ریسک نقدینگی چگونه شکل می‌گیرد/قوانین جدیدی که ترازنامه بانک‌ها را متحول می‌کند/

ریسک نقدینگی در بانکداری و اجرای بازل 3

شرایط و ملزومات نرخ نقدینگی پرداخت بدهی قرار است از تاریخ اول ژانویه سال 2015 به اجرا دربیاید. به شرایط نرخ خالص بودجه ثابت هم از تاریخ اول ژانویه سال 2018 عمل خواهد شد./مفاد جدید بازل 3 برای اطمینان از این موضوع طراحی شدهاند که بانک‌ها این کار را باید حتما انجام دهند. بازل 3 شرایطی را اعلام کرد که در آن دو نرخ از نقدینگی وجود دارد که به این دلیل در نظر گرفته شده‌اند تا ضمانتی باشد برای این‌که بانک‌ها شرایط فشار نقدینگی را به خوبی پشت سر بگذارند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،در روز 13ماه سپتامبر سال 2007 خبری در بیبیسی منتشر شد مبنی بر این‌که بانک نورثرن راک (Northern Rock) یکی از پنج بانکی که در انگلیس بالاترین نرخ دادن وام را دارد؛ از بانک انگلیس تقاضای حمایت فوری کرده است.

روز بعد از آن (روز جمعه) اتفاق عجیبی برای بانک افتاد.هزاران نفر در بانک ساعت‌های متمادی صف کشیدند تا موجودی شان را برداشت کنند. به عبارت دیگر «هجوم بانکی» برای خالی شدن صندوق بانک اتفاق افتاد.

این اولین هجوم بانکی به یک بانک انگلیسی در طول 150 سال اخیر بود. بعضی از دارندگان حساب، موجودی شان را در حساب‌های «صرفا اینترنتی» و آنلاین نگه داشتند که به دلیل هجوم تعداد زیادی از مشتریان برای وارد شدن به این سیستم، آن‌ها نیز قادر به دسترسی نشدند.

روز دوشنبه آن هفته یعنی 17 سپتامبر، دارندگان حساب که نگران پول شان بودند به برداشت موجوی شان ادامه دادند. و به این ترتیب حدود دومیلیارد دلار خالص بین 12 تا 17 سپتامبر از بانک برداشت شد.

سقوط سرعتی بانک

داستان بانک نورثرن راک نشان می‌دهد مشکلات مربوط به نقدینگی چطور می‌تواند منجر به سقوط بانک آنهم با چنین سرعتی شود.

تمیز دادن بین نقدینگی (liquidity) و قدرت پرداخت دیون (Solvency) اهمیت زیادی دارد. قدرت پرداخت دیون یعنی داشتن دارایی بیش از میزان بدهی‌ها، که در آن‌قدر تساوی آن‌ها مثبت باشد. اما نقدینگی یعنی توانایی در پرداخت در موعد مقرر.

بانک‌هایی که قادر به پرداخت دیون هستند ممکن است گاهی به دلیل مسائل مربوط به نقدینگی به مشکل برخورند و نتوانند از عهده پرداخت منابع صاحبان سپرده برآید. برای بانک‌ها مدیریت دقیق نقدینگی امری کاملا حیاتی است.

آنالیز سناریوها در اولویت قرار گرفت

داستانی مشابه برای شرکت مدیریتی صندوق تامین سرمایه ال. تی. سی.ام (Long-Term Capital Management) درباره ریسک نقدینگی اتفاق افتاد. درتابستان سال 1998، ال.تی.سی.ام به دلیل عدم پرداخت بدهی توسط روسیه که مسبب آن تبدیل سرمایه به دارایی‌های ایمنتر بود متحمل ضرر زیادی شد. با این اتفاق، موضوع آنالیز سناریوها و حالت‌های مختلف و غیرمنتظره و تست فشار برای سیستم‌های بانکی اهمیت بیشتری یافت. با آنالیز و تست مشخص می‌شود در موقعیت‌های سخت و پرریسک چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد. این‌که بتوان نه تنها ضررهای آنی بلکه خسارت‌های ناشی از تاثیرات لحظه‌ای و برگشتی کارها را نیز در نظر گرفت بسیار مهم است.

