پشت گوشی تلفن شوهرم را شکنجه میکنند
روزنامه «اعتماد» با خانواده ماهیگیران ایرانی که بیش از دو سال است در اسارت دزدان دریایی سومالی هستند، گفتوگو کرده است.
پشت گوشی تلفن شوهرم را شکنجه میکنند
پروین صباحی، همسر جمالالدین دهواری (ناخدا) در گفتوگو با «اعتماد» درباره وضعیت همسرش میگوید: «سومالیاییها یک مترجم ایرانی گرفتهاند و هر وقت با ما تماس میگیرند، او با ما صحبت میکند. تنها چیزی که از ما میخواهند دلار است. من نمیتوانم این پول را به هیچ قیمتی تهیه کنم. مسوولان هم تاکنون هیچ کمکی برای آزادی آنها نکردهاند.»
او درباره روزی میگوید که خبر گروگانگیری شوهرش را به او دادند: «منتظر خبر آمدنشان بودیم که ناگهان خبر آوردند لنج دهواری را دزدهای دریایی بردهاند. اولش باورمان نمیشد اما وقتی دزدهای دریایی چند روز بعد با ما تماس گرفتند، فهمیدیم که خبر راست است. روزهای اول هر روز به ما زنگ میزدند و پول میخواستند. روزهای اول میگفتند باید ۴ میلیارد تومان برای آزادیاش به ما بدهید. ما پولی نداشتیم به آنها بدهیم تا این که شکنجههایشان شروع شد. آنها شوهرم را شکنجه میکردند و گوشی تلفن را جلوی دهانشان میگذاشتند و آنها فریاد میزدند. گروگانگیرها به ما میگفتند ما چهار تا چاله کندهایم تا این چهار نفر را توی چالهها دفن کنیم. اگر دیر پول را برسانید، آنها را میکشیم.
همسر جمالالدین دهواری حال و روزش را وقتی بعد از ۸ ماه گروگانگیرها عکس همسرش را برای او فرستادند، اینطور تعریف میکند: «همسرم ۴۱ سالش بیشتر نیست اما مردی که من توی آن عکس دیدم ۶۰ سال هم بیشتر داشت. صورتش لاغر و تکیده شده بود.»
پروین مصباحی درباره فضای حاکم بر خانهشان بعد از گروگانگیری همسرش میگوید: «دختر ۱۸ سالهام تازه دانشگاه قبول شده بود اما من پولی برای ثبت نام کردن او نداشتم. به او گفتم خانه بماند تا انشاءالله سال بعد پدرش برگردد و خرج دانشگاهش را بدهد. دختر کوچکم هر شب بهانه پدرش را میگیرد. میگوید چرا ما پول نداریم تا بابا را آزاد کنیم. گوشوارههایش را میآورد و به دستم میدهد و میگوید بیا اینها را ببر بفروش و بابا را آزاد کن!»
او درباره پیگیری آزادی همسرش از طریق مقامات دولتی میگوید: «ما هر هفته به زاهدان میرویم و از مقامات دولتی کمک میخواهیم اما آنها تاکنون کاری انجام ندادهاند و فقط میگویند پیگیری میکنیم ولی باز هیچ خبری نمیشود که نمیشود.»
در کنار همسر ناخدا رییسی، یکی از اقوام صیادان ربوده شده هم به «اعتماد» میگوید: «۶ نفر از صیادان اسیر شده پسرعمو، پسرخاله و پسر دایی من بودند. پسرخاله و دو پسرعمویم که فوت کردند اما پسرداییام که در دستشان اسیر است در آخرین تماسش به ما گفت: «وقتی آن هشت نفر فوت کردند به ما کمی بیسکویت و چایی دادند اما هنوز غل و زنجیر به پایمان است و حتی برای استفاده از دستشویی هم قفلها را باز نمیکنند.»
رییسی مدتی پیش مبلغی پول به حساب گروگانگیرها واریز کرد. او میگوید: «واریز پول هیچ کمکی به آزادی صیادان نمیکند. دو ماه پیش فقط خود من ۸۰ میلیون تومان به حساب سومالیاییها واریز کردم ولی آنها صیادان ما را آزاد نکردند. آنها هر بار که تماس میگیرند، میگویند که ما باید یک فرد پاکستانی را اطراف خودمان پیدا کنیم که بلد باشد با آنها حرف بزند.»
اعتماد