آسیب شناسی فضای بانکی پس از رفع تحریم ها/ آینده با کلان روندهاست

کریستین بولهاف آلمانی از ریسک های ایران 95 می گوید

وقتی ما درباره پیش بینی آینده صحبت می کنیم، در واقع از تغییرات جمعیت شناختی، تحولات زیرساختی و جهانی شدن حرف می زنیم. کلان روندها از جمله مسائلی است که باید به آن توجه ویژه ای شود و در این میان، و مرموزترین و بحث برانگیزترین کلان روند دوران ما، جهانی سازی یا جهانی شدن است/ فناوری های اطلاعات و ارتباطات دیگر فقط یک صنعت فناورانه نیستند بلکه در تمام ابعاد اقتصاد ریشه دوانده است/ در حالی که بسیاری از افراد آینده را بر اساس گزارش رسانه ها ترسیم می کنند، ضروری است که برای برنامه ریزی استراتژیک و راهبردی بتوانیم آینده را بر اساس تاثیر اقتصادی پیش بینی کرده و نقشه راه را بر این اساس تنظیم و تدوین کنیم.

پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،هادی آذری: کریستین بولهاف مدیرعامل شرکت پروگنوس (Prognos)  می گوید:  شرکتش یک اتاق فکر و یا به عبارتی یک موسسه پژوهشی اقتصادی است که  حدود 50 سال پیش و در سال 1959 در شهر بازل سوئیس تاسیس شد و در حال حاضر در سراسر اروپا دفاتر و شعبی دارد. تمرکز این شرکت بر روی پیش بینی روندهای اقتصادی و انجام تحقیقات اقتصادی برای دولت ها، شرکت ها بزرگ و انجمن ها در اروپا ست. این دومین باری است که کریستین بولهاف به ایران سفر می کند. او 8  سال پیش نیز برای یک سفر کاری به ایران آمده است وی ابراز امیدواری می کند سخنرانی اش  جذاب باشد. متن سخنرانی وی را در ادامه می خوانیم.:

********

جهانی سازی یا جهانی شدن

همان طور که می دانید پیش بینی کردن بهآینده مربوط می شود و شرکت متبوع من همواره با پیش بینی آینده دور سر و کار دارد. مثلااگر دیگر موسسات یک سال آینده را پیش بینی کنند، شرکت ما به پیش بینی ده تا بیست سالآینده می پردازد. جرج برنارد شاو، نویسنده و طنزپرداز ایرلندی جمله مشهوری دارد ازاین قرار که پیش بینی کردن کار سختی است مخصوصا اگر درباره آینده باشد. وقتی ما دربارهپیش بینی آینده صحبت می کنیم، در واقع از تغییرات جمعیت شناختی، تحولات زیرساختی وجهانی شدن حرف می زنیم. کلان روندها از جمله مسائلی است که باید به آن توجه ویژه ایشود و در این میان، و مرموزترین و بحث برانگیزترین کلان روند دوران ما، جهانی سازییا جهانی شدن است. پیش بینی ما در پروگنوس حاکی از آن است که تبعات و پیامدهای جهانی-شدنتا چند دهه بعد ادامه خواهد داشت. ما پیش بینی می کنیم که تا سال 2040، حجم مبادلاتتجاری ایران به 32 هزار میلیارد یورو در سال برسد. طبق تحلیل ما یکی از دلایل این رشد،افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی است که مساله مهمی برای کشور شما محسوب می شود. ودلیل دوم، تداوم بین المللی شدن تغییر ارزش است. کشور شما ایران  با چالش های بسیاری مواجه است اما وضعیت شما به وخامت کشور چین در دهه 1970 نیست. ایراناز آن سطح پایینی که چین در آن سال ها رشد و توسعه خود را آغاز کرد، شروع نمی کند.هرچند ایران برای مدتی در رکود بوده است اما نظر ما به عنوان اقتصاددان این است کهبا این حل از نقطه خوبی رشد خود را شروع می کند. به عنوان مثال، میزان و سهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)ایران حدود 43 میلیارد دلار در سال 2014 بوده است که بیشتر از FDI پاکستان استکه جمعیت اش دو برابر ایران است. در دو دهه گذشته بورس سرمایه گذاری مستقیم خارجی درکشورهای در حال توسعه دو برابر شده است. به عنوان مثال، در هند سهم سرمایه گذاری خارجیبا ضریب 15 رشد کرده است در حالی که این ضریب برای کشور روسیه 100 بوده است. در کشورهایدر حال توسعه، سرمایه گذاری خارجی 6 تا 10 درصد سرمایه ثابت ملی را تشکیل می دهد. درحالی که در  ایران این میزان بین 2 تا 3 درصداست پس در این حوزه ایران از فرصت و پتانسیل خوبی برخوردار است.

