فروریزی دیوارهای بانک
بانکداری باز در بخشهای درون-بانکی و برون-بانکی
در آمریکای شمالی و آسیا، هیچ اجبار قانونی برای قطع زنجیره ارزش بانکها نیست/ با این حال، فشار رقابتی فزاینده و مزیت فرضی اولین اقدامکننده به ایجاد یک الگوی شراکت یا استفاده زودهنگام از رابطها (APIs) میانجامد.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، از یک چشمانداز صادراتی، بانکهایی که در معرض دومین دستورالعمل خدمات پرداخت (PSD2) اروپا قرار دارند، مجبورند که دادههای خام حسابها (شامل سابقه تراکنش و مانده حساب) را به شیوهای ایمن و مقررات گذاری شده از طریق مجموعهای از استانداردهای رابط توسعه نرم افزار (APIs) برای طرفهای سوم در دسترس قرار دهند. از این رو، ارائهدهندگان طرف سوم (هر یک از بانکها، فینتکها، خردهفروشان، تلکامها، بیمهگران، طراحان مدیریت ثروت) میتوانند از آن رابطها (APIs) برای گنجاندن اطلاعات در پلتفرم شان استفاده کنند تا خدمات و محصولاتی که ارائه میکنند را بهبود بخشند. این معادلِ همان شیوهای است که توسعهدهندگان دیجیتال به سرعت به گوگل پیوند (لینک) میدهند یا دکمه «با فیسبوک وارد شوید» را روی آپ یا تارنمای خود قرار میدهند. همچنین، طرفهای سوم تحت دومین دستورالعمل خدمات پرداخت اروپا (PSD2) میتوانند تراکنشهای پرداخت «بانک به بانک» را از طرف مشتری به انجام رسانند. زیبایی رابطها (APIs) این است که بانک صادرکننده نیازی نمیبیند تا پیش بینی کند مجموعه خدماتی که ارائه میدهد چگونه مورد استفاده قرار میگیرند.
طرفهای سوم تا آنجا که مناسب، دارای سهولت استفاده، و یافتنی هستند، کار سخت توسعه ایدهای را به انجام میرسانند که دیگران را مجذوب استفاده از رابطها (APIs) در ایجاد محصولات پیشرفته و جدید برای مشتریان نهایی میکند. درست مانند بچهای که با کپهای از آجرهای ساده لگو ساختمانهایی حیرتانگیز میسازد، بانکها از آنچه این طرفهای سوم میتوانند با خدماتشان خلق کنند، شگفتزده میشوند.
در آمریکای شمالی و آسیا، هیچ اجبار قانونی برای قطع زنجیره ارزش بانکها نیست. با این حال، فشار رقابتی فزاینده و مزیت فرضی اولین اقدامکننده به ایجاد یک الگوی شراکت یا استفاده زودهنگام از رابطها (APIs) میانجامد. تکثیر مدخلهای توسعهدهنده بانکی، جایی که طرفهای سوم میتوانند به رابطها دسترسی داشته باشند، نشاندهنده فشاری است که بانکها در این بازارها برای انتشار دادههای مشتریان، توانمندسازی خدمات جزئی بانکها، و ایجاد شراکت راهبردیای حس میکنند که به مشتریان نهاییشان سود میرساند.
برای مثال، بانک دی.بی.اس (DBS) در سنگاپور اخیرا یک مدخل توسعه رابط (API) راهاندازی کرد که 155 گونه خدمات را، شامل جوایز، پرداختها، و انتقال وجوه، دسترسیپذیر میکند. هماکنون شرکایی همچون مکدونالد، و «پراپرتی گورو» برای بهبود محصولات خود به مشتریان از این خدمات استفاده میکنند. در اروپا، بانک دی.بی.اس با پروژه بانک باز شراکت کرده است تا طیف وسیعی از رابطها (API) را در یک محیط جعبه شنی دسترسیپذیر کند تا توسعهدهندگان بتوانند قبل از عملیاتی کردن آن دسته از ارائه محصولات، که شامل خدمات منفرد بانکی مثل مدیریت هویت میشوند، چنین محیطی را تجربه کنند. همانطور که تجربه راهبری بازارهای بانکداری باز نشان میدهد، اساس رقابت به طرزی موثر از راهکار بانکی کاملا یکپارچه به بانکهایی تغییرجهت میدهد که از طریق پرتالها (مدخلها) رقابت میکنند تا توسعهدهندگان بیشتری را به استفاده از خدمات پیکرپار (کامپوننت) بانکی ترغیب کنند.
