آیا امسال سداد میتواند از مرزهای بانک ملی فراتر رود؟
در گفتوگو با حمیدرضا مختاریان تشریح شد؛
حمیدرضا مختاریان میگوید: واقعیت این است که وظیفه اول سداد، خدمترسانی به بانک ملی است. در کنار آن با توجه به ظرفیتهایی که وجود دارد این مجوز و حمایت را داریم تا وارد بازارهای دیگر شویم. یکی از مهمترین مسائلی که در بیزینسمدل داریم، این است که آیا در B2B کار میکنید یا در B2C؟ عمده فعالیتهای سداد B2B است و قصد داریم بیزینسمدلمان را به سمت B2C ببریم و تا حدی چنین کردهایم؛ اما هنوز جای کار بسیاری دارد که بگوییم یک شرکت B2C شدهایم.
آیا حال سداد خوب است؟ این سوالی است که باید از مدیرعاملش می پرسیدم.
اما قبل از اینکه به این پرسش برسم نیاز بود تا درباره جزئیات این شرکت بیشتر می فهمیدم. اینکه آیا امسال سداد توانسته از مرزهای بانک ملی فراتر رود؟ آیا سهامدار، استقلال سداد را یک امتیاز برای این شرکت می داند یا تمایل دارد همچنان زیر چتر خود داشته باشد. مجموعه این سوالات را از حمیدرضا مختاریان مدیرعامل شرکت داده ورزی سداد پرسیدم. حاصل این گفتوگو را با هم می خوانیم.
* در ابتدای سال، ایده «تلاش برای فراملی شدن» را داشتید. برای این ایده یعنی فراتر از بانک ملی و فراتر از مرزهای ملی شدن چه اقداماتی انجام دادهاید؟
هر جایی که احساس کردیم سداد به عنوان یک بازوی اجراییِ نیمه دولتی میتواند به سازمانها کمک کند وارد شدیم؛ مثلاً اخیراً قراردادی با سازمان هواپیمایی کشوری بستیم تا احراز هویت مردم در گیشهها را با استفاده از تکنولوژیهای تشخیص چهره و هوش مصنوعی از حالت دستی خارج کنیم. به این دلیل سراغ این موضوع رفتیم؛ چون مشکل اصلی مشکل حساب و کتاب بین شرکتهای فرودگاهی کشور با هواپیماییها بود اینها باید سهم یکدیگر را پرداخت میکردند. از طرف دیگر در چند مناقصه که ترکیبی از کارهای بانکی و پرداخت و یکسری تکنولوژیهای زیرساختی مبتنی بر هوش مصنوعی بود وارد شدیم. در مناقصهای برای شرکت راهآهن کشور شرکت کردیم که نتیجه آن اعلام نشده است.
* به این ترتیب در سه نقطه توانستید از بانک ملی خارج شوید.
بله. همان کارهایی که در حوزه مالی و پرداخت انجام میدادیم و اتفاقاً جاهایی که به نوعی انتظار میرفت سازمانی که هم مورد تأیید نهادهای حاکمیتی باشد و هم به بحث مالی و پرداخت اشراف داشته باشد و هم بتواند زیرساختها را همسو کند احساس کردیم در این بخشها مزیت رقابتی خوبی داریم و تمرکز میکنیم که در این حوزهها باشیم.
* سهامدار اصلی چقدر با این روند همراهی میکند و آیا برای شما راهبردی برای فراتر رفتن تعیین کردهاند؟
در مجمع از سهامدارمان مجوز گرفتیم؛ از طرفی مدیریت عامل بانک ملی تأکید دارند که همه اقدامات به بانک ملی محدود نشود؛ بلکه سعی کنیم وارد فضای بینالمللی شویم. به این ترتیب وارد بازار لبنان و کنیا شدیم؛ ولی کنیا بعد از تشدید تحریمها توافقنامه ما را یک طرفه لغو کرد. در لبنان هم به دلیل اغتشاشات اخیر در این کشور اجرای توافقنامهمان را متوقف کردیم. در عراق هم اقداماتی انجام دادیم؛ اما به دلایلی نتوانستیم این اقدامات را استمرار دهیم؛ ولی امیدوارم با فراهمتر شدن شرایط و آماده شدن اوضاعِ خارج از کشور علاوه بر سه کشور ذکرشده با افغانستان نیز توافقنامه همکاری امضا کنیم.
