رویای فرار / ارزرمز؛راهی برای بی اثر کردن تحریمها؟
ماهنامه بانکداری آینده وضعیت شکلگیری ارزرمز ملی را بررسی کرد:
خندان:بیت کوین دارای پتانسیل و ظرفیتی است که کشورها برای فرار از سیطره اقتصاد دلار به سراغ این پلت فرم میروند. /مختاریان: اگر اعتماد وجود نداشته باشد؛ رمز ارز ملی هم توسعه پیدا نمیکند./زادمهر: هر کسی در دنیای واقعی و مجازی امروز و در آینده سهم بازار بیشتری چه به صورت کاغذی چه به صورت ارز دیجیتال داشته باشد اعتبار کسب می کند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، پیرو تصمیمات تیم اقتصادی رئیس جمهور ارزمرز به عنوان راهی برای مقاوم سازی و مقابله با تحریم ها در داخل ایران موجودیت پیدا کرد. در این راستا میزگردی با چندنفر از فعالان حوزه فناوری برگزار کرده است. در این میزگرد مباحث مربوط به ارزرمز، اکوسیستم و جامعه اعتباری مورد بحث قرار گرفت. در این جلسه حسن زادمهر، مدیرعامل شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی، حمیدرضا مختاریان، مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد، فرزاد خندان، مدیرعامل شرکت دادهورزی سیمیاگران، حسین اسلامی، معاون توسعه کسب و کار داده ورزی پارسیان به بررسی و تحلیل ارز، اقتصاد و اکوسیستم پرداختند. در ادامه بخش دوم و پایانی این میزگرد را با هم می خوانیم.
*از زاویه دید بازار میخواهیم این مساله را بررسی کنیم. اول بازار شکل میگیرد و بعد مبادلات رخ میدهد. بازار رمز ارز ملی تا چه اندازه امکان شکلگیری داشته است؟
مختاریان: در اکوسیستمی که دوستان به درستی بیان داشتند؛ در کل دنیا رویه به این صورت است که علاوه بر نقش مطالعاتی و دانشی که عهده دار آن، مراکز تحقیق و توسعه، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، پژوهشکدهها، موسسات، دانشگاهها هستند بازیگران و ارکان اصلی دیگری وجود دارند که بر پایه آنها اکوسیستم شکل می گیرد. در کشور ما نیز وضعیت سرمایهگذاری در این حوزه به تفکیک هر یک از بازیگران اصلی را باید مورد تحلیل قرار داد.
از مهمترین بازیگران این اکوسیستم، بنیادهایی است که در این حوزه شکل گرفته است و هدف آنها ایجاد همسویی در بین بازیگران عمده بازار است. بخش عمدهای از اعتماد به رمز ارز به نحوه مدیریت بنیاد آن رمز ارز بر میگردد. این بنیاد وقتی قرار است پروتکل جدیدی اضافه شود تعیین می کند با چه مکانیسمی تایید، تصویب، اجرا و عملیاتی شود. مردم جامعه نیز براساس مدیریت بنیاد رمز ارز در مورد آن به تصمیم میرسند و به عنوان مثال در مورد اعتماد به رمز ارزی مانند بیتکوین تصمیم میگیرند. وقتی مردم این بنیاد را به عنوان متولی پروتکل بیتکوین میبینند به آن اعتماد میکنند؛ بنابراین اگر احساس کنند در این بنیاد تصمیماتی گرفته میشود که به نفع عموم نیست اعتماد به رمز ارز دیگر وجود نخواهد داشت.
از ارکان اصلی دیگر، پذیرندگان هستند. بهعنوان نمونه علت بالا رفتن قیمت بیت کوین در چند مقطع، بازارهایی بود که فقط بیت کوین را میپذیرفتند.
با اینکه حجم زیادی نداشتند؛ به آنها کمک میکرد که انحصاری باشند و موجب شد پیکهای قیمتی خاصی روی بیت کوین به وجود آید. زیرا نقطه پذیرشی وجود داشت که برای آن فقط باید از بیت کوین استفاده میکردند. بخش مهم دیگر این اکوسیستم، صرافیها و اکس چنجهایی هستند که ارزهای کشورهای مختلف را به ارز دیجیتال تبدیل میکنند و از چند جهت حائز اهمیت هستند. علت این اهمیت بدان جهت است که صرافیها نقطه ورود و خروج و کنترل هستند.
