چرا پدیده‌های پیچیده را مدل می‌کنیم؟/ محاسبه دارایی‌های ذهنی‌ سازمان

ماندانا آزادگان‌مهر، پژوهشگر حوزه مدیریت و تحول نوآوری

مدل، معمولاً نیازمند ساده‌سازی یک پدیده است تا راحت‌تر آن را درک کنیم. نوآوری، پدیده بسیار پیچیده‌ای است؛ اما چرا سعی داریم آنها را به مدل تبدیل کنیم و بگوییم نوآوری را در این مدل‌ها و نسل‌ها این‌گونه مشاهده می‌کنیم؟ برای اینکه بتوانیم آنها را درک و در آنها تغییر ایجاد کنیم.

ماندانا آزادگان‌مهر، پژوهشگر حوزه مدیریت و تحول نوآوری و دانش آموخته دکتری دانشگاه تهران است که رساله خود را درباره کسب و کارهای کوچک نوآور به رشته تحریر و تحقیق درآورده است. صحبت های او می تواند برای طراحی یک مدل مفهومی بسیار ره گشا باشد.

در گذشته مدل‌سازی به این شکل بود که چیزی در R&D شرکت‌ها تولید و در بازار فروخته می‌شد؛ وقتی این مدل را برای درک نوآوری پذیرفتید R&D شرکت‌تان را با توجه به رگولاتور تشویق می‌کنید در واقع R&D شرکت را توسعه می‌دهید و پول بیشتری را صرف آن می‌کنید.

همان‌طور که نسل‌های نوآوری پیش رفته‌اند دیدگاه ما نیز از نوآوری پیچیده‌تر شده است در واقع متافرهای پیشرفته‌تری را برای درک پدیده نوآوری پذیرفته‌ایم و به این نسل رسیده‌ایم که همة این موارد برای وقوع نوآوری مؤثرند، به تعبیر دیگر برای وقوع نوآوری دست به دامن پدیده‌ها شده‌ایم.

هدف مدل‌سازی چه از سوی رگولاتور که سیاست‌گذار است و چه از سوی شرکت‌ها که به فکر منافع خودشان هستند کمک به تصمیم‌گیری است. این موضوع یک موضوع دو لبه محسوب می‌شود در واقع وقتی مدل مفهومی‌تان را از نوآوری پیچیده می‌کنید تصمیم‌گیری برای‌تان دشوار می‌شود در نسل‌های اول تصمیم‌گیری آسان است؛ مثلاً وقتی کشش بازار را مدل مفهومی توسعة نوآوری قرار می‌دهید مفهومش این است که تحقیقات بازارتان را قدرتمند کنید؛ ولی وقتی وارد چنین مدلی می‌شوید و این مفهوم ذهنی را می‌پذیرید که پدیده نوآوری حاصل بر هم کنش اجزای مختلفی هستند که با هم تکامل و روی هم تأثیراتی دارند که الزاماً دست زدن به گوشه‌ای از اکوسیستم آن تأثیری را که شما برایش برنامه‌ریزی کردید، ندارد؛ به تعبیر دیگر به قدری این روابط را پیچیده می‌بینید که دست زدن به هر جایی از اکوسیستم تأثیر تعریف‌نشده یا غیر قابل پیش‌بینی دارد؛ بنابراین نمی‌توان گفت که کدام یک از مدل‌های توسعه نوآوری برای ما مناسب است.

امروز همه جا از نوآوری باز و اکوسیستم صحبت می‌شود؛ اما حوزة تصمیم‌گیری پدیدة پیچیده‌ای است و بسیاری از اوقات در رابطه با این حوزه دست به دامن مدل‌های ساده‌تر می‌شویم، مثلاً دولت، قانونی وضع می‌کند که R&D را حمایت کند تا شرکت‌ها تشویق شوند و منابع مالی‌شان را صرف تحقیق و توسعه کنند.

این سؤال که درک ما از پدیدة نوآوری در شرکت‌ها یا رگولاتور چه باشد و در مورد آن چه تصمیمی بگیریم سؤال سرراست و ساده‌ای نیست. همان‌طور که بیان شد موضوع اکوسیستم اهمیت بسیاری دارد شاید بتوان گفت پیشرفته‌ترین نسلی که پدیدة نوآوری را توضیح می‌دهد مفهوم اکوسیستم است؛ اما به مثابه این تلقی و تصوری که از این پدیده داریم تعریف روابط علّی است، به تعبیر دیگر هر مدلی شامل یک‌سری اجزاست که در حال تعامل با یکدیگر هستند. یکی از مشکلات کشور ما این است که شرکت را کپی می‌کنیم مثلاً انواع شتاب‌دهنده‌ها یا استارتاپ استودیوها را ایجاد می‌کنیم؛ ولی به نهادینه‌سازی آن توجه نداریم.