فرصتهای خارج از حوزه بانکی
هرچند که این جریان صادراتی (انتشار دادهها) برخی از دادهها، الگوریتمها، و فرایندهای بانکی را در معرض ریسک بیرونی (مثل حیف و میل درآمدهای پیشتر به دست آمده) میگذارد، فرصتهای چشمگیری را نیز برای بانکها ارائه میکند تا تجربه مشتریان را بهبود بخشند، جریانهای درآمدی جدید ایجاد کنند، داراییهای موجود را پولی کنند، و در اکوسیستم بزرگتری که برای طرفین سودمند است مشارکت کنند. بانکها با دسترسی پذیر کردن رابطها (APIs) برای توسعهدهندگان طرف سوم، ملزم میشوند که با سرعت بیشتری نوآوری کنند تا انتظارات تقاضایی فوری این دسته از مشتریان را برآورده کنند.
بانکها با استفاده از نقشهای جدید ارائهکننده خدمات آغازگر پرداخت (PISP) و ارائهکننده خدمات اطلاعات حساب (AISP) که در دومین دستورالعمل خدمات پرداخت اروپا (PSD2) معرفی شدهاند، میتوانند محصولات و خدمات جدید ایجاد کنند، و دیگران را توانمند کنند تا ایدههای جدید، الگوهای کسبوکاری، و تجربه مشتری عمیقتری داشته باشند که به نوبه خود حوزه توزیع و دسترسی بانکها را وسعت میبخشد. ارائهکنندگان خدمات آغازگر پرداخت (PISPs)ای مانند سوفورت (Sofort)، تراتستلی (Trustly)، و ایده آل ((iDEAL، پرداختهای آنلاین را از طرف مشتری برای پذیرنده الکترونیکی انجام میدهند که بدین وسیله بدیلی برای مشتری و پذیرنده به جای پرداختهای کارتی فراهم میکنند. مینت.دات.کام (Mint.com) مثالی پیشرو از ارائهکنندگان خدمات اطلاعات حساب (AISP) است که اطلاعات حساب مشتریان را استخراج و یکپارچه میکند تا در سازماندهی و مدیریت مالیه شخصی مشتریان به آنان یاری برساند. هماکنون مینت بیش از 15 میلیون کاربر دارد.
بانکها میتوانند رابطهای (APIs) خود را فراتر از الزامات نظارتی توسعه دهند تا به مشتریان کنونی شان خدمات جدیدی، مانند شناسایی یگانه (single sign on)، پرداخت با پاداش امتیازی کارت اعتباری، و کاهش تدریجی اعتبار) ارائه کنند و دادهها را برای مدیران مالیه شخصی یا آپهای حسابداری کسبوکارهای کوچک مثل Quickbooks و Xero منتشر کنند. هم چنین، بانکها میتوانند خدمات ویژه خود را به دیگر طرفها بفروشند؛ مثلا خدمات بررسی اعتبار مصرفکننده برای فینتکها یا ابزارهای مدیریت هویت (مانند KYC) برای بانکهای کوچک، تا کسب وکارشان را توانمند سازند. در برخی حوزهها، مثل انتشار دادههای کسبوکارهای کوچک برای آپهای حسابداری، این یکپارچه سازیها برای مدتی وجود داشتهاند اما سفارشی و محدود شدند. در عوض، هماکنون داریم وارد دنیایی میشویم که این گونه رابطها استانداردسازی میشوند و همرسانی اطلاعات به جای آنکه صرفا استثنایی قابل مذاکره باشد، تیدبل به قاعده میشود.
