سونامی تغییرات مدیریتی صنعت بیمه را تهدید می کند

نهاد های حاکمیتی و از جمله وزارت اقتصاد و امور دارایی به جای تغییرات مدیریتی باید به فکر اصلاح ساختارهای معیوب بیمه باشند ، اصلاح قوانین بیمه مرکزی و بیمه گری که سالهاست هیچ بازنگری اساسی در آنها صورت نگرفته و همچنین اصلاح معضلاتی که در حال حاضر صنعت بیمه را با چالش مواجه کرده مانند عوارض تحمیلی به صنعت بیمه و مالیات بر ارزش افزوده ای که سالهای زیادی است ، بر دوش بیمه گران سنگینی می کند .

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ،استاندارد های مدیریتی همیشه بر این اصل تاکید داشته است که تغییرات سریع مدیریت در بنگاه های اقتصادی به هر دلیل آینده شرکت را با ابهام روبه رو می کند چرا که اولین قدم در اجرای برنامه های میان مدت و بلند مدت، با ثبات مدیریتی امکان پذیر می شود و بدون شک کمتر مدیری می تواند تنها ظرف یک یا دو سال برنامه توسعه ایجاد و برای پیاده سازی این برنامه،  اهداف راهبردی تعیین کند.

بر کسی پوشیده نیست که مدیران کوتاه مدت فرصت و جسارت اجرای برنامه های خود را ندارند زیرا هر زمان احساس خلا سمت می کنند به روزمرگی پناه می آوردند و این روزمرگی آنها را در اجرای برنامه های توسعه ای بلند مدت که شرط اساسی ارتقا یک سازمان است ، با سستی مواجه می کند.

نگاهی به صنعت بیمه و تغییرات مدیریتی طی سال های اخیر نشان می دهد ، مدیران حاکمیتی ما با وجودی که باور دارند ، ثبات مدیریت از ملزومات اساسی توسعه هر صنعتی است ؛ اما عملکرد آنها چیز دیگری را ثابت می کند به طوریکه زمزمه های جابجایی مدیریتی در شرکت های بزرگ بیمه ای این سوال را متبادر می کند که چرا این انتصاب صورت گرفته که حالا باید شاهد برکناری باشیم ؟ معیارها و مقیاس این انتخاب چه بوده و آیا کارنامه این مدیران و سبقه عملیاتی و بیمه گری آنها برای آقای وزیر مشخص نبوده است ؟ به عبارتی آیا زمان انتصاب دقت کافی در خصوص نحوه مدیریت و سابقه بیمه گری این مدیر صورت نگرفته است که حالا پس از مدت کوتاهی باید شاهد تغییر باشیم؟ تغییراتی که خواسته و ناخواسته اثرات منفی اش بر پیکره صنعت بیمه  نقش خواهد بست.

آنچه که این معضل را بغرنج تر می کند ، این است که زمزمه های تغییرات مدیریتی فقط در یک شرکت بیمه نیست و حتی اخبار گوناگونی در خصوص احتمال ایجاد تغییر در بالاترین رده مدیریتی بیمه مرکزی هم به میان آمده است که این امر بی شک حاکی از آن خواهد بود که آیا مدیران حاکمیتی نسبت به انتصاب مدیران خود به درستی عمل نکرده اند که حالا با گذشت زمان اندکی کمر به تغییرات بسته اند؟

مسلما یکی از آفات سونامی تغییرات مدیریتی در نحوه عملکرد مدیران فعلی هم نمایان خواهد شد به گونه ای که چه بسا هراس تغییر در آنها ایجاد می شود که ممکن است دیر یا زود از کار برکنار شوند و بدون شک این امر در عملکرد فعلی آنها اثر گذار خواهد بود.

به زعم کارشناسان ، درسایه چنین اقداماتی است که صنعت بیمه دچار هرج و مرج می شود که البته باید گفت سونامی تغییرات نابهنگام در صنعت بیمه تازگی ندارد و بازار بیمه سال هاست که گرفتار این هرج و مرج مدیریتی است ، به طوریکه دوره مدیریت هشت ساله احمدی نژاد و وقایع ساختمان فاطمی و برکناری نابهنگام آسوده ، مدیر عامل وقت بیمه ایران ، نمونه ای از سندرم نابسامانی مدیریتی در صنعت بیمه است که البته شواهد نشان می دهد ، دولت تدبیر و امید هم گرفتار این هرج و مرج مدیریتی شده و گویا چندان تدبیری در این خصوص به خرج نداده است .