* بانک ملی چقدر آزاد بودن سداد در حوزههای مختلف را به عنوان امتیاز قلمداد میکند؛ چون تنها اختیار عمل است که میتواند باعث پیشرفت شود؟
واقعیت این است که وظیفه اول سداد، خدمترسانی به بانک ملی است. در کنار آن با توجه به ظرفیتهایی که وجود دارد این مجوز و حمایت را داریم تا وارد بازارهای دیگر شویم. بهرغم آنکه در دو الی سه سال گذشته این حمایت وجود نداشت که سداد بتواند برای جاهای دیگر اقداماتی انجام دهد و تصور این بود که کل ظرفیت سداد باید در بانک ملی صرف شود؛ ولی امروز با بانکی دربارة سامانة بازرسی نظارت مذاکره کردهایم تا این سامانه که با حمایت و نظر و دانش بانک ملی ایجاد شده است به بانک دیگری واگذار کنیم.
* به نظرتان اگر سداد وارد بورس شود موفقتر نخواهد بود؟
برای وارد شدن پرداخت الکترونیک سداد به بورس در حال برنامهریزی هستیم بعد از آن میتوان درباره سداد فکر کرد؛ چون نزدیکترین شرکتی که از مجموعه هلدینگ سداد میتواند وارد بورس شود شرکت پرداخت الکترونیک است. بعد از آن میتوان درباره ورود هلدینگ و سایر شرکتهایمان به بورس فکر کنیم.
* به این ترتیب پرداخت الکترونیک را در سال 99 در بورس میبینیم؟
توافقات کلانی انجام دادهایم؛ ولی اینکه توافقات باید در مجمع شرکت پرداخت مصوب شود تا به صورت رسمی اعلام شود.
* قرار بود در حوزههای مختلف مثل بورس، بیمه و … محصولاتی طراحی کنید.
در بخش تحول دیجیتال در حوزه بیمه ورود کردیم و در سداد بخشی با نام مشاور تحول دیجیتال ایجاد کردیم. به صورت مشخص در حوزه بیمه در مورد شاخصهای تحول دیجیتال در صنعت بیمه مطالعاتی انجام دادیم و از سطح تکنولوژیهای ارتباطی و ارتباط بین بیمههای مختلف و مسائل و مشکلاتی که وجود دارد بسیار متعجب شدیم. فعلاً در حوزه بیمه در دو مسیر کار را دنبال میکنیم تا بدانیم آیا سراغ یک بیمه خاص برویم یا به صورت مشخص سراغ یک سوئیچ بینبیمهای برویم که یکی از نهادهای مرتبط با شرکتهای بیمه دنبال این است که یک سوئیچ بین شرکتهای بیمه راهاندازی کند که شرکت سداد به عنوان یکی از گزینهها مطرح است تا متولی آن شود.
* در حوزههای دیگر مثل حمل و نقل، بورس و … چطور؟
با شهرداری بندرعباس در مورد حمل و نقل تاکسی و اتوبوس قرارداد بستیم. در بورس، بحث معاملات بر خط «Online Trading» و کالای بانک ملی یا خرید از محل حسابهای بانک ملی را راهاندازی کردهایم؛ از طرفی بورس انرژی، یک الی دو هفته دیگر با حسابهای بانک ملی عملیاتی میشود. دیگر اینکه در حال تست پرداخت سود شرکت سپردهگذاری مرکزی هستیم و بحث احراز هویت سجام را در شعب بانک ملی عملیاتی میکنیم.
* لطفاً به نوآوریهای سداد اشاره کنید.
هر کدام از اقداماتی که بیان کردم با نوآوریهایی همراه است؛ مثلاً احراز هویت داخل شعبه، مسائل، محدودیتها و کنترلهایی نیاز دارد که با روشهای معمولی و عادی بسیار سخت امکانپذیر بود. ما همه اینها را سادهتر کردیم که علاوه بر آن، منطبق بر فعالیتها و قوانین شرکت ناظر بر بورس باشد که اجرایی و عملیاتی شود.
