مدت زمان منطقی توافق جامع ایران و ۱+۵
پیتر جنکینز که نماینده انگلستان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: پنج تا هشت سال بازه زمانی از امروز کافی است تا آژانس در موقعیتی برای اطمینان دهی در خصوص نبود برنامه مخفی هستهیی در ایران کفایت میکند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،از روزنامه اعتماد هتل پله کوبورگ شهر وین باز هم میزبان هیات مذاکرهکننده ایرانی در روزهای سهشنبه و چهارشنبه 22 و 23 مهرماه خواهد بود. آخرین باری که تیم مذاکرهکننده ایرانی این قلعه را ترک کرد هجدهم جولای بود و زمانی که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در راس تیم مذاکرهکننده هستهیی ایران توافقنامه تمدید برنامه اقدام مشترک را دوشادوش کاترین اشتون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا امضا کرد.
امروز دوباره تیم هستهیی ایران به ریاست ظریف و با همراهی مجید تخت روانچی و سید عباس عراقچی به وین بازمیگردند تا شاید بتوانند توافقنامه جامع را یک قدم به امضای نهایی نزدیکتر کنند. اینبار مذاکرات دو و سه جانبهیی میان هیات مذاکرهکننده ایران و امریکا و کاترین اشتون در این هتل صورت خواهد گرفت.
سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی معاونان وزیرخارجه ایران صبح امروز با ویلیام برنز قائم مقام وزیر خارجه و وندی شرمن معاون وزیر خارجه امریکا در هتل پله کوبورگ دیدار و گفتوگو خواهند کرد. پیشبینی میشود که این دور از مذاکرات تا روز جمعه هم ادامه پیدا کند. ایران و 1+5 تا 24 نوامبر 2014 برای امضای متن توافقنامه جامع فرصت دارند. توافقنامهیی که میتواند به یک دهه تنش و جدال بر سر پرونده هستهیی ایران پایان داده و روند عادیسازی پرونده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را آغاز کند.
در شرایطی که ایران و 1+5 ماراتن رسیدن به توافق برای امضای برنامه اقدام مشترک را در نخستین گام به سرعت طی کرده و در ماه نوامبر در ژنو این توافقنامه را امضا کردند به نظر میرسد که تلاشها برای امضای توافقنامه جامع در ده ماه گذشته چندان ره به جایی نبرده است و گره اصلی ظرفیت غنیسازی ایران که از ابتدا از آن به عنوان اصلیترین چالش نام برده میشد همچنان در مسیر مذاکرات سنگاندازی میکند. زمزمههای خبری حاکی از این است که ایران و 1+5 بر سر مسائلی چون رآکتور آب سنگین اراک و تاسیسات فردو به توافقهای اولیه خوبی دست یافتهاند و امروز مساله غنیسازی در ایران و نحوه لغو تحریمها اصلیترین چالش به حساب میآید.
پیتر جنکینز که نماینده انگلستان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در فاصله سالهای 2001 تا 2006 بوده است در گفتوگوی خود از چالشهای فنی بر سر راه رسیدن به توافق جامع سخن میگوید. وی که سابقه 33 سال فعالیتهای دیپلماتیک در وین، برازیلیا، پاریس، واشنگتن و ژنو را در پرونده کاری خود دارد تاکید میکند که به نظر وی فرصت حضور باراک اوباما در کاخ سفید بهترین فرصت برای امضای توافقنامه جامع میان ایران و 1+5 است. متن گفت و گوی اعتماد با این دیپلمات انگلیسی به شرح زیر است:
شما در فاصله سالهای 2001 تا 2006 که مذاکرات هستهیی ایران با غرب تا مرز امضای توافقنامه هم پیش رفت، نماینده انگلستان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودید. تیم هستهیی ایران در آن زمان، امروز سکان وزارت خارجه را بر عهده داشته و ادعا میکند که کارشکنیهای امریکا و تبعیت اروپا از واشنگتن بود که منجر به عدم توافق در آن بازه زمانی شد. چه مسائلی در آن زمان مانع از توافق شد و آیا ما با نزدیک شدن به ضرب الاجل 24 نوامبر شاهد ظهور دوباره همان موانع هستیم؟
در سال 2005 مذاکرات به دلیل اصرار ایران بر فعال ماندن سانتریفیوژهایی برای انجام امور تحقیقاتی به شکست انجامید. مذاکرهکنندگان اروپایی مخالف برخورداری ایران از ظرفیت لازم برای غنیسازی اورانیوم بودند. با توجه به مذاکراتی که اخیرا در نیویورک انجام شد، به نظر میرسد که ریسکی وجود دارد که این دور از مذکرات هم به دلیل اصرارهای ایران برای فعال ماندن حداقل 9 تا 10 هزار سانتریفیوژ نسل یک به شکست منتهی شود. امریکا و اتحادیه اروپا به دنبال محدود کردن تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران تا چند هزار مورد هستند. بنابراین به نظر میرسد که احتمال تکرار تاریخ در این دور از مذاکرات هم وجود داشته باشد.
