گفتگو با مشاور ارشد در موسسه تحقیقات اقتصاد ژاپن

پروفسور نائوکی تاباتا مشاور ارشد در موسسه تحقیقات اقتصاد ژاپن حل مشکل وام‌های معوق را در درجه اول از طریق تعیین ارزش خالص آن‌ها و سپس حذف آن‌ها از ترازنامه بانک می داند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به عقیده او باید شرکتی تاسیس شود که وام‌های معوق را از بانک‌ها خریداری کند و یا خود بانک را بخرد تا بتواند دارایی‌های آن را نقد کند. از سوی دیگر بخش کسب و کار باید به سودآوری برسد و بانک مرکزی نظارت خود بر فعالیت‌های بانکی را بیشتر و دقیق‌تر سازد.

*تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم وام‌های معوقه در کل برای اقتصاد و به طور خاص بر نظام بانکی کشور چیست؟
در این باره سه نکته مهم وجود دارد. نخست اینکه از طرف مقاماتی مانند بانک مرکزی و وزارت اقتصاد باید بررسی و بازرسی بسیار جدی صورت بگیرد و ارزش اسمی وام‌های معوقه تعیین شود. در عین حال درکنار این بررسی جدی، باید ارزش اسمی وثیقه‌ها نیز تعیین شوند. سپس می‌توان دریافت که ارزش کل وام‌های معوقه چقدر است؛ البته نه ارزش ناخالص، بلکه ارزش خالص که به معنای ارزش اسمی وام‌های معوقه منهای ارزش وثایق است.
با این وجود، نکته مهم‌تر مربوط به پس از افزایش قیمت دارایی‌هاست. قیمت دارایی‌ها در بلندمدت افزایش نمی‌یابد و این به معنای آن است که ارزش وثیقه‌ها رو به کاهش می‌گذارد. اگر درباره حذف وام (write off) از من بپرسید باید بگویم که افزایش ذخایر همان حذف غیر مستقیم وام است. در این صورت همان‌طور که اشاره کردم، ارزش وثیقه همواره کاهش می‌یابد و بنابراین اختلاف بین ارزش اسمی وام‌های معوقه و وثیقه‌ها سال به سال بیشتر می شود. وقتی یک بانک تصمیم می‌گیرد از روش حذف استفاده کند باید پول هنگفتی داشته باشد. وقتی بانک‌ها از روش حذف مستقیم استفاده می‌کنند در واقع به سرمایه خود دست زده‌اند. بنابراین سرمایه آنها رو به کاهش می‌گذارد. اگر سرمایه کل یک بانک ناکافی باشد، دولت  به آن بانک پول تزریق می‌کند. در چنین مواردی نباید از تزریق پول دولتی به بخش بانکی دریغ کرد.

* نرخ وام‌های معوقه در ایران 14.5 درصد است. آیا مورد مشابه دیگری که به بحران منجر شده باشد می‌شناسید؟
در ژاپن نیز زمانی این نرخ به 8.7 رسید که زیاد بود. بنابراین 14.5 درصد خیلی زیاد است. این مسأله در مورد هر بانک فرق می‌کند. برای مثال اگر سرمایه پایه بانک قوی باشد و آن بانک بخواهد از روش حذف مستقیم استفاده کند، چون سرمایه‌اش زیاد است ورشکست نمی‌شود. اما وقتی پایه سرمایه خیلی ضعیف باشد سرمایه بانک ناکافی است و ورشکست می‌شود. اما باید مقامات به‌طور دقیق بررسی کنند که بانک تا چه حد می‌تواند دوام بیاورد و سپس پول دولتی به آن تزریق کنند.

*بخش اصلی نظام بانکداری در ایران، دولتی است. چگونه می‌توان این مشکل را حل کرد؟
وام ‌های معوقه در بانک‌های دولتی وجود دارند و آنها لزوماً از روش حذف مستقیم استفاده می‌کنند و اگر لازم باشد دولت به آنها پول تزریق می‌کند. اما آنچه که باید مورد توجه قرار داد این است که وام‌های معوقه در بخش طرف دارایی در ترازنامه باقی می‌ماند. برای حل مشکل وام‌های معوقه، بانک‌ها نه تنها بانک‌های دولتی باید از روش مستقیم استفاده کنند بلکه باید برای بخش کسب و کار نیز شرایط خوبی فراهم کنند.
در ایران مقامات باید اقداماتی برای اصلاحات ساختاری و مالیاتی و مواردی از این دست انجام دهند و کاری کنند که سوددهی بخش کسب و کار بیشتر شود، سپس این بخش پول‌ها را به بانک‌های دولتی برمی‌گرداند.

بانک‌های ایران دارای حجم زیادی از دارایی‌های غیرنقدشونده هستند و از کمبود نقدینگی رنج می‌برند و به همین دلیل ارایه تسهیلات برای آنها دشوار است. راه حل مناسب برای نقدشوندگی چنین دارایی‌هایی چیست؟
در یک تجربه مشابه در ژاپن، دولت با تأسیس یک شرکت دولتی وام‌های معوقه را از بانک‌ها خریداری کرد و یا در مواردی خود بانک را خرید و دوباره آن را به بخش خصوصی فروخت.  این یک روش برای حل مشکل عدم نقدشوندگی است که به کمک یک شرکت دولتی دارایی‌ها نقد می‌شوند.

*در کشورهای دیگر نیز نمونه‌های مشابهی از مشکل وام‌های معوقه را می‌توان مشاهده کرد؛ رویه اصلی در رویارویی با این مشکل چیست؟
بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نگرانی‌هایی درباره مقدار هنگفت وام‌های معوقه دارند. برای غلبه بر چنین وضعیتی توصیه می‌شود یک بررسی بسیار جدی درباره مقدار وام‌های معوقه انجام شود و در صورت لزوم با استفاده از پول دولت، روش حذف مستقیم انجام شود. در این صورت بخش کسب و کار نیز باید به سودآوری بیشتری برسد. منظورم از بررسی جدی این است که مقامات بانک مرکزی بر همه مدارک و فعالیت‌ها نظارت کنند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

51  −  45  =