«یاراکارت» یا یک شکست دیگر در کارنامه کارت اعتباری

آینده نظام بانکی به کدام سو می رود؟

بانک مرکزی اخیرا طرح‌ جدیدی با عنوان یاراکارت (کلیک کنید) را برای بانکها دستور العمل کرده که بر اساس این طرح یارانه های نقدی متقاضیان پشتوانه صدور کارت اعتباری خواهد شد. این طرح اگر چه از جانب برخی افراد احتمالا یک اتفاق خوب قلمداد خواهد شد اما تجربه های پیشین نشان می دهد مجدد بانک مرکزی بدون دریافت نظر واقعی بانکها و تنها بنا بر مبنای روحیه توصیه پذیر بودن این بانک از خارج شبکه بانکی اقدام به ارائه طرحی کرده است که مانند بسیاری از طرحهای این چنین از قبل شکست خورده محسوب می شوند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، بانک مرکزی اخیرا طرح‌ جدیدی با عنوان یاراکارت (کلیک کنید) را برای بانکها دستور العمل کرده که بر اساس این طرح  یارانه های نقدی متقاضیان پشتوانه صدور کارت اعتباری خواهد شد. این طرح اگر چه از جانب برخی افراد احتمالا یک اتفاق خوب قلمداد خواهد شد اما تجربه های پیشین نشان می دهد مجدد بانک مرکزی بدون دریافت نظر واقعی بانکها و تنها بنا بر مبنای روحیه توصیه پذیر بودن این بانک از خارج  شبکه بانکی اقدام به ارائه طرحی کرده است که مانند بسیاری از طرحهای این چنین از قبل شکست خورده محسوب می شوند.

نتایج تجربه های قبلی
حدود نه ماه پیش در اوایل مهرماه سال گذشته بود که بانک مرکزی انتشار گسترده کارت اعتباری همراه با ابلاغیه آن را از کانال های مختلف اطلاع رسانی خود در دستور کار قرار داد اگر چه برخی بانکها در همین راستا خبر از صدور کارت اعتباری برای مشتریان خود کردند اما وقتی مشتریان به بانکها مورد اشاره مراجعه می کردند صدور کارت یا امکانپذیر نبود یا اینکه شرایت صدور به گونهای سخت  و دست نیافتنی بود که عملا مشتری از تقاضای خود منصرف می شد. آمارهای منتشره توسط بانک مرکزی نیز نشان می دهد در ماهاه های بعد از مهر ماه تغییر چندان معناداری در روند صدور کارت اعتباری به وجود نیامد و  نکته مهمتر آن است که همین تغییر اندک نیز در ماههای زمستان تقریبا به ظور کامل متوقف شد حالا بعد از حدود نه ماه بدون اینکه از آن طرح گزارشی توسط بانک مرکزی منتشر شود به بایگانی بانکها سپرده شد. بهتر آن بود که بانک مرکزی گزارش خود را همراه با آسیب و قوت شناسی طرح منتشر می کرد و بر اساس همین تجربه طرح جدید یاراکارت را در دستور کار قرار می داد. البته بانک مرکزی درباره هیچ یک از طرح های شکست خورده خود گزارشی به مردم نمی دهد طرح سپاس، مانع تراشی های گاه و بیگاه درباره یواس اس دی، امضای دیجیتال و طرحی که با شرکت داده پردازی پیش برد و آن همه خریدهایی که هنوز در انبارها خاک می خورد، بانک صد در صد الکترونیک، طرح جامع کربنکینگ و طرح های بسیاری که رسانه ای نشد اما شکست خورد.

