ترکیب و نحوه رفتار ذینفعان بازار پرداخت

با حضور ناظر، متولی و فعالان حوزه پرداخت و پرداخت‌یاری بررسی شد(بخش دوم)

کسب وکار پرداختیاری به عنوان یک «زیراکوسیستم» در اکوسیستم پرداخت کشور، با چالش های فراوانی روبرو است. از یک سو ساختار نظام کارمزد در صنعت پرداخت در ایران به عنوان مهمترین عامل در تولد کسب وکارهای نوپا در عرصه پرداخت مانع توسعه پرداختیاران است؛ از سوی دیگر مدل کسب وکار در صنعت پرداخت به گونه ای شکل گرفته که شرکت پرداخت عملا رقیب پرداختیار شده است در حالی که اصولا می بایست یار و بازوی همراه شرکت پرداخت باشد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، اقلیم پرداخت در ایران همواره مورد گزند پیرامونی ها بوده است. چنین شرایطی باعث شده تا این صنعت برای موقعیت های مختلف دست به نوآوری هایی بزند از جمله تولد فین تک های پرداخت که به شکل رسمی پرداختیار می گوییم. این بازیگران اما دقیقا کجای اقلیم پرداخت قرار دارند؟

آقايان محمدرضا مانی يكتا؛ مدير اداره نظارت بر نظام های پرداخت بانک مركزی، فرهاد فائز؛ مديرعامل شاپرک، محمدمهدی تقی‌پور؛ مديرعامل به‌پرداخت ملت و محمدمهدی شريعتمدار؛ مديرعامل جيبيت در میزسخن «پرداختیاری، اکنون آینده » ابعاد مختلف اکوسیستم پرداختیاری را بررسی کرده اند. بخش اول این میزگرد را با عنوان ” پرداخت‌یاران چگونه متولد شدند؟اکنون کجا هستند؟ ” با هم خواندیم که در ادامه با ما همراه باشید.

* آقای مانی‌یکتا در دور دوم به سمت مدل طراحی‌شده و میزان پاسخگویی آن به نیازها و میزان صحت پیشبینی‌ها و بازنگری آن پیشبینی‌ها و در نهایت طراحی درست پیشبینی‌ها برویم؟

مانی‌یکتا: امروز در این میزگرد در مورد فضای بسیار چابکی به نام پرداخت‌یارها صحبت می‌کنیم؛ منتهی همزمان با اینکه فناوری، توسعه می‌یابد و در حوزه‌های گوناگونی به ویژه حوزة خدمات مالی وارد می‌شود نقش و جایگاهش متناسب با آن تغییر و ارتقاء می‌یابد و در مورد پرداخت‌یارها در ایران این اتفاق افتاد؛ یعنی آنچه تحت عنوان پرداخت‌یار در سال 96 و 97 تعریف کردیم و با آن مواجه بودیم و کماکان تعاریف تا حدودی پابرجا مانده‌اند فاصلۀ زیادی با آنچه پرداخت‌یارهای بزرگ به آن سمت حرکت کرده‌اند، دارد؛ یعنی موجودیتی که بانک مرکزی طراحی کرد این بود که یک پرداخت‌یار در لایۀ پرداخت باقی بماند؛ در حالی که پرداخت‌یار باید متناسب با نقش خود در فضای بین‌المللی باقی بماند.

کار پرداخت‌یار این است که نه فقط در حوزۀ پرداخت، حتی بَک آفیس یا فرانت آفیس حوزۀ پرداخت را تسهیل و برای کسب و کار، یک بستۀ خدماتی طراحی کند و بین فضای کسب و کار و جایی که زیرساخت‌های پرداخت قرار است ارائه شوند یک واسط اجایل و چابک باشد.

امروز این بسته در حوزه‌های خاکستری ارائه شده است؛ مثلاً به صورت ویژه حجم قابل ملاحظه‌ای از تراکنش‌های پرداخت‌یاری‌مان در حوزۀ رمزارز انجام می‌شود و طبیعتاً حوزۀ رمزارز بلاتکلیف است؛ در واقع مقرراتی وجود دارد که رمزارز را غیر مجاز اعلام می‌کند؛ ولی این مقررات بیان نکرده که این کار ممنوع است یا حتی جرمی برای آن مشخص کند؛ بنابراین چون جرم‌انگاری نشده است دستگاه قضایی امکان مقابله با آن را ندارد و در عین حال کسی که در آن حوزه سرویس ارائه می‌دهد تکلیف روشنی ندارد که حاکمیت چگونه قصد دارد با این پدیده برخورد کند.