* آیا در این سالها به یک بیزینسمدل موفق در سداد دست یافتهاید یا محدودیتها اجازه نمیدهند؟
یکی از مهمترین مسائلی که در بیزینسمدل داریم، این است که آیا در B2B کار میکنید یا در B2C؟ عمده فعالیتهای سداد B2B است و قصد داریم بیزینسمدلمان را به سمت B2C ببریم و تا حدی چنین کردهایم؛ اما هنوز جای کار بسیاری دارد که بگوییم یک شرکت B2C شدهایم؛ مثلاً «بله» یک پلتفرم B2C است و پولش را هم باید از B2C درآورد و خیلی کاری نداشته باشد به اینکه بانک ملی پولی میدهد یا نمیدهد یا مدل ارتباطیاش قاعدتاً نباید B2B باشد؛ بلکه باید سعی کند از همان مشتری نهایی خود که با آنها ارتباط دارد ایجاد درآمد کند و کارمزد بگیرد و با آنها ارتباط داشته باشد.
* به این ترتیب محدودیت همچنان وجود دارد.
نمیشود نام آن را محدودیت گذاشت.
* منظور من از موفق بودن آن است؛ یعنی یک سری محدودیتها به سداد اجازه ندهندکه یک بیزینس مدلِ موفق را طراحی و اجرا کند.
به صورت مشخص در مورد «بله» محدودیت خاصی غیر از توانمندیها و زیرساختها وجود ندارد.
* اگر صورتهای مالی سداد منتشر شوند این شرکت سودده با سود قابل توجه، زیانده یا سود پایین محسوب میشود؟
سودآوری شرکت و بیزینس مدل دو موضوع متفاوت هستند؛ مثلاً اوبر بیزینس مدل خوبی دارد؛ اما کاملاً زیانده است؛ اما پیشبینی میشود که در آینده وضعیت او خوب شود. بسیاری از شرکتها در ایران وضعیت شفافی ندارند؛ مثلاً برخی از آنها یونیکورن هستند؛ اما زیانده محسوب میشوند؛ ولی پیشبینی میشود که همه این شرکتها سودده شوند و آیندة خوبی داشته باشند؛ چنین شرکتهایی در دنیا زیاد هستند؛ مثلاً اوبر که به رغم اینکه زیان میدهد؛ ولی استقبال نسبت به آن زیاد است از این نظر که سهام آن را خریداری میکنند. ما نیز از نظر سود و زیان وضعیت خوبی داریم در سالهای اخیر سود نسبتاً خوبی داشتیم.
* وقتی از تحول دیجیتال صحبت میکنیم یک اکوسیستم مدنظرمان است. چقدر اجزای اکوسیستم و تعاریف و مفاهیم آن در سداد پیادهسازی و حس میشود و در نگرش مدیرانش وجود دارد؟
سداد پذیرفته است که جزئی از اکوسیستم است و باید نسبت به اکوسیستم شناخت بیشتری پیدا کند و نسبت به نقش خود در اکوسیستم آگاهانهتر عمل کند. سداد در گذشته تصور میکرد که فقط باید با بانک ملی ارتباط داشته باشد؛ ولی امروز پذیرفته است که باید در اکوسیستمی از شرکتها، بانکها، فینتکها و استارتاپها حضور داشته باشد و به نوعی در حین حفظ منافع بانک ملی به فکر دریافت کمک از اکوسیستم باشد و به اکوسیستم کمک و نقش خود را ایفا کند. این خودآگاهی در سداد وجود دارد. سداد نسبت به سال گذشته حضور بیشتری در جوامعی دارد که به این اکوسیستم مرتبط میشوند و ارتباط خود را با اکوسیستم بیشتر کردهاند.
* تصور میکنید سداد چه زمانی میتواند سرویسهایی ارائه دهد که بتواند تحول دیجیتال را در بانک ملی محقق کند؟
این تمرکز در بانک ملی هم وجود دارد و صرفاً مختص به سداد نیست.
* به این دلیل این سؤال را مطرح کردم؛ چون در سطح دنیا شرکتهای فناوری جدید با ارائه سرویسهای هوشمندانه و با ارزش افزوده نقش بانکها در ارائة سرویسهای مختلف را کمرنگتر کرده و جایگاه بانکها به جای ارائهدهندگان سرویسهای مالی به مشاوران مالی تغییر کرده است.
