با آمدن رایانش ابری و محرمانه، معماری جدید ضرورت پیدا کرده است
عبدالحمید منصوری در گفتگو با بانکداری الکترونیک؛
سامانههای یکپارچه بانکی و یا کربنکینگها به اقتضای آمدن رایانش ابری، رایانش ارادی و یا رایانش محرمانه ، به تدریج وادار میشوند نسل جدید سامانههای یکپارچه بانکی را ایجاد کنند. در نسل آینده دیگر کسی دیتاسنتر ایجاد نمیکند و از رایانش ابری استفاده میکنند. دیگر کسی سرور نمیخرد مگر در صورت نیاز موردی و ویژه. دیگر کسی حافظه برای پنج سال بعد تهیه نمیکند بلکه به شرکتهای ارایه دهنده حافظه ابری تقاضا میدهند و برحسب نیاز روزشان حافظه اضافه کرده و یا کاهش میدهند.
عبدالحمید منصوری، کارشناس بانکداری الکترونیک در گفت و گو با پایگاه خبری بانکداری الکترونیک گفت: اگر رایانش ابری را در کشور نهادینه کنیم دیگر کسی سرور نخواهد خرید. پس سامانههای یکپارچه بانکی (سب) و یا کربنکینگها با معماری تحول دیجیتال باید خود را منطبق کنند. دیگر نمیتوان فیزیکی و آفلاین کارها را پیش برد. به گفته او امروز بلاکچین یک ضرورتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت در واقع بلاکچین برای تحول دیجیتال اجتنابناپذیر است. پس ما وادار میشویم که به سمت تحول پیش برویم. منصوری همچنین تاکید کرد: بالاخره جریان تحول دیجیتال که در دنیا راه افتاده ما را نیز همراه خواهد کرد. درست است که تعامل ما با دنیا ضعیف است اما مستثنی از این جریان هم نیستیم. او در این گفت و گو همچنین به الزامات ورود به تحول دیجیتال اشاره کرد و درباره تحول دیجیتال در بخش پرداخت توضیح داد.
*با توجه به شتاب دنیا در ایجاد تحول دیجیتال، پیوستن به این نظم جهانی به عنوان یک ضرورت مطرح میشود. از نظر شما شبکه بانکی که همیشه پیشانی نظام سازمانی کشور بوده است در خصوص بحث نوآوری، فینتکها، بیگ دیتا و هوش مصنوعی چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
در ابتدای این گفت و گو لازم میدانم تاکید کنم که نمیتوان انتظار داشت تحول دیجیتال را سیستم بانکی کشور به تنهایی انجام دهد. برای ایجاد این تحول نیاز هست اقتصاد کشور و اجزاء آن به سمت این تحول پیش روند. البته نظام بانکی کشور به این علت که بیش از سایر سازمانها با مردم در ارتباط است؛ شاید در صف اول این تحول قرار داشته باشد.
اگر ما با سازمان ثبت احوال چهار مرحله در زندگیمان برخورد میکنیم اما با بانک شاید روزانه در ارتباط باشیم پس انتظار بهروز شدن خدمات از نظام بانکی بیش از سایر سازمانها وجود دارد.
اما بانک به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد لذا همه مجموعهها و ساختارها در کشور باید به سمت تغییر حرکت کنند.
در حال حاضر ضریب نفوذپذیری در نظام پرداخت بسیار زیاد شده است. در یکی از بخشهای سیستم بانکداری کشور یعنی بخش پرداخت به نقطه خوبی رسیدهایم. اما هنوز در ایجاد حسابها، ارائه تسهیلات، ضمانتنامهها و بسیاری از خدمات دیگر بانکی نتوانستهایم موفق عمل کنیم و هنوز مراجعه فیزیکی به شعبه را نیاز داریم.
با وجود اینکه همهگیری کرونا، انجام آنلاین وغیرحضوری کارها رابه ضرورت تبدیل کرده است اما باز هم برای بسیاری از خدمات بانکی نیاز به حضور فیزیکی وجود دارد. به عنوان مثل برای یک کار ساده مثل گرفتن کارت بانکی نیاز هست به شعبه مراجعه کنیم. گرچه بعد از شیوع کرونا بانکها، تاریخ اعتبار تاریخ کارت را غیرحضوری تمدید میکنند اما هنوز یک افتتاح حساب بدون مراجعه به شعبه و بدون ارائه مدارک امکان پذیر نشده است.
