برجام بعد از پنج سال چقدر وضع اقتصاد ایران را بهتر کرد؟

بررسی شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد که در سال‌های بعد از برجام، ایران شاهد افزایش صادرات و بالا رفتن شمار شاغلان بوده است. ولی تولید ناخالص داخلی به سرازیری افتاده، مشکل تورم همچنان پابرجاست و تأثیر منفی شدیدی بر اوضاع اقتصادی مردم گذاشته است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، پنج سال از روزی که این مردان و زنان کنار هم ایستادند تا توافق هسته‌ای بین ایران و کشورهای 1+5 را اعلام کنند، می‌گذرد. توافقی که دولت حسن روحانی آن را شاه‌کلید حل مشکلات اقتصاد ایران می‌دانست. سؤال این است که چقدر برجام وضع اقتصاد ایران را بهتر کرد.

برای یافتن پاسخ، پنج شاخص مهم شامل رشد اقتصادی، تجارت خارجی، نرخ بیکاری، تورم و سطح رفاه را از چهار سال قبل از برجام تا چهار سال بعد از آن بررسی کرده‌ایم.

تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت های ثابت ۱۳۹۰ (هزار میلیارد تومان)

آمارهای بانک مرکزی ایران نشان می‌دهد در چهار سال پیش از برجام، اقتصاد ایران با رکود مواجه بوده و میزان تولید ناخالص داخلی ایران (به قیمت‌های ثابت ۱۳۹۰) از ۶۳۶ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به ۵۹۵ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۴ کاهش یافته است.

در دو سال بعد از توافق هسته‌ای، اقتصاد ایران شاهد رشد سریعی بود، به طوری که تولید ناخالص داخلی با تقریباً ۱۷ درصد افزایش نسبت به ۱۳۹۴، به ۶۹۴ هزار میلیارد تومان رسید.

ولی در دو سال اخیر رشد اقتصادی منفی شده و تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۹۸ به ۶۱۴ هزار میلیارد تومان رسید. به عبارت دیگر حجم کل اقتصاد ایران چهار سال بعد از برجام، کمتر از چهار سال قبل از توافق هسته‌ای بود.

خبر بد این است که صندوق بین‌المللی پول انتظار دارد اقتصاد ایران امسال شش درصد دیگر آب برود. اگر این پیش‌بینی محقق شود، تولید ناخالص داخلی به ۵۷۷ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا می‌کند که پایین‌ترین رقم از سال ۱۳۸۵ است و به این معنی است که اقتصاد ایران در ۱۵ سال عملاً رشدی نکرده است.

تجارت خارجی ایران میلیارد دلار

آمارهای گمرک ایران نشان می‌دهد که ایران در چهار سال قبل از برجام، سالانه حدود پنجاه میلیارد دلار واردات داشته است و این رقم در چهار سال بعد از برجام، کمی کاهش یافته است.

در مقابل صادرات ایران که در چهار سال قبل از برجام به طور متوسط حدود ۳۱ میلیارد دلار در سال بوده، در چهار سال بعد از برجام رشد قابل ملاحظه‌ای داشته و به حدود ۴۴ میلیارد دلار در سال رسیده است.

در نتیجه کاهش واردات و افزایش صادرات، تراز تجارت خارجی ایران بهبود قابل توجهی داشته از منفی ۱۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳، به منفی سه میلیارد دلار در سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ رسیده است.

بیکاری در ایران، وضعیت اشتغال جمعیت بالای ۱۵ سال

سال‌هاست که تعریف بیکاری و نحوه محاسبه نرخ آن در ایران محل اختلاف بوده است. به همین دلیل بهتر است وضعیت بازار کار را با شاخص‌های دیگری بسنجیم.

به گفته مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۰ یعنی چهار سال قبل از برجام، حدود ۲۰ میلیون و ۵۱۰ هزار نفر در ایران شاغل بوده‌اند. این رقم تا سال ۱۳۹۴ که توافق هسته‌ای به دست آمد، یک و نیم میلیون نفر افزایش یافت و به نزدیک به ۲۲ میلیون نفر رسید. در چهار سال بعد از توافق هم شمار شاغلان بیش از دو میلیون نفر دیگر افزایش یافت تا به ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر برسد.

با وجود افزایش شمار شاغلان، شمار رسمی بیکاران در این هشت سال تغییری نکرده و حدود دو میلیون و ۹۰۰ هزار نفر ثابت مانده است.

شاغلان و بیکاران روی هم کمتر از نیمی از جمعیت بالای ۱۵ سال ایران را در بر می‌گیرند. بخش اعظم ایرانیان بالای ۱۵ سال از نظر اقتصادی 'غیرفعال' محسوب می‌شوند.

این جمعیت غیرفعال، علاوه بر دانش‌آموزان، دانشجویان و بازنشستگان، شامل زنان خانه‌دار هم هست؛ زنانی که در بسیاری از موارد مشخص نیست داوطلبانه خانه‌داری را برگزیده‌اند یا به دلیل نبود فرصت‌های شغلی، به خانه‌داری روی آورده‌اند.