 

تجارت،واردات و صادارت

در کنار سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تجارت،واردات و صادارت نیز نقش مهمی ایفا می کنند که در ادامه به آن بازخواهم گشت. حال بیائیدنگاهی به دومین کلان روند زمان حاضر یعنی تغییرات جمعیت شناختی بیاندازیم. در حالیکه در سال های اخیر همه توجه ها به مقوله جهانی شدن معطوف بوده، مقوله مهم و تاثیرگذارتغییرات جمعیت شناختی تا حد زیادی مغفول واقع شده است که در اروپا تاثیرات زیادی داشتهو مطرح شدن آن، با کاهش زاد و ولد و افزایش طول عمر شروع می شود. البته در سطح جهانیجمعیت هم چنان در حال افزایش است اما جمعیت کل جهان در حال پیر شدن است. هرچند اینمساله از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است اما ایران در زمره کشورهای جوان جهان محسوبمی شود که البته این مساله برای نظام آموزش و بازار کار این کشور با چالش هایی همراهاست.


کلان روندی به نام دیجیتالی شدن

حال به کلان روند سوم یعنی دیجیتالی شدنخواهیم پرداخت که به زعم من مهم ترین و البته کمترشناخته شده ترین کلان روند دنیایامروز است. فناوری های اطلاعات و ارتباطات دیگر فقط یک صنعت فناورانه نیستند بلکهدر تمام ابعاد اقتصاد ریشه دوانده است. به عنوان مثال، در کشور شما در بخش بانکداریو خدمات مالی این روند به خوبی خود را نشان می دهد. انتقال وجه از بانک های خارجی درکشورهای در حال توسعه هنوز فرایندی دشوار و هزینه بر است. به عنوان مثال، کارمزد انتقالوجه بانکی از آلمان به عراق چیزی حدود 10درصد است. در حالی که شرکت هایی چون پی پالیا پی وایز با یک دهم این هزینه یعنی 1 درصد این کار را انجام می دهند. پس ورود بهاین بازار می تواند یک تغییر و فرصت برگ به حساب آید. بگذارید یک مثال دیگر بزنم.«نات مک» یک شرکت بریتانیایی مدیریت ثروت یا به اصطلاح یک شرکت فینتک است که به مشتریانخود یک ربات مشاور ارائه می کند. این ربات بر اساس اطلاعات و داده های دریافتی الگوریتمهایی را در اختیار مشتریان قرار می دهد. در واقع این شرکت بر اساس پاسخ هایی که مشتریانبه پرسش های مطرح شده می دهند، الگوریتم هایی را برای فعالیت تجاری آن های فراهم میکند.

این مساله شاید برای نسل من خیلی مسالهمهمی نباشد اما برای نسل بعد که طی 10 تا 15 سال آینده وارد بازار کار و تجارت می شوند،این مساله می تواند به یک روال عادی و غالب بدل شود. من می توانم مثال ها و نمونه هایدیگری را نیز در این زمینه مطرح کنم اما از ان جا که زمان من محدود است، ترجیح می دهماز این مساله صرف نظر می کنم. اما اجازه دهید که یک جنبه و بعد حیاتی را روشن سازم.روند دیجیتالیزه شدن به معنای از بین رفتن خدمات بانکی نیست بلکه به معنای تحول و دگردیسیاین خدمات است. بانکداری شرکتی و سرمایه ای بی شک در آینده نیز وجود خواهند داشت امادیگر از تجارت و داد و ستد با موسسات مالی خبری نخواهد بود. ما همچنان به خدمات وکارکردهای اتحادیه ها و موسسات اعتباری نیاز خواهیم داشت اما دیجیتالی شدن می تواندساختار این فرایند را تغییر داده و بهره وری آن را افزایش دهد. دیجیتالیزه شدن تاثیرغیرقابل انکاری بر اقتصاد داشته و الگوهای تجاری و کسب و کار توسط روند دیجیتالیزهشدن به چالش کشیده شده اند. دیجیتالیزه شدن از یک سو یک تهدید برای الگوهای کسب و کارسنتی و هم زمان یک فرصت بزرگ محسوب می شود. اگر ایران بخواهد پس از رفع تحریم ها، فرایندهاو ابزارهای جدید را به خدمت بگیرد، کشور شما از این فرصت بهره مند هست که به سمت سطوحبالاتر دیجیتالیزه شدن گام بردارید.


