم تئوری‌ جدید مدیریت، معکوس کردن هرم، مدیریت ساختار هرمی، تصمیم‌گیری، تفویض اختیارات و پراکنده کردن گسترة نظام عملیاتی در حد عملگر انتهایی، متوجه می‌شویم که آمادگی لازم را نخواهیم داشت. این مسئله باید به گونه‌ای معماری سازمانی‌ و فرآیندها را به‌طور کامل دستکاری کرده و نیروی انسانی را تجهیز و مسلح به آموزش کند. بسیار ناگوار است که دانشگاه‌های ما فاصلة زیادی با بانک‌ها پیدا کرده‌اند، در‌صورتی‌که پیش‌از این رویه اینچنین نبود و افرادی در بانک حضور پیدا می‌کردند که حتی با مدرک دیپلم یا پایین‌تر بانک‌ آن‌ها را تبدیل به افراد کاملاً مرتبط با شغل و دارای اطلاعات فراوان می‌کرد. 

*البته این حدس که دانشگاه در حوزة خلاقیت مؤثر نیست نمی‌تواند عجیب باشد. 
قائمیان: افرادی که در دانشگاه رشته‌های مکانیک، شیمی، ساختمان و… می‌خوانند و سپس در بانک استخدام می‌شوند تحصیلاتشان نامرتبط است و با اتصال آن‌ها به بانک تعامل فراهم نخواهد شد. نکته این است که افراد برای کار و تعامل با آن رشد کنند و متخصص شوند و اگر سرمایه انسانی ما برای این موضوع مجهز نشده باشد، بخش عملیاتی ریسک هم بالاتر رفته و در ریسک تکنولوژی اشتباهات جدی انجام می‌گیرد. 

*لطفاً سرمایه‌گذاری را از دید کسب‌وکار نگاه کنید، ضرورت در کدام قسمت‌ها بیشتر احساس می‌شود؟ آیا در نقطة عطف سرمایه‌گذاری قرار داریم؟
صادقی: از دید بانکی باید دید سرمایه‌گذاری در کجا و چرا اتفاق می‌افتد در حال حاضر رکود اقتصادی به بانک‌ها رسیده که چند علت دارد یکی از دلایل این است که بانک مرکزی با پدید آوردن شرایط انقباضی نرخی را حاکم کرده و از آن طریق مارجین سود بانک‌ها را کاملا بسته است. مثلاً عنوان شده که تسهیلات باید با سود 18درصد داده شود و سپرده 15 درصد سود بگیرد و بانک‌ها می‌توانند روی 3درصد مارجین سود کار کنند. (البته با بسته جدید شرایط پیچیده‌ترخواهد شد) این سود باید صرف تجهیز بانک شود و در این میان سهم سهامدار و روند رو به رشد بانک نیز مطرح است. از سوی دیگر‌ رکود جامعه در صنعت هم وجود دارد، بازگشت دیرهنگام اقساط تسهیلات اعطا شده فشار مضاعفی را به بانک‌ها وارد می‌کند، بنابراین در مارجینی سربه‌سر قرار داریم و درآمدزایی در بانک‌ها بسیار کاهش یافته است. باید به سمتی حرکت کرد که از طریق فعالیت‌های نرم‌افزاری به کمک فین‌تک و هم‌افزایی با آن‌ها خدماتی را ارائه کنیم که رسوب پول ارزان‌قیمت و کارمزد داشته باشد. تنها در صورتی می‌توان راه نجات پیدا کرد که پول تولید شود، در این مسیر نباید از ارائة خدمات فین‌تک، دیجیتال و دیجیتال‌بنکینگ غافل شد. در این بین حتماً یکسری از قسمت‌ها را حذف کرده‌ایم، زیرا مردم پول خود را در بانک‌ها می‌گذاشتند و سود هم پرداخت می‌کردیم، اما به فکر راه‌اندازی شرکت‌ها نبودیم تا حداقل 2درصدی هم سود داشته باشیم. در سال جدید حتما به سمت قوی‌تر کردن بانکداری شرکتی پیش خواهیم رفت و شرکت‌های بزرگ را دنبال می‌کنیم تا گردش مالی بانک‌ها بیشتر شود. در حال حاضر بانک‌های ما به منزلة هولدینگ‌هایی هستند که به صورت جداگانه کار می‌کنند و فشار موجود سبب شده همه با هم خدمت‌رسانی کنیم تا مشتریان‌مان حفظ شوند و با ارائة خدمات متقابل به حل مشکلات می‌پردازیم. در این مسیر نرم‌افزارها بسیار کمک‌کننده هستند، ما به دنبال ایجاد پلتفرم‌هایی هستیم تا بتوانیم به مشتریان در شعبه خدمت‌رسانی کنیم. 

