لغت «بیمار» بلای جان معتاد‌ها و شهروندان ایرانی

تهی شدن واژه‌ها از معنا٬ بیش از آن‌چه به ساحت ادبیات و ادیبان برگردد٬ به ساحت جامعه و مدیرانش وابسته است. اولین کسانی که با مصادیق واژه‌ها مواجهه جدی و عینی دارند٬ مردم و مسئولین‌شان هستند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، مسئله‌ای که در جامعه ما به هر دلیلی ـ که این‌جا محل بحث‌اش نیست ـ واژه‌هایمان را توخالی کرده است؛ هر چند واژه‌هایمان از طرفی «بسیار» باشند و «متعدد» و همین‌طور «پروار» و «دهن پر کن». «بیمار»ی یکی از این واژه‌هاست. لغتی که یک روز می‌توانست عاملی باشد تا فردی که نقصی پیدا می‌کند از آغوش جامعه رانده نشود٬ بذر امید در دلش نخشکد و سراغ بیمارستان و اهل طب برود. آبیاری اندکی کند وجودش را و بار دیگر بشود همان که قبلا بوده است.

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

7  ×    =  28