آخرین روندها در همهگیرشدن سندباکسهای نظارتی در دنیا
سندباکس خود یک آزمایش است که میتواند در موقعیتی باشد که از تجربه خود درس بگیرد و عملکرد خود را بهبود بخشد. و با گذشت زمان، تنظیمکنندهها ممکن است متوجه شوند که دانشی که از طریق پروژههای سندباکسی به دست آوردهاند به گزینههای دیگر سیاستگذاری نیز اشاره میکند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، سندباکسهای نظارتی همهگیر شدهاند. سندباکسها برای اولین بار توسط سازمان رفتار مالی بریتانیا در ژوئن 2016 در حوزه فناوری مالی (یا فینتک) به صورت آزمایشی اجرا شدند. طی سالهای پس از آن، سندباکسها در حوزههای دیگری از جمله انرژی، تاییدیه داروها و بیمهنامههای درمانی، وسایل نقلیه خودران وارد شدهاند. به طور کلی سندباکس فناوری نوآورانهای به شمار میرود. مطمئناً نمونههای بیشتری در راه است. اکنون مفهوم سندباکس به قلمرو ثابت مقررات حرفهای حقوقی وارد شده است. این حرکت دارای پتانسیل واقعی به جهت نوسازی ارائه خدمات حقوقی و مقررات مربوط به آن و در جهت دسترسی همگان به عدالت است.
تنظیمکنندههای مالی تجربه قابل توجهی در زمینه طراحی، تدارکات و پیادهسازی کارآمد سندباکس به دست آوردهاند و این تجربه میتواند و باید بر روی سندباکسهای نوآورانه قانونی نیز اعمال شود. در عین حال، گسترش مدل سندباکس به مقررات خدمات حقوقی مستلزم برونیابی و اصلاح آن نسبت به زمینه اصلی مدل است. پیوند از یک رژیم نظارتی به رژیم دیگر نیاز به تفکر دقیق دارد زیرا اگر بخواهد به اهدافی که تنظیمکنندههای بافت جدید برای آنها در نظر دارند دست یابند باید این روند را در پیش گیرند.
زمینه خدمات حقوقی
زمینه خدمات حقوقی در واقع فاقد یکی از دلایل اصلی وجود سندباکسها در زمینه فینتک یعنی رقابت حقوقی است. کشورها، مناطق و شهرها در سطح جهانی رقابت میکنند تا حوزه انتخابی ارائه شده برای مدلهای تجاری نوآورانه، سودآور و سودمند باشند. برخلاف خدمات مالی که جهانی هستند، خدمات حقوقی عموماً در زمینههایی عمل میکنند که مشخصه آن موانع نظارتی برای ورود به این عرصه است، که باعث میشود خدمات حقوقی کمتری در حوزه رقابت ارائه شود و متصدیان کمتری در برابر چالش آسیبپذیر باشند. فضای فینتک، مانند بسیاری از جنبههای مقررات مالی، با درک بازار محور و مبتنی بر انتخاب مصرفکننده از ارزش تعیین میشود. مقررات خدمات حقوقی بسیار بیشتر بر تحت پوشش قرار دادن مردم در برابر پزشکان غیرمجاز متمرکز است تا این که این توانایی را در اختیار مردم قرار دهد که بتوانند انتخابهای خود و مبتنی بر بازار در مورد اینکه چه کسی را استخدام کنند داشته باشند.
فضای خدمات حقوقی
فضای خدمات حقوقی همچنین فاقد یک محرک کلیدی دیگر، نسبت به فینتک است: نیاز تنظیمکننده به دیدهشدن آنچه بازیگران نوآور انجام میدهند. در زمینهای مانند فینتک که نوآوری سریع در آن نقشی تعیینکننده دارد و در آن تطابق بین واقعیت و ساختارهای نظارتی ممکن است کم، شکننده یا در حال کاهش باشد، سندباکس به تنظیمکنندهها دسترسی حیاتی به اطلاعاتی ارائه میدهد که ممکن است در اختیار نداشته باشند. در مقابل، وکلا، به ویژه در آمریکای شمالی، مدتهاست که از انحصارات قانونی بر ارائه خدمات حقوقی برخوردار بودهاند. مدلهای کسبوکار وکلا، از جمله ساختارهای حقالزحمه و مشارکت، به طور سنتی برای ایشان به جهت یافتن راهکارهای کارآمدتر، مقرون بهصرفهتر یا آینده نگرانهتر در ارائه خدمات حقوقی بازدارنده راهگشا بوده است. این بدان معناست که نوآوری، سریع یا غیر آن، نسبتاً متوقف شده است (این موضوع در حال تغییر است، به ویژه در میان شرکتهای ملی ایالات متحده در بازار متوسط که استراتژیهای جدید خدمات مشتری و مدیریت پروژه را در پاسخ به رقابت اتخاذ کردهاند).