بخش زیادی از پرداخت‌یارها به حوزۀ رمزارز گرایش پیدا کرده‌اند که البته اثرات خوبی بر این حوزه داشته و به شفاف‌سازی نقاط مختلف آن کمک کرده است؛ ولی همین تسهیل‌گری، چاقوی برنده‌ای است که لبۀ دیگر آن تخریب است. یک لبۀ آن به ما کمک می‌کند تا شفافیت ایجاد شود؛ ولی لبۀ دیگر آن لبۀ تخریب است که ملاحظات اقتصادی‌ای ایجاد می‌کند که به دقت به آنها پرداخته نشده است.

در کنار ورود پرداخت‌یارها به حوزه‌های خاکستری و ارائۀ خدمت در این حوزه ماهیت عملیات‌شان نیز تغییر کرده است؛ به تعبیر دیگر پرداخت‌یارها با توجه به تقاضای بازار و با استفاده از خلأهای مقرراتی و خلأهای فنی بسته‌ای آماده کرده‌اند و فضای کسب و کار را به خدمت گرفته‌اند؛ اما بانک مرکزی که با این بسته مواجه شد آن را در تعارض با مجموعه مقررات حوزۀ پرداخت و مجموعه مقررات مبارزه با پولشویی دید و امروز سعی دارد آن را بهبود ببخشد.

در جمع‌بندی صحبت‌هایم باید بگویم که پرداخت‌یارها وارد فضاهای کسب و کاری‌ای شده‌اند که شرایط مطلوبی برای توسعۀ آنها نیست در واقع کشور در شرایط خاص اقتصادی قرار دارد و فضای اقتصادی‌مان بسیار محافظه‌کارانه است یا در حوزة رمزارز فضای‌مان ایجابی نیست؛ اما پرداخت‌یار در این قسمت سهم بازار قابل ملاحظه‌ایی دریافت کرده است.

نکتۀ دیگر اینکه پرداخت‌یارها بسته‌های خدماتی‌ای طراحی کرده‌اند که اساساً بعضی از آنها در تعارض با مقررات نظارتی بانک مرکزی است. در بسیاری از کشورها در شرایط اقتصادی استاندارد و کم‌ریسک از چنین رویکردهایی پشتیبانی و حمایت می‌شود در واقع از موجودیت‌هایی مانند پرداخت‌یارها کمک می‌گیرند تا مخاطرات و ریسک‌های آن حوزه را شناسایی کنند و با مکانیزم سندباکس، نظارت دقیق‌تری انجام دهند؛ اما ایران در شرایط ویژة اقتصادی قرار دارد؛ بنابراین بانک مرکزی قادر نیست این انتظار را تأمین کند و اجازه دهد با مکانیزم سند باکس آن مارکت بزرگ شود و آن را نظارت کند به این ترتیب این اولین چالش ماست که برای مدیریت این فضا باید به آن دقت داشته باشیم.

ویدئوی این میزگرد را ببینید


نکتۀ دیگر اینکه همان‌طور که بیان کردم پرداخت‌یارها بسته‌های خدماتی‌ای آماده کرده‌اند که نیاز بازار را پاسخ می‌دهند؛ اما در تعارض کامل با مجموعه مقررات بالادستی مانند مقررات مبارزه با پولشویی و غیره قرار دارد؛ اما تلاش بانک مرکزی این است که با کمترین آسیب برای فضای کسب و کار نظارت کند؛ البته نمی‌گویم آسیب به وجود نمی‌آید؛ ولی تلاش بانک مرکزی این است که کمترین تأثیر بر فضای کسب و کار رخ دهد و اتفاقاً برای پرداخت‌یارها فرصت ایجاد بازار فراهم شود در واقع هم بازار توسعه یابد و هم دغدغه‌های نظارتی موجود در بحث شفافیت و پیگیری مسیر انتقال وجوه و غیره تأمین شود تا بتوانیم آن خط را گسترش دهیم.

