حسن روحانی با کوتوله ها کار نخواهد کرد
اولین وزیری که احمدینژاد با او خداحافظی کرد و وزیری که دولت خاتمی را تا آخرین لحظه همراهی کرد، معتقد است دولت یازدهم با کوتولههای مدیریتی نمیتواند تغییر چندانی به وجود بیاورد. تغییر و تحولات در دولتهای نهم و دهم به حدی فراوان بود که بسیاری از آنها اکنون از یادها رفته است.
روزنامه آرمان: اولین وزیری که احمدینژاد با او خداحافظی کرد و وزیری که دولت خاتمی را تا آخرین لحظه همراهی کرد، معتقد است دولت یازدهم با کوتولههای مدیریتی نمیتواند تغییر چندانی به وجود بیاورد. تغییر و تحولات در دولتهای نهم و دهم به حدی فراوان بود که بسیاری از آنها اکنون از یادها رفته است.
اما همواره اولین مورد در هر موضوعی جریانساز و مهم است. پرویز کاظمی، وزیر رفاه دولت اول محمود احمدینژاد بود که بهعنوان نفر نخست از قطار دولت پیاده شد. محمود احمدینژاد در روز رای اعتماد وی در مجلس خطاب به نمایندگان بیان کرد کاظمی را خدا به من معرفی کرد اما این نعمت خدادادی را بیش از یک سال تحمل نکرد.
برای بررسی عملکرد یک ساله دولت یازدهم با پرویز کاظمی کارشناسارشد مدیریت صنعتی از دانشگاه تهران و دارای مدرک دوره عالی برنامهریزی و مدیریت استراتژیک از سازمان مدیریت صنعتی گفتوگو کرده ایم. او وزیر رفاه دولت احمدینژاد (در سالهای 1384-85) بود که بهدلیل اختلافات دیدگاهی و مدیریتی با احمدینژاد از وزارت استعفا کرد و به عرصه اقتصاد و صنعت بازگشت. مشروح گفتوگو با پرویز کاظمی در ذیل آمده است:
آیا دولت یازدهم در سیزده ماه گذشته موفق عمل کرده است؟ چه مشکلاتی بر سر راه دولت یازدهم قرار دارد؟
فکر میکنم به این موضوع باید از زوایای مختلف توجه کرد که دولت یازدهم وقتی روی کار آمد، میدانست که درعرصهای ورود پیدا میکند که مشکلات زیادی دارد. چراکه دولتمردان کنونی از همان ابتدا براساس آمار و ارقام اقتصاد کشور با مشکلاتی روبهرو هستند و گذر از آن به این راحتی امکانپذیر نیست. یک سال پیش کشور هم با تحریمها و تقابل غرب با ایران روبهرو بود و هم عدم تحرک دستگاه دیپلماسی، تهران را در محدودیت قرار داده بود.
شما اگر به سفرای ما در دیگر کشورها مراجعه میکردید بهخوبی میدانستید که سفرای ما در یک سال و نیم پیش اکثرا بیکار بودند. نه رسانهای با اینها مصاحبه میکرد و نه در سمینار یا برنامهای شرکت میکردند عملا دیپلماسی خارجی ما تعطیل بود. در داخل اما با مشکلات دیگری مواجه بودیم. وقتی کشوری رشد اقتصادیاش منفی است، معلوم میشود که رکود، بیکاری و فساد وجود دارد. بیکاری و فساد موجب میشود سرمایههای داخلی وخارجی جذب نشود، بدین ترتیب رکود بهصورت یک بیماری مزمن دامن اقتصاد را میگیرد.
برخلاف آمارهایی که سالهای گذشته ارائه شد متاسفانه در دوره دولتهای نهم و دهم دست به گریبان رکود و فساد اداری و مالی بودیم. بدین ترتیب سرمایهگذار خارجی علاقهای به سرمایهگذاری در چنین محیطی ندارد حتی به تعبیری میتوان گفت، امنیت سرمایهگذاری در ایران طی سالهای اخیر کاهش پیدا کرده است.