*نظر شما نسبت به دیدگاه جناب صادقی چیست؟ مسیر سرمایه‌گذاری در سال 97 به چه سمتی خواهد رفت آیا سعی در دیدن روندهای جدید است یا چالش‌ها به قدری زیاد هستند که ناچار وضعیت کنونی را پیش می‌بریم؟ 
عزیزیان: بنده قصد دارم عوامل بیرونی و داخلی را مدنظر قرار دهم، سیاست‌گذاری‌های دنیا در حوزه‌های اقتصادی به کسب‌وکار ما مرتبط می‌شود و مسلماً هیزمی که می‌شکنیم ما را بیشتر گرم خواهد کرد. سال 2017 سال اقتصادی نامگذاری شد با این تعبیر که اکنون در دوره‌ای نیستیم که هزینه‌ها در جهت زیرساخت، سخت‌افزار و… صرف شوند، بنابراین سرمایه‌گذاری کلان راهکار درستی نیست و تمرکز باید روی مدیریت باشد. امسال هم سال سلطة ربات‌ها نامگذاری شده است. تعبیر موجود این است که ربات‌ها تابع ماژول‌ و استاندارد هستند. تعریف استاندارد و مفاهیمی از این دست جزو مسائل بسیار مهم‌اند زیرا در ربات‌ها مباحث ماژول‌ها و فانکشن‌های استاندارد مورد توجه قرار می‌گیرند و مسئلة کلی، جالب و جامعی را توسعه می‌دهند مبنی بر اینکه هر حرف، بیان و فعالیتی که انجام می‌دهید باید برای همه قابل‌فهم باشد. منطق ریسک‌کردن هم فانکشنال و استاندارد است که مستقل از صنعت مفهوم پیدا می‌کند که دیدی فرا نگر دارد، بنابراین بهتر است دیدی فانکشنال و جامع‌تر به قضایا داشته باشیم. می‌دانیم که توسعه‌ بر مبنای زیرساخت است و اگر زیرساخت وجود نداشته باشد قطعا توسعه‌ای هم وجود ندارد. به نظرم اقتصاد و نگرش‌های استاندارد تابع مدیریت بر مبنای داده، هوش مصنوعی و بیگ‌دیتاست، همچنین بسیاری از تصمیمات حوزة بانکی ناشی از تجربه‌ است نه «داده» بنده این مسئله را به صورت شخصی در بانک صادرات از سر گذرانده‌ام. این مسائل بسیار جدی هستند و هنگامی که شما به بحث «داده» ورود پیدا می‌کنید مسلماً بهینه‌سازی مفهوم پیدا خواهد کرد زیرا تنها در مدیریت امور جاری نیست و در زیرساخت‌های سخت افزاری نیز می‌توان از این تکنیک استفاده کرد. مدیریت «داده» امری بسیار جدی‌ست ضمن اینکه در بانکداری دچار مشکل و همیشه تابع بازار هستیم. در کنترل تقاضا معمولاً از سمت سیاست‌ها به ما فشار می‌آورند و نمی‌توانیم تأثیرگذاری مناسبی در رفتار بازار داشته باشیم به این ترتیب تمرکز بر تکنولوژی‌هایی که رفتار مشتری را با نیاز ما متناسب می‌کند در اولویت سرمایه‌گذاری‌مان قرار دارد. ما می‌توانیم بر مبنای رفتار مشتری بومی سازی کنیم زیرا بانک‌های ما همه به دنبال بومی سازی و سفارشی سازی هستند. مشتری نیاز خود را اعلام می‌کند و ما Solution متناسب را تعریف می‌کنیم، اما در این میان نباید از پرسونالایز غافل بود، بررسی رفتار مشتری بر مبنای Solution  های نیاز امروز اوست و باید براساس همان نیاز رفتار مشتری را به گونه‌ای تغییر دهیم که بانک منتفع شود. به این ترتیب در روندهای آتی و موفقیت‌آمیز با توجه به موقعیت بانک‌ها و تمرکز روی مدیریت داده می‌توان گفت مدیریت بانک بر مبنای «داده» است. 