آیا تغییر مدیر راه حل خوبی است؟

انچه که مسلم است ، صنعت بیمه ایران دارای معضلات ساختاری بی شماری است که مشکلات آن با تغییرات مدیریتی مداوم حل نمی شود و درواقع حذف یک مدیر پاک کردن صورت مساله ای است که سالها بی جواب مانده است .

به باورکارشناسان ، مطالبه مسولیت از مدیران فعلی ، گماردن تیم حرفه ای و مشاوران فنی در کنار مدیران عامل بدون شک راه حل مناسب تری از حذف خواهد بود همان چیزی که متاسفانه فقدان آن در حال حاضر درصنعت به چشم می خورد.

بی تردید نهاد های حاکمیتی و از جمله وزارت اقتصاد و امور دارایی به جای تغییرات مدیریتی باید به فکر اصلاح ساختارهای معیوب بیمه باشند ، اصلاح قوانین بیمه مرکزی و بیمه گری که سالهاست هیچ بازنگری اساسی در آنها صورت نگرفته و همچنین اصلاح معضلاتی که در حال حاضر صنعت بیمه را با چالش مواجه کرده مانند عوارض تحمیلی به صنعت بیمه و مالیات بر ارزش افزوده ای که در نهایت از جیب بیمه گذار پرداخت می شود و سالهای زیادی است که بر دوش بیمه گران سنگینی می کند .

بدن شک یک مدیر توانمند تنها در یک ساختار بهینه و استاندارد می تواند فعالیت مناسب تری داشته باشد و چه بسا در صورت عدم اصلاح ساختار ها ، مدیر جدید نیز وقتی پا به عرصه مدیریت می گذارد با همین چالش ها مواجه خواهد بودو یک یا دوسال بعد دچار مشکلات مدیر اسبق می شود و دوباره جرقه تغییر مدیر کلید می خورد و این زنجیره معیوب همچنان سال ها ادامه خواهد داشت، زنجیره ای بی ثبات و از هم گسسته همراه با هرج و مرج مدیریتی.

لازم بذکر است ، اگر وزیر اقتصاد دلسوز صنعت بیمه است باید به دنبال تغییر ساختار ها باشدو قدرت عمل بیشتری به بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر بیمه ای بدهد ، علاوه براین وعده هایش را برای حذف عوارض تحمیلی بر صنعت بیمه و همچنین حذف مالیات بر ارزش افزوده محقق کند چرا که با ساختار معیوب ، تغییرات مدیریتی ، چه در شرکت های بیمه و چه در نهاد ناظر دردی را دوا نمی کند ، کافی است حافظه تاریخی خود را بکار اندازیم و نگاهی به گذشته کنیم که اگر قرار بود تغییرات مدیریتی راهگشا باشد ، معضلات فعلی صنعت را شاهد نبودیم.

گفتنی است، مخاطرات عدم ثبات مدیریتی طی سال های اخیر نه تنها گریبان گیر بیمه مرکزی، و چهار شرکت بزرگ بیمه ای بوده ، بلکه شرکت های بیمه  خصوصی را نیز تحت تاثیر قرار داده به گونه ای که طی دوسال گذشته و بخصوص در سال جاری صنعت بیمه شدید ترین تغییرات مدیریتی را تجربه کرده و جالب اینجاست که به دلیل ضعف ساختاری در شرکت های بیمه این تحولات مدیریتی نتوانسته چاره ساز باشد به طور مثال یک شرکت بیمه خصوصی طی دو سال گذشته دو مدیر عامل را تجربه کرده اما همچنان مشکلات و زیان دهی گریبان گیر این شرکت است .

در ادامه ذکر این نکته نیز ضروری است که علاوه بر عدم ثبات مدیریتی، معضل دیگری که صنعت را تهدید می کند لابی گری های سیاسی برای تصاحب کرسی مدیریت در صنعت بیمه است این در حالی است که صنعت بیمه یک بازار کاملا تخصصی ، فنی و مبتنی بر اصول پیچیده بیمه گری است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  +  68  =  70