قابلیت نهفته ساخت سلاح بر اساس NPT غیرقانونی نیست. با اینهمه از 2003 تا به امروز این مساله تبدیل به چالشی در مذاکرات هستهیی شده است. آیا اصرار غرب بر این مساله در مذاکرات وجاهت قانونی دارد؟ چگونه میتوان این چالش را از مسیر مذاکرات حذف کرد؟
تولید سلاح هستهیی بر اساس معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهیی برای اعضایی که این معاهده را امضا کردهاند، ممنوع است. به دست آوردن تکنولوژی هستهیی که بتواند منجر به تولید سلاح هستهیی شود بر اساس معاهده منع تکثیر ممنوع نیست. این در شرایطی است که هدف کشور مدنظر استفاده از تکنولوژی هستهیی برای مصارف صلحآمیز تحت نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد.
مشکل اصلی در مذاکرات میان ایران و 1+5 این است که امریکا و اتحادیه اروپا اطمینان کافی به نیتهای ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهیی ندارند. شاید اصلیترین دلیل این بیاعتمادی هم این باشد که ایران پیش از این در گذشته برخی از فعالیتهای هستهیی خود را پنهان کرده یا مخفیانه ادامه داده است. در حال حاضر اعتمادسازی اصلیترین چالش در مذاکرات هستهیی است.
ایران موافقت خود را با انواع بازرسیهای در چارچوب قانون آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حتی فراتر از پادمان و امضای پروتکل الحاقی در پایان راه اعلام کرده است. در چنین شرایطی آیا این بازرسیها قابلیت رفع نگرانیهای غرب در خصوص برنامه هستهیی ایران را ندارد؟
دسترسیهایی که ایران در 9 ماه گذشته به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده است و همچنین همکاریهایی که از 11 نوامبر 2013 برای حل مشکلات پرونده هستهیی خود انجام داده است از پتانسیل کافی برای جلب اعتماد بینالمللی در خصوص صلحآمیز بودن برنامه هستهیی ایران برخوردار است. اما این روند اعتمادسازی زمان میبرد و منظور از زمان هم چندسال و نه چندماه است. البته که این مساله هم به تنهایی برای حل مشکلات موجود کفایت نمیکند.
باید این نکته را مشخص کنم که امریکا و اتحادیه اروپا گمان میکنند که ایران ممکن است زمانی در آینده به این جمعبندی برسد که باید از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خارج شود و برای تولید سلاح هستهیی روند غنیسازی اورانیوم در سطح بالا را آغاز کند. این ترس را نمیتوان در یک شب با مجوز صادر کردن برای بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از میان برداشت. از میان برداشتن این شک و تردید به چندسال بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی وابسته است.
در غرب در نخستین سالهای انقلاب اسلامی ایران باورهایی شکل گرفته است که صحیح یا غلط از میان بردن آنها به چندسال بازه زمانی نیاز دارد. این تغییر نگاه بسیار سخت است چرا که نوع پوششهای خبری که در غرب از تحولات داخل ایران صورت گرفته همواره منصفانه نبوده است. علاوه بر این گروههایی هستند که منفعت آنها در ترویج این باور است که ایران کشوری خطرناک به حساب میآید.
ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی از یک سال پیش تا به امروز همکاریهای فشردهیی را با هم برای حل اختلافهای فنی آغاز کردهاند. با اینهمه اخیرا ایران در ضرب الاجل زمانی 25 آگوست نتوانست به برخی از پرسشهای موجود پاسخ دهد. به نظر شما اصلیترین اختلاف میان ایران و آژانس در حال حاضر به چه مواردی محدود میشود ؟ آیا مذاکرات ایران با آژانس میتواند تاثیر مثبت یا منفی بر تعامل تهران با 1+5 داشته باشد؟
تصور من این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی از اینکه ایران هنوز نتوانسته است به دو مورد از مجموع مواردی که در ماه می برای حل آنها به آژانس متعهد شده بود، پاسخ دهد نگران است. ایران هنوز باید با مسائلی که در دوره آگوست – نوامبر متعهد شده بود پاسخ دهد. اما در خصوص تاثیرگذاری مذاکرات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر مذاکرات هستهیی ایران با 1+5 این را باید بگویم که در برنامه اقدام مشترک مصوب نوامبر 2013 از ایران خواسته نشده است که به عنوان یک پیش شرط برای توافق نهایی در این برنامه باید به سوالها و نگرانیهای موجود آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ بدهد. البته به نظر میرسد که پیشرفت در پاسخ دادن به سوالهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند تاثیر مثبتی بر روند به نتیجه رسیدن توافقنامه جامع هستهیی میان ایران و 1+5 بگذارد. از سوی دیگر، نبود همکاری کافی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم میتواند بر موانع بر سر راه رسیدن به توافقنامه جامع تاثیرگذار باشد.