هماکنون شاهد تکثیر موراد استفاده در بانکداری باز هستیم که بر پایه ترکیبی از مقرراتگذاری، انتظارت مشتری، و بهبود فناوری رخ میدهد. رابط (API) آغازگر حساب بانکی کاپیتال وان به مصرفکنندگان اجازه میدهد که به سرعت و سهولت از یک تارنمای طرف سوم درخواست دهند، برخی اطلاعات اساسی را همرسانی کنند، و یک حساب سپرده باز کنند. همه رابطهای (APIs) باز بانک BBVA آرژانتین به طور رایگان در دسترس مشتریان اسپانیایی آن قرار دارند؛ مثلا یک فروشنده خرده فروش ممکن است با اخد وام از BBVA از طریق کلیک روی دکمه وام در صفحه نمایش پرداخت خرده فروش، خریدهای خود را تامین مالی کند.
مسترکارت نیز خدمات کارتی اش را جسورانه تبدیل به شمار زیادی از رابطهای (APIs) پیکرپار (کامپوننت) کرده که شامل یک سرویس توکن سازی است که کسبوکار برین تری (Braintree) پی پال را برای پذیرندهها امکان پذیر میکند. شبکه پرداختهای فرد به فرد زله (Zelle) در آمریکا (که در سه ماهه سوم سال 2017 میلادی بیش از 60 میلیون تراکنش را پردازش کرد) برای منفردسازی و جزئیسازی عناصر پرداخت از رابطها (APIs) استفاده میکند، و سپس آنها را مجددا به بانکهای شریکش میفروشد. یو.اس بانک برای کسبوکارهای مشتری اش آپ بهینه ساز حسابهای پرداختنی را درون پلتفرم حسابداری Sage Live قرار میدهد تا با تحلیل جریان پول نقد، به مشتریان کسبوکاری کوچک و متوسط آمریکایی و کانادایی خود کمک کند سرمایه جاری شان را بیشینه سازند و جریان نقدینگی خود را در نزدیک ترین زمان مدیریت کنند. اینها فقط نمونههای معدودی از بانکهایی هستند که توانستهاند با صدور (انتشار) اطلاعات و خدمات، وفاداری مشتریان را به دست آوردند و کسبوکارهای جدید خلق کنند. این مثالها نشان میدهند که هیچ گونه بازگشتی به سوی اکوسیستمهای محافظت شده در کار نیست.
شراکتهای خارج از بخش بانکی
یکپارچه سازی آسان تر محصولات بانکی با خدمات طرف سوم نیز میتواند به بانکها کمک کند که در مشارکت با سازمانهایی که یک پایه مشتری وفادار دارند، دامنه فعالیت توزیعی خود را گسترش دهند. بانک CBW یک بانک کوچک محلی در ایالت کانزاس آمریکاست که هماکنون یک مهندس پیشین گوگل مدیر آن است. این بانک حدود 500 رابط (API) ارائه میکند و هماکنون 140 شریک بیرونی دارد که الگوی کسبوکاری اش را فراتر از آنی میبرد که یک بانک سنتی در شهری کوچک میتواند به آن نائل شود. ممکن است بسیاری از آن رابطها مورد استفاده قرار نگیرند، اما شاید یکی از آنها به موفقیتی مثل گوگلمپ نائل شود و درخواست عظیمی برای استفاده از رابطهای این بانک را موجب شود، به نحوی که الگوهای کسبوکاری نوین و ناشناختهای ظهور کند. شایسته یادآوری است که اوبر (Uber)، لیفت (Lyft)، و کلیت الگوی کسبوکاری تاکسیرانی آنلاین تنها پس از انتشار رابط (API) نقشه گوگل ظهور کرد.
