فین تک ها به این زودی نمی توانند جای بانک ها را بگیرند / شعب می توانند کمتر و هوشمند تر باشند(بخش اول)
معاون مدیرعامل بانک تجارت در امور استان ها بر تغییر ماهیت شبکه بانکی تاکید می کند
طبق آمار، در فرانسه 37/5 ، ژاپن 34/5 و ایالات متحده امریکا 32/8 شعبه به ازای هر 100 هزار نفر وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به نقل از شماره 27 ماهنامه بانکداری الکترونیک، طبق آمار، در فرانسه 37/5 ، ژاپن 34/5 و ایالات متحده امریکا 32/8 شعبه به ازای هر 100 هزار نفر وجود دارد. این را بگذارید در کنار سرانه شعب در ایران. بررسی ها نشان می دهد 31 شعبه برای هر 100 هزار نفر ایرانی وجود دارد. نتیجه ای که علی کی لانی ، معاون مدیرعامل بانک تجارت در امور استان ها از این آمار می گیرد این است که در دنیا از نظر رتبه خیلی هم پر شعبه نیستیم. تنها نکته ای که به زعم او خیلی اهمیت دارد پوست اندازی بانک هاست. او می گوید : « بانک ها از بین نمی روند بلکه بسته به شرایط روز تغییر ماهیت می دهند. »
*مدیریت موثر شبکه شعب به یکی از چالشهای بانکها ــ نهتنها در ایران بلکه کل جهان ــ تبدیل شده است و راهبردهای بهینهسازی چیزی جز حذف و تغییر ماهیت شعبه نیستند، در این رابطه چه نظری دارید؟
ورود تکنولوژی در هر کسب و کاری به ناچار سبب تغییر میشود . ابزارهای الکترونیکی که طی سالهای اخیر ــ به خصوص در حوزة بانکی ــ وارد کشور شده تحولات بسیاری پدید آورده که سبب متمایل شدن سیستمهای بانکی به ارائه خدمات از طریق دستگاههای هوشمند موبایل، سیستمهای الکترونیکی و اینترنت شده است که طبق منطق اقتصادی طبعاً برخی از فعالیتهای شعبه مانند واریز، نقلوانتقال، برداشت وجوه، پرداخت قبوض و… را تحتتأثیر قرار میدهد اما آیا تمام کار بانک همین است؟ اینکه تعداد شعب تا چه اندازه ای کاهش پیدا کند شاید بتواند پاسخ شفافی به این سئوال دهد. علیرغم پیشرفتها و ابزارهای الکترونیکی بررسیهای موجود در دنیا نشان میدهد انتخاب 80درصد مشتریان بانکها براساس شعبه صورت گرفته، به این معنا که مشتری شعبه را دیده و سپس آن بانک را انتخاب کرده است.بنابراین میتوان گفت شعبه نقش آغازگر فروش خدمات و محصولات را ایفا میکند.
*ابزارهای الکترونیکی در قالب درگاههای مختلف بانکی مطرح شدهاند و ممکن است نسل امروز را از شعبه بینیاز کند، تا جایی که حتی برای افتتاح حساب هم به شعبه نخواهد آمد. این نسل بعدی هنوز کوچک است اما بدیهی است که با حضورش در عرصه کسب و کار باید تمهیداتی اندیشیده شود؟
نسل امروز افرادی هستند که با تکنولوژی آشنا هستند و بلوغ کاری و برداشتشان در این دهه اخیر شکل گرفته. تصور میکنم این نسل طی 10 سال آینده وارد بازار بانکی شوند اما پر واضح است که نسل کنونی به نقل و انتقالات ساده تمایل بیشتری خواهند داشت. اکنون شعب وجود دارند، اما شکی در محدودیت و کاهش آنها نیست. میتوان افت شدید و یکبارة آنها را طی 7 تا 8 سال آینده به عنوان پاسخ کلی سئوال شما در نظر داشت.
*برخی از شعب به دلیل مشکل ساختاری زیانده هستند اما در رابطه با برخی دیگر از شعب زیان ده شاید بتوان راهکاری برای خروج از زیاندهی پیشنهادکرد. آیا میتوان از طریق راهبرد کاهش شعب،این شبکه را سودآور کرد؟
بله، شعب میتوانند کمتر و هوشمندتر باشند، زیرا سیستمها به جای افراد قرار میگیرند و میتوانند هزینه ی نیروی انسانی را کاهش دهند. بنابراین میتوان کاهش شعبه را به منزلة سودآور شدن دانست به این صورت که از دستگاههایی مانندخودپرداز در محل شعبه استفاده کنیم و پرسنل را کاهش دهیم. امروز شعبة بانک میتواند با وجود سه دستگاه ATM سودده شود. به این ترتیب چنانچه لازم است به کاهش شعب بپردازیم بهتر است شعب باقیمانده هوشمندتر شوند تا بازدهی بهتری داشته باشند.
