تئاتر جدید بهزاد فراهانی در تالار حافظ روی صحنه رفت

بهزاد فراهانی نمایش خون و گل سرخ را در تالار حافظ به روی صحنه برد .

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،این بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر گفت: من فرهنگ را می ستایم و برای رشدش دل به کف می گیرم که در تئاتر ما اگر هدفی مانده باشد، همان بستر فرهنگ است و تئاتر ملی. سعی کرده ایم در این راه صادق و بی ادعا سرباز پر توانی باشیم و این نمایش را به تمامی غایبان گروه " کوچ" تقدیم می کنیم.

وی درباره انتخاب این اثر نمایشی برای اجرا  گفت: ما را هزار بار از درِ تئاتر رانده‌اند و ما باز هم بر همین دریم. عادت کرده‌ایم بعد از به صحنه بردن هر اثر پنج سالی در پشت درب اجرای بعدی بمانیم. در پنج سال رفته پنج نمایشنامه‌ام را به بهانه های متفاوت در چرخه "کم دانی" یا همان ممیزی نپذیرفته اند و این آخرین یعنی "خون و گل سرخ" دیگر برایش بهانه ای نمانده بود که رد شود.

"خون و گل‌سرخ" درباره سلاخی است که سال‌ها به وسیله پدرش محبوس بوده و تنها کارش سلاخی گاو و گوسفند بوده است. سلاخ جوان پس از مرگ پدر به اجتماع وارد می‌شود و با مفاهیمی انسانی چون عشق آشنا می‌شود و می‌تواند به دنیا با زاویه دیگری نگاه کند.

وی یادآور شد: در گردونه سخت اندیشی این روزگار برای نمایش، تمامی تجربه و تدبیر و خرد ِفرا چنگ آمده ام را در کف گرفته ام و در این کار به این پیمان بزرگان دیرین رسیده ام که فضیلت و فرهنگ آخرین حربه رهایی و خوشبخت زیستن ملت ماست و دیگر هیچ. "خون و گل سرخ" در کمال سادگی و بی پیرایگی با این هدف به صحنه رفته است.

کارگردان "مریم و مرداویج" درباره بهره گیری از رئالیزم جادویی در این اثر نمایشی تصریح کرد: من امروز سر سپرده "رئالیزم جادویی" هستم و کارایی اش را پاس می‌دارم. این راهکاری است هنرمندانه که نخستین بار در میدان قلم آن را در قامت صادق هدایت دیده ام و او نیز در سایه بزرگترین مرد میدان فرهنگ یعنی میرزا تقی خان …

 
بهزاد فراهانی، فهیمه رحیم‌نیا، کامران تفتی، فریدون محرابی، امیر مهدی کیا، شمسی صادقی، حمید صفایی، زندیش حمیدی، نسرین صالحی، عبدالله احسانی، علی طاهری، آویشن بیکایی، کامیار محبی، کتایون جهانگیری، آهوکاظمی، نیلوفر قاضی و ….. بازیگران نمایش "خون و گل سرخ" هستند.

مشکلات پیش روی اجرای تئاتر
وی درباره مشکلاتی که بر سر اجرای این اثر نمایشی قرار دارد، توضیح داد: کارگاه دکور را در هم کوفتند، کارگاه لباس، کارگاه کلاه، کارگاه آهنگری، بخش‌های چاپ و تکثیر و تبلیغات. آن وقت من مانده ام با سی و پنج دست لباس و یک دکور پر حجم و ابزارآلات و بودجه ای اندک که نه با دستمزد زحمت‌کشان افغان می خواند و نه کفاف آن می دهد که شرمساری از بچه های گروهت را به نوعی بپوشانی. موسیقی، تصویربرداری، بنر و پوستر و دیگر احتیاجات هم که هزینه هایشان چند برابر شده است

این هنرمند ادامه داد: بنابراین کسی که آنقدر  مجبور است به فکر گروه خود باشد، چگونه می تواند به فکر مردمش و نیازهای فرهنگی شان هم باشد! کوهِ آتشِ سیاوش است در این روزگار، نمایش به صحنه بردن. آن هم در این آشفته بازار که از هر سو بلایی بر سرت آمده است. نه استاد و بزرگانت، مثل هنرمندانی چون عباس جوانمرد و بهرام بیضایی را داری که سلسله جنبان هنر ملی هستند نه فرهیختگانی چون رکن الدین خسروی در کنارت هستند  و نه جگر گوشه خوش اندیشه و دل سوزت.

وی با اشاره به مشقت‌های اجرای یک اثر نمایشی عنوان کرد فضیلت و فرهنگ آخرین حربه رهایی و خوشبخت زیستن ملت ماست.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  +  25  =  30