این رویکردی است که تا به امروز با آن مواجه بودیم؛ طبیعتاً انتظار ما این است که با رویکردها و مدل‌های کسب و کاری متنوع دیگر روبه‌رو شویم؛ چون این فضا بسیار چابک است و کسب و کار‌ها باید این انتظار را از بانک مرکزی داشته باشند که چابک‌تر برخورد کنند و این یک انتظار کاملاً به‌جایی است. البته باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که بانک مرکزی ایران به دلیل شرایط خاص اقتصادی، طی 20 الی30 سال گذشته به شدت محافظه‌کار بوده است از طرفی در نظر بگیریم که تلاش بانک مرکزی این است که مانیفست را تغییر دهد؛ در واقع در کنار تصمیم‌گیری محافظه‌کارانه، سرعت اتخاذ تصمیم در رویکرد پذیرش راهکارهای نوآورانه را افزایش دهیم و چابک‌تر برخورد کنیم.

* نکتة مهم اینکه آنجا که خلأ وجود دارد موضع بانک مرکزی به چه صورت است؟

مانی‌یکتا: در مواردی که خلأ وجود دارد دقیقاً باید مشخص کنیم که دربارة چه چیزی صحبت می‌کنیم مثلاً در مورد موضوعی خلأ وجود دارد؛ اما مخاطرۀ خاص و جدی‌ای در فضای اقتصادی کشور ایجاد نمی‌کند؛ بانک مرکزی از منظر ملاحظاتی که دارد به نکاتی اشاره و کمک می‌کند تا حاکمیت تصمیم درستی اتخاذ کند؛ اما یک زمانی با پدیده‌ای به نام رمز ارز مواجهیم که هر اقدامی در این زمینه ما را با ابعاد متعدد اقتصادی مواجه و شرایط ارزی کشور را به شدت متأثر می‌کند چه تأثیر مثبت و چه تأثیر منفی.

در این شرایط بانک مرکزی ملاحظات بسیاری دارد؛ معتقدم فضای پرداخت را باید به این سمت هدایت کنیم که بخش قابل ملاحظه‌ای از نیازمندی‌ای که در فضای ریالی وجود دارد و پاسخ‌دهی نشده است تأمین کنیم و خلاقیت‌هایی در حوزۀ پرداخت چه در فضای تجارت الکترونیک و چه در فضای پرداخت‌های حضوری، شکل بگیرند؛ پرداخت‌یارها در این حوزه‌ها بسیار کمک‌کننده هستند؛ بنابراین باید آنها را به آن سمت سوق دهیم تا فرصت رشد بازار در فضای مجاز و شفاف شکل بگیرد نه در یک فضای خاکستری.

* آقای دکتر فائز دو نکته مطرح است؛ یکی نظارت مستقیم است که شاپرک مسئولیت آن را بر عهده دارد و دیگری نظارت غیر مستقیم است که بانک مرکزی بر عهده دارد. آیا شرکت‌های پرداخت یار وقتی به شاپرک مراجعه می‌کنند می دانند که باید دقیقاً دنبال چه چیزی باشند؟

فائز: هر نوع نظارت شرکت شاپرک مبتنی بر اسناد بالادستی است. کسانی که قصد دارند پرداخت‌یار شوند باید کتابچه جامع پرداخت یاری که مستندی مفصل و 500 صفحه ای است را مطالعه و رعایت نمایند. این نشان می‌دهد که در زمان تأسیس و شکل‌گیری شرکت‌های پرداخت‌یار، قواعد زیادی باید رعایت شود. ولی اگر بخواهیم بر اساس نص صریح الزامات پیش برویم؛ الزاماتی که پرداخت‌یاران در زمان آغاز به فعالیت طی یک موفقت‌نامه زیر آن را امضا می‌کنند؛ قاعدتاً کسب و کارها به سهولت نمی توانند آغاز بکار کنند و ادامه فعالیت دهند، که در اینصورت، جامعه از خدمات این قشر که نقاط سخت و دشوار را سرویس‌دهی می‌کنند؛ محروم می شود.

ما در حوزۀ نظارت با هماهنگی بانک مرکزی تساهل و تسامح کافی را به خرج می‌دهیم تا این سیستم بتواند به حیات خود ادامه دهد و فعالیت خود را انجام دهد. من به عنوان یکی از اعضای مدیریتی شاپرک، مایل هستم که این نظارت به صورت تمام و کمال توسط شرکت‌های PSP روی پرداخت‌یار اعمال شود؛ ولی حقیقتاً شرکت‌های پرداخت‌یار از شرکت‌های PSP فاصله گرفته‌اند و به زعم من، مهم‌ترین تعامل‌شان لحظه‌ای است که با یکدیگر قرارداد امضا می‌کنند و در ادامه، از شاپرک انتظار می رود که ممیزی و بر اساس ضوابط، رفتارشان را ارزیابی کند.