در واقع ریسک نقدینگی برابر است با ریسک عدم توانایی یک بانک برای انجام تعهدات رو به رشد خود مانند تعهد به سرمایه‌گذاری بودجه به شکلی ایمن و برگشت پذیر.

ریسک نقدینگی چگونه شکل می‌گیرد

ریسک نقدینگی زمانی شکل می‌گیرد که بانک‌ها تمایل دارند در برنامه‌ها و نیازهای بلندمدت با سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت بودجه بگذارند. این کار به نقدینگی درون سیستمی (نوع دارایی‌های نقدینگی) و نقدینگی برون سیستمی (نقدینگی بودجه) مربوط است. زمانی که بانک‌ها نتوانند دارایی‌شان را سریع به فروش برسانند یا بین ساختار بودجه دارایی‌ها و بدهی‌ها عدم تطابق ایجاد شود، نقدینگی برون سیستمی نقش تاثیرگذاری ایفا می‌کند.

روش‌هایی برای اندازه‌گیری ریسک نقدینگی

برای اندازه‌گیری ریسک نقدینگی توسط بانک‌ها دو روش وجود دارد: یکی روش اعتباری بر حسب موجودی و دیگری روش مبتنی بر گردش مالی. سنجش‌های ریسک نقدینگی براساس روش اعتباری بر حسب موجودی از نرخ‌های مالی متفاوت به عنوان شاخص سطح ریسک نقدینگی یک بانک استفاده می‌کند در حالی که در سنجش‌های مبتنی بر گردش مالی از آنالیز شکاف نقدینگی کمک گرفته می‌شود.

شکاف نقدینگی همان تفاوت بین حداکثر مقدار دارایی‌های بانک و بدهی‌های آن در یک زمان مشخص است. در صورت معکوس بودن شکاف نقدینگی، بانک می‌تواند متحمل ریسک شود به طرزی که نیازمند یک استراتژی برای کاهش ریسک نقدینگی باشد.

پیامد عدم توجه به تست‌ها

شرایط نقدینگی واضح و مشخص نیستند و پیش‌بینی شان نیز سختتر شده است، به همین دلیل بانک‌ها باید بدترین حالت ممکن نقدینگی را از طریق تبدیل دارایی‌ها یا وام گرفتن بودجه از خارج بررسی کنند. به محض آن‌که نتایج تست فشار آماده شد، باید از آن به عنوان منابع تصمیم‌گیری‌های استراتژیک بانک استفاده شود. اغلب اوقات، خصوصا وقتی اوضاع رو به راه است، به نتایج تست‌های فشار توجهی نمی‌شود. قبل از ماه جولای سال 2007، این معضل در تعدادی از بانک‌ها و دیگر موسسات اقتصادی وجود داشت.

بازل3 بانک‌ها را ملزم به رعایت مفاد جدید کرد

مفاد جدید بازل 3 برای اطمینان از این موضوع طراحی شدهاند که بانک‌ها این کار را باید حتما انجام دهند. بازل 3 شرایطی را اعلام کرد که در آن دو نرخ از نقدینگی وجود دارد که به این دلیل در نظر گرفته شده‌اند تا ضمانتی باشد برای این‌که بانک‌ها شرایط فشار نقدینگی را به خوبی پشت سر بگذارند.

انواع نرخ‌های نقدینگی

نرخ‌های نقدینگی به دو بخش تقسیم می‌شوند. نرخ نقدینگی پرداخت بدهی (LCR) و نرخ خالص بودجه ثابت (NSFR). نرخ نقدینگی پرداخت بدهی به توانایی بانک در پشت سر گذاشتن یک دوره 30 روزه قطع نقدینگی مربوط می‌شود. قوانین بازل 3 الزام دارند که نرخ نقدینگی پرداخت بدهی باید بیش از 100درصد بوده تا دارایی‌های نقد یک بانک برای پشت سر گذاشتن این فشارها به اندازه کافی باشد.