استنباط و پیش بینی روندها

برای این که بتوانیم از این روندها، نقشهو مسیر راه برای آینده تجاری خود استنباط کنیم، باید بتوانیم این روندها را در طولانی-مدتپیش بینی کنیم که این تخصص ماست. در حالی که بسیاری از افراد آینده را بر اساس گزارش رسانه ها ترسیم می کنند، ضروری است که برایبرنامه ریزی استراتژیک و راهبردی بتوانیم آینده را بر اساس تاثیر اقتصادی پیش بینیکرده و نقشه راه را بر این اساس تنظیم و تدوین کنیم. در ادامه قصد دارم برخی از نتایجبه دست آمده از تحقیقات صورت گرفته در شرکت پروگنوس را به شما ارائه کنم. ما پیش بینیمی کنیم که تا سال 2040، سالانه به طور متوسط شاهد رشد 2.1 درصدی در ایالات متحده باشیم.با ایالات متحده شروع کردم، بعد از آن به سراغ اروپا می روم. اندکی هم در مورد چینصحبت خواهم کرد و در پایان هم به ایران خواهم پرداخت. در ایالات متحده، مصرف خصوصیکمافی سابق هم چنان حکم عامل اصلی این رشد را خواهد داشت. بنابراین بدهی عمومی که میراثبحران مالی است در نتیجه بهبود عملکرد اقتصادی کمرنگ تر خواهد شد. تا سال 2040، سهمایالات متحده از رشد جهانی 23 درصد خواهد بود که این مساله از اهمیت شایانی برخورداراست. طبق محاسبات ما، تا سال 2040، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده رتیه نخست را درجهان خواهد داشت بنابراین این کشور در هر صورت می تواند حکم یک شریک تجاری مطمئن راداشته باشد.

و اما اروپا

بعد از معرفی واحد پول یورودر سال 1999، قدرت رقابتی منطقه اروپا در سطح بین المللی کاهش یافت که متاثر از افزایشهزینه کار و هم چنین افزایش چشمگیر نسبت بدهی بود. هرچند شاید اروپا از لحاظ سیاسیدوران سخت و پرچالشی را پشت سر می گذارد اما از لحاظ اقتصادی در حال احیاء است. سهماتحادیه اروپا از رشد جهانی در سال 2040 میلادی 17 درصد خواهد بود و تولید ناخالص داخلیاروپا با اختلافی اندک کمتر از تولید ناخالص داخلی چین خواهد بود.

از آن جا که آلمانی هستم اجازه دهید نکاتیرا نیز در مورد اقتصاد آلمان بیان کنم. چون علاوه بر این، سابقه روابط تجاری خوب ومناسبی میان دو کشور آلمان و ایران نیز وجود دارد. و امیدوارم که با برداشته شدن تحریمها این روابط از سر گرفته شود. در آلمان، بازنشسته شدن موج جمعیتی که نتیجه افزایشچشمگیر زاد و ولد در دهه 1960 بود، کاهش رشد اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. با اینحال پیش بینی ما این است که تا سال 2040 آلمان هم چنان از رشدی 1.3 درصدی در ازاء هرکارمند برخوردار باشد که این به مساله بهره وری مرتبط می شود و بهره وری آلمان هم چنانبیشتر از خیلی کشورهای دیگر است. به عنوان مثال، درصد رشد ایالات متحده برای هر کارمندچیزی حدود 1 درصد در سال خواهد بود. اما وقتی در مورد رشد اقتصادی صحبت می کنیم، نمیتوانیم به چین اشاره نکنیم. بسیاری می خواهند بدانند که در چین چه می گذرد مخصوصا بعداز سقوط بورس شانگهای که موجبات نگرانی بسیاری از کارشناسان را فراهم آورد. رشد چینادامه خواهد داشت اما این رشد کاهش خواهد یا به عیارتی نرمال خواهد شد. بگذارید یکمثال بزنم. مصرف سیمان چین در عرض سه سال (13-2011) بیشتر از کل سیمانی است که ایالاتمتحده در طی قرن بیستم استفاده کرد. کل سیمان مصرفی ایالات متحده در قرن بیستم چیزیحدود 4.4 گیگاتن است در حالی که مصرف سیمان چین در عرض این سه سال 6.4 گیگاتن بودهاست. به نظرم از نظر میزان سیمان مصرفی، استفاده کردن از اصطلاح نرمال شدن رشد اقتصادگزینه بهتری نسبت به کاهش یافتن است. تا سال 2040، درآمد مردم چین بیشتر از سه برابرافزایش خواهد یافت اما هم چنان کمتر از یک چهارم درآمد آمریکایی ها خواهد بود. 