* بالاخره امروز پرداخت‌یارها چه روی کاغذ یا غیره مجوز را از شاپرک دریافت کرده‌اند و باید کمک کنیم به حیاتشان ادامه دهند.

فائز: الان در مورد واقعیتی صحبت می‌کنیم که اتفاق افتاده است؛ اگر آن زمان من تأثیرگذار بودم قطعاً می‌گفتم که مسئولیت از A تا Z بر عهدة شرکت‌های پرداخت باشد. ولی به هر دلیلی، شرایط جور دیگری رقم خورده است و شرکت شاپرک وارد ممیزی‌های مستقیم شده و دل شرکت‌های PSP هم قرص است که شاپرک مراقب پرداخت‌یاران است و عملاً خود PSPها، ممیزی خاصی نیز روی آن شرکت ها انجام نمی‌دهند.

شرکت‌ شاپرک، خدمات پرداخت‌یاران را می‌بیند که در واقع، خلأ‌هایی را پر می کنند و در نقاطی فعالیت دارند که کسی تمایل و شاید جرات ریسک فعالیت در آن حوزه ها را ندارد. طبیعتاً یک عده جوان جویای نام، خوش‌فکر و با انگیزه دنبال این کارها می‌روند که باید دیده و حمایت شوند.

* از زاویۀ دید شاپرک، چقدر موقعیت تسهیل‌گری فراهم می‌کنید؟

فائز: شرکت شاپرک همواره به دید تسهیل‌گری به موازین می‌نگرد؛ البته اگر آقای دهقان هم اینجا بود همین حرف را می‌زد و من که اینجا هستم هم همین را می‌گویم. ما از این بُعد، یک سری فعالیت‌ها را آغاز کرده‌ایم. قبلاً ارتباطاتی وجود داشته است و امروز این تعاملات بیشتر شده است.

مثلاً با آقای شریعتمدار که در همین جلسه حضور دارند؛ در یک‌سری از حوزه‌ها که برایشان مشکل ایجاد شده بود؛ شخصاً ورود کردم و این ارتباط شکل گرفت و سلسله جلسات منظمی را هم آغاز کرده‌ایم و ادامه خواهیم داد. همچنین از پرداخت‌یارها خواسته‌ایم در جاهائی که نیاز به کمک دارند عنوان کنند تا در نشست های مشترک، روی آنها تمرکز شود. اینها اقداماتی است که در حال انجام آن هستیم؛ ولی یک‌سری فعالیت ها هم مثل تجمیع وجوه ممنوع است که در آن حوزه ها، تسهیل گری و تسامح معنا ندارد والّا، در بقیۀ حوزه‌ها تا جایی که قوانین بالادستی اجازه می‌دهد؛ همراهی شکل گرفته است. من تأکید می‌کنم؛ اگر قرار باشد بر اساس آن 500 صفحه پیش برویم همۀ این شرکت‌ها کسب و کارشان به توقف کشیده می شود؛ ولی با ایشان همراهی می شود تا کسب و کارشان در چهارچوب ضوابط رشد و توسعه پیدا کند.

* شما شرکت‌های پرداخت‌یار را نزد بانک مرکزی نمایندگی می‌کنید؟

فائز: بله. نمایندگی می‌کنیم و البته حمایت و تلاش برای توسعه فعالیت هایشان هم داریم. ولی باید این نکته را یادآور شوم که شاپرک، نماینده تمامی ذینفعان است. از پرداختیار و PSP تا دارنده کارت و پذیرنده و بانک مرکزی. پس نباید از شاپرک انتظار داشت که فقط به یک قشر توجه داشته باشد.

مانی یکتا: ما بعد از حضور آقای فائز، جلسات مستقیم تعاملی با پرداخت‌یارها داشتیم؛ در واقع قبول زحمت کردند تا این تعامل توسط شاپرک انجام شود؛ یعنی شرکت شاپرک واسطۀ بین بانک مرکزی و شرکت‌های پرداخت‌یار شد تا هم دغدغه‌های نظارتی خود را به شرکت‌های پرداخت‌یار منعکس کند و هم دریافت نقطه نظرات فضای پرداخت‌یارها را برای ما نمایندگی کند تا اگر جایی خلأیی وجود داشت آن را سامان دهیم یا اگر الزمات سخت‌گیرانه بود راه‌های دیگری پیشنهاد دهیم.