*مسائل مذکور به عنوان «باید»های سال 97 مطرح شدند، اما آیا امکان رخ دادن‌شان وجود دارد؟
عزیزیان: ما با راهکارهای بلندمدتی روبه‌رو هستیم و در آن از Solutionهای مبتنی بر داده استفاده می‌کنیم که در کوتاه‌مدت ما را به نتایج بهتر و سریع‌تری می‌رسانند. با توجه به محدود بودن توان سرمایه‌گذاری بانک‌ها در شرایط فعلی حوزه‌های مربوطه زمان و هزینة کمتری را صرف می‌کنند که اثربخشی بسیار بیشتری هم دارند و باید در اولویت کاری بانک‌ها قرار گیرند، بنابراین تصور می‌شود واحدهای فناوری بانک‌ها به واحدهای فناوری مالی تغییر ماهیت دهند. به این معنا که ماهیت، دیگر فناوری اطلاعات نیست و از این پس ابزارهای فنی مرتبط داریم که می‌توانند ما را در مسیر بهبود روند کار یاری کنند. بنابراین بازاریابی دیجیتال، داده‌کاوی، طراحی بازار و ابزارها راه‌حل‌هایی هستند که در فناوری مالی و مجموعه فناوری اطلاعات باید مورداستفاده قرار گیرند، به نظرم یکی از مسائل جدی در اقتصاد جایگزین کردن سخت‌افزارها با نرم‌افزارهاست که اگر تمرکز بر مبنای داده، رفتار و مطالعة باشد با توجه به شرایط اقتصادی فعلی سرعت دستیابی به نتایج با هزینه‌های بسیار کمتر انجام می‌شود. 

*با توجه به گفته های آقای عزیزیان آیا مدل کسب‌و‌کار بانک‌ها تغییر خواهد کرد؟
صیاد: در این بحث نباید تنها به بانک‌های ایرانی توجه داشت، کل سیستم بانکداری را در نظر بگیرید همچنین نمی‌تواند در تکنولوژی با روند معمول دنیا بیگانه بود. تکنولوژی زمانی ابزار بود و اکنون تعیین‌کننده و ظرفیت‌زاست درست مانند موبایلی که در دست می‌گیریم و برایمان ظرفیت ایجاد می‌کند. به‌هر‌ترتیب آگاهی از گسست ‌دیجیتالی اهمیت بسزایی دارد، چراکه اثرات جانبی آن بسیار است، ما اکنون ساخت اتومبیل‌های بدون راننده را دنبال می‌کنیم که شرکت‌های بیمه می‌توانند از این مسیر به پول برسند و دیگر از گاراژ در منزل استفاده نمی‌شود. این کار اثرات جانبی زیادی دارد که می‌توان در آن به بحث AI (هوش مصنوعی) تأکید فراوان داشت، ربات‌هایی که به آن‌ها اشاره شد قطعاً منظور آدمک‌ها نیستند بلکه الگوریتم شناخته‌شده‌ای هستند که به جای یک کارمند بانک سرویسی را به مشتری ارائه می‌دهند. 

*شرکت شما در حوزة آی‌تی به بانک‌ها ارائة خدمت می‌کند، در صورتی که بانک‌ها پول ندارند و شما باید برای ایجاد سود خدمتی را به آن‌ها بفروشید. این چالش را در سال 97 چگونه ارزیابی می‌کنید؟ مسلم است که اگر به سمت موبایل برویم بخشی از هزینه‌های بانک کاهش می‌یابد و در عین حال خدمات مناسب‌تری ارائه خواهیم داد، برای رسیدن به این مرحله چه راهکارهایی را مدنظر دارید؟ 

 

صیاد: اگر اقتصاد در گردش نباشد طبیعتا ابتکاری که توسط سیستم بانکی، مدیران و کارشناسان به کار گرفته می‌شود عملی نیست. در مسیر صبر جایز نیست و باید فشار لازم را وارد کرد، بانک هم تشخیص داده که نمی‌توان فناوری را نادیده گرفت پس باید کاری کرد بانک تصمیم بگیرد استقراض کند تا به تحقق امر کمک کرده باشد.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  2  =  2