تجربه آماری چه می گوید
بر اساس آمارهایی که در خصوص ابزارهای الکترونیک پرداخت از جمله کارتهای بانک از سوی اداره نظامهای پرداخت منتشر می شود تعداد کارتهای اعتباری در اسفند سال 86  حدود 265 هزار فقره بوده است که در ماه مشابه سال 87 این رقم با 23درصد رشد به 328 فقره رسید. در همین سال تعداد کارتهای برداشت از 30 میلیون در اسفند 86 با رشد60درصدی به 48 میلیون رسید. در سال 88 تعداد کارتهای اعتباری با 29 درصد رشد به 424 هزار فقره و کارت برداشت با 42 درصد رشد به 68 میلیون رسید. در سال 89 به مدد صدور به یک باره 797 هزار فقره ای کارت اعتباری از سوی بانک ملی تعداد کارتهای اعتباری  با رشدی 220درصدی به یک میلیون 370 هزار فقره رسید و تعداد کارتهای برداشت با 38 درصد رشد به93 میلیون و570 فقر رسید. در سال 90 تعدا کارتهای اعتباری با رشد 15 درصدی به یک میلیون و 570 فقره و کارت برداشت با رشد 32 درصدی به نزدیک 123 میلیون فقره رسید. در سال 91 تعداد کارتهای اعتباری با رشد کمتر از یک درصد(نه دهم درصد) به یک میلیون و584 هزار و تعدا کارت برداشت با حدود 2 درصد رشد به 125 میلیون رسید. در سال 92تعداد کارت اعتباری با رشد 12 درصدی به 1 میلیون و 776 هزار و کارت برداشت با رشد 26 درصد رشد به 157 میلیون بالغ شد. در سال 93تعداد کارتهای اعتباری با رشد 27 درصد به 2 میلیون و 247 فقره و کارت برداشت با 22 درصد رشد به 191 میلیون فزونی یافت. در سال 94 تعداد کارت های اعتباری به با 45 درصد کاهش به عدد 1میلیون و 637 هزار فقره کاهش یافت اما کارتهای برداشت همچنان در مسیر رشد با 21 درصد رشد به 213 میلیون فقره رسید. در سال 95 یعنی سالی که طرح صدور کارت اعتباری در قالب رنگ های مختلف از سوی بانک مرکزی به بانکها دستور شد تعداد کارت اعتباری نه تنها رشد را تجربه نکرد بلکه با رشد منفی 11درصد به یک میلیون و 453 فقره رسید اما کارتهای برداشت با رشد28 درصدی به 273 میلیون رسید است. این ارقام نشان می دهد که در اغلب مواقع سهم کارتهای اعتباری از کل کارتهای برداشت در مرز نیم درصد بوده است .همچنین در حالی که رشد تعداد کارتهای برداشت همواره بر مقیاس میلیون بوده اما مقیاس رشد کارت اعتباری بر هزار استوار بوده است.

مسئله اصلی چیست
نکته اساسی که بانک مرکزی به هر دلیل کمتر تلاش میکند به آن توجه کند آن است که مسئله کارت اعتباری اساسا مسئله بانک مرکزی نیست که بخواهد به آن بپردازد یا خیر. این مسئله طبعا در حوزه بانکهای عامل و شرکت های پرداخت است که بتواند بر اساس ظرفیت ها و عوامل اثرگذار موجود  تصمیم به صدور یا عدم صدور کارت اعتباری مبادرت کنند یا خیر. وقتی تعداد کارتهای برداشت از 30 میلیون با رشد 800درصد در مقیاس میلیون به 273 میلیون می رسد نشانگر آن است که صدور کارت برداشت برای بانکها به عنوان یک اقدام محوری تبدیل شده است در حالی که تعداد کارتهای اعتباری در ده ساله 86 تا 95 تنها یک میلیون فقره افزوده شده است. بر همین منوال سرانه کارت برداشت در جیب هر ایران نزدیک 4 کارت است در حالی که از هر هشت نفر ایرانی تنها در جیب یک نفر کارت اعتباری قرار دارد. نکته اساسی آن است که بسیاری از این کارتهای اعتباری چندان فعال نیستند یا اساسا کارکرد وام را برای دارنده آن داشته اند.