یکی از اصلیترین اختلافها میان ایران و آژانس بحث PMD است. مطالبه دقیق آژانس از ایران در این زمینه چیست؟ ایران ادعا میکند که در گذشته فعالیتهای هستهیی با هدف نظامی نداشته و غرب این ادعا را نمیپذیرد. ایران چگونه میتواند به این گره در مذاکرات پایان دهد؟
البته من اطلاع دقیقی در خصوص مطالبههای دقیق امروز آژانس ندارم. اما به نظر میرسد که یکی از این مسائل به شواهدی در خصوص برخی تجهیزات نظامی مربوط است که تکنولوژی خاصی را میطلبد. تکنولوژی که در سایر نقاط جهان برای ساخت بمب اتمی مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر بهترین راه پیش روی ایران این است که اثبات کند شواهد موجود منحرفکننده است یا اینکه این فعالیتها را انجام داده است، چرا که تکنولوژی مدنظر استفادههای صلحآمیز و غیرهستهیی هم مانند استفاده در بخشهای نفت و گاز را دارد.
اخیرا طرحی در خصوص قطع اتصال سانتریفیوژها داده شده است. سود و زیانهای این طرح برای ایران و 1+5 را در چه میدانید؟
دلیل پشت پرده ارایه چنین طرحی تلاش برای افزایش دادن زمان مورد نیاز ایران برای تولید اورانیوم با غنای بالاست. روندی که در شرایطی که ایران در مسیر تحقق آن برآید باید با خروج ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی همراه باشد و قدم گذاشتن ایران در مسیر تولید سلاح هستهیی. افزایش دادن بازه زمانی مورد نیاز ایران برای رسیدن به مرحله تولید بمب در حقیقت به عنوان ابزاری برای اعتمادسازی در نظر گرفته شده است. ایران با موافقت کردن با این مساله میتواند میزان حساسیتهای امریکا و اروپا را کاهش دهد.
تحقیق و توسعه RAD یکی از اصلیترین مباحث پرچالش در مذاکرات ایران و 1+5 است. به نظر شما الگویی که غرب برای برنامه هستهیی ایران در زمینه تحقیق و توسعه در نظر دارد به چه شکل است؟ آیا محدودیتها تنها برای یک بازه زمانی مورد توافق خواهد بود یا غرب به دنبال اعمال محدودیت دایمی بر برنامه تحقیق و توسعه ایران است؟
از آنجا که دقیقا با مواضع مذاکراتی اتحادیه اروپا و امریکا آشنایی ندارم نمیتوانم به این پرسش پاسخ درستی بدهم. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که این موضوع مستقیما با ترس و نگرانی از نیتهای ایران ارتباط دارد. آنها نمیخواهند ایران به روند تولید و توسعه نسل سانتریفیوژهای خود ادامه دهد چرا که دستیابی ایران به نسلهای پیشرفتهتر از سانتریفیوژ میتواند به تولید سریعتر اورانیوم با درصد غنای بالا منتهی شود.
بحث بازدیدها از پارچین همچنان به کرات شنیده میشود. این در حالی است که ایران میگوید در چند نوبت اجازه بازدیدهای گسترده از پارچین را داده و امکان بازدیدهای بیشتر در بازههای زمانی مورد علاقه غرب از این سایت وجود ندارد. چرا پارچین همچنان با وجود بازرسیهای قبلی برای غرب مهم است؟
در گذشته تنها دو مورد بازرسی صورت گرفته است. مساله اینجاست که ایران تنها مجوز دسترسی به برخی واحدها از تاسیساتی به بزرگی پارچین را صادر کرده است. در آن زمان که این دو مورد بازرسی صورت گرفته بازرسان آژانس دلیلی بر اصرار بر ساختمانها و واحدهایی که نیاز به بازرسی آنها را حس نکرده بودند، نداشتند. آژانس شک دارد که برخی از کارهایی که در حوزه تکنولوژی چاشنیهای انفجاری صورت گرفته است در واحدهایی از پارچین حدود 10 سال پیش صورت گرفته است.