پس در بانکداری جاهایی که کارشناسان فناوری اطلاعات توانستهاند رویههای فناوری را منطبق بر رویههای موجود کنند؛ موفق عمل کردهایم. امروز ما نفوذ استفاده از بانکداری الکترونیک را در نظام پرداخت شاهد هستیم. در این زمینه سیستمهای حاکمیتی نیز حضور پیدا کردهاند که پدیدههایی مانند شاپرک و شتاب را قوام بخشند.
اما در ارائه خدمات دیگر مانند باقی سازمانها هستیم و نتوانستهایم پیشرفت زیادی داشته باشیم. برای پیشرفت در حوزه دیجیتال نیاز به نهادینه شدن آن در همه نهادهای کشور داریم.
* در دوران تحول دیجیتال سامانههای یکپارچه بانکی (سب) و یا کربنکینگها باید دارای چه تغییرات و تحولاتی باشند و باید به چه سمت و سویی حرکت کنند؟
اقتصاد دیجیتال، دولت دیجیتال و رویههای دیجیتال وقتی وارد میشود؛ همه سازمانها باید همگام با یکدیگر حرکت کنند. یک مثال میزنم. امروز همه بانکها برای شناسایی و احراز هویت افراد سیستم استعلام از ثبت احوال را دارند. اگر این امکان برقرار نبود آیا بانکها میتوانستند خدمات آنلاین در این زمینه ارائه دهند؟ در گذشته به صورت آفلاین این کار انجام میشد. یعنی پس از اخذ مدارک برای احراز هویت از ثبت احوال استعلام کتبی گرفته میشد و به این شکل عملیات افتتاح حساب ممکن بود چند روز به طول بینجامد. بعد از مدتی به دلیل نیاز به بالا بردن سرعت عملیات سبب شد زیرساختی در اداره ثبت با عنوان استعلام کارت ملی با اطلاعات شناسنامهای فردایجاد شود. بانکها اولین مجموعهای بودند که از این فناوری استفاده کردند.
امروز از تلفن همراه مشتری برای کارهای بانکی استفاده میکنیم. با زیرساخت ایجاد شده ما پیام و سرویسهای مورد نظر را به موبایل شخصی فرد میدهیم. سامانهای به نام شاهکار ایجاد شده که شماره ملی و اطلاعات افراد را تطبیق میدهد و به این ترتیب با در دست داشتن شماره شخصی افراد، ارائه خدمات به آنها راحت شده است.
حال باز گردیم به پرسش شما. کربنکینگها به اقتضای آمدن رایانش ابری، رایانش ارادی و یا رایانش محرمانه، به تدریج وادار میشوند نسل جدید سامانههای یکپارچه بانکی را ایجاد کنند. در نسل آینده دیگه کسی دیتاسنتر ایجاد نمیکند و از رایانش ابری استفاده میکنند. دیگر کسی سرور نمیخرد مگر در صورت نیاز موردی و ویژه. دیگر کسی حافظه برای پنج سال بعد تهیه نمیکند بلکه به شرکتها ارایه دهنده حافظه ابری تقاضا میدهند و برحسب نیاز روزشان حافظه اضافه و کاهش میدهند.
اگر رایانش ابری را در کشور نهادینه کنیم دیگر کسی سرور نخواهد خرید. پس سامانههای یکپارچه بانکی (سب ) و یا کربنکینگها با معماری تحول دیجیتال باید خود را منطبق کنند و خود را وفق دهند. دیگر نمیتوان فیزیکی و آفلاین کارها را پیش برد.
امروز بلاکچین یک ضرورتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت د رواقع بلاکچین برای تحول دیجیتال اجتنابناپذیر است. پس ما وادار میشویم که به سمت تحول پیش برویم. بالاخره جریان تحول دیجیتال که در دنیا راه افتاده ما را نیز همراه خواهد کرد. درست است که تعامل ما با دنیا ضعیف است اما مستثنی از این جریان هم نیستیم. امروز در نظام پرداخت شرکتهای ما جایگاه خوبی دارند.
*در نظام پرداخت چه اتفاقی افتاد که توانست این پیشرفت را تحقق بخشد؟ چرا سایر بخشها نمیتواند به تبعیت از نظام پرداخت، چنین تحولی را ایجاد کند؟
مطالبات مردمی و خواست مردم همه را وادار کرد که یک سیستم به اصطلاح 24 در 7 که ایجاد کردن آن بسیار دشوار است را پدید آورند و هم سیستمهای حاکمیتی و هم سیستمهای غیرحاکمیتی از آن حمایت کنند.