ایران بالاتر از حد انتظار است

حال اجازه می خواهم تا مواردی را در خصوصایران بیان کنم. باید اعتراف کنم که توان اقتصادی شما من را شگفت زده کرد. بعد از سالها تحریم و انزوا از سرمایه جهانی در کنار کاهش قیمت نفت من انتظار وضعیت بدتری راداشتم اما شاخص های اقتصاد کلان در ایران آن قدرها هم وخیم نیست. سرانه تولید ناخالصداخلی ایران بالاتر از سرانه تولید ناخالص داخلی کشوری مانند تونس است. توازن مالیدولت هم چنان تا حدی کم است و بدهی دولتی در مقایسه با کشورهای اروپا یا کشوری مانندژاپن نسبتا پائین است. من معتقدم که ایران می تواند از طریق سرمایه گذاری مستقیم خارجیظرف یک دهه از رکود خارج شود. با این حال، ایجاد شغل علی الخصوص برای نسل جوان هم چنانیک چالش باقی خواهد ماند اما نباید ناامید شد و دست از کار کشید. اروپا بعد از سال1945 نمونه خوبی برای بهبود و احیاء اوضاع اقتصادی است. معجزه اقتصادی آلمان گواهیاست بر این مدعی. اگر ایران موفق شود بر این چالش ها فائق آید، به الگویی برای کشورهاییبدل خواهد شد که با مشکلاتی مشابه دست به گریبان اند. توجه داشته باشید که نباید سرمایهگذاری های خود را صرفا به بخش نفت و معدن منحصر کنید. هم چنین نباید فراموش کنید کهاتکا زیاد به صادرات می تواند فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان صادرات محور وارد آوردهو فرصت نوسازی و به روز شدن از آن ها می گیرد.

بخش تولید می تواند مشاغلی با بهره وریبالا و درآمدهای جذاب ایجاد کند. ایران دارای زیرساخت ها و شالوده تولیدی مناسبی استاما این شالوده نیازمند مدرن شدن است که این امر باید از طریق مشارکت با شرکاء بینالمللی، شرکت های خارجی و بهره-گیری از امکان انتقال دانش انجام گیرد. در پایان قصددارم تا نکاتی را در خصوص بخش بانکداری بیان کنم. بخش بانکداری حکم محرک و رانه ایکلیدی را برای اقتصاد دارد و بانک های از قبلیت توامندسازی و تقویت اقتصاد برخوردارند.توزیع منافع و سود میان بانک های تجاری و بانک های سرمایه گذاری به این بستگی داردکه شما کدام الگو را ترجیح می دهید. تحلیل های مالی نشان می دهد، نظام هایی که بر نسبتهای اهرمی کوچک مبتنی اند، از ریسک کمتری برخوردارند.

با ورود سرمایه های خارجی چه باید کرد؟

علاوه بر این، نباید فراموش کنید که بعداز برداشته شدن تحریم ها، سرمایه زیادی به سمت کشور شما سرازیر خواهد شد و این مسئولیتبانک مرکزی را افزایش می دهد و البته این سرازیر شدن سرمایه خود می تواند به بروز بحرانهایی منجر شود. برای جلوگیری از وقوع این بحران ها باید زمام امور را در دست بگیرید.بدین منظور راهکارهایی را در ادامه پیشنهاد می کنیم. اولا، این سرمایه ها باید در قالبسرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI)به اقتصاد کشور تزریق نشود و نه در قالب وام های ارزی خارجی. دوما، جریان سرمایه میتواند رقابت را کاهش دهد چون پول ملی شما میتواند بازارزشگذاری شود. برای متوقف کردن این فرایند، شما میتوانید سرمایه ورودیرا به صندوق ذخیره ارزی یا بانک مرکزی منتقل کنید. همچنین شما میتوانید با خرید داراییهای سرمایهای و تملکی این پولرا سرمایهگذاری کنید. و به عنوان راهکار سوم، باید بگویم که حواس تان به مخاطراتو ریسک ها باشد. اجازه ندهید که عملکرد بانک های سایه از نظارت شما خارج شود. در پایانبار دیگر اعلام می کنم که ما به ظرفیت و پتانسیل اقتصادی ایران باور داریم. اگر شماچارچوب مناسبات تجاری خود را ازتقائ دهید، اگر به سمت کارآفرینی حرکت کنید و در راستایایجاد اقتصادی چندوجهی گام بردارید، آینده روشنی را می توان برای اقتصاد ایران ترسیمکرد و انتظار کشید.

ترجمه از هادی آذری،گروه ترجمه پایگاه خبری بانکداری الکترونیک

منبع:ماهنامه بانکداری آینده 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

30  +    =  35