*هوشمندسازی طبیعتاً با حذف نیروی انسانی اتفاق خواهد افتاد که یکی از چالشهای موجود است و همیشه مقاومتهای مهمی در برابر کاهش شعب وجود دارد، برای مدیریت نیروی انسانی چه راهبردی خواهید داشت؟
شعب بانکها در دنیا براساس سرانه تعریف میشوند. طبق آمار سال 2015 در فرانسه 37.5، ژاپن 34.1 و ایالت متحدة امریکا 32.8 شعبه به ازای هر 100هزار نفر وجود دارد. جالب است که این بررسی در ایران 31 شعبه را برای هر 100هزار نفر نشان میدهد که اتفاقاً با مورد توجه قرار دادن علم، تکنولوژی و پیشرفتهای موجود در دنیا از نظر رتبه خیلی هم پرشعبه نیستیم.
*در مقایسه با کشورهای منطقهای چطور؟
شما معتقدید که در مکانهای با تکنولوژی، الکترونیک و سیستمهای بهروزتر باید تعداد شعب کمتر باشند و نکتة جالب اینجاست که این مکانها شعب بیشتری دارند اما در قطر، مالزی، عربستان سعودی و… طی مقایسه میتوان گفت از حد مشخص کمتر هستند. میتوان آماری از شعب HSBCبه عنوان بانک معتبری در انگلیس نام برد که حدود 260هزار نفر پرسنل و 7هزار شعبه داردکه اگر صف و ستاد را در نظر بگیریم سرانة پرسنل شعبه 30 نفر خواهد بود. بنابراین با تمام پیشرفتهای موجود شعب دارای جذابیتهایی هستند و اینطور نیست که تنها به دلیل فراگیری عملیات الکترونیکی و موبایلبانک به جمعآوری شعب بپردازیم. به نظرم بهتر است مشکل ریشهیابی شود.یکی از مباحث موجود در بانکها این است که شعب عمدتا با هدف ارائه خدمات دریافت و پرداخت ایجاد شده اند آن هم پیش از آنکه بانک دولتی یا خصوصی باشد. بنابر همین مسئله، دولت براساس وظایف خود در دورترین نقطة یک روستا شعبة بانکی تأسیس میکرد تا بتواند توزیع تسهیلات داشته باشد و هزینهفایده هم مطرح نبود. مشکلات بیشتر در شعبی هستند که در یکسری مناطق برای انجام مأموریت و رسالت خاص ایجاد شدهاند که به لحاظ دولتی این مأموریت اکنون به پایان رسیده و مثلاً دولت سهام بانک تجارت را واگذار کرده است. یکی از چالشها این است که تعطیلی این شعبهها ممکن است نارضایتی مردم و مسئولین محلی را به همراه داشته باشد زیرا همچنان نگاه این است که بانکها دولتی هستند و تنها برای ارائة خدمات ایجاد شدهاند، اما به دلیل حجم بالای بازنشستگی پرسنل در بانک ها فکر نمیکنم با مازاد نیرو روبرو شویم زیرا میزان نیروی انسانی شعب تعطیل شده شعب تقریباً با تعداد پرسنلی که بازنشسته می شوند، برابری میکند.
*استخدامهای 30 ساله که افراد را طی بازه زمانی مشخص روی دوش بانک قرار میدهند چطور؟ این افراد چنانچه خوب یا بد کار کنند ماندگار خواهند بود؟
شیوهی گذشته تغییر کرده و در حال حاضر استخدام پرسنل بانک در قالب قراردادهای یک ساله استخدام می شود و اگر نیرو خوب باشد کار خود را ادامه خواهد داد و قراردادش تمدید میشود.