امروز استفاده از پول فیزیکی به حداقل ممکن کاهش پیدا کرده است. آنچه ما را به سمت کاهش استفاده از پول کاغذی برد؛ مطالبات مردمی و ضرورت خواست مردم بوده است. این خواست نظام بانکی را اجبار کرده که زیرساخت مناسب ایجاد کنند و سرویس لازم را ارائه دهند.
*خب امروز به طور مثال شاید مردم خواستار افتتاح حساب غیرحضوری، گرفتن غیرحضوری کارت بانکی و اخذ تسهیلات غیرحضوری هم باشند؛ اما این خدمات هنوز ارائه نشده است.
برای پاسخ به این پرسش شما مثالی میزنم. فرض کنید اگر مراودات بین یک شهر با شهر دیگر زیاد شود؛ ایمن شدن جاده بین این دو شهر و ایجاد زیرساخت لازم برای عبور و مرور راحتتر ضروری میشود. چون مطالبات مردمی این ضرورت را ایجاب کرده است. یا در مثالی دیگر اگر متقاضی پرواز از یک کشوری به کشور دیگر زیاد باشد؛ بسیاری از ایرلاینها برای برقراری خطوط پروازی به آن کشور درخواست میدهند. اما وقتی مسافری برای یک خط پروازی نباشد و هواپیماها خالی پرواز کنند؛ به مرور آن خط هوایی جمع خواهد شد. پس خواستههای مردم بسیار تاثیرگذار است.
قبلا بلیت هواپیما یک سند رسمی در کشور بود. اما امروز دیگر چه کسی بلیت میگیرد؟ آیا دولتها گفتند بلیت را حذف کنید؟ این نیاز جامعه و مردم بود که باعث شد بلیت حذف شود.
این خواستهها برای خدماتی مثل پرداخت تسهیلات و غیره هیچگاه به اندازه خدمات پرداخت نبوده به همین خاطر خدمات پرداخت با مطالبات زیاد مردمی این تحول را ایجاد کرد. امروز البته در بخش احراز هویت، ضریبها و زیرساختهای خوبی را در کشور ایجاد کردهایم.
*در صورت وجود مطالبات مردمی آیا اساسا امکان فنی ایجاد تحول دیجیتال در سایر بخشهای خدمات بانکی وجود دارد؟
ما با همه مشکلاتی که در کشور وجود دارد؛ تاکنون توانستهایم نیازها را تامین کنیم. ما به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری چالشهای زیادی داشتهایم ولی توانستهایم سرویسهای مورد نیاز را ارائه دهیم. در یک نمونه آیا حجم تراکنشی که در Payment وجود دارد بیشتر از حجم تراکنشی است که در داروخانهها وجود دارد؟ در نظام سلامت اگر بخواهیم چیزی شبیه نظام بانکی Payment یعنی پرداخت بانکی ایجاد کنیم حجم تراکنش آن بسیار متفاوتتر از نظام پرداخت بانکی خواهد بود.
وقتی بانکهای خصوصی در حال مجوز گرفتن و زیاد شدن بودند بعد از مدتی برخی از بانکهای خصوصی تازه تاسیس بودجه ایجاد شعبه جدید را نداشتند و مجبور شدند روی محیطهایی کار کنند که با داشتن شعبههای موجود و بدون اضافه کردن شعب بتوانند ارائه خدمت بدهند. یعنی مشتری را یکبار شناسایی کنند و برای باقی فعالیتها نیاز چندانی به حضور مشتری نداشته باشند.
وقتی سیستم ساتنا، پایا یا انتقال بین بانکی ایجاد شد قبل از آن کارپوشه شرکتی بوجود آمده بود. این کارپوشه شرکتی به ما این امکان را میدهد که خدماتی مثل چک را غیرفیزیکی انجام دهیم. ما شاید در شرکت خودمان در ماه فقط یک یا دو چک فیزیکی امضا میکنیم و باقی از طریق کارپوشه انجام میشود.همان مقرراتی که روی چک هست روی دستور پرداخت حواله الکترونیکی نیز قرار دادهایم. من به عنوان عضو هیات مدیره حق امضا دارم، بعد از شرایط تدوین شده در سیستم، حسابدار دستور پرداخت به یک سازمانی را میدهد؛ مدیرعامل تایید میکند و پس تایید یک عضو و یا چند عضو دیگر آن سازمان هم به راحتی اگر در آن بانک مورد نظر حساب داشته باشد؛ وجه منتقل میشود. انجام خدمات غیرشعبه ایی میتواند هزینهها را به شدت کاهش دهد.