رقابت بین وکلا
با این حال، رقابت بین وکلا (چه در شرکتها، چه در شرکتهای حسابداری یا کار به عنوان مشاور خانگی و نه بین وکلا و سایر ارائهدهندگان خدمات حقوقی) همچنان ادامه دارد. کسب اطلاعات در مورد نوآوری چالش برانگیز و سریع دربخش آنها یک امر نیست. مشکلی که رگولاتورهای خدمات حقوقی تمایل دارند با آن دست و پنجه نرم کنند.
ادعای ما در اینجا این است که این عوامل در واقع استدلال برای استقرار سندباکسها به جهت تقویت نوآوری در خدمات حقوقی را محکمتر میکنند و تضعیفی در کار نیست. قالب آزمایشی سندباکس کنترل شده و در مقیاس کوچک، احتمالاً برای باز کردن یک صنعت بسته یا بیش از حد تنظیم شده مناسب است. سندباکسها فرصتهایی را برای کارآفرینان مشتاق ایجاد میکنند تا میوههای کم ثمر دربخشهای بازار بکر و همچنین کاراییهای جدید را بچینند.
در مقابل ایجاد یک صنعت پیچیده و نوآور مانند فضای فینتک لندن که حتی نوآورانه تر است، نیاز به اصلاحات سیستمی و گستردهتر دارد. همچنین سندباکسها میتوانند معافیتهای تعریف شده را به نفع افزایش دسترسی به عدالت، در چارچوب یک ممنوعیت قانونی جامع برای غیر وکلای ارائهدهنده خدمات حقوقی، ایجاد کنند. این اولین قدم معقول است که به یک تنظیمکننده خدمات حقوقی اجازه میدهد تا برخی از رقابتها را از سوی ارائهدهندگان خدمات حقوقی غیر از وکلا مجاز کند، بدون اینکه مردم را در معرض آسیبهای احتمالی از سوی ارائهدهندگان کاملاً غیرقانونی قرار دهد.
سندباکس همچنین به تنظیمکننده و شرکتکنندگان در سندباکس اجازه میدهد از تجربهها درس بگیرند. این میتواند به سایر ارائهدهندگان خدمات حقوقی، مانند حقوقیهای مستقل، توانایی «افزایش» و توسعه مدلهای تجاری پایدار را بدهد، در حالی که تنظیمکننده ریسکهای احتمالی برای عموم را شناسایی کرده و به دنبال کاهش آن است. هر یک از این ویژگیها تأثیر قابل توجهی در زمینه نوآوری حقوقی دارند.
سندباکسها به فینتک تحرک میبخشند
ما همچنین استدلال میکنیم که این تصور که سندباکسها به فینتک تحرک میبخشند، در مورد افزایش رقابت در خدمت «منافع مصرفکننده»، احتمالاً روشی مفید خواهد بود، که احتمالا در حوزه ارائه خدمات حقوقی غیرمتعارف باشد. این امر درست است که ارزیابی نتایج با ارجاع به «منافع مصرفکننده» به درک بازار محور از نحوه شناسایی نوآوریهای سودمند متکی است. این موضوع در تنش با درک سنتی یک قانونگذار حقوقی از «منافع عمومی» است که اولویتهایی مانند حفاظت از منافع عمومی و حاکمیت قانون را در بر میگیرد.
همچنین با اعتقادات عدالت محور که زمینهساز نگرانیهای ما در مورد دسترسی به عدالت است، تنش قابل توجهی دارد. ما ادعا نمیکنیم که نیروهای بازار (یعنی انتخابهای مصرفکننده) به تنهایی برای دستیابی به این اولویتهای اساسی کافی است. در واقع کافی نخواهند بود. حتی در زمینههای سندباکس نوآورانه که در آن برخی از الزامات نظارتی به طور موقت برداشته یا کاهش مییابند، الزامات نظارتی اساسی همچنان باید وجود داشته باشد و اجرا شود. تعهد نظارتی برای محافظت از مردم و حاکمیت قانون نباید به این فرض محدود شود که بازار یا خود مصرفکنندگان قادر خواهند بود یک محصول با کیفیت بالا را از یک محصول ضعیف تشخیص دهند. با این حال، در حالی که این موضوع در همه زمینهها صادق نخواهد بود، به نظر ما این تنشها در اینجا کشنده نیستند: در شرایطی که رقابت از سوی غیر وکلا محدود شده است، انتخاب مصرفکننده و منفعت عمومی میتوانند و به طور قابل قبولی همپوشانی داشته باشند.