بسیاری از کشورهایی که قصد کنترل ارز رمزها را دارند؛ مکانیزم ضد پولشویی خود را در این نقطه قرار میدهند. به این ترتیب وقتی پولی وارد یا خارج میشود از این طریق کنترل میکنند که میزان، حجم پول و منشا آن پول کجاست. کاربرانی هم وجود دارند که برای تبادل یا ذخیره ارزش از آن استفاده کنند. بخش دیگری نیز وجود دارد که نقش بسیار تأثیرگذاری دارد و آن صندوق های سرمایهگذاری در این حوزه است.
صندوقهای سرمایه گذاری وقتی مشاهده کردند قیمت بیتکوین در حال افزایش است و به سمت ارزشمند شدن میرود بخشی از سرمایه خود را به کریپتوکارنسیها آوردند و به شکلگیری اکوسیستم کمک کردند. بانکهای مرکزی و دولتی با قانونی یا غیرقانونی اعلام کردن، اخذ مالیات یا معافیت مالیاتی، اخذ ارزش افزوده یا معافیت آن، برخورد خوب یا بد بر توسعه این اکوسیستم اثرگذارهستند. بنابراین میتوان گفت که رمز ارزها صرفا یک پروتکل یا عنصر نیستند که باعث پیدایش و توسعه اعتماد میشود.
بلکه این کل اکوسیستم است که افراد به آن اعتماد میکنند. وقتی جامعه میبیند که مجموعهای با این ابزار کار میکند، میپذیرد و به آن اعتماد می کند. در طول زمان اعتماد به وجود آمده توسعه پیدا می کند و بر اثر توسعه اعتماد، اعتبار رمز ارزها گسترش می یابد.
*اکوسیستم در یک جامعه اعتباری چه شاخصهایی میتواند داشته باشد؟
اسلامی: راجع به فناوریهای جدید بن افکن هیچ چیزی را صریح و قطعی نمیتوان گفت. کل سناریوهایی مطرح شده از دید شخصی افراد حاضر در پنل مطرح شده است. کل استفاده از رمز ارزها تاکنون تاثیر ناچیزی بر تبادلات در اقتصاد کشور داشته است. در پاسخ به این سوال که در هنگام چنین فرآیندی برخورد دولتها چگونه خواهد بود باید گفت رفتار دولتها و ملتها در برخورد با ارزرمزها مختلف خواهد بود. اگر بخواهیم به شکلگیری رمز ارز ملی-اگر استفاده از عنوان ملی در اینجا درست باشد- فکر کنیم مساله اعتماد به تراکنشها مهم است. این ویژگیها برای ایجاد یک اکوسیستم قابل اتکت عبارت است از سریع بودن، امن بودن، ساده بودن و قابل اعتماد بودن.
* کشور ما نیاز به رمز ارز دارد؟
اسلامی: باید به این نکته توجه کرد که از منظر چه کسی نیاز است؟ یکی از کارکردهای رمزارزها میتواند مقاومسازی در برابر تحریمها باشد. از نظر دولت نیاز به رمزارز ملی وجود دارد. این مساله را میتوان حل کرد و میتوانیم ارزرمز ملی تولید کنیم. بعضی کشورها که تورم بالایی دارند ارزرمز را ایجاد میکنند؛ مثلا ونزوئلا به دلیل تورم بسیار بالا روی مساله تولید رمزارز کار جدی میکند.
*آیا به محض رفع تورم تولید ارزرمز را کنار میگذارد؟
اسلامی: به این راحتی نیست. یکی از کارهای که فناوری جدید بلاکچین انجام میدهد کنترل تغییرات مبادلات و مدیریت آنها بدون حضور بانک مرکزی است.