اصولی نگاه کنیم
سوال این است که آیا کمبود مقررات باعث کاهش صدور کارت اعتباری شده یا عوامل دیگردر عین حال بسیار مهمتر باعث گردیده بانکها کمتر به صدور این نوع کارتها مبادرت کنند. سایت بانک مرکزی نشان می دهد این بانک بانک  طی 16 سال اخیر 16بار ابلاغیه درباره کارت اعتباری  صادر کرده است یعنی سالانه یک ابلاغیه برای بانکها ارسال شده است. اما نتیجه تغییر نکرده و بانکها واکنش خاصی در این باره از خود نشان نداده اند بر همین اساس  به نظر می رسد مسئله چیز دیگر و بسیار فرارتر از آیین نامه و ابلاغیه است.
به اعتقاد کارشناسان کمبود منابع، هزینه بالای پول، فقدان مکانیزم مناسب اعتبارسنجی، چرخه ناقص پرداخت الکترونیک، فقدان زیرساخت لازم برای خرید اعتباری در فروشگاه ها، و عدم درک درست رگولاتور از روابط بانک،شبکه پرداخت ، فروشنده و خریدار از جمله عوامل اصلی  هستند که در شرایط فعلی مانع از توسعه کارت اعتباری شده اند.
برای مثال بانک مرکزی چقدر توانسته بستر لازم برای ارتقا بهداشت اعتباری که به عنوان یکی از وظایف وی است را در جامعه  فراهم اورد. آیا بستر اطلاعات تمیز اعتباری افراد در نزد شبکه بانکی فراهم است. آیا می توان در شبکه بانکی سابقه موثر اعتباری که نشان دهد افراد چقدر در عرصه اعتباری بهداشت و سلامت را رعایت کرده اند وجود دارد. آیا اساسا کسب و کار بانکی که در کشور ما به شدت وابسته به جذب سپرده است امکان گسترش کارت اعتباری را دارد؟ اساسا بانک مرکزی آیا وظیفه صدور کارت اعتباری را بر عهده دارد یا اینکه تلاش کند بانکها اموری را که انجام میدهند مطابق با انظباط پولی و بانکی باشد.

 

مسئله یارانه نیست

شاید برخی تصور می کنند که مسئله بانکها تضمین پرداخت است در حالی که اساسا مسئله چیز دیگری است. مسئله آن است که فرهنگ استفاده از کارت اعتباری در ایران به دلایل مختلف اکنون فراهم نیست و اگر قرار باشد این فرهنگ گسترش یابد نیازمند بسترهای مختلف است که بحث هر یک را در گزارش های بعدی خواهیم خواند.

بانک مرکزی یا فرهنگستان ادب پارسی
به نظر می رسد بانک مرکزی توانایی خاصی در پیشنهاد اسامی زیبا دارد و شاید اگر جایش را با فرهنگستان عوض کند بهتر باشد. یاراکارت، چکاوک، شاپرک، سپاس،و.. بسیاری دیگر از اسامی زیبایی که این بانک برای سامانه ها و طرح های خود ارائه  می کند این ایده را مطرح می کند که کاش وظایف فرهنگستان ادب فارسی را هم به بانک مرکزی محول کنند که کار این بانک کامل شود. بانک مرکزی نشان داده که در به عهده گرفتن وظایف دیگر نهادها توانایی دارد بر همین اساس کمتر توقیق داشته در انجام وظایف ذاتی خود کمتر زمان داشته تا ورود کند. بیشترین جابجایی های مدیران بانکی در چهارسال گذشته را تجربه کرده ایم و این بدان معنی است که بانک مرکزی خود نظارت و در عین حال عالیت اجرا را قصد دارد بر عهده بگیرد. صدور کارت اعتباری، بر عهده گرفتن تبلیغات بانکها، ملی کردن همه سامانه ها ی کوچک و بزرگ الکترونیک از ان افی تا شتاب و شاپرک و شبکه پرداخت بین المللی همه بر عهده بانک مرکزی است.
آینده چنین روندی و ریسک های حاصل از آن باید هراسید.

این لینک ها را هم بخوانید

16سال بر مدار صفر

بی توجهی بانک مرکزی به ارکان کارت اعتباری

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  +  47  =  57