به بهانه برگزاری جشن مسرفانه و مشکوک شرکت سایپا

ایبنا – به دنبال برگزاری جشنی بسیار پرخرج و مسرفانه در هتل المپیک تهران (مورخ شنبه 18 آبان ماه 87) به میزبانی و هزینه خودروسازی سایپا که درآن از خبرنگاران برگزیده این شرکت تجلیل شد، الف با انتشار خبری به برگزاری این جشن مسرفانه اعتراض کرد و اقدام این شرکت نیمه دولتی برای پرداخت هدیه و هزینه‌های سفر خانوادگی و … به خبرنگاران حوزه خودرو را مشکوک دانست.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به دنبال خبر انتقادی الف، گروه خودروسازی ساپیا در جوابیه‌ای، اعتراض الف به هزینه چند صد میلیونی این شرکت برای برگزاری جشن مسرفانه و پرداخت جایزه به خبرنگاران را پوچ و از روی عناد دانست و اعلام کرد با اعلام رضایت و استقبال مدیران رسانه‌ها، این جشنواره در سالهای آینده نیز ادامه خواهد یافت.درباره این موضوع، تذکر چند نکته لازم است:1 – روحیه و رویه اسراف‌کاری و هزینه تراشی در شرکتهای دولتی و نیمه دولتی هر چند در ماهیت چنین شرکتهایی ریشه دارد اما در کشور ما این رویه و روحیه از زمان پایان جنگ تحمیلی و آغاز دوران سازندگی تشدید شد و مدیران شرکتهای دولتی در فقدان یا ضعف قوه نظارتی و قضایی موثر، به تجمل‌گرایی و لوکس گرایی از محل بیت‌المال روی آوردند و کار به جایی کشید که سفرهای تفریحی مدیران و نورچشمی‌های دولتمردان به کیش و مالزی و اروپا و هزینه‌های سنگین از بیت‌المال برای زیباسازی دفاتر مدیران، خرید اقامت‌گاههای لوکس در مشهد ، شمال، کیش و…. به تدریج متعارف شد و مدیری که از بیت‌المال برای این امور هزینه‌ نمی‌کرد، بی‌عرضه و چلفتی تلقی می شد.در دوره اصلاحات نیز، دولت وقت آنقدر سرگرم توسعه سیاسی شد که فرصتی برای جلوگیری از این رویه‌های فاسد نیافت و متاسفانه نفوذ اکثر مدیران ارشد و تداوم فرهنگ دوره سازندگی در دوره اصلاحات، «اشرافیت دولتی» را در این دوره تشدید کرد.شعارهای عدالتخواهانه و رویه ساده زیستی رییس جمهور جدید در سال 84 این امید را زنده کرد که با فرهنگ ریخت و پاش و اسراف کاری در دستگاه‌های دولتی مقابله شود. اقدامات اولیه و تحول زای آقای دکتر احمدی‌نژاد در حذف مظاهر اسراف و اشرافی ‌گری در نهاد ریاست جمهوری هر چند راس قوه مجریه را از این نحرافات دور کرد اما به بدنه اجرایی کشوری تسری نیافت. بعد از سوم تیر، برخی مدیران مسرف و تجمل‌گرا ، عزل و طرد شدند، اما «فرهنگ اسراف و ریخت و پاش» در دستگاهها و شرکتهای دولتی باقی ماند و نتیجه آنکه امروز مجموعه تحت مدیریت یکی از نزدیک‌ترین یاران آقای احمدی‌نژاد جشنی مسرفانه برگزار می‌کند و اعتراض خیرخواهانه را پوچ می‌خواند.2 – تردیدی نیست که خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و اصحاب رسانه‌ها به عنوان نمایندگان وجدان عمومی جامعه باید از نفوذ جریانهای سیاسی و اقتصادی، مستقل بمانند تا بتوانند بر عملکرد صاحبان قدرت و ثروت بطور قاطع و موثر نظارت کنند.متاسفانه در کشور ما به دلیل ضعف مالی رسانه‌ها و مظلومیت خبرنگاران از نظر برخورداری‌های معیشتی و امنیت شغلی، اصحاب قدرت و ثروت با پرداخت وجوهی مختصر، از ضعف مالی آن‌ها سوء استفاده می‌کنند و برجهت‌گیری و حوزه نظارت رسانه‌ها به میل خود اثر می‌گذارند.