*با ارز مبادله بین داخل و خارج صورت میگیرد. در ایران هم پول است فقط چالشی مطرح است که برای ساخت محیط کوچکتر از کوپن و کارت هدیه استفاده میکنند؛ پس وجود این ارزمرزها ضرورت دارد؟
اسلامی: یک زمانی ارزش پول مبتنی بر ذخیره طلا بود؛ ولی اکنون از این وابستگی خارج شده است و دیگر چاپ پول با پشتوانه طلا انجام نمیشود. دولتها مجبور شدند این مساله را کنترل کنند و ارزش پول ملی مبتنی بر قدرت اقتصاد کشور را به ارمغان بیاورند. اگر این کنترل یک پلت فرم شود و یک نظام اجماع وجود داشته باشد احتمال اینکه تبادلات مالی شفافتر شود، افزایش مییابد. این موضوع هم مثل بقیه موضوعات در فناوریهای نوین یک مساله جدید است و هر کشوری برای خود یک نوع تجربه را خواهد داشت. من معتقد نیستم که همه کشورها نیاز به رمز ارز ملی داشته باشند. در شرایط فعلی هم جز چند ارز خاص، سایر ارزها مورد استفاده همه کشورها نیست. در مورد بیتکوین، برخی این بحثها را فناوری امنیتی میدانند که از نهادهای نظامی صادر گشته است. از این نگاه با رونق گرفتن ارزرمزها، قدرت حکومتها کاهش و قدرت شرکتهای فراملی افزایش مییابد. قبلا در کشورها رسانهها در اختیار دولت مرکزی بود و ماهواره و اینترنت وجود نداشت؛ در شرایط کنونی دولت مرکزی نمیتواند خیلی در این زمینه اثرگذار باشد. شبکههای جدید ماهوارهای و اینترنتی به وجود آمده و قدرت متمرکز دولتها بر روی رسانهها کمرنگ شده است. در مورد cryptocurrency هم فکر کنید اگر این اتفاق بیفتد در این صورت دولت و بانک مرکزی چه چیزی برای کنترل در دست دارد؟ چرا ابزارهای فیسبوک و اپل گسترش پیدا کرده است؟ آیا فقط به خاطر وسیله آن است؟ مسالهای فراتر وجود دارد و آن اعتمادی است که مردم به این وسیلهها دارند.
*به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری از بحث سخنهای خود را ارائه دهید.
زادمهر: قدرت اقتصادی هر پولی به ناشر آن بستگی دارد. هر کسی در دنیای واقعی و مجازی امروز و در آینده سهم بازار بیشتری چه به صورت کاغذی چه به صورت ارز دیجیتال داشته باشد اعتبار کسب میکند. در مورد کشورها نیز همین گونه است. کشوری که تولید دیجیتال ندارد، چیزی برای فروش ندارد و هیچ کشوری محصولات و خدماتش را نمیخرد اگر شروع به چاپ پول کند یا محصولی تولید کند فایدهای ندارد. مقبولیت و ارزشی که ارز دیجیتال خلق میکند باعث میشود قدرت پیدا کند. هرچه کاربردهای آن بیشتر شود قدرتش هم بیشتر میشود. چه در شرایط فعلی و چه در آینده قدرت یک پول رمزنگاری شده به میزان کاربردهایی که صاحبش از آن بهرهمند میشود بستگی دارد. تمام سرویسهایی که در آینده ارائه میشوند میتوانند این را قبول کنند. الان اگر یک پول رمزی درست کنیم تمام کسانی که در اینترنت سرویس میدهند این پول را قبول میکنند و به سرعت در دنیا مقبولیت پیدا میکند. مهم نیست اسم آن ایران کوین یا هر کوین دیگری باشد. مهم مقبولیتی است که داشته باشیم تا آن را به رسمیت بشناسانیم و به آن قدرت اجرایی و عملیاتی بدهیم.
*آیا در ایران میتوانیم این ایده را عملیاتی کنیم؟
زادمهر: ایران پتانسیل ضعیفی در این زمینه دارد. سهم اندکی از آیتی دنیا دارد و بیشتر مصرفکننده است. الان سهم ما اندک است. میتوانیم ارزرمز ملی تولید کنیم؛ اما نهایتا در جامعه خود به عنوان کوپن از آن استفاده میکنیم. اگر شرکتهای بینالمللی در ایران داشتیم می توانستند به آن رمز ارز تولید شده اعتبار و ارزش بینالمللی بدهند. اما وقتی چنین شرکتهایی نداشته باشیم تولید کردن آن ممکن است؛ اما فکر نمیکنم در شرایط کنونی بتواند به ارزش و اعتبار مفیدی برسد.
*به عنوان جمعبندی و در خصوص جامعه اعتباری نظر خود را ارائه کنید.
