تراز بودجه کشورهای نفت‌خیز در بحران

در طی ماه‌های اخیر تحولات قابل توجهی در کشورهای بزرگ تولید کننده نفت، به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، در حال رخ دادن است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، در طی ماه‌های اخیر تحولات قابل توجهی در کشورهای بزرگ تولید کننده نفت، به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، در حال رخ دادن است. با افت قیمت نفت بسیاری از این کشورها با مشکلات قابل توجهی رو به رو شده‌اند و کاهش قیمت منجر به افت قابل توجه درآمد نفتی این کشورها شده است. از طرف دیگر، تصمیمات دولت ترامپ و موضع وی در مقابل ایران منجر به نوسانات قابل توجهی در بازار نفت و در کنار آن، ایجاد درگیری‌های سیاسی شده است.

وضعیت کشورهای نفت‌خیز
در طی ماه‌های اخیر کاهش قیمت نفت منجر به کاهش قابل توجه درآمد در کشورهای نفت‌خیز، به‌ویژه کشورهای در حال توسعه شد. افت قیمت نفت منجر شد تا تولید نفت در کشور اکوادور بیشتر هزینه‌بر باشد تا سودآور. در ونزوئلا، افت قیمت نفت ممکن است منجر به تغییر حکومت شود. با این حال، تأثیر کشورهای اکوادور، ونزوئلا، آنگولا، نیجریه و الجزایر بر وضعیت کشورهای خلیج‌فارس امکان‌پذیر نیست. در این بین، رقابت قابل توجه ایران و عربستان در تولید نفت منجر شده است تا سایر کشورها نتوانند به خوبی در این عرصه جولان دهند. در نتیجه کاهش قیمت نفت سرنوشت بسیاری از کشورها را روشن ساخت.
اکنون که ترامپ خرید نفت ایران را ممنوع کرده و کشور را در شرایط سخت تحریم قرار داده است، پیش‌بینی می‌شود که قیمت نفت به بشکه‌ای یک‌صد دلار برسد که می‌تواند برخی از مشکلات کشورهای بحران‌زده را جبران کند؛ اما کشورهای بزرگ و توسعه‌یافته نمی‌توانند پا به پای کشورهای در حال توسعه در تولید نفت رقابت کنند. در حال حاضر دو عامل منجر به افزایش قیمت نفت شده است. عامل اول فشارهای خارجی وارده توسط آمریکا به ایران است و عامل دوم، بحران‌های داخلی کشور ونزوئلا.

میزان تولید نفت کشورهای بزرگ
با توجه به آمارها، در سال 2016 در مجموع در حدود 6/92 میلیون بشکه در روز میانگین تولید روزانه نفت در جهان بود که از این میزان 7/35 میلیون بشکه توسط اعضای اوپک و 9/56 میلیون بشکه توسط سایر کشورها تولید می‌شد؛ بنابراین در این سال حدود 39 درصد از نفت جهان توسط اعضای اوپک تولید شده است (شکل 1). در این بین، کشور ایالات متحده با تولید روزانه 13 میلیون بشکه در رتبه نخست قرار داشته و دو کشور عربستان و روسیه به ترتیب با تولیدی در حدود 12 و 3/11 میلیون بشکه در رتبه‌های بعدی قرار دارند. کشور ایران نیز با تولید روزانه نزدیک به 5 میلیون بشکه در رتبه چهارم قرار دارد؛ بنابراین نزدیک به 4/5 درصد از نفت کل جهان در سال 2016 تنها توسط ایران تولید شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وضعیت تولید سرانه
بر‌اساس آمارهای ارائه شده توسط صندوق بین‌المللی پول (IMF) در بین کشورهای منتخب میزان تولید سرانه کشور ایالات متحده بیشترین میزان را داشته و در سال 2017 در حدود 60 هزار دلار بوده است که پیش‌بینی می‌شود این تولید در سال 2023 به بیش از 70 هزار دلار برسد. این در حالی است که در کشور ایران میزان تولید سرانه در سال 2011 به حداکثر خود، یعنی حدود 7680 دلار رسید و پس از آن روندی نزولی داشته و در سال 2015 به 5000 لار کاهش یافت. با این حال در بیشتر مدت دوره میزان سرانه تولید ناخالص داخلی کشور ونزوئلا بیشتر از ایران بود که در سال 2018 به مقداری کمتر از تولید ایران رسید و هم رده با نیجریه شد. کمترین میزان سرانه تولید ناخالص داخلی نیز مربوط به نیجریه است که در طی کل دوره تقریباً ثابت بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

میزان تولید ناخالص داخلی ترکیه که جزو کشورهای تولید کننده بزرگ نفت نیست (تنها جهت مقایسه با ایران ارائه شده است) در طول دوره تولید ناخالص داخلی خود را از حدود 3000 دلار در سال 2001 به 10 هزار و 500 دلار در سال 2018 رساند که تقریباً دوبرابر سرانه کشور ما است. کشور روسیه نیز تقریباً هم تراز با ترکیه پیش رفته و کشور امارات و عربستان با اختلاف قابل توجهی در رتبه های بالاتر قرار دارند (شکل 3).