موضوع شبکه‌سازی و ایجاد نهادها و قرار دادن آنها در اکوسیستم هم‌تکاملی و ارتباط ایجاد نمی‌کند در واقع ما به ارتباط و سرزندگی در اکوسیستم نیاز داریم تا آن پدیده یعنی محصول اکوسیستم نوآوری شکل بگیرد.

امروز موضوع نوآوری اهمیت بسیاری پیدا کرده است؛ ولی چون قرار است با کلاه پژوهشگری در این نشست شرکت کنم سعی می‌کنم با طرح چند سؤال ذهن شما را درگیر کنم؛

در نوآوری باز باید دارایی‌های ذهنی‌تان را ثبت کنید تا از حاصل ثبت‌ها و مالکیت‌های دارایی‌های نامشهود دیگران استفاده کنید. موضوع مالکیت فکری در حوزة آی‌تی یکی از پیچیده‌ترین و پرچالش‌ترین چه در ساید رگولاتور و چه در ساید شرکت‌ها و چه در سطح جهان است؛ چون آنچه در حفاظت دارایی‌های فکری در صنعت به راحتی قابل ثبت کردن است به دلیل ماهیت خاص این صنعت این ویژگی را ندارد؛ در واقع با الگوریتم‌ها مواجهیم و الگوریتم به عنوان یک ایده قابل ثبت شدن نیست و این موضوع بسیار مهمی است، بنابراین نیاز داریم تا از ساید رگولاتور و کسانی که قصد ایجاد سرزنده کردن اکوسیستم برای تقویت نوآوری باز را دارند این موضوع چه از سمت قانون‌گذار و چه از سمت شرکت‌ها مرتفع شود.

اگر دیدگاه شما سیستمی باشد بسیاری از این سؤالات پاسخ داده می‌شود؛ مثلاً در حوزة دارو ثبت اختراع نسبت به حوزه‌های دیگر خیلی پیشرفته‌تر است؛ یعنی هر جایی می‌توان روابط علّی را مشاهده کرد که در واقع چه چیزی باعث چه اتفاقاتی شده است.

تزریق پول به نوآوری بسیار مهم است و یک رابطه علّی محسوب می‌شود در واقع هر طور پدیدة نوآوری را مدل کنید، نمی‌توانید این رابطه علّی را انکار کنید؛ مثلاً صنعت بانکی از نظر مالی از بعضی از صنایع دیگر مانند صنعت بیمه وضعیت بهتری دارد و این امر باعث شده تا در زمینة تزریق منابع مالی به نوآوری نیز جلوتر از صنعت بیمه باشد.

نوآوری پدیده‌ای غیر قطعی است و با هر دید و مدلی به آن بنگرید در واقع به یک موضوع نگریسته‌اید؛ یعنی پدیده همان پدیده است و این ما هستیم که آن را به نحوی که می‌خواهیم درک می‌کنیم و بر اساس درک‌مان در آن تغییر ایجاد می‌کنیم. به نظرم باید به این سؤال که بلوغ وضعیت اکوسیستم ما در چه حدی است، بیندیشیم؛ مثلاً آیا به بلوغ رسیده‌ایم که کاملاً اکوسیستمی فکر کنیم؟ نوآوری باز طیفی از مراحل دارد؛ مثلاً در شرکت خودتان چقدر واقعاً باز هستید که انتظار دارید تا پلتفرم‌سازی و اکوسیستم‌سازی کنید؟ بنابراین باید به سطحی از بلوغ چه از منظر سازمان و چه از منظر رگولاتور توجه داشته باشیم.

موضوع ترید و ثبت اختراع در حوزه آی‌تی موضوع پیچیده‌ای محسوب می‌شود در ایران نرم‌افزارها شامل حق کپی‌رایت هستند، اما آیا این مورد برای اکوسیستم ایران مناسب است؟ چه تغییراتی باید در آن اعمال کنیم تا باعث شود اینها دارایی‌های نامشهودشان را ارزش‌گذاری و مبادله کنند؟ این سؤالی است که باید بیشتر به آن بیندیشیم.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

21  +    =  26