آیا نسخهیی عملی برای باز کردن گره ظرفیت و میزان غنیسازی ایران در نظر دارید که هم نگرانی غرب را پاسخ دهد و هم به ایران به عنوان عضو NPT حق فعالیتهای صلحآمیز هستهیی را دهد؟
در متنی که در تاریخ چهارم سپتامبر منتشر کردم این طرح را ارایه دادم که امریکا و اروپا باید موافقت خود را با ادامه فعالیت 10 هزار مورد سانتریفیوژ نسل اول در ایران اعلام کنند و در ازای آن از ایران بخواهند که ظرفیت سانتریفیوژ خود را تا زمانی که نیاز عملی این کشور تغییر نکند، افزایش ندهند. نیاز عملی ایران در چند سال آتی افزایش پیدا نخواهد کرد چرا که به دلیل فنی ایران نمیتواند سوخت مورد نیاز برای راکتورهای تولید برق را که خریداری کرده است تامین کند و به همین دلیل این سوخت را از روسیه تامین میکند. تنها زمانی که ایران بتواند راکتورهای خود را طراحی کند و بسازد میتواند به درجهیی از نیاز عملی دست پیدا کند که به افزایش ظرفیت غنیسازی خود نیاز داشته باشد.
به نظر شما مدت زمان منطقی توافق جامع که در آن استراتژی برد – برد برای هر دو طرف مذاکرهکننده لحاظ شده باشد، چند سال است؟ ایران خواهان عدد تکرقمی است و غرب به عددی دو رقمی فکر میکند.
من مدتها بر این نکته تاکید داشتهام که ایجاد ارتباط منطفی میان این مدت زمان و بازرسیهای آژانس در قالب پادمان میتواند کارساز باشد. در این صورت پنج تا هشت سال بازه زمانی از امروز کافی است تا آژانس در موقعیتی برای اطمینان دهی در خصوص نبود برنامه مخفی هستهیی در ایران کفایت میکند. در این بازه زمانی آژانس میتواند تایید کند که ایران هیچ برنامه هستهیی مخفی یا اعلام نشده در دستور کار خود ندارد. این بهترین گزارشی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند درخصوص هر عضو امضاکننده معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهیی ارایه دهد. زمانی که گزارشی با این محتوا در خصوص برنامه هستهیی ایران داده شود، دیگر دلیلی برای جدا نگه داشتن پرونده هستهیی ایران از دیگر اعضای معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهیی وجود نخواهد داشت.
البته قبولاندن این منطق به اتحادیه اروپا و ایالات متحده کار آسانی نیست. آنها میخواهند همچنان و در شرایطی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم صحت صلحآمیز بودن برنامه هستهیی ایران را تایید کند، توهم ترس از نیت هستهیی ایران را تقویت کنند.
از نظر شما جایگزینهای توافق چه خواهد بود؟
من بسیار امیدوار هستم که توافقی در خصوص مساله غنیسازی میان دو طرف حاصل شود و مطمئن هستم که این مساله میتواند راه را برای رسیدن به توافق جامع هموار کند. فکر میکنم عدم موفقیت در دستیابی به توافق جامع بسیار خطرناک است. چرا؟ به این دلیل که امریکا در نوامبر 2016 رییسجمهور جدیدی خواهد داشت. یک جمهوریخواه ایدهآلگرا میتواند در برابر تخاصم ورزیهای نئومحافظهکارها مقاومت کند اما جمهوریخواه ایدئولوژیگرایی مانند جورج بوش در برابر این قبیل تخاصمورزیها مقاومت نخواهد کرد. از سوی دیگر رییسجمهور دموکراتی که احتمالا هیلاری کلینتون باید باشد نیز مدتهاست دنبال خوشحال کردن لابی اسراییلی است که مدتهاست بر طبل خصومتورزی بیشتر با ایران میکوبند. بنابراین پس از 2016، این ریسک وجود دارد که ما شاهد فشار بر امریکا برای برخورد با ایران باشیم و تنها یک توافقنامه جامع میتواند مانع از تحقق چنین سناریویی شود.
با اینهمه اگر ایران و 1+5 نتوانستند در خصوص مساله غنیسازی با یکدیگر تا پاییز امسال به توافق برسند پیشنهاد میکنم که ایران پیشنهاد تمدید برنامه اقدام مشترک تا 31 دسامبر 2016 را بدهد. در این مدت ایران میتواند راکتور 40 مگاواتی اراک را به روز کرده و در ازای آن هم بر سر از میان برداشتن بخش قابل توجهی از تحریمها با غرب به توافق برسد. در این سناریو ایران میتواند بار دیگر در نوامبر 2016 و پس از انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده شانس خود را برای حل گره غنیسازی امتحان کند. این احتمال وجود دارد که انتخابات 2016 منجر به روی کار آمدن رویکرد سیاسی جدیدی شود که در سایه آن رسیدن به راهکاری برای حل معمای مشکل غنیسازی ایران ممکن شود.