داده‌های مرکز آمار نشان می‌دهد که شمار جمعیت غیرفعال ایران در این هشت سال اندکی افزایش داشته و از ۳۶ میلیون و پانصد هزار نفر در سال ۱۳۹۰، به ۳۷ میلیون و چهارصد هزار نفر در سال ۱۳۹۸ رسیده است.

تورم در ایران، متوسط قیمت کالاها و خدمات مصرفی

نرخ تورم هم در سال‌های قبل و بعد از برجام نوسانات قابل توجهی داشته و از کمتر از ۱۰ درصد تا بیش از ۴۰ درصد در تغییر بوده است.

آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد که اگر سبد متوسطی از کالاها و خدمات مصرفی را در نظر بگیرید که قیمت آن در سال ۱۳۹۰ صد هزار تومان بوده، چهار سال بعد قیمتش بیش از دو برابر می‌شود و به ۲۲۸ هزار تومان می‌رسد.

در چهار سال بعد از برجام، یعنی از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ هم قیمت‌ها بیشتر از دو برابر می‌شود و قیمت این سبد، به ۵۰۴ هزار تومان می‌رسد.

به عبارت دیگر، قیمت‌ها در هشت سال گذشته در ایران به طور متوسط بیش از پنج برابر شده است.

رفاه خانوار

سؤال این است که نتیجه همه این آمارها روی زندگی مردم چه بوده است؟

یکی از بهترین معیارها برای سنجش رفاه عمومی، بودجه یا هزینه خانوار است؛ شاخصی که مجموع ارزش همه کالاها و خدماتی را که یک خانوار مصرف می‌کند، اندازه می‌گیرد.

برای این مقیاس، علاوه بر ارزش کالاها و خدماتی که یک خانواده بابت آن‌ها پول داده، ارزش اقلامی را هم که برای استفاده از آن‌ها پولی نپرداخته، اندازه می‌گیرند. برای مثال اگر خانواده‌ای صاحب منزل خودش باشد، میزان اجاره‌بهایی را که در صورت اجاره‌نشینی باید می‌پرداخت، به هزینه‌های خانوار اضافه می‌کنند.

به دلیل تورم، مقایسه هزینه خانوار در سال‌های مختلف به صورت مستقیم ممکن نیست، به همین دلیل برای مقایسه، هزینه‌ها را باید به قیمت‌های ثابت یک سال مشخص برگرداند.

رفاه خانوار، متوسط هزینه ماهانه به قیمت‌های ثابت ۱۳۹۸

گزارش‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که هر خانوار شهری در سال ۱۳۹۰ به طور متوسط معادل ماهانه چهار میلیون و هشتصد هزار تومان (به قیمت‌های سال ۱۳۹۸) کالا و خدمات مصرف می‌کرده که این رقم در سال ۱۳۹۸ به کمتر از ماهی چهار میلیون تومان رسیده است.

به عبارت دیگر، در طول هشت سال گذشته، سطح رفاه خانوارهای شهری در ایران به طور متوسط ۱۸ درصد پایین آمده است.

افت رفاه خانوارهای روستایی از این هم شدیدتر بوده است و متوسط مصرف ماهانه آن‌ها (به قیمت‌های ثابت ۱۳۹۸) از ماهی سه میلیون تومان در سال ۱۳۹۰ به کمتر از دو میلیون و دویست هزار تومان در سال ۱۳۹۸ کاهش پیدا کرده است. چیزی که نشان از افت ۲۸ درصدی سطح رفاه روستاییان در طول هشت سال گذشته است.

البته بخشی از این کاهش متوسط هزینه‌ها می‌تواند به دلیل کاهش 'بعد خانوار' (متوسط تعداد ساکنان هر خانه) باشد. ولی میزان کاهش بعد خانوار شهری در طول این هشت سال حدود هشت درصد و برای خانوارهای روستایی حدود ۱۰ درصد بوده است که کمتر از میزان افت مصرف خانوارهاست.

جمع‌بندی

این شاخص‌ها نشان می‌دهد که در سال‌های بعد از برجام، ایران شاهد افزایش صادرات و بالا رفتن شمار شاغلان بوده است. ولی تولید ناخالص داخلی به سرازیری افتاده، مشکل تورم همچنان پابرجاست و تأثیر منفی شدیدی بر اوضاع اقتصادی مردم گذاشته است.

این‌که سهم توافق هسته‌ای، تصمیم دونالد ترامپ برای اعمال دوباره تحریم‌های آمریکا، سیاست‌های اقتصادی دولت حسن روحانی و فاکتورهای دیگر در این تحولات چقدر است، می‌تواند بحث داغی بین جناح‌های مختلف ایجاد کند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

40  ⁄  4  =