هزینه های طرح هدفمند کردن یارانه ها

ایبنا – آیا نمایندگان مجلس برواقعیات و پیامدهای اجرای هدفمند کردن یارانه ها چشم فروبسته اند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک برای تحلیل این مسئله باید به منشور هدفمند کردن یارانه ها نگاه کنیم.قبل از نگاه کردن به منشور، توجه به این پیش فرض ضروری است که «هدفمند کردن یارانه ها» یک هدف راهبردی اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای کشور به شمار می آید اما روش های تحقق این هدف می توانند کاملا متفاوت و با هزینه های متفاوت باشند. منظور از هزینه تنها هزینه های ریالی و اقتصادی نیست بلکه مجموعه هزینه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و قانونی است. هزینه هایی که می تواند کل سرمایه های کشور را به خطر اندازد. با این پیش فرض بازتاب های منشور «طرح هدفمند کردن یارانه ها» به عنوان یک روش در زیر مرور شده است.

1- اولین بازتاب منشور این سوال است که روش فعلی تا چه میزان منطقی است.

2- منشور همچنین این سوالات را بازتاب می دهد که آیا راه دیگری جز روش فعلی برای هدفمند کردن یارانه ها وجود نداشته است. آیا بهارستان نشینان مجبور به تایید این روش هستند. آیا آنها با اشراف کامل بر واقعیت های جامعه اقدام به تایید روش فعلی می کنند.

3- هزینه های اقتصادی اجرای طرح چقدر است.

4- هزینه های اجتماعی طرح چه میزان است.

5- هزینه های فرهنگی طرح چه میزان خواهد شد.

6- هزینه های سیاسی طرح چقدر است.

7- منشور همچنین این سوال را مطرح می کند که چرا پرهزینه ترین روش انتخاب شد.

برای پاسخ به سوالات بالا به عنوان یکی از زوایایی منشور بخشی هزینه های اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها مورد محاسبه قرار می گیرد. پاسخ به سوالات دیگر برعهده خوانندگان است.

تحلیل هایی که تا کنون در رسانه ها منتشر شده اغلب به هزینه های اقتصادی پرداخته و کمتر به هزینه های غیر اقتصادی توجه شده است. درحالی که هزینه