در دموکراسی‌های غربی هر چند اغلب رسانه‌ها در پشت صحنه تحت نفوذ و ابزار صاحبان قدرت و ثروت هستند، اما حداقل در ظاهر، استقلال خود را حفظ می‌کنند و هر از گاهی با افشای رسوایی یک چهره سیاسی، قدرت خود را به رخ سیاستمداران و مخاطبانشان می‌کشند. در چنین فضایی است که شرکتهای بزرگ جرات نمی‌کنند به خبرنگاران هدیه‌ای از روی طمع بپردازند چرا که در این فضا، اصولا قدرت خبرنگار بسیار بیشتر از یک لپ تاپ یا یک سفر تفریحی ارزش دارد. به همین دلیل است که هدیه شرکت مایکروسافت به خبرنگاران حوزه آی تی رسانه‌ها در آمریکا به بهانه تست کردن لپ تاپ های جدید این شرکت ، موجی از اعتراض و رسوایی به پا می‌کند.3 – در کشور ما متاسفانه تلاش برخی شرکتها و سازمانهای ثروتمند دولتی برای نفوذ در خبرنگاران و رسانه‌ها، شکلی زشت و علنی به خود گرفته است. از سال 82 روابط عمومی وزارت نفت سالانه «جشنواره نفت و رسانه» را برگزار می‌کند و به این بهانه ، به بهترین خبرنگاران و رسانه‌ها از نگاه خود جایزه می‌دهد. از سال 85 روابط عمومی سازمان امور مالیاتی کشور «جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها در حوزه مالیات» را برگزار می‌کند و قرار است این جشنواره را در سال آتی بین‌المللی! هم بکند. اخیرا هم شرکت سایپا خبرنگاران و رسانه‌های مرتبط با حوزه خودرو را با برگزاری جشنواره ای مشابه و البته مسرفانه، نمک‌گیر کرده است.عجیب نیست که خبرنگار ایرانی اخبار مناقصه‌ها یا تولید و فروش نفت ایران را باید از رویترز بگیرد و نمی تواند به این وضع اعتراض کند چرا که روابط عمومی دست و دلباز وزارت نفت نباید ناراحت شود.عجیب نیست که روابط عمومی سازمان امور مالیاتی قبل از اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده ، برای بازاریان اطلاع‌رسانی نمی‌کند و آن افتضاح و رسوایی (تعطیلی بی‌سابقه بازار تهران بعد از انقلاب) پدید می‌آید اما رسانه‌ها بطور جدی سازمان امور مالیاتی را مواخذه و نقد نمی‌کند که چرا وظیفه‌اش را درست انجام نداد و به موقع بتزتریان را با این قانون آشنا نکرد؟و عجیب نیست که ضعف ایمنی خودروی پراید سالانه صدها نفر از هموطنان را راهی بیمارستان یا قبرستان می کند اما گزارش خبرنگار ایرانی درباره ضعف ایمنی پراید با قلم‌قرمز مدیران رسانه‌ها روبرو می‌شود چرا که بالاخره سایپا شرکت ثروتمندی است…در ام القری استکبار جهانی، چند عدد لپ تاپ هدیه شرکت مایکرو سافت به خبرنگاران با طوفانی از اعتراض روبرو می‌شود و لپ‌تاپ‌های اهدایی که ارزش آنها نسبت به بودجه این شرکت نزدیک به صفر است مدیران مایکروسافت را به عذرخواهی وادار می‌کند اما در کشور اسلامی ما سازمانهای دولتی از محل بیت‌المال جشنواره مسرفانه برگزار می‌کنند و به خبرنگاران جایزه می‌دهند و در قبال اعتراضی کوچک، سینه ستبر می‌کنند که این کار را در سالهای بعد هم ادامه خواهیم داد…. مقابله با فرهنگ اسراف و اشرافی‌گری دولتی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و کارامدی در سطوح مختلف دستگاهها و شرکتهای دولتی و نیز تقویت استقلال رسانه‌ها و معیشت خبرنگاران؛ کارهای عقب افتاده‌ای است که اجرای آن از دولت عدالتخواه فعلی در ماههای باقی‌مانده عمرش و یا هر دولت دیگری که از تابستان 88 تصدی قوه مجریه را به عهده گیرد، انتظار می‌رود.برگزاری جشن‌ها و مراسم مسرفانه و پر زرق و برق از محل بیت‌المال، تلاش مخفی یا علنی دستگاههای ثروتمند دولتی برای مطیع‌کردن رسانه‌هاو خبرنگاران و نیز ضعف معیشتی خبرنگاران مظلوم تا حدی که اصحاب ثروت و قدرت را برای خرید شرافت حرفه‌ای آنها به طمع می اندازد، هرگز شایسته ایران اسلامی و عزیز نیست.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ×  6  =  12