دقیقا از چه زمانی این اتفاق رخ داد. برخی از منتقدان دولت احمدینژاد میگویند سالهای پایانی دولت احمدینژاد و تحریمها عامل فساد و ناکارآمدی اداری بود؟
خیر، رکود سالهای اخیر محصول اقدامات دولت نهم و چند سال قبل از آن است. من این تعبیر را که دو سال اخیر نظام اداری و اقتصادی دچار آشفتگی شد، قبول ندارم. در ابتدای دولت نهم یعنی 8 سال پیش نظام اداری دچار رکود و البته آشفتگی شد. این آشفتگی یک دلیل بیشتر نداشت و آن ناکارآمدی دولت نهم در اداره امور اجرایی بود که همان موقع تذکر دادم. نکتهای که کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است هزینههای معنوی این ناکارآمدی است. آشفتگی در مدیریت اجرایی موجب شد جامعه نسبت به اقدامات دولتمردان بیاعتماد شود. بعضا نیروهایی در سیستم اجرایی تزریق شدند که تجربه و دانش مدیریت نداشتند.
این تزریق نیروها در مدیریت تا روزهای پایانی دولت احمدینژاد ادامه داشت؟
بله، تمام تلاش جریان احمدینژاد از همان ابتدا این بود که نیروهای همفکر خود را در سیستم اجرایی تزریق کند. همین امر دولت یازدهم را با مشکل روبهرو میکند، چراکه دولت یازدهم نمیتواند با نیروهای دولتهای نهم و دهم به وعدههایش عمل کند. به تعبیری دولت یازدهم نمیتواند با پا و دست دولت احمدینژاد گام بردارد، چراکه این نیروها به لحاظ فکری هیچ نسبتی با دولت یازدهم ندارند. نتیجه عملکرد برخی مدیران کوتوله در مسند کار برخی اتفاقات 8 سال پیش در حوزه اجرایی بود. دولت یازدهم هم نمیتواند با مدیریت کوتولهها گامهای محکمی درجهت تحقق شعارهای مردم بردارد.
طبیعی است که دولت یازدهم کار آسانی را پیش روی خود ندارد. تنشهایی را که ما ظرف 7 الی 8 سال گذشته داشتیم ارتباطات داخلی میان قوای کشور در طول چند سال گذشته دچار تنش بود این تنش بهطور طبیعی به داخل جامعه منتقل شد از سوی دیگر اختلافنظر میان جناحها و فعالان سیاسی شناختهشده بیش از گذشته شد. همه این عوامل به همراه عوامل دیگر جامعه را با تنش روبهرو کرد. اهانت به مجلس، یکطرفه سخنرانی کردن و…. اقداماتی که رئیس دولت دهم در پدیدآمدن آن فضا نقش داشت. تنشهای روحی میان دولت و بخش صنعتی، عدم یکپارچگی مدیریت و تقابل با سرمایهگذار واقعی همه اینها دست به دست هم داد تا ما شاهد اثرات منفی اقدامات دولت گذشته در اقتصاد و سیاست باشیم.
بنابراین کار دولت یازدهم نمیتواند راحت باشد. دولت یازدهم، سکان کشتیای را در دست گرفت که عملا در دریا گم شده بود.
دولت یازدهم در طول سیزده ماه گذشته تلاش کرد تا اقتصاد و دیپلماسی را به ریل برگرداند.
بله، بهطور کلی دولت یازدهم، تلاش کرد تا اقتصاد، صنعت و مدیریت اجرایی و سیاسی کشور را در جهت درست آن هدایت کند، اما نباید انتظار داشت در عرض یک سال معجزهای اتفاق بیفتد. با آن اتفاقی که در انتخابات سال گذشته رخ داد و امیدی که در مردم ایجاد شد راه برای حرکت دولت یازدهم سهلتر از گذشته شد. نباید فراموش کرد که همین جامعه امیدوار امروز، سال گذشته در انفعال قرار داشت دلیل آن هم بیاعتمادی مردم به اقدامات دولتی بود. حال شما سکان قوه اجرایی را دردست گرفتهاید.