آقای دکتر فائز اشارۀ درستی کردند؛ مثلاً روی سایت شاپرک یک آیین‌نامۀ انضباطی مختص شرکت‌های پرداخت‌یاری وجود دارد که اگر بخواهید نص آیین‌نامه را بند به بند اجرایی کنید تقریباً 80 الی 90 درصد بازار پرداخت‌یاری باید بسته شود؛ ولی رویکرد ما این است که شفاف‌سازی کنیم که شرکت‌های پرداخت‌یار در کدام نقاط ملاحظات اجرایی و نظارتی دارند.

الزام مقرراتی ناظر به جلوگیری از شکل‌گیری تخلف و زمینۀ فساد طراحی شده است؛ بنابراین برای آن برنامه‌ریزی کردیم؛ یعنی با کمک شرکت‌های پرداخت‌یار مراحلی طراحی کردیم که چگونه با آن انطباق 100 درصدی ایجاد و فضای کسب کار را با اجرای ضوابط فوری و آنی فلج کنیم.

تقی‌پور: بنده در دورانی که در شرکت همراه هوشمند فعالیت می‌کردم که نقش پرداخت‌یاری برای اپراتور همراه اول را بازی می‌کرد با چالش‌های پرداخت‌یاری آشنا شدم و چون تجربۀ پی‌اس‌پی هم داشتم به این فضا به صورت اکوسیستمی نگاه کردم؛ یعنی از آن حالت تهاجمی که قبلاً اپراتورها به صنعت پرداخت داشتند به یک حالت تعاملی با این اکوسیستم رسیدیم که خدا را شکر در مدت دو سال ابتدایی که آن شرکت تأسیس شد سرویس‌های خوبی ارائه کرد و توانست اپلیکیشن خود را در زمینه سرویس­های تقویت کند.

چون در هر دو طرف طیف فعالیت کرده‌ام، می‌دانم این دو گروه با چه چالش‌هایی مواجه‌اند؛ یکی از چالش این است که برخی فضاها در پرداخت سازی عملیاتی نشدند. در واقع در ابتدای کار مجوز پرداخت‌یاری به عنوان مجوزی که از سمت شاپرک صادر می شد که نشان می‌داد این شرکت مورد قبول حاکمیت این حوزه است . بسیاری از شرکت‌ها مجوز پرداخت‌یاری دریافت کردند تا بگویند که ما عضو شاپرک هستیم یا شاپرک ما را تأیید کرده است؛ ولی در حقیقت شاپرک مدارکی را تأیید کرده بود مبنی بر اینکه شما صلاحیت فعالیت در این حوزه را دارید؛ دلیل این امر هم این بود که شرکت‌ها نمی‌توانستند به این فضا ورود کنند مگر اینکه مجوز را داشته باشند.

ما در ابتدا موضوع پرداخت یاری برای همراه اول برای دریافت مجوز اقدام کردیم و وقتی همکاران  می‌پرسیدند با این مجوز چه کنیم به آنها می گفتیم فعلا قاب و به دیوار نصب کنید. پرداخت‌یارهای دیگر هم این مجوز را دریافت و روی دیوار نصب می‌کردند؛ چون زیرساخت بانکی آن آماده بود. به یاد دارم چند بانک شروع به فعالیت در این حوزه کردند ولی موفق نشدند و یک سال بعد دوباره امتحان کردند؛ یعنی فضای عملیاتی و فنی آن نسبت به فضای مجوز دادن دیرتر آماده شد؛ اما چالش دیگری که به نظرم هنوز محل اختلاف است مدل درآمدی و بیزنس‌مدل آن است. در این فضا شفافیتی وجود ندارد و پرداخت‌یارها فقط سرویس‌های جدیدی ارائه می‌کنند ولی درآمدها در ابهام است.

* شاید ماهیت پرداخت‌یاری اصلاً مشخص نبودن مدل است؛ یعنی اگر مدل مشخص باشد دیگر ماهیت نوآورانه‌اش را از دست می‌دهد.