در بریتانیا، بانک ایرلند در مشارکت با اداره پست اجازه دسترسی همه چیز، از حساب سپرده و وام گرفته تا ارز، کارت اعتباری، و رهن در بیش از 1100 شعبه اداره پست، به بالای 2.4 میلیون مشتری میدهد. از چشمانداز مشتریان، آنان عملیات بانکداری خود را با اداره پست انجام میدهند. درواقع، بانک ایرلند ارائهدهندهای محسوب میشود که با استفاده از شراکت یک طرف سوم، ترازنامه اش را در بیرون از بازار داخلی خود توسعه میدهد.
با پیشرفت فناوری و استاندارد شدن رابطها، غیربانکهای هرچه بیشتری میتوانند با سهولت دسترسی توزیعی و اعتماد مشتری خود را در مشارکت با بانکهای سنتی پولی سازی کنند. در این نوع الگو، چالش بانکها این است که به جای ایفای نقش به عنوان تامینکننده محصولات کالایی، یک شریک قابل ترجیح باقی مانند.
تلقی صحیح از فعالیتهای برون-بانکی در بانکداری باز
همانطور که نقشهها، وسایل جهت یابی، و طراحی بهتر کشتیها به دریانوردان هلندی کمک کرد تا دریاهای ناشناخته را بپیمایند، بانکها باید درباره فهم نحوه بهره برداری از فرصتهای صادرات به بیرون از حوزه بانکی سرمایهگذاری کنند. همانطور که الگوهای کسبوکاری دیگر شرکتها را توانمند میسازند، آنان باید از تبدیل به ارائهدهنده صرف کالا اجتناب کنند و مثل پرداخت خودکار در آپهایی همچون استارباکس و اوبر، پلتفرمی مناسب برای بسط چنین فعالیتهایی باشند.
سرویسهای درون بانکی؛ کافی است که فقط اتصال و اجرا (plug and play) کنید
دیگر مسیر تجاری در دنیای دوجانبه بانکداری باز واردات (یا ورودیه) است؛ جایی که بانکها میتوانند به آسانی مشخصههای محصولات و خدمات شرکای طرف سوم را درون محصولات پیشنهادی خود بگنجانند. همه چیز از دادهها (مثل امتیازات اعتباری رایگان) گرفته تا پاداشهایی که پذیرنده میدهد، و شبکه کارتی که یک سوئیچ ساده «روشن/خاموش» را برای صادرکنندگان ارائه میکند تا در آپ موبایلشان بگنجانند. این خدمات را امروزه طرفهای مختلفی در دسترس قرار میدهند، اما بانکهای اندکی این قابلیتها را تماما وارد محصولات پیشنهادی خود کردهاند. چنین کاری میتواند به سرعت خدمات مشتریان بانکداری شخصی شده را افزایش دهد، باعث وفاداری مشتریان شود، کارمزد جدید ایجاد کند، و هزینههای عملیاتی بانک را کاهش دهد. این جریان وارداتی (ورودی) فرصتی دوگانه برای بانکها به ارمغان میآورد:
الف) افزودن محصولات و خدمات بانکی که بانکها نمیخواهند ارائه کنند، نمیتوانند ارائه کنند، یا نمیتوانند به خوبی دیگران ارائه کنند
همه بانکها درباره نمایه ریسکی که میخواهند متحمل شوند، محصولاتی که ارائه میکنند، و مشتریانی که بر پایه آن نمایه بدانها خدماترسانی میکنند، انتخابهایی میکنند. سهولت ورود و گنجاندن محصولات طرف سوم باعث میشود که بانکها بتوانند وام، محصولات بیمه ای، یا محصولات انتقال وجوهی را ارائه کنند که خارج از دامنه اشتهای ریسکشان قرار دارند. شرکت جی.پی. مورگان چیس به کمک شراکت اش با آندک (OnDeck) خدمات وام دهی آنلاین به کسبوکارهای کوچک میکند و بدین گونه وامهایی فوری در دسترس آنها قرار میدهد که ممکن است نخواهند در ترازنامهشان وارد شود. هم چنین، این فرصت برای بانکها هست که با تدارک خطوط تامین عمده فروشی که شرکا آن را فراهم میکنند، در چنین مواردی مشارکت کنند. در بریتانیا، بانک چالش آفرین استارلینگ (Starling) با پلتفرم خردهفروشی پرداخت ارز خارجی، TransferWise، شراکت کرده است تا برای مشتریان این بانک دسترسی مستقیم و دروناپلیکشنی محصولات TransferWise را فراهم کند. چنین محصولات پیشرفتهای باعث میشوند که بانکها با عرضه محصولات بهینه و بدون تضعیف اقتصاد محصولات وام دهی و سپرده اصلی که محرک کسبوکارشان هستند، باز و نوآورانه به نظر برسند. توانایی واردات آسان محصولات طرف سوم، نرخ سوخت و سازی (متابولیک) بانکهای سنتی را نیز افزایش میدهد. بهترین رابطها (APIs) همیشه و خیلی سریع ساخته میشوند، بنابراین عصر ارائه محصول بانکی، مثل یک کارت اعتباری جدید، به بازار طی یک دوره نه تا هجده ماهه، به سرعت در حال سپری شدن است. بانکها باید قادر باشند برای ارتقای فصلی یک محصول از سطح ایده به مرحله ورود به بازار در چند هفته یا حتی چند روز و بدون آنکه ارائه آن ضرورتا وابسته به سامانههای بانکی، ترازنامه، یا قابلیتهای خدمات رسانی باشد، رابط (APIs) وامِ فروش بگیرند؛ و این البته نیازمند فضای فکریای متفاوت از امروز است- فضایی که برای موفقیت در عصر نوین بانکداری باز بسیار ضروری است.
ب) افزودن محصولات و خدمات غیربانکی مثل خانه، خودرو، خرید کالاهای مصرفی، و خدمات مسافری
بانکها همچنین میتوانند با استفاده از جنبههای وارداتی بانکداری باز، خدمات خود را فراتر از دامنه توانایی بانکهای سنتی گسترش دهند و طرحهایشان را فراتر از خدمات مالی ببرند و تجربه مشتریان را غنی تر و کامل تر کنند. پژوهشهای اکسنچر نشان میدهد که 48 درصد مصرفکنندگان میخواهند که بانکها در فرایند خرید برای محصولات غیربانکی نقش بازی کنند. بانکها از طریق یکپارچه شدن با حوزههایی مانند جست و جوی مستغلات یا شراکت با دلالان ماشین برای نمایش محصولات محلی، میتوانند پیوند بهتری میان محصولات تامین مالی خود با فرایند وسیع تر تصمیم گیری مشتری برقرار کنند. بانک کامنوِلث (Commonwealth) استرالیا مثال خوبی در این رابطه است که کسبوکار رهنی خود را از طریق یکپارچه شدن جسورانه با حوزه جست و جوی مستغلات توسعه داده است. در جهان شرکتی، معادل این کار را میتوان در خدمات اطلاعات کسبوکار و پیشنهاد خرید یافت که به پایش فعالیتهای تراکنشی میپردازد، و بر پایه آن جریان پیشنهاداتی درباره روابط عرضهکنندگان میدهد. در بسیاری از موارد، بانکها نیز از قابلیتهای موجودی استفاده میکنند که مستقیما و بدون هیچ افزایش هزینهای در دسترس مشتریان قرار دارد.
برای نمونه، بانکهایی که برنامههای اختصاصی پاداش سفر ارائه میدهند، هماکنون قدرت خرید بالایی دارند که هر وقت بخواهند میتوانند آن را در دسترس مشتریانی بگذارند که خارج از برنامه کارت اعتباری قرار دارند. با این حال، در تمامی این موارد بانکها باید مواظب باشند خدمات تراکنشی یا تامین مالیای که ارائه میکنند، آنقدر کلیدی هستند که تجربه مشتری را وسیعا غنا ببخشند. همان طور که نمونه استارباکس (Starbucks) نشان میدهد، هنگامی که محصول بانکی صرفا یک تواناساز کالایی است، بانکها خیلی راحت پشت پرده تجارت باقی میمانند و اعتبار و برجستگی خود را از دست میدهند.