نرخ خالص بودجه ثابت به مدیریت نقدینگی در یک بازه یک ساله می‌پردازد و باید بیش از 100درصد بوده تا مقدار محاسبه شده بودجه ثابت بیش از مقدار محاسبه شده مورد نیاز بودجه ثابت باشد.

مقداربودجه ثابت از طریق ضرب کردن هر شاخه از بودجه (سرمایه، سپرده‌های عمده، سپرده‌های جزء و غیره) با فاکتور بودجه ثابت موجود (ASF) به دست می‌آید که نشان‌دهنده ثبات آن‌هاست در حالی که مقدار مورد نیاز بودجه ثابت با دارایی‌ها و آیتم‌های خارج از ترازنامه محاسبه می‌شود که نیازمند فاکتور بودجه (RSF) است تا منعکس‌کننده مکفی بودن و میزان کارآیی بودجه مورد نیاز باشد.

قوانین جدیدی که ترازنامه بانک‌ها را متحول می‌کند

قوانین جدیدی که برشمردیم سخت‌گیرانه هستند و پتانسیل این را دارند تا ترازنامه بانک‌ها را به طرز چشمگیری تغییر دهند. در هر صورت، برنامه‌ریزی یک مدت زمان برای اجرای تغییرات صورت گرفته که در آن تاثیر این قوانین مشاهده و بررسی می‌شود. احتمال این وجود دارد که این قوانین قبل از اجرا و پیاده‌سازی نهایی تا حدی ساده‌تر شوند. شرایط و ملزومات نرخ نقدینگی پرداخت بدهی قرار است از تاریخ اول ژانویه سال 2015 به اجرا دربیاید. به شرایط نرخ خالص بودجه ثابت هم از تاریخ اول ژانویه سال 2018 عمل خواهد شد.

این که بازل 3 دقیقا چگونه به اجرا خواهد درآمد هنوز مشخص نیست و این موضوع یکی از ریسک‌های اصلی ایست که بانک‌ها با آن رو در رو می‌شوند. بعد از پیاده سازی مفاد بازل 3، چقدر این اقدامات موفقیت‌آمیز خواهد بود؟ این سوالی است که تا چندوقت جواب آن مشخص نیست.

بازل یک بانک‌ها را از دادن وام منصرف می‌کرد

یکی از مشکلات سیاست گذاران که از آن به عنوان عواقب ناخواسته یاد می‌کنند؛ آن است که اجرای بازل 1مشکل ناخواسته منصرف کردن بانک‌ها از دادن وام به شرکت‌های بزرگ را در پی داشت و دلیل آن هم 100درصد میزان ریسکی که برای این کار در نظر گرفته می‌شد بود.

اصلاحیه سال 1996 و توسعه بازار مشتقات اعتبار که بعد از آن اتفاق افتاد بانک‌ها را به پیداکردن راه‌هایی برای انتقال ریسک‌های اعتبار از حوزه بانکداری به حوزه تجارت سوق داد تا از این طریق شرایط نیاز به سرمایه را کاهش دهند.

نکته امیدوارکننده این است که مزایای این اقدامات جدید از هر خسارتی به سیستم بانکداری که حاصل عواقب ناخواسته باشد بیشتر است. علاوه بر آن برای مدیران حوزه ریسک بانکی لازم است تا به قول آن عبارت معروف مرتبا «به خارج از جعبه فکر کنند» و به این بیندیشند که چه مشکلاتی ممکن است پیش بیاید تا بتوان تا جایی که ممکن است اتفاقات ناگوار و مضر احتمالی را پیش‌بینی کرد.

منبع:نشریه جویا،شماره 4

منبع انگلیسی:

http://www.thejakartapost.com

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

50  ⁄  5  =