سه نکته مهم نشاندهنده اهمیت موضوع بود. صحبتهای رهبری درخصوص حقالناس بودن رای مردم، سفارش به حضور مردم و اهمیتدادن مقامات و فعالان سیاسی به انتخابات در آخرین لحظات مردم را تهییج کرد. مردم وقتی دیدند کسانی مانند سیدمحمد خاتمی، آیتا…هاشمی و دیگر فعالان سیاسی حاضر به شرکت در انتخابات هستند گام در راهی نهادند که ناامیدی را تبدیل به امید کرد. بنابراین دولت یازدهم وارث این امید است، اگر بخواهد همچنان با امید مردم گام بردارد لازم است اقداماتی را انجام دهد تا نظر مردم را جلب کند.
یکی از دلایل سخنرانیهای اخیر رئیسجمهور تلاش برای حفظ امید مردم در مقابل ناملایمات اخیر است. خسارت این 8 سال بیشتر از 8 سال جنگ تحمیلی بود. اگر در جنگ به لحاظ مالی آسیب دیدیم اما آسیبی که به لحاظ اخلاقی و اجتماعی طی 8 سال گذشته متحمل شدیم نیز قابلتوجه است. دولت قبل بعضا مدیران استخواندار را اخراج کرد. دولت یازدهم با مدیری که توان ندارد، نمیتواند کار کند.
انتظار بالا کار را سختتر میکند. دولت یازدهم توقعات را بالا نبرد؟
بله، انتظارات بالا کار را سختتر میکند. با پایانیافتن اختلافنظرها بیاعتمادی پایان یافت و بدین ترتیب کشور در مسیر آرامش قرار گرفت. تورم کنترل شد و اکنون توانستهایم آرامش را در جامعه برقرار کنیم. با برقراری آرامش، فضا برای سرمایهگذاری فراهم میشود، بدین ترتیب رکود کمتر از گذشته میشود. نکته دیگر، مذاکرات ایران و اتحادیه اروپا بود. بدین ترتیب دولت یازدهم توانست چرخه تحریمها را متوقف کند. محدودیتهای بیشتر متوقف شد.
به لحاظ روانی هم جریانات اقتصادی درسلامت قرار گرفت. ما باید تدبیر را مانند پیامبر(ص) در صلح حدیبیه در پیش بگیریم تا از شرایط موجود عبور کنیم، ده سال بعد از صلح حدیبیه اسلام چقدر پیشرفت کرد؟ با توجه اتفاقات گذشته لازم است ما از زوایای مختلف به گفتوگوهای هستهای نگاه کنیم. اما نمیتوانیم اثر تحریمها را نفی کنیم. اینجا نکتهای که نباید فراموش کنیم این است که با نیروی اضافهشده توسط دولت دهم نمیتوان امید داشت که دولت یازدهم به موفقیت برسد. جمعکردن نیروهای خارجشده توسط دولت دهم چندان کار راحتی نیست. متاسفانه دولت احمدینژاد جمع زیادی از نیروهای متخصص و باتجربه را از صحنه مدیریتی کشور خارج کرد که بازگردان آنها به چرخه مدیریت برای دولت یازدهم دشوار است.
متاسفانه ما جانشینپروری هم نداشتیم. بنابراین باید حساسیت بیشتری را درانتخاب افراد داشته باشیم. شاید لاجرم خواسته یا ناخواسته خیلی از مسائل داخلی کشور به بحث تحریمها گره خورده است. بنابراین مذاکرات هستهای به هر صورت ممکن بر بازار تاثیر میگذارد.
خیلیها میگویند دولت خیلی از مسائل را به تحریمها گره زد. این حرکت دولت را درست میدانید؟
خیر، اشتباه تیم رسانهای دولت هم از آغاز همین بود. گرهزدن تمام فعالیتها و موفقیت دولت به نتیجه مذاکرات قطعا اشتباه تیم رسانهای بود. البته نباید فراموش کرد که رسانههای خارجی به این اشتباه رسانههای داخلی افزودند. بدین ترتیب دولت تحت فشار قرار گرفت هم از داخل و هم از خارج. ما باید در این قضیه بیشتر تعمق کنیم. تحقیرکردن سازمان ملل و شورایعالی امنیت و کاغذپاره خواندن تحریمها و تندرویهای دیگر اکنون ما را به نقطهای رساند که دیگر باید از آن عبور کنیم. بنابراین تحریمها محصول اشتباه خودمان بود.