شما به درستی به این نکته که در آینده به بانکداری نیاز داریم؛ اما به بانک نیازی نداریم اشاره کردید. ما نیاز نداریم، بدانیم بانکی که پولمان در آنجاست، کجاست؛ اما نیاز داریم که بدانیم جایی و پولی هست که میتوانیم از آن دریافت و پرداخت کنیم و به دنیایی وارد شویم. ممکن است شما با بانکی کار کنید و در مرحله اول بدانید که با بانک ملی کار میکنید؛ اما تا به حال به یک شعبه بانک ملی هم مراجعه نکرده باشید؛ بنابراین به نقطهای میرسیم که شما بدون مراجعه به شعبات بانک ملی مشتری این بانک میشوید، حساب باز میکنید و … . در مرحله بعدی ممکن است نام بانک را هم ندانید و بتوانید به راحتی پول واریز، برداشت و پرداخت کنید و کارهای روزانهتان را انجام دهید.تصور میکنم سال آینده شاهد نسلی باشیم که مشتری بانک ملی هستند بدون اینکه حتی یک بار هم به شعبه مراجعه کرده باشند و جایگاه بانکها تغییر کند.
* این روند در زمان بانکداری الکترونیک با راهاندازی امضای الکترونیک امکانپذیر بود؛ اما امروز از نسل دیجیتال صحبت میکنیم و باید متناسب با انتظارات این نسل حرکت کنیم؛ لطفاً از این زاویه نگاه کنید.
اجازه دهید هنوز به ایدهآلها نرسیدهام. مرحله بعد مرحلهای است که مردم کارهای بانکیشان را بدون اینکه بفهمند کدام بانک است و بدون اینکه به صورت مشخص به بانکی مراجعه کنند انجام دهند.
اقدامی را برای فولاد مبارکه از طریق شرکت ایلسا انجام دادیم به این ترتیب با یکپارچگیای که بین نرمافزار ERP شرکت فولاد مبارکه و بانک ملی به وجود آوردیم دریافت و پرداختها بدون مشکل انجام میشوند؛ چون قبل از این یک ماه طول میکشید تا یک راننده پول خود را از طریق واسطههایی دریافت کند؛ اما با اتصال ERP به حسابهای بانک ملی شرکت فولاد مبارکه پول به راحتی به حساب کسی که خدمات را انجام داده است واریز میشود و به این ترتیب یک صرفهجویی زمانی و مالی بسیار زیادی اتفاق میافتد. در گذشته برای پرسنل فولاد مبارکه بانک ملی خیلی واضح و مشخص بود؛ اما امروز بانک ملی برایشان نامرئی شده است؛ چون پشت صحنه این کارها را مدیریت میکند. شاید فراگیر شدن آن یک الی دو سال طول بکشد. شاید سال دیگر مقدمات اوپن API و اوپن بنکینگ پایهگذاری شود؛ البته چندین سال است که این روند آغاز شده است؛ ولی تصور میکنم که سال دیگر به قوام و سال بعد از آن به نقطة اوج خود برسد.
* خیلی خوب است که تجربه مشتری وارد فضای پلتفرمی و خدمات متناسب با اوپن API ارائه شود.
شرکت فرابوم را تأسیس کردیم تا روی این بازار به صورت متمرکز کار کنیم.
* به نظرتان سداد بانک ملی در سال 99 چه وضعیتی خواهد داشت؟
به نظرم سداد بانک ملی در سال آینده اقدامات زیرساختی جدی خواهد داشت؛ شاید سال دیگر کمتر از سداد به عنوان محصولات روبنایی بشنوید؛ چون امروز بسترهایی برای استفاده از API و خدمات بانکی باز کردهایم؛ چون کشش خیلی خوبی ایجاد شده است؛ اما آیا همه زیرساختهای موجود، کشش پاسخ به آن همه نیازی را که ایجاد شده است، دارند؟ ندارد؛ بنابراین به این احتیاج داریم که یک سری بازسازی جدی در یکسری زیرساختها ایجاد کنیم و اجازه دهیم شرکتها و فینتکها با استفاده از این سرویسها فعالیت کنند.
ما باید زیرساختهایمان را تقویت کنیم؛ البته تقویت زیرساختها فقط به معنی بازسازی سیستمهای موجود نیست؛ بلکه یک سری کمبودها در سیستمهای زیرساختی داریم که یکی از مهمترینهای آنها زیرساخت جامع مدیریت اسناد و محتوا در بانک ملی است که به نوعی تعیینکننده اساسی دیجیتالی شدن هر سازمانی است.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده