تعامل بانک با فینتک از بستر اقتصاد اشتراکی، هم رقابتی و مدیریت ارتباطات

گفتگو با فرهاد فائز، مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد؛ (بخش اول)

توسعه بانکداری باز و اوپن دیتا یکی از نتایج ارزشمند همکاری بانک ها و فینتک ها می باشد که می تواند تحولات فناوری مالی بزرگی در صنعت بانکداری و پرداخت ایجاد کند. در این راستا، دسترسی به اطلاعات مشتری و سهولت دسترسی و همچنین همکاری و رقابت توأم می تواند مسیر این تعامل را هموار سازد. در مقاله حاضر طی گفتگویی با مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد، فرهاد فائز، تلاش می شود تا پیش نیازهای توسعه همکاری بانک ها و فینتک ها از طریق شرکت های واسط (بوم ها) و همچنین آمادگی مدیران و زیرساخت های صنعت بانکداری برای این تعامل بررسی گردد.

 

* توسعه همکاری بانک‌ها و فینتک‌ها از طریق اقتصاد اشتراکی
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، از نظر مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد، پارادایم حاکم بر این همکاری سه جانبه بوم ها، بانک ها و فینتک ها، اقتصاد اشتراکی است. اقتصاد اشتراکی دسترسی گسترده به محصولات و خدمات را ورای مالکیت شخصی فراهم می‌کند. 
مدل اشتراکی، مجموعه‌ای از توافقاتی است که بر طبق آن مشارکت‌کنندگان به جای مالکیت انفرادی، دسترسی به محصولات و خدمات را به اشتراک می‌گذارند. در مورد همکاری بانک، بوم و فینتک هم نکته اصلی دیتای مشتری است که از انحصار بانک خارج شده و توسط بوم‌ها، فرآوری شده و برای ارائه خدمات نوین در اختیار فینتک ‌ها قرار داده می‌شود. با این رویکرد قطعاً به پارادایم بانکداری باز و اوپن دیتا نزدیک‌‌تر می‌‌شویم. 

 

* توسعه همکاری بانک‌ها و فینتک‌ها از طریق همکاری سه جانبه
رویکرد شاخص بعدی در این اکوسیستم سه جانبه تعامل بانک ها، فینتک ها و بوم ها و حتی چهار جانبه (با در نظر گرفتن مشتری نهایی)، تحقق هم‌‌رقابتی (همکاری و رقابت توأم) است؛ 
تحقق هم رقابتی از نظر فائز، فرایندی است که بسیاری از صنایع و کسب و ‌‌کارها را نجات داده و موجب رضایت بیشتر تمامی بازیگران و خلق ارزش برای آنها می‌‌شود.

 

* توسعه همکاری بانک‌ها و فینتک‌ها از طریق سهولت دسترسی
مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد، سهولت دسترسی را یکی دیگر از پیش نیازهای همکاری بانک ها و فینتک بیان کرد. بوم‌‌ها با تجمیع سرویس از بانک‌های مختلف و ارائه خدمات متنوع از طریق APIها و فراهم‌سازی دسترسی به میلیون‌‌ها حساب، بستری ایده‌‌آل جهت توسعه کسب و کار برای فینتک را ایجاد می کنند.
پلتفرم تجمیع‌کننده بانکداری باز به بانک‌ها و فینتک‌ها این امکان را می‌دهد تا به سهولت، APIهای بانکی را درون یک پلتفرم واحد ارائه یا دریافت کنند و ضمن کاهش هزینه‌ها و افزایش فرصت رشد، به خلق محصولات جذاب‌تر منجر شده و در نهایت به تعادل عرضه و تقاضا کمک می‌کنند.

 

* توسعه همکاری بانک‌ها و فینتک‌ها از طریق مدیریت ارتباطات
یکی از عوامل توسعه دهنده همکاری بانک ها و فینتک ها از نظر فائز، تعدد ارتباطات است. در همکاری مستقیم بین بانک‌ها و فینتک‌‌ها رابطه‌‌ای یک به یک بوده و عموماً همراه با سختی‌‌ها و اصطکاک‌‌ است. علاوه بر این شناسایی و ارزیابی فینتک‌‌ها و درک نیاز واقعی آنها مسائلی زمان‌‌گیر و دارای ریسک برای بانک‌ها است. 
بنابراین با وجود بوم‌‌ها، رابطه‌‌ای چند به چند (تعدادی بانک و تعدادی فینتک)، اثربخش‌‌ و متوازن صورت می‌‌گیرد. رابطه چند به چند ایجاد شده موجب ایجاد پایگاه عظیمی از مشتریان شده که در نهایت مقیاس پذیری خدمات ارائه شده را بالاتر می‌‌برد. در واقع بوم‌‌ها برای هر دو سمت، اثر شبکه‌ای ایجاد می‌‌کنند. 
تصور کنید 20 بانک بخواهند به 100 فینتک سرویس بدهند. در این حالت با 2000 ارتباط روبه‌رو خواهیم بود که با توجه به مسائل فنی ناشی از یکپارچه ‌سازی و همگام‌ سازی، طرفین بیش از پرداختن به توسعه کسب و کار، درگیر پایداری عملیات خواهند بود. این در حالی است حضور یک بوم‌‌، ارتباطات را به 120 نقطه کاهش داده و ارتباط به صورت نظارتی خواهد بود. 
در نتیجه مدیریت ارتباطات توسط بوم‌‌ها، زمان ورود به بازار و تبدیل ایده به محصول را تاحد زیادی کاهش می‌دهد. علاوه بر این چون بوم ها، دریچه‌‌ای برای بانک‌ها و در کنار آنها هستند، به تدریج مدیریت ریسک‌ها جهت سهولت در نوآوری، برعهده می‌گیرند.

 

* توسعه همکاری بانک‌ها و فینتک‌ها از طریق تقویت نوآوری 
مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد با تاکید بر موضوع تقویت نوآوری جهت توسعه تعامل بانک ها و فینتک ها اظهار داشت که نگاه به بوم‌‌ها نه تنها به عنوان پلتفرمی برای بانکداری باز بلکه به عنوان پلتفرمی برای نوآوری باز و به تبع فرآیندهای باز است. 
وقتی فرآیندی در بستر یک پلتفرم نوآوری باز ارائه می‌شود، چرخه حیات آن، از طرف مشتری آغاز می‌شود؛ بنابراین میزان تعامل بین سرویس ‌دهنده و مشتری افزایش پیدا کرده و امکان رهگیری درخواست نیز میسر گشته و این امر، منجر به افزایش تجربه کاربری مشتریان می‌شود. یعنی امکان اصلاح و تکمیل پیش‌نیازها یا تعدیل درخواست می‌تواند به همراه تولید فرآیند ایجاد شود. 
حال اگر یک نهاد ثالث، کل این چرخه در سرویس ‌دهندگان را صرفاً از یک کانال به مشتری ارائه دهد؛ ارزش پیشنهادی در رویکرد «فرآیند باز» به مشتریان انتقال داده شده است. در این صورت، طرف ثالث این امکان را پیدا می‌‌کند تا درگاه واحدی را به مشتریان خود ارائه کنند که امکان تسهیل فرآیندهای پیچیده را فراهم می‌کند. 
بر این اساس فرآیندهایی که نیاز به پیگیری با نهادها یا سامانه‌های مختلف از قبیل بانک، شهرداری، گمرک، سازمان ثبت احوال، شاهکار و غیره را دارد، از دید مشتری صرفاً از یک کانال قابل ارائه خواهد بود.

 

* توسعه همکاری بانک‌ها و فینتک‌ها از طریق درک صحیح این تعامل
از نظر فائز، تحولات فناوری مالی در نتیجه همکاری بانک ها و فینتک ها ممکن است با سختی هایی همراه باشد، زیرا معمولاً هر گونه تغییری با مقاومت‌هایی روبه‌رو می‌شود. در واقع تا زمانی که مدیران بانکی منافع این مفهوم را بیشتر از هزینه‌های آن ندادند، در برابر پیاده‌سازی آن مقاومت نشان خواهند داد. به نوعی می‌توان مدعی شد که پیاده‌سازی کامل بانکداری باز در چارچوب بهره‌گیری از بوم‌ها و فینتک‌ها، انقلابی در خدمت‌رسانی بانکی و اکوسیستم مالی در کشور ایجاد خواهد نمود. بنابراین درک و همراهی با این انقلاب نیاز به دیدی جامع دارد.
با توجه به شرایط فعلی کشور، تجربه موفق در بانکداری الکترونیکی و همچنین حرکت گسترده همه بانک‌ها به سمت بانکداری دیجیتال، به نظر می‌رسد که درک معناداری از بوم‌ها و فینتک‌ها در میان مدیران بانکی کشور وجود دارد. در واقع مدیران بانک‌های کشور (از مدیران ارشد تا مدیران عملیاتی) آمادگی همکاری با انواع فینتک‌ها و بوم‌ها را دارند.
ولیکن در این میانه، 3 عنصر اصلی در همیاری تمام عیار مدیران بانکی برای حضور و توسعه فینتک‌ها و بوم‌ها، تأثیرگذار می‌باشد. 
1- اولین عنصر، نگاه رگلاتوری به این مفاهیم می‌باشد. در هر حال مدیران بانکی مکلف هستند که در چارچوب قوانین بانک مرکزی عمل نمایند و عدم همگامی قوانین با صنعت، می‌تواند یک ترمز بزرگ برای مدیران بانکی باشد. 
2- دومین موضوع، کیفیت عملکرد بوم‌ها می‌باشد. همچنان که در بالا اشاره شد، اگر بوم‌ها تنها نقش واسط را بازی نمایند و ارزش افزوده ایجاد ننمایند، مدیران بانکی رغبتی به حمایت از بوم‌ها از خود نشان نخواهند داد. 
3- سومین موضوع نیز ایجاد مدل کسب و کار برد-برد-برد است. در واقع اگر بوم‌ها ایجاد درآمد مازاد و نوین برای یک بانک در قالب اقتصاد مشارکتی را ایجاد نمایند، مدیران بانکی مطمئنا از حضور آنها در اکوسیستم حمایت می‌نمایند. یعنی بوم‌ها به جای آنکه فقط بخشی از درآمد بانک را در ازای ارائه یک پلتفرم، دریافت نمایند، ابتدا حجم درآمدی را افزایش داده و سپس از این حجم افزوده، سهمی را برای خود و فینتک درخواست نمایند.
از نظر مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد ، اکثر مدیران ارشد بانکی از نظر ذهنی و آشنایی با آینده این مفاهیم، آمادگی کاملی دارند ولی ترس از سه موضوع فوق، باعث شده است که تعداد کمتری از آنها به صورت پیشرو و پیشران وارد عرصه شوند و تنها به آماده سازی زیرساخت‌های داخلی خود اقدام نموده‌اند. از سویی دیگر در ساختار جدید، نقش مدیران عملیاتی در حوزه کسب و کار پررنگ‌تر از زمان بانکداری الکترونیکی می‌باشد. در آن زمان مدیران فنی نقش پررنگ‌تری داشتند ولیکن اکنون، مدیران توسعه کسب و کار، تأثیرگذارتر می‌باشند که متاسفانه به دلیل عدم وجود یک مدل کسب و کار منطقی، مدیران کسب و کار رغبت کمتری به همراهی دارند.

 

 

سخن پایانی
با مطالعه مقاله حاضر مشخص شد که بوم‌‌ها با تحقق بانکداری در همه جا و نه فقط در بانک و همراه کردن شرکای تجاری بیشتر، به اکوسیستم کمک خواهد کرد که به تعادل پایدار برد (بانک) – برد (توسعه‌دهنده ثالث) و برد (مشتریان مشترک) برسند. بنابراین بوم‌‌ها نباید تکرارکننده فعالیت‌های بانکی باشد. با این تعریف، باید از شکل‌‌گیری پلتفرم‌های بانکداری باز یا بوم‌‌ها در کشور حمایت شود. یکی از پیش نیازهای توسعه همکاری بانک ها و فینتک از طریق شرکت های واسط (بوم ها) اقتصاد اشتراکی می باشد که طبق توافقات سه جانبه، دسترسی گسترده به محصولات و خدمات و سهولت این دسترسی را فراهم می کند. همچنین مدیریت ارتباطات توسط بوم‌‌ها، زمان ورود به بازار و تبدیل ایده به محصول را تاحد زیادی کاهش داده و ریسک های موجود در این فرآیند را به درستی مدیریت می کند. 

منبع: ماهنامه بانکداری آینده

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1  ×  7  =