سندباکسهای نوآوری حقوقی
سندباکسهای نوآوری حقوقی باید همان گونهای که نوآورانه هستند باید متفکرانه ساخته شوند تا اطمینان حاصل شود که از ارزشها و تعهدات خاصی که برای حوزه عدالت اساسی هستند محافظت میکنند، و در عین حال فضا را برای مدلهای تجاری جدید ایجاد میکنند و سعی میکنند به بحران دسترسی به عدالت رسیدگی کنند. اینکه آیا سندباکسهای نوآورانه قانونی به پتانسیل خود عمل میکنند تا حد زیادی به نحوه ساخت آنها بستگی دارد. از جمله اینکه چقدر منابع مورد نیاز را در اختیار دارند، چقدر سنجیده طراحی شده اند و چقدر با زمینه خاص خود سازگار هستند.
همانطور که اغلب در مورد مقررات نیز اتفاق میافتد، تفاوت بین یک امر آزاد و مجاز برای همه که اولویتهای نظارتی را تضعیف میکند و یک آزمایش دقیق که ارائه خدمات حقوقی را افزایش میدهد و در عین حال درک نظارتی را افزایش میدهد، باید در نظر گرفته شوند و در نهایت اجرایی شوند. اجرای مؤثر مستلزم آن است که تنظیمکننده اجازه نوآوری را بدهد و در عین حال ریسک را به طور مناسب کاهش دهد و با اهداف اساسی نظارتی مانند حفاظت از مردم هماهنگ باشد.
نوشداروی همه منظوره
سندباکسها نوشداروی همه منظوره برای آنچه که عدالت، دسترسی به عدالت، یا حرفه حقوقی در آمریکای شمالی را به چالش کشیده است، نخواهد بود. با این حال، آنها پتانسیل واقعی را به عنوان پاسخی به مشکلات ساختاری خاص در اینبخش دارند. این مقاله با تکیه بر تجربه جهانی، ملاحظات عملی و مفهومی را برای توسعه و ساختار یک سندباکس قانونی موثر و در عین حال مسئولانه ارائه میکند. بخشهای اول و دوم ظهور مفهوم سندباکس را در فینتک بررسی میکنند و اکنون به خدمات حقوقی و مقررات گسترش یافته اند.
ما چهار اولویت و مفروضات هنجاری کلیدی را که زیربنای مفهوم سندباکس هستند، به ویژه در مورد ارزش درک شده از نوآوری، تعیین کردیم. این مفروضات، که در زمینه مقررات مالی قابل توجه نیستند، زمانی که به مقررات خدمات حقوقی وارد شوند، غیرمتعارف و حتی کاملاً جدید به نظر میرسند. سپس مجموعهای از تفاوتهای برجسته بین زمینههای فینتک و خدمات حقوقی را نشان میدهیم: اینها واقعاً به این واقعیت مربوط میشوند که خدمات حقوقی معمولاً توسط وکلا یا دادگاهها به نفع وکلا تنظیم میشوند که می توان از آنها انتظار داشت. تمایل به نفع حرفه خود در برابر راهکارهای نوآورانهای که رقبا ممکن است ارائه دهند قرار گرفته است. این یک تهدید اساسی برای امکانسنجی استفاده از سندباکسها برای اجازه دادن به نوآوری در خدمات حقوقی است و ممکن است نیاز به نوعی سرپرست مستقل سندباکس داشته باشد.
با تکیه بر این نکته و درسهایی از سندباکسهای فینتکی، قسمت سوم فرآیند سندباکس را بررسی میکند که میتواند به عنوان سفری با چهار مرحله مفهومسازی شود: کاربرد، آماده سازی، آزمایش و مجوز. از آنجایی که پیادهسازی خوب بسیار حیاتی است، هدف ما در اینجا این است که شروع به ایجاد یک نقشه راه مفید برای طراحی و اجرای یک سندباکس کارآمد و موثر کنیم. پیش از اینکه نتیجه بگیریم،بخش چهارم ملاحظات بیشتری را برای راهاندازی یک سندباکس موثر، تکرار شونده، آگاه از برابری و قوی که پتانسیل ایجاد تغییرات اجتماعی دربخش خدمات حقوقی را دارد، بدون چشمپوشی از نگرانیهای حمایت عمومی و دسترسی به عدالت، که همیشه باید مقررات را در نظر بگیرد، ارائه میکند.