سال‌های منحصر به فرد

در هیچ برهه‌ای از تاریخِ این سرزمین، هیچ‌گاه برای این‌که از تنگنایی خارج شویم با تمام جهان به گفت‌وگو ننشسته بودیم و درعین‌حال شاید جهان نیز در هیچ سالی برای حل مساله‌ای این‌گونه به اجماع ننشسته بود. در همین راستا شبکه بانکی نیز از زمانی که مفهومی به نام بانک در قاموس و ادبیات اقتصادی این کشور شکل گرفته است چنین سال پر از خوف و رجایی را بر خود ندیده و تجربه نکرده بود.

 عشق کاهش نرخ سود در سالِ وبای تنگنای اعتباری، با برجام گره خورد به گونه‌ای که بانکداران از نقطه منفی بی‌نهایت نا امیدی تا مثبت بی‌نهایت امید به تحقق رویایی رفع تحریم‌ها اندیشیدند تا این‌که در دی‌ماه 94 با اجرای برجام، گره از تحریم‌های بانکی گشوده شد؛ آن‌ها مسرور از خوشحالی گشایش سوییفت را به نظاره نشستند اما در عمق وجود آنان یک نگرانی بزرگ همواره موج می‌زد. نگرانی‌ای که سال 95 را نیز منحصربه‌فرد خواهد کرد.

جدال نرخ سود
شاید سخت‌ترین جدال در سال 95 جدال نرخ سود باشد. در حالی که هیچ اتفاق خاصی در اقتصاد این سال‌ها رخ نداده به گونه‌ای که گره از تنگنای اعتباری بانک‌ها بگشاید اما تقریبا همه از بانک مرکزی گرفته تا مردم و دولت خواستار کاهش نرخ سود هستند. قطع نظر از مردم که حقشان است تا شاهد کاهش نرخ سود باشند بانک مرکزی و دولت کمتر حاضرند به این سوال پاسخ عملی دهند که به ازای کدام عرضه باید عطش تقاضا برای منابع کاهش یابد. آیا دولت بدهی خود را به بانک‌ها پرداخت کرده است یا صنعت ساختمان رونق گرفته که در سایه این اتفاق منابع بلوکه شده در بخش مسکن آزاد شوند و در کنار این روند دارایی‌های سمی بانک‌ها فرصت نقدشوندگی پیدا کنند. در صنعت بانکداری دارایی‌هایی از جنس دارایی‌های مسموم بانک‌ها از پرریسک‌ترین دارایی‌هاست زیرا امکان نقدشوندگی پایینی دارند.
از سوی دیگر در حالی که شاه‌بیت برنامه‌های بانک مرکزی کاهش تورم است صنعت و تولید در غیاب بانک‌های خارجی و منابع بانک‌ها چگونه می‌خواهد از رکود خارج شود.
طبیعی است در چنین روندی نمی‌توان شاهد کاش نرخ سود بود حتی با ابراز توافق در میان بانک‌ها.

مثلثی با نام اتصال به جهان، بانکداری و پرداخت
سال 95 دورخیز شبکه بانکی برای اتصال به جهان است. اتصالی که ابعاد مختلف حقوقی، اقتصادی و فناوری دارد. بانک‌ها باید رتبه اعتباری قابل قبولی کسب کنند تا بتوانند به قطار کسب و کار بین‌المللی بانکی سوار شوند اما در حالی که ما در فکر چگونگی دور زدن تحریم‌ها بودیم بانکداری جهان بعد از بحران 2009 ابعاد نظارتی و مقرراتی خود را تقویت کرد. استقرار ساختار حاکمیت خوب شرکتی، استقرار ساختارهای مبارزه با پولشویی و همچنین استانداردسازی ساختارهای نظارت بانکی از محورهای مهم توسعه شبکه بانکی در جهان هست و در عوض ما در مسیری اگر نگویم متضاد اما در مسیری متفاوت حرکت کردیم مسیری برای یافتن راه‌هایی برای دور زدن تحرم‌ها که خود مسیری کاملا برخلاف مسیر بانکداری جهان آن را بود. طبیعی است و باید اعتراف کنیم به مدت حدود یک دهه نظام بانکی ما و جهان تقریبا در مسیر عکس هم حرکت کردند حالا ما بعد از برجام برگشته‌ایم به سمت جهان و تصور هم می‌کنیم که دوازده سال مسیر برعکس پیموده را می‌شود یک ماهه یا یک فصله بازگشت و به دنیا رسید. غافل از این‌که قطار صنعت بانکداری جهان در حالی که توقف ندارد تا ما را دوباره سوار کند ما نیز توان آن را نداریم تا سرعت خود را زیاد کنیم تا به حدی که ابتدا خود را به دنیا برسانیم سپس با آن هم سرعت شده و بتوانیم بر این قطار سوار شویم.

فناوری
در بخش بانکداری و پرداخت الکترونیک نیز وضعیت تا حدی چنین است. در حالی که در کشور ما تمرکز و ایجاد سامانه‌های ملی به عنوان یک الزام نمایانده شد جهان به سمت تکثر و بانکداری باز حرکت کرد. حالا ما قصد داریم بازگردیم متکثر شویم و به بانکداری باز برسیم. خوشبختی آن است که فناوری در کشور ما ظرفیت افزایش سرعت بالا را دارد به‌طوری که قالی سلیمانی را بسازد و به معجزتی بتواند که به جهان برسد.
در بحث پرداخت اما مساله کمی متفاوت است جهان به سمت ما آمده و قصد دارد ما را با خود همراه کند اما پیکره پرداخت ما طی سالیان عشق به خدمات رایگان چنان ناموزون رشد کرده است که برای همراه شدن با قافله پرداخت جهانی علاوه این‌که باید معجون ایام وی را بنوشد باید همزمان بعضی از اندام‌واره‌های کاذب خود را هرس کرده درون خود را متحول کند. اگرچنین تغییرات شگرفی در سال 95 رخ دهد سال جدید منحصربه‌فرد خواهد شد.

دولت چاق
دولت ما چاق و پرخورتر از آن شده که یک کشور بتواند هزینه‌های آن را متقبل شود. سال 95 با داشتن چنین دولت چاق و پرخوری که بر دامنه قرض‌هایش مدام اضافه می‌شود بانک‌ها چگونه می‌توانند بدهی خود را از آن باز ستانند؟ یافتن چنین راهی طبعا سال 95 را منحصربه‌فرد خواهد کرد. در چنین شرایطی اغلب تصور می‌کنند اگر قیمت نفت بالا بود مشکلات تا بدین حد پیچیده نبود. اعتیاد به تریاک نفت در کشور ما طبعا به راحتی قابل ترک نیست اما حالا تریاک کم شده و ناچار به ترک هستیم ولی مساله آن است که حصار اعتیاد چنان گرد ما بالا رفته و قد کشیده که خروج از آن را غیرممکن می‌دانیم. این مساله حالا به مشکلی در کنار مشکلات بیشتر خود را بر ما می‌نمایاند. یافتن راهی برای خروج از حصار اعتیاد به تریاک نفت نیز سال 95 را منحصربه‌فرد خواهد کرد.

منبع:ماهنامه بانکداری آینده- شماره 7و 8

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

39  −  32  =