تقی‌پور: قانون‌گذار در حوزة نوآوری دست پرداخت‌یار را باز گذاشته است که این فضا را برای او رگوله نکند و تعرفه برای آن نگذارد؛ ولی از طرفی وقتی وارد بازارهای انقباضی می‌شویم می‌بینیم که پرداخت‌یار نمی‌تواند بابت سرویس‌هایی که برای تولید آنها هزینه کرده است تعرفة مناسب از سمت دیگر بازار بگیرد؛ بنابراین به این نتیجه می‌رسد که به سمت ارزشی که سمت شبکۀ پرداخت ایجاد می‌کند و فروش خدمات شبکۀ پرداخت را افزایش می‌دهد حرکت کند؛ در سوی دیگر متأسفانه با توجه به بالا رفتن هزینه‌ها و عدم تحقق رشد کمی‌ای که از بازار انتظار داشتیم رشد درآمد در PSP ها بسیار کمتر از هزینه‌ها بود.

شرکت‌های پی‌اس‌پی نسبت به هزینه‌های‌شان حالت انقباضی گرفتند در واقع حالت تدافعی به خود گرفتند. در این نقطه چه اتفاقی افتاد؟ درآمد پرداخت‌یار از فضاهای بیرونی کاهش می‌یابد و فضا برای او شفاف نیست؛ یعنی پرداخت‌یار در این نقطه گیج می‌شود یا باید یک مشتری پولدار پیدا کند که به آن مشتری بتواند سرویس ارائه دهد؛ مثلاً اکثر پرداخت‌یارهایی که امروز می‌بینیم از لحاظ مالی وضعیت نسبتاً بهتری نسبت به بقیه دارند به این دلیل که شرکت مادری او را به عنوان پرداخت‌یار همراهی و قرارداد خوبی با او منعقد می‌کند؛ اما به محض اینکه آن قرارداد را از دست بدهد از لحاظ مالی دچار مشکل می‌شود. یا پرداخت یار این پول را از مصرف کننده نهایی دریافت کند که رفتارسازی در آن به سادگی اتفاق نمی­افتد.

* چند درصد از پرداخت‌یارها به شکل اول هستند؟

تقی‌پور: حدود 20 الی 30 درصد پرداخت‌یارها به سبب سازمان بزرگ‌تری برای مدیریت پرداخت‌های آن سازمان ایجاد شده‌اند؛ مثلاً اپراتورها پرداخت‌یار ایجاد کردند یا شرکت‌های تجارت الکترونیک یا شرکت‌های ریتیل پرداخت‌یار ایجاد کردند و قصد داشتند به فضای تجارت الکترونیک ورود کنند؛ نمونه‌های زیادی در این حوزه داریم؛ دی‌جی کالا برای خود پرداخت‌یار دارد، همراه اول برای خود پرداخت‌یار دارد و … حتی شرکت‌هایی که در حوزه‌های خاکستری هستند با یک‌سری پرداخت‌یارها در این حوزه شریک شده‌اند و همین قرارداد‌ها آنها را نجات داده است.

برگردیم به ادامه بحث هزینه ها، PSP ها اگر نتواند روی توسعه و نگهداری سرویس های پایه هزینه کنند قطعا دچار مشکل می شوند. مثلاً پروژۀ کهربا یا پروژه‌های دیگر که اگر پی‌اس‌پی نتواند روی آنها سرمایه‌گذاری کند مانند بحث ارتقاء پرفورمنس سوئیچ یا ارتقاء سخت‌افزاری و … پی‌اس‌پی عقب می‌افتد.

امروز در فضاهای جدید مثل ترید میلی ثانیه ها هم اهمیت دارند؛ اینکه بتوان بلافاصله پول را واریز و بلافاصله خرید کرد یک ارزش است؛ ولی در فضای تجارت الکترونیک هنوز به آن اهمیت نرسیده‌ایم و این یعنی یک سرویس لول متفاوت، که این نیازمند تغییر معماری و سخت‌افزار و بهبود لینک‌های ارتباطی است. اینها هزینه‌هایی است که به دلیل دینامیزم بازار بر ما تحمیل می‌شوند؛ اگر پرداخت‌یار بتواند در حوزۀ خدمات خود قراردادهای خوبی منعقد کند خوب است؛ در واقع معتقدم نباید نام آن را خدمات پرداخت صرف بگذاریم؛ چون پرداخت‌یار در انتهای زنجیره خلق ارزش و چند سرویس را با یکدیگر ترکیب می‌کند و اتفاقات خوبی را رقم می‌زند و باید بتواند این هزینه را جبران کند.

* آقای شریعتمدار برداشت من این است که پرداخت‌یارها باید نقش خود را بیافرینند و این مسئله چالش‌های خاص خود را دارد لطفاً از این زاویه به مسئله بپردازید و بعد تعامل و تضاد رفتار با بازیگران بازار پرداخت را بیان کنید.

شریعتمدار: فقط پرداختی‌ها نه بلکه به طور کلی حوزۀ نوآوری به این شکل است. نقش حوزۀ نوآوری به این صورت است که یک شرکت یا تیم کوچک یا بزرگ خدمت یا فرایند تازه ای را طراحی می‌کند یا یک روند قبلی را آنقدر بهینه می‌کند که روند قبلی یا باقی می‌ماند ولی خیلی کمرنگ تر یا اساسا باقی نمی‌ماند؛ مثلاً در موضوع اسنپ آژانس‌ها تا حد کمی باقی ماندند.

* گاهی عرصه برای پرداخت‌یارها آنقدر تنگ می‌شود که نمی‌توانند نقش‌آفرینی مؤثری داشته باشند.

شریعتمدار: بله. بحث نوآوری بحث تخریب روند‌های قبلی به شرط بهینه‌سازی است؛ در واقع روندهای جدید باید بهینه‌تر از روند‌های قبلی باشند؛ به همین دلیل این موضوع، تضاد منافع بسیاری ایجاد می‌کند و ممکن است کسی که این کار را می‌کند تا حدی پا روی قوانین و مقرارت قدیمی نیز بگذارد که طبیعتاً چالش‌های زیادی ایجاد می‌شود. این شرکت‌ها چون تازه‌تأسیس و کم‌تجربه و جوان هستند مانند شرکت های سنتی سیاستمدار نیستند.

بنابراین علیرغم اینکه حجم گردش آنها 0.2 درصد کل است شاید درصد تخلفات و عدول از الزامات آنها کمی بیشتر باشد؛ ولی به طور کلی عدد تخلفات، عدد کوچکی نسبت به کل تخلفاتی است که در شبکۀ بانکی و پرداخت اتفاق می‌افتد. منتهی به این دلیل که نمی‌توانند آن را خوب مدیریت کنند یا خیلی پر سر و صدا هستند حتماً بیشتر دیده می‌شوند و دچار هجمه‌های بیشتری هستند.

یک دلیل دیگر این است که نقش‌های قبلی را به صورت مداوم بر هم می‌ریزند. شاید خیلی آگاهانه نمی‌توانند بحث مدیریت ذی‌نفعان را انجام دهند؛ بنابراین این مسئله یک مسئله جهانی است.  در دنیا و در فرآیند نوآوری ریسک را فضیلت می‌دانند. در حالی که در گذشته معتقد بودند که ریسک ایجاد نکنید تا امنیت کامل وجود داشته باشد؛ ولی الان به این شکل نیست امروز اگر بسیاری از کشورها معتقدند که ریسک فضیلت است؛ چون سرعت تغییرات را افزایش می‌دهد و بهینه‌گی ایجاد می‌کند.

* به نظرم پرداخت‌یارها یک گام جلوتر هستند نسبت به فین‌تک‌ها و نوآورانی که هیچ مجوزی ندارند و از صفر آغاز می‌کنند؟

شریعتمدار: دو نگاه دربارة حوزۀ نوآوری دارم؛ یکی اینکه لایۀ سخت‌افزار و لایۀ شبکه از دست ما در ایران خارج خواهد شد در واقع ما یک روزی اینترنت را هم از دست خواهیم داد تنها لایه‌ای که برای رگولاتوری و نظارت و خدمت رسانی در اختیار خواهیم داشت لایۀ میانی است؛ یعنی پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌ها و بستری که کاربر روی آن از زیرساخت در حوزۀ نرم‌افزار تا لایه‌های بالادستی سرویس می‌گیرد؛ بنابراین به نظرم رویکرد کلان کشور باید توسعة تهاجمی باشد. شاید امروز به دلیل مسائل اقتصادی روش و اندیشۀ غالب این نباشد ولی به نظر عدم توجه فوری به این موضوع یک ریسک بزرگ در آینده ایجاد می‌کند.