کاهش هزینهها از طریق تسهیل تعامل با فینتک
بانکداری باز استفاده از طیف فرصتهای خدماتی و محصولاتی ارائه شده به کمک استارتاپهای فینتک را برای بانکها تسهیل کرده است. معمولا بانکهای بزرگ میتوانند با فینتکها شراکت مستقیم کنند تا آموزش ببینند، تجربه کنند، و غالبا نحوه ارائه خدمات به دست خود را بسنجند. با این حال، غالبا بانکهای کوچک در نحوه مشارکت با فینتکها دشواریهایی دارند زیرا باید مواظب باشند از متابولیسم نوآورانه بزرگترین بازیگران این صنعت جا نمانند.
یکی از راههایی که به این بانکهای کوچک کمک میکند تا به چنین هدفی برسند، یاریگری ارائهدهندگان بانکداری یکپارچه (core banking) است که با محیط (plug-and-play) یا «اتصال کن و اجرا کن» اش تجربه بانکها با پیشنهادات نوین را عاری از مخاطره میکند. برای مثال، شرکت تجزیه و تحلیل فراکتال (Fractal) شبکه اطلاعات بازاریابی شخصیسازی شده خود به نام Customer Genomics را بر روی راهکار پلتفرم-به-مثابه-خدمت فیوژن فابریک (Fusion Fabric) غول فناوری مالی فیناسترا (Finastra) ساخته است، به نحوی که بانکها میتوانند خدمات تجزیه و تحلیل مشتری را شناسایی خودکار (plug-and-play) کنند تا در دسترسی به مشتریان جدید به آنها یاری رساند. هم چنین، شرکت نرم افزاری تمنو (Temenos) جایگاه فروشی برای پلتفرم بانکداری یکپارچه T24 خود ایجاد کرده است که نقش یک آپ استور (app store) را ایفا میکند و دسترسی به مجموعهای از خدمات جدید استانداردسازی و تاییدشده را بر پایه رابط (API) و شناسایی خودکار (plug-and-play) تسهیل میکند- مشابه نحوه اعتماد مصرفکنندگان به آپهایی که از آپ استور اپل بارگیری میکنند. این ساختارها با دسترسی پذیر کردن پایه موجود مشتریان بانکی، به تغییرجهت الگوهای کسبوکاری فینتک از کسبوکار-به-مصرفکننده (B2C) یا کسبوکار-به -کسبوکار (B2B) به B2B2B یا B2B2C کمک میکنند. برخی بانکها – احتمالا تازه واردهایی مثل solarisBank – حتی میتوانند رویکردی آمازون-مانند در رابطه با بانکداری باز در پیش بگیرند و تحت یک رویکرد کسبوکاری کاملا پلتفرمی، صرفا محصولات طرف سوم ارائه دهند. آنها، برخلاف رقبای قدیمی، با خطر کاهش ارزش اقتصادی مرتبط با عدم ارائه محصول مواجه نیستند و بنابراین میتوانند تمرکز صرف بر ارائه بهترین محصولاتی کنند که به شیوهای بینقص یکپارچه شدهاند و اقدام به کسب سود از این نقش هماهنگساز کنند.
تلقی صحیح از فعالیتهای درون-بانکی در بانکداری باز
بزرگ ترین چالش برای بانکهایی که در پی بلندپروازی تجاری در امور درون-بانکی هستند، نحوه ایجاد تفاوت با دیگران است. برای نمونه، دیگر دسترسی به گوگل مپ سبب تمایز یک آپ با آپهای دیگر نمیشود. در عوض، شرط اصلی و عامل سلامت کار است. سوال اساسی باید این باشد که چه چیزی موجب توجه و مشارکت جدی مشتریان در طرحها و محصولات بانکی میشود یا در چه حوزههایی میتوان به عنوان یک بازیگر پلتفرمی به ایفای نقش پرداخت.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 35