اکنون هم اگر در مذاکرات تحت فشار هستیم به آن دلیل است، راه را از اول اشتباه رفتیم. ما تجربه برخورد با تحریمها را در این 35 سال داشتهایم برای اینکه از تحریمها عبور کنیم باید برنامه داشته باشیم. آیا ما در بخش صنعت کاری انجام دادهایم که بتوان امید داشت که این قدرت را داریم تا از تحریمها عبور کنیم. در کنار همه اینها آمریکا و غرب بیش از هر کشوری بر روند مذاکرات تاثیر میگذارند.
یعنی گامهای محکمی در قدرتمندشدن صنعت برنداشتیم؟
خیر، ادعا شد که ما در خودروسازی به خودکفایی رسیدیم، اما فقط آمار بود که ارائه شد. چطور بعد از تحریمها میزان تولید خودروی ما به 300 هزار تا رسید. واقعیت این است که صنعت ما هنوز در دوران طفولیت خود بهسر میبرد و هنوز جهانی نشدهایم. بنابراین لازم است کشور به سمت توسعه حرکت کند.
آیا دولت توان رسانهای دارد دستاوردهایش را بیان کند؟
خیر، رسانه ملی با همه نفوذ و گستردگیاش همراه دولت نیست. برخی از مدیران رسانه ملی همه چیز را سیاسی میبینند. بدین ترتیب است که دولت یازدهم با مشکلاتی روبهرو است. دولت یازدهم از توان رسانهای خوبی برخوردار نیست. متاسفانه برخی از مدیران رسانه ملی هم با این دولت همراهی نمیکنند. انتقاد بیش از هر چیز نیاز به فرهنگسازی دارد. ما اگر میخواهیم شروع کنیم لاجرم این اتفاق میافتد اما بحث من این است که ما نباید از انتقاد به هر صورتی بترسیم، اگر بترسیم قطعا با مشکلات متفاوتی روبهرو میشویم. اگر که ما این کار را نکنیم، قطعا با مشکل روبهرو میشویم.
آیا آمارهایی که در دولت گذشته توسط رسانهها ارائه میشد، درست بود؟
خیر، بسیاری از آن آمارها با واقعیت همخوانی نداشت. ما آمدیم یک برنامه بیستساله بهعنوان سند چشمانداز ایران تنظیم کردیم. یک برنامه پنجساله هم داریم که میتوان به آن بودجه سالانه را هم الصاق کرد. همگی اینها باید در طول هم باشند و نه در عرض هم. هیچکدام از اینها با همدیگر همخوانی ندارد. حالا اگر در این ارتباط بیایید و تغییرات دیگری ایجاد کنید که حاوی نظرات شخصی باشد به همین جایی میرسیم که درحال حاضر کسی نمیتواند یک آمار دقیق ارائه کند. من در نشستهای دولت نهم بحثی را تحت عنوان مرکز آمار مطرح کردم.
یعنی مرکز آماری داشته باشیم که وابسته به دولت نباشد چراکه همه دولتها آمار خوب میدهند. اگر تعریف آماری عوض شود کل صورت مساله تغییر پیدا میکند. در دنیا راجع به صدم درصد نرخ بیکاری بحث میکنند ما راجع به درصد اختلافنظر داریم! یعنی بهطور مثال مرکز آمار نرخ بیکاری را 5/14 درصد عنوان میکند بعد بانک مرکزی یا وزارت کار آن را 5/9 درصد عنوان میکند. اختلاف در آمارها حتی خود دولت را هم گمراه میکند. اکنون باید دولت یازدهم یک مرکز آمار ثابت و مشخص ایجاد کند تا کارشناسان به آن تکیه کند. دقیقا حتی راجع به تورم هم این نکته است. بعد هم تعریفها عوض میشود. میگویند تورم نقطه به نقطه و تورمهای دیگر. مثالی را مطرح میکنند که یک نفری نشست و تمام استدلالهای لازم را کرد که این ماستی که شما میخورید شیرین است.