* در واقع صحبت‌های شما را این‌طور می‌توانم تفسیر کنم که این موتور محرکۀ که نیاز مشتری است لایه‌های رگولاتوری خود به خود مجبور هستند به سمت شما حرکت کنند یا هم سو شوند.

شریعتمدار: به نظرم اگر آن پلتفرم‌ها وجود نداشته باشند حاکمیت ابزار خدمت رسانی و کنترل و نظارتی در آینده نخواهد داشت؛ چون ممکن است لایۀ اینترنت را از دست بدهد.

نکتۀ دیگری که باید به آن توجه کنیم که در راستای عرض اولم است اینکه مسئلۀ بینارشته‌ای شدن یک مسئلۀ جهانی است و مسئلة جهانی شدن موضوعی نیست که ما فقط درگیر آن باشیم؛ بلکه تمام کشورها درگیر آن هستند و باید برای آن راه‌حلی پیدا کنیم؛ اگر بخواهم فعالیت‌های رگولاتور را طی سال‌های گذشته تحلیل کنم کاملاً موافقم که نسبت به سند اصلی تا حدی مدارا انجام شده است، ؛ یعنی اگر قصد داشتیم سند اصلی را اجرا کنیم سال گذشته باید تمام می‌شد و معتقدم که مدارا شده است کما اینکه نهاد تنظیم‌گر تحت فشار بوده است؛ یعنی خاصیت پر سر و صدا بودن باعث می‌شود تا تمام نهادهای نظارتی کنجکاو شوند و سؤال کنند که این چیست؟

نکتة دیگر اینکه رویکردمان اساساً توسعه نبوده بلکه کنترل بوده است یا مسئلۀ نهاد تنظیم‌گر بهبود فضای رقابت نبوده یا مسئلۀ بینارشته‌ای شدن این فعالیت ها نبوده است؛ مثلاً بارها شنیده‌ایم که پرداخت‌یارها کارهای مختلف دیگری هم انجام می‌دهند؛ ولی در مورد برخورد با تخلفات به دلیل فشارهایی که وجود دارد اقدامات متفاوتی انجام شده است که به نظرم بخشی از آن قطعاً آسیب‌زا بوده است؛ ولی مسئلۀ حفظ و مدارا هم مطرح بوده است.

من قصد دارم در مورد بحث تخلفات به نکته‌ای اشاره کنم و آن اینکه درست است که شاید کاملا مطابق با الزامات مبارزه با پولشویی رفتار نکردیم؛ ولی از ابتدای سال 1400 تنها کسانی که در بازار یا اولین کسانی که در بازار ابزارهای مبارزه با پولشویی را توسعه دادند به این دلیل که مجبور بودند توسعه بدهند نه اینکه الزامی داشته باشند همین پلتفرم‌ها بودند.

* چقدر با یکدیگر تلاش کردید؛ چون این مسیر از قبل مشخص نبوده است و بحث حاکم و محکوم هم مطرح نیست؛ این تعامل با دیگر بازیگران از سمت پرداخت‌یارها چقدر فراهم یا ایجاد شده است.

شریعتمدار: در حوزۀ رگ‌تک به‌رغم اینکه امکانات خوبی در نهادهای حاکمیتی وجود دارد و هم در بخش خصوصی ابزارهای خوبی توسعه داده شده است؛ ولی چون ما متهم به یک سری تخلفات هستیم کار تیمی خوبی شکل نگرفته است؛ اما ظرفیت زیادی وجود دارد؛ در واقع اگر نگاه‌مان را به بحث تخلف دقیق‌تر کنیم و یک نقطة خاکستری بسیار کوچک را پررنگ‌تر و بزرگ‌تر نکنیم اتفاقات بسیار خوبی در همکاری رخ می‌دهد؛ من بانک مرکزی را نسبت به سایر نهادهای تنظیم‌گر از نظر نیروی کارشناس و متخصص نهاد  هوشمندتری می‌بینم؛ ولی چون از لایۀ سایر نهادهای نظارتی چنین دیدی وجود دارد همکاری زیر سؤال می‌رود؛ اگر این نگاه تغییر کند قطعاً همکاری‌ها می‌تواند منجر به توسعۀ ابزارهای نظارتی شود.

ادامه دارد…

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  +  75  =  76