خندان: با دیجیتال شدن هزینه زندگی را برای آدمهای فقیر بالا میرود. باید نگران آدمهای فقیر بود. وقتی فردی فقط پول نقد دارد هزینه زندگی معادل پول نقدی است که دارد. من راجع به دهک آخر جامعه صحبت میکنم. وقتی هزینه زندگی دهک آخر جامعه با دیجیتال کردن بالا میرود نتیجه این میشود که کیفیت زندگی افراد این دهک پایین میآید. کسی که پول نقد دارد، در جامعه فیزیکی زندگی میکند و مبادلاتش محدود است هزینه زندگی معادل پول نقدی است که دارد. وقتی پول نقد این افراد را میگیری و دیجیتالی میکنی نیاز به حساب بانکی دیجیتال دارد. در تمام دنیا باید برای داشتن حساب دیجیتال باید هزینه پرداخت شود. این هزینه به او تحمیل میشود. کسی که ماهانه 100دلار یا 500 دلار دارد؛ چهار دلار یا 5 دلار بخشی از نیازهای او را تامین میکند و در شرایط جدید باید آن را به عنوان هزینه دیجیتال بپردازد. به این هم اکتفا نمیشود و این فرد باید هزینههای بیشتری بپردازد. فرد را به سمت زندگی دیجیتال میبریم بنابراین برای اینکه سوار مترو شود باید بلیطش را با اسمارت فون شارژ کند. پس نیاز به اسمارت فون پیدا میکند. به این سمت بردن جامعه برای همه آحاد باعث کاهش کیفیت زندگی دهک آخر میشود. ارز دیجیتال وقتی جایگزین پول نقد خواهد بود که برای تبادل نیاز به وسیله دیگر نداشته باشد. یکی از مشکلات ارز دیجیتال همان «مرحله آخر» است. ما هنوز در ارز دیجیتال برای آخرین مرحله تبادل فیزیکی مشکل داریم و اتصال دنیای مجازی ارز دیجیتال با دنیای فیزیکی یک کالا با مشکل مواجه است و نیاز به یک مرحله آخر دارد. اگر جامعهای تصمیم به دیجیتال شدن میگیرد باید برای پایینترین دهک خود فکری کند و سوبسید بزرگی برای آن در نظر بگیرد تا نه تنها هزینه دیجیتال شدن را جبران کند؛ بلکه برای این دهک انگیزه ایجاد کند که نگاه مثبتی به دیجیتالی شدن داشته باشند. با دیجیتالی شدن جامعه هزینههای مازاد برای فرد ایجاد میشود. به این سمت بردن جامعه موجب میشود هزینه افراد فقیر بالا رود. هنوز برای این مساله مشکل داریم. باید به توانمند بودن جامعه فکر کرد.
*هنوز معضل جامعه اعتباری وجود دارد. هر رمز ارزی بخواهد توسعه پیدا کند و جامعه به آن اعتبار دهد لازم است که در بین اعضا مبادله شود. به نظر شما این مساله چالش آینده نیست؟
مختاریان: همانطور که ذکر شد، مهمترین چالش برای به وجود آمدن چنین جامعه ای اعتماد است. اگر رمز ارزی بخواهد توسعه پیدا کند؛ نیاز به جامعهای دارد که در بستر آن جامعه توسعه پیدا کند.
یک تعریف دیگر از بلاکچین بستر اعتماد توزیع شده است که باید مورد توجه قرار بگیرد. بستری باید به وجود آید که اعتماد در آن شکل بگیرد؛ ولی لزوما شکل نمیگیرد. شکلگیری اعتماد به پارامترهای زیادی نیاز دارد. در کشور ما شکلگیری اعتماد، اجماع و جمع شدن قدری مشکل شده است. باید توجه داشته باشیم که بلاکچین و ارز دیجیتال میتوانند بستری برای بهبود بخشیدن به این مشکلات ایجاد کنند؛ اما نمیتوانند این مساله را حل کنند. باید به سرمایه اجتماعی و ترمیم اعتماد در جامعه توجه خاص و ویژه داشت.
با گسترش اعتماد، اعضایی که بخواهند مبادلات خود را بر پایه رمز ارزها شکل دهند به مرور زمان افزایش مییابند. باید گفت بازارهای کسبوکار از هوشمندی مناسبی برای شکار فرصتها استفاده میکند و نگرانی خاصی در این زمینه وجود نخواهد داشت.
*با این نگاه به رمز ارز ملی هم باید فکر کرد.
