دلگرمی هنرمندان به حمایت‎ها و اعتراض به تصمیمات سلیقه‎ای

مشکل و نکته ی تلخی که در این میان آزاردهنده جلوه می کند، این است که به نظر می رسد ریشه ی بسیاری از این ممنوع الکاری ها در تصمیمات سلیقه ای متولیان و تصمیم گیران امر نهفته باشد. آن گاه باید منتظر اقدام قاطع و مشابه شخص وزیر ارشاد باشیم.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به نقل از”عصر ایران”وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز گذشته در پاسخ به سوالی پیرامون حواشی ایجاد شده‎ی حضور فاطمه معتمدآریا در کاشان به ایسنا گفته بود:«در این باره سیاست دولت مشخص است و از هنرمندان حمایت می‌کند، به ویژه خانم فاطمه معتمدآریا که یک هنرمند کاملا شناخته شده، خوش‌نام و برجسته در کشور است و قطعا آنچه پیش آمده را تایید نمی‌کنیم اما به هرحال همه چیز دست دولت نیست.»وی همچنین درباره‌ی اتفاقی که برای سالار عقیلی رخ داد که منجر به حذف او از جشنواره موسیقی فجر به دلیل حضور در یکی از شبکه‌های خارجی شده بود، با اشاره به این‌که او مشکلی ندارد، گفته است:«ایشان آدم سیاسی نبوده که تمام شبکه‌های خارجی را بشناسد و بداند که چه رویکردی دارد او فقط برای اجرای برنامه‌ای در لندن بوده که گفته می‌شود اگر در یک برنامه تلویزیونی حضور داشته باشد مردم متوجه می‌شوند که قرار است برنامه اجرا کند و در آنجا فقط چند کلامی درباره‌ی فرهنگ و هنر ایران صحبت کرده است.»حمایت علی جنتی، وزیر ارشاد از دو هنرمند مطرح ایرانی یکی از ابتدایی ترین اقداماتی است که از شخص اول تصمیم گیر در حوزه فرهنگ و هنر این سرزمین انتظار می رود اما نباید از یاد برد در سال های نه چندان دور برخی از متولیان و مسئولان فرهنگ و هنر، چگونه هنرمندان و اهالی فرهنگ این سرزمین را مورد خطاب قرار می دادند یا در بهترین حالت در مواقعی مشابه سکوت اختیار می کردند؛ امری که بذر دلسردی را به زمین حاصلخیز هنر و فرهنگ کشور می پاشید. حال حمایت شخص وزیر ارشاد از این دو هنرمند را باید به فال نیک گرفت و آن را مقدمه ای برای حمایت های بعدی از هنرمندانی دانست که شاید همین اقدام حمایتیِ سازنده، آن‎ها را دلخوش به آینده کاری‎شان در این سرزمین کند و جلوی هرگونه دلسردی و مهاجرت را بگیرد.اما در این میان اگر بناست شخص وزیر ارشاد و دستگاه تصمیم گیر فرهنگ و هنر کشور از هنرمندان در مواردی مشابه حمایت کند، طبیعی است قاطبه ی هنرمندان و فرهیختگان ایرانی انتظار برخورد عادلانه ای داشته باشد. یعنی همان طور که سیروان خسروی در اینستاگرامش خطاب به وزیر ارشاد از ممنوع الکاری برادرش سوال می کند این حق هم برای دیگر هنرمندانی که به هر دلیلی ممنوع الکار هستند فراهم شود تا از شرایطشان آگاه شوند و هر چه سریع تر آن دوران را سپری کنند و به عرصه کاری‎شان بازگردند.مشکل و نکته ی تلخی که در این میان آزاردهنده جلوه می کند، این است که به نظر می رسد ریشه ی بسیاری از این ممنوع الکاری ها در تصمیمات سلیقه ای متولیان و تصمیم گیران امر نهفته باشد. آن گاه باید منتظر اقدام قاطع و مشابه شخص وزیر ارشاد باشیم. برای مثال اگر مدیری سلیقه اش شکل دیگری بود امکان داشت برای مدت ها با سالارعقیلی برخورد قهری داشته باشد یا در بهترین حالت در مورد اتفاقات کاشان سکوت کند اما شخص وزیر ارشاد با درایت و دوراندیشی به موقع به این مسایل حاشیه ساز پایان داد.نکته ی مهمی که نباید از یاد برد و در آینده باید در جهت مبارزه با این تفکر ضدفرهنگی کوشید، رفتارها و برخوردهای سلیقه ای و فراقانونی از سمت متولیان و تصمیم گیران امور است، به ویژه در عرصه ی فرهنگ و هنر که نیاز به اقدام فرهنگی بیشتر احساس می شود تا برخوردهای قهری و سلیقه ای عجیب و خلق الساعه که موجی از ناامیدی و دلسردی را به همراه دارد. همچنین در مورد اتفاقات اخیر در کاشان، بی شک حمایت های وزیر ارشاد و معاون سینمایی اش از فاطمه معتمدآریا در جریان حواشی اخیر رخ داده، متفاوت تر بوده و بیشتر از حمایت های دیگران از این بانوی محترم سینمای ایران به چشم می آید. امید است حمایت ها افزایش یافته و تصمیمات سلیقه ای به حداقل رسد تا موجبات دلگرمی هنرمندان و فرهیختگان این سرزمین بیش از پیش فراهم شود.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  1  =  5