*از سال 2015 که مثال زدید تاکنون تغییرات بسیاری در حوزة فینتک ایجاد شده که سبب جذب مشتریان به آن سمت میشود، بنابراین بانکها با دو مسئلة اساسی حفظ مشتری و آوردن نیروهای پرتوان و خلاق به سمت خود روبهرو هستند به نظر شما جدال فینتک و بانک در سال 2018 چه نتیجهای خواهد داشت؟
مسیر موفقیت فین تک هاها در ایران قدر ی طولانی تر و ناهموار تر از آن چیزی است که معمولا پیش بینی می شود ،به ویژه آنکه با توجه به اتفاقاتی که در سا های اخیر برای موسسات مالی اعتباری افتاده ،جلب اعتماد مردم کار ساده ای نیست ما به عنوان راهکار در سازمان ادارهای با ماموریت طراحی خدمات و بهبود کسب وکار ایجاد کردیم و بر همین اساس زمینهی همکاری بانک فین تک ها را فراهم کردهایم، فینتکهایی که محصولات بانکی ارائه میدهند را در نمایشگاهها رصد کرده و با آنها قرارداد میبندیم. ضمن اینکه در آینده قصد ایجاد سایتی را داریم که فینتکها محصولات، ایده و کارهای خود را برای ما ارسال کنند تا به صورت مشارکتی با آنها همکاری کنیم. اگر فین تک ها بتوانند در موارد اطمینانبخش حضور پیدا کنند و اطمینان مردم را جلب کند آن زمان قطعاً با توجه به بروکراسی موجود در ارائه تسهیلات و خدمات بانکی میتوانند جایگزین یا رقبای جدید بانکها باشند.
*در حال حاضر هزینة شعب و نیروی انسانی تحت عنوان صف نسبت به ستاد چقدر است؟
عمدة هزینة بالغ بر 96 درصد بانکها شامل پرداخت سود به سپردهگذاران یا عملاً تجهیز منابع است و حدود 4 درصد صرف هزینههای دیگر میشود. البته در طول سالها با تغییر نرخ سپرده این درصد نیز بالا و پایین میشود. سابق بر این هزینة پرداخت سود 60 و 70درصد بود و اکنون به دلیل رقابتهای ناسالم مؤسسات بدون مجوز، نرخها تا 90درصد بالا رفته است. این مسئله نیز وجود دارد که اگر سپرده از بانک خارج و بدهی بانکها به بانک مرکزی افزایش یابد بانکها مجبورند 34 درصد به عنوان جریمه به بانک مرکزی پرداخت کنند. شما میدانید وقتی خروج سپرده از بانک داشته باشید و حساب شما نزد بانک مرکزی منفی شود مجبور هستید 34درصد به بانک مرکزی جریمه پرداخت کنید. بانکها برای پرهیز از پرداخت این جریمه رقابت ناسالمی انجام میدهند که سبب بالارفتن هزینة آنها شده است.
*نسبت هزینة صف و ستاد در بانک هاچه قدر است؟
بنده نسبت تعداد نیروهای انسانی را دارم، اما اینکه هزینههایشان چه نسبتی دارد را بهطور دقیق نمیدانم. فکر میکنم نسبت نیروهای انسانی ستاد به صف 26 درصد باشد.
*این نسبت در دنیا چگونه است؟
دقیقاً اطلاعی ندارم، اما فکر میکنم نُرم نسبی باید 11 تا 14درصد باشد.
*در این صورت میتوان گفت تعداد مدیران ما زیاد است؟
البته ستاد به معنای مدیر نیست، زیرا هر جا مدیری وجود داشته باشد کارشناسان، تحلیلگران سیستم و… نیز در زیرمجموعة ستاد فعالیت خواهند کرد.
* با چنین ارقامی نسبت ستاد به صف سنگین است؟
بله همینطور است.
*چرا بانکها ستادهای خود را اینقدر سنگین کردهاند؟
سیستم و تکنولوژی باید در جایی استقرار پیدا کند که لزوماض محل استقرارش شعبه نیست. وقتی سیستم ها در راستای سرمایهگذاری تعبیه میشوند قرار است جایگزین آدمها باشند، بنابراین تکنولوژی و سیستمهای جدید برای بانکی مانند تجارت با 1700 شعبه و 19هزار پرسنل دیتابیس، تحقیق، آییننامه و… را همراه دارد که اجرای این مسائل کارشناسان ویژهای میطلبد. در حال حاضر اکثر نیروهای بانکی، متخصص و کارشناس شدهاند و به دلیل ورود سرمایه و تکنولوژی نیروهای انسانی کاهش یافته است. در حال حاضراین نیروی انسانی متخصص به ستاد منتقل شدهاست. دلیل دیگر متورمشدن ستاد اعطای تسهیلات در دهة اخیر تحت عنوان طرحهای زودبازده است که بررسی این ابعاد مختلف آن نیازمند کارشناسانی بود، به این ترتیب بخشی از پرسنل شعب به قسمتهای ستادی در استانها و مدیریتهای مختلف منتقل شد.
(پایان بخش اول)