مختاریان: اگر اعتماد وجود نداشته باشد؛ رمز ارز ملی هم توسعه پیدا نمیکند؛ اینکه رمز ارز ملی در ایران تولید شود خوب است؛ اما باید رمز ارزی تولید و مکانیزم اجرایی را برای آن پیاده سازی نماییم که باعث شود رمز ارز تولیدی در کل دنیا اعتبار داشته باشد.
بیتکوینی که در ایران تولید و استخراج میشود مال ایران است و در هر جای دنیا هم میتوانیم آن را مصرف کنیم. مهم این است که بتوان به بیتکوینی که تولید میشود اعتبار داد. بیتکوین ایران یک هزینهای دارد و بیتکوین آمریکا یک هزینهای دارد. حالا هر جا که با هزینه برق کمتر و با زیرساختهای ارزانتر بتواند بیتکوین تولید کند چون قیمت آن در دنیا ثابت است، آن کشور سازنده اصلی آن میشود. زیرا توانسته است با هزینه کمتری بیتکوین را تولید کند. بیت کوین در حال حاضر برای مبادلات بزرگ بین کشورها کاربرد ندارد.
اسلامی: من اجازه میخواهم که کمی مخالفت کنم. معتقدم از جنبه دیگری باید به موضوع نگریست. تاثیر افزایش تعداد و میزان مصرف بیتکوین بر اقتصاد کشورها مهم است؛ اگر استفاده از بیتکوین اقتصاد کشوری را تقویت و کشور دیگری را تضعیف کند، این نشان میدهد رمز ارز بر کیفیت زندگی افراد بر کشورهای مختلف اثرگذار است. ممکن است مالک ارزرمز، کس خاصی نباشد؛ اما بهرهمندی آن متفاوت است. چرا هواپیما گران است؟ زیرا داشتنفناوری آن -و نه لزوما هزینهی تمام شده آن- گران است. ممکن است این مساله در اختیار دولت نباشد. کسی که فناوری پیامرسان را دارد جلوتر است یا ما جلوتریم؟ اینجا نفت و دارایی عادی کشور کمارزش و فناوری پر ارزش میشود. اگر بخواهیم بدانیم در آینده چه اتفاقی میافتد باید تاثیر این اتفاقات را بر اقتصاد کشور سنجید؛ من معتقدم با حضور جدی رمزارز در بعضی موارد مشکلات اقتصادی کاهش و در بعضی موارد مشکلات افزایش مییابد. این موضوع مستقیم بر ملیت اثرگذار است.
اگر کل کشورهای جهان تبدیا به یک ابر کشور شود وضعیت متفاوت خواهد شد؛ اما در شرایط فعلی ما در گربهای به نام ایران زندگی میکنیم و شرایط موجود را باید در نظر گرفت. مفهوم «ملی» کمی با فناوری بلاکچین متناقض است و الان نظمدهی آن توسط یکی از بخشهای حاکمیت اتفاق میافتد. منظور ما از ملی بودن این است که وصل به دولت میشود و منظور ما استفاده ملت از آن نیست. در نتیجه اعتماد بی معنا میشود. اعتماد موضوع بسیار مهمی است. نمونه آن برند غذای حلال است. که به جمهوری اسلامی یا عربستان سعودی ربط ندارد. هر کس در آلمان برود و اعتقاد داشته باشد به برچسب نگاه میکند و چون اعتماد وجود دارد آن را میخرد.
*برند حلال حاصل ایده است قبل از این ایده جامعه گسترده فراملی مسلمان وجود داشته که حلال بودن برای آنها مهم بوده و در نتیجه خلق ایده شده است. در مورد رمز ارز ملی ایده نیست و پول از قبل وجود داشته است؛ بحث سرزمین مطرح است یعنی فراملی نیست. وقتی ملی است انحصار حاکمیت روی آن شکل میگیرد وحاکمیت قوانین خود را روی آن می گذارد.
اسلامی: ذاتا فناوری بلاکچین مغایر این نگاه است. اگر این مباحث را کاهش دهیم و رمزارز پایه را مورد بررسی قرار دهیم این مشکلات کاهش پیدا میکند. اگر ایرانیان به موضوعی رغبت داشته باشند اعتماد هم رخ خواهد داد. این دو مساله به هم وابسته است.
منبع: شماره 34 ماهنامه بانکداری آینده