 

 

 

 

 

 

 

میزان درآمدها
با توجه به شکل 4 بیشترین درآمد نفتی نسبت به تولید ناخالص داخلی مربوط به کشور عربستان بوده که در سال‌های 2005 تا 2008 درآمدهای نفتی به حدود نیمی از تولید ناخالص داخلی کشور می‌رسد. از سال 2011 که کاهش قیمت نفت آغاز شد، درآمد نفتی این کشور بیشترین کاهش را نشان داد و از 50 درصد به حدود 27 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور رسید.

 

 

 

 

 

 

 

کمترین میزان درآمد نفتی در این دوره مربوط به کشور ایالات متحده است که با وجود دارا بودن بیشترین تولید نفت، میزان درآمد کمتر از یک درصد از تولید ناخالص داخلی کل کشور است. این امر حاکی از آن است که نوسانات نفتی تأثیر آن‌چنانی بر اقتصاد این کشور ندارد. کشور ایران در طی دوره بیشترین سهم درآمد نفتی از تولید ناخالص را در سال 2005 و 2006 با سهم حدود 30 درصدی داشت که پس از آن، نسبت درآمدهای نفتی به تولی کاهش یافته و در سال 2015 به حداقل خود یعنی 10 درصد رسیده است.
با توجه به شکل 5 میزان درآمد دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، نیجریه و ونزوئلا روندی منفی بوده و به طور قابل توجهی رو به کاهش است. در این سه کشور و کشور عربستان دولت بیشترین وابستگی را به نفت دارد. در کشور ایالات متحده ترکیه، روسیه و امارات میزان درآمد دولت تقریباً در حدود 30 تا 40 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

میزان بدهی‌ها
شکل 6 میزان بدهی خالص دولت در کشورهای مورد بررسی را نشان می‌دهد. با توجه به داده‌های IMF در بین کشورهای مورد بررسی سه کشور روسیه، امارات و ونزوئلا میزان بدهی‌های خالص را اعلام نکرده‌اند. براساس این شکل 6 بدهی خالص دولت تا سال 2014 بسیار کم بوده و نزدیک به صفر بود اما از سال 2015 تاکنون میزان بدهی‌ها به طور قابل توجهی افزایش یافته و در سال 2018 به بیش از 40 درصد نسبت به تولید ناخالص داخلی رسیده است. میزان بدهی‌های رو کشور آمریکا و نیجریه با یک شیب در حال افزایش است اما بدهی‌های آمریکا طبق پیش‌بینی IMF تا سال 2023 به بیش از 90 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد رسید. میزان بدهی‌های دولت ترکیه در این دوره روندی منفی داشته و دولت عربستان نوسانات قابل توجهی را تجربه کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

با توجه به شکل 7 میزان بدهی کل دولت در تمامی کشورها مثبت بوده است و کمترین بدهی مربوط به دولت امارات بوده است که در طی دوره کمتر از 20 درصد تولید ناخالص داخلی است. در صورتی که بدهی کل دولت ایالات متحده در کل دوره روندی افزایش داشته و از حدود 55 درصد در سال 2001 به حدود 120 درصد در سال 2023 خواهد رسید. میزان بدهی دولت ونزوئلا در سال 2017 در حدود 35 درصد بوده که با افزایش بسیار قابل توجه در سال 2018 به بیش از 160 درصد نسبت به تولید ناخالص داخلی رسید. میزان بدهی کل دولت ایران نیز در طی این دوره تا سال 2014 کمتر از 20 درصد بوده و از سال 2015 با افزایش 30 درصدی به 40 درصد رسید.

 

 

 

 

 

 

 

حساب جاری
شکل 8 وضعیت حساب جاری در کشورهای منتخب در دوره مورد مطالعه را نشان می‌دهد. شایان ذکر است که کشور ایالات متحده به دلیل رقم کسری قابل توجه در نمودار ارائه نشده است. میزان تراز کشور ایالات متحده در سال 2001 منفی 390 میلیارد دلار بود که در سال 2006 به بیش از منفی 800 هزار دلار رسید و در سال 2009 در اوج بحران به حدود منفی 372 میلیارد دلار رسید. پس از ایالات متحده کشور ترکیه نیز تراز بودجه منفی داشته که در سال 2001 مثبت بود و از آن پس در حدود 50 میلیارد دلار منفی رسید. میزان تراز کشور ایران در کل دوره مثبت بوده و به طور میانگین در حدود 30 میلیارد دلار است.

 

 

 

 

 

 

 

 

از نظر نسبت تولید ناخالص داخلی، تراز جاری کشور ایالات متحده تنها کمتر از 5 درصد است، در صورتی که در کشور عربستان تراز جاری در سال‌های 2005 تا 2008 بیش از 25 درصد است. کشور ایران نیز تراز حساب جاری در سال 2001 در حدود 2 درصد بود که در سال 2007 به حدود 8 درصد رسیده و در سال 2009 دوباره کاهش یافت. در نهایت در سال 2011 به حداکثر خود یعنی 10 درصد رسید و طبق پیش‌بینی IMF از سال 2018 به بعد تراز کشور در حدود 7 درصد ثابت خواهد ماند.
ارزیابی رابطه بین تولید نفت و تراز کشور نشان می‌دهد که در کشورهایی که تولید نفت سهم قابل توجهی از تولید ناخالص کشور را تشکیل می‌دهد میزان نوسانات تراز بیشتر بوده و در نتیجه عدم اطمینان بیشتری را برای اقتصاد کشور ایجاد خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 33 تیر 97

 

 

 

 

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

25  −  17  =