همه چیز درباره FATF
مخالفت با FATF زدن سرنا از سر گشاد آن است
در دو هفته گذشته هجمه سنگینی به کارشناسی اقتصادی دولت به خاطر این کلمه وارد شده است.
FATF مخفف Financial Action Task Force on Money Laundering یا به فارسی خودمان «کارگروه اقدام مالی برضد پولشویی» است؛ نهادی که در سال ۱۹۸۹م تشکیل شده و هدفش مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم است. کشورها یا با این نهاد همکاری میکنند یا نمیکنند. تمام کشورهایی که با این نهاد همکاری میکنند، باید به رعایت ۴۹ رهنمود اصلی این نهاد که به ادعای آنها باعث ضابطهمند شدن فعالیتهای مالی و ورود و خروج پول از یک کشور به کشور دیگر میشود قول مساعد بدهند و مکانیسمهایی را با توجه به شرایط داخلی خودشان تعریف کنند. در نتیجه هیچ گونه معاهدهنامهای (چه الزامآور و چه غیرالزامآور) امضا نمیشود.
این ضابطهها و استانداردها بسیار سختگیرانهتر در کشور ما – در قانون مبارزه با پولشویی و قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم – در دولتهای نهم و دهم به ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، تهیه و در نهایت از سوی مجالس پیشین تصویب شد. تنها کاری که در دولت یازدهم از سوی شورای عالی مبارزه با پولشویی، که نهاد مجری در قوانین مصوب یادشده است، انجام شد، قول و قرارهایی است که بر مبنای آن، ایران سعی خود را برای اجرای این ۴۹ ضابطه خواهد کرد! این قول و قرارها الزامآور نیستند و هیچ کشوری همه این ضوابط را به طور کامل رعایت نمیکند بلکه هر کشور فقط قصد خود را برای شفاف کردن فضای مالی خود اعلام میکند.
هماکنون FATF در دو موضوع از ایران قول مساعد گرفته است؛ تدوین ضوابط ورود و خروج ارز از سوی مسافران در چمدانها و منظم کردن سیستم حواله. این ضوابط بهطور قطع باید در چارچوب قانون اساسی کشور و قوانین موضوعه باشد و دولت هم در همین چارچوب این ضوابط را روشن خواهد کرد و نگرانی وجود ندارد. ما در سال ۲۰۰۳م به کنوانسیون مبارزه با فساد (UNCAC) پیوستیم که بسیار سختگیرانهتر و الزامآورتر بود ولی در این ۱۳ سال هیچگونه مشکلی برای کشور ایجاد نشد و با درایت موضوعات مدیریت شد. پس نگرانیها چندان با شواهد تاریخی تایید نمیشوند و حتی ممکن است افشای برخی موارد ویژه، دست کشور را در مواردی که به امنیت ملی مربوط میشود ببندد که بسیار خطرناک است.
همین قول و قرارها باعث شد فعلا ایران از فهرست سیاه بیرون بیاید. فهرست سیاهی که فقط دو عضو داشت؛ ایران و کرهشمالی. بدون امضای این قول و قرارهای سیاسی و حرکت برای نگارش این ضوابط، در عمل امکان نقل و انتقال پول از خارج به ایران و ایران به خارج وجود ندارد. به عبارت دیگر امکان انتقال پول نفت به کشور را نخواهیم داشت. حال پرسش این است که اگر به علت رعایت نکردن این ضوابط، نتوانیم پول نفتمان را به کشور بیاوریم یا پول کالاهای وارداتی را بپردازیم، چرا اصلا برجام را امضا کردیم؟ چرا حاضر شدیم اورانیوم غنی شده با ارزشمان از کشور خارج شود و برنامه هستهایمان محدود شود؟
برجام، چه خوب و چه بد، مفاهمه سیاسی ایران با جهان بود و FATF مفاهمه اقتصادی ایران با جهان است. فرض کنید شما برای اینکه راه منزل تا محل کارتان زیاد است و از پیادهروی خسته میشوید، بخواهید ماشینی بخرید (برجام)، ماشین را با زحمت و قرض کردن میخرید ولی برای پلاک کردن (FATF) اقدام نمیکنید و اعتقادی به ثبتنام در راهنمایی و رانندگی برای دریافت پلاک ندارید. خب هم برای ماشین هزینه پرداختهاید و هم استفادهای نبردهاید و معاملهای دو سر باخت برای شما بوده است! توجه نکردن به FATF نیز معاملهای دو سر باخت است.
اما اگر به هر دلیلی، اراده کنیم تا یک یا همه ضوابطی که خودمان تدوین خواهیم کرد را نادیده بگیریم، اتفاق ویژهای رخ نخواهد داد. فقط سیستم بانکی دنیا با ما کار نخواهد کرد و به همین جایی میرسیم که امروز رسیدهایم. پس چیزی را از دست نمیدهیم. FATF، برجام نیست! که به خاطر امضای آن تعهد کنیم اورانیوم از کشور خارج کنیم یا رآکتورمان را از مسیر خارج کنیم که برگشتناپذیر بوده یا برگشتپذیری آن زمانبر است. ما هر زمان که اراده کنیم میتوانیم این موارد را اجرا نکنیم و تنبیهی جز همین ارتباط نداشتن با سیستم بانکی دنیا در کار نخواهد بود. پس مخالفت با FATF زدن سرنا از سر گشاد آن است.
منبع:ایرنا