همه استدلالها هم درست بود. شخص دیگری آن ماست را خورد و گفت حرفهات درست است اما این ماست ترش است. ما در عدد و رقم که صحبت میکنیم همه چیز خوب است اما وقتی وارد عمل میشویم، میبینیم داستان چیز دیگری است. دولت یازدهم نمیتواند با آمار غیرمنسجم و دوگانه اعتماد مردم را جلب کند.
اما ظاهرا برخی نمایندگان مجلس چندان با دولت همراه نیستند؟
البته باید پذیرفت، تعامل اکثریت مجلس با دولت مناسب است. بعضی از سوالاتی که مطرح میشود غیرکارشناسی است اما باید دانست تعدادی از نمایندگان مجلس با دولت همراه نیستند و میخواهند به هر طریق که شده است دولت یازدهم را متوقف کنند که این هم دلایل سیاسی و رقابتی دارد اما اکثریت به دنبال یک چنین جریانی نیستند. صداوسیما بهتر است رفتار مجلس را به تصویر بکشد مانند زمانی که چهار روز رای اعتماد بود. آن زمان تفاوت دیدگاههای نمایندگان مجلس برای مردم مشخص میشد. پخش تصاویر مجلس در زمان، رای اعتماد بهترین اتفاقی بود که در صداو سیما طی این چند سال رخ داد.
هیچکس رسانههای بیگانه را آن زمان نگاه نمیکند. شک نکنید که برخی از نمایندگان به دنبال تخریب دولت هستند. تعامل راهحل مشکلات است ما نباید از انتقاد بترسیم. باید مشکلات را بشناسیم و راه انتقاد درست را نشان دهیم. ببینید، اگر صداوسیما به درستی تصاویر مجلس را پخش کند. شناخت مردم از نمایندگان شان به وجود میآید. شناخت مردم در انتخابات آینده موثر خواهد بود. بیتردید در انتخابات آینده رفتار مردم نشاندهنده عملکرد مثبت یا منفی نمایندگان محترم مجلس خواهد بود.
مهمترین اقدام دولت در یک سال گذشته به غیر مذاکرات چه بود، آیا ما دستاوردی داشتیم؟
دولت باید بیش از هر چیز رفاه اجتماعی را مدنظر قرار دهد. دولت باید براساس چشمانداز 20 ساله عمل میکرد اما دولتهای گذشته به هیچ وجه به بحث چشمانداز 20 ساله توجهی نکردند. انرژی و سرمایههای دولت در چند سال گذشته از میان رفت. سرمایهگذار داخلی و خارجی به معنای واقعی در کشور ما وجود ندارد. اینکه دولت بحث رکود کشور را مطرح کرده است این به معنای مطالعه دقیق دولتمردان و آشنایی آنها با وضعیت موجود است. دولت در بحث تامین اجتماعی و رفاه عملکرد مثبتی داشت اما چندان بازخورد رسانهای آن را شاهد نبودیم. دولت از آنچه که در میان رسانهها دارد به درستی بهره نمیگیرد.
به هر حال دولت یازدهم علاوه بر فعالیتهای عمرانی، سیاسی و فرهنگی خود باید دید و نگاه رسانهای هم داشته باشد. از سوی دیگر دولت اگر میخواهد موفق باشد با رشد اقتصادی کشور را به سمتی هدایت کند که اثرات آن در جامعه به صورت میانمدت و کوتاهمدت باشد. دولت یازدهم، قطعا با کاهش بیکاری، رشد معقول اقتصادی و برقراری آرامش میتواند از بحران موجود عبور کند. از زمانی که دولت یازدهم روی کار آمده است تقریبا میتوان گفت آرامش معقولی در کشور برقرار شده است. همگان امیدوارند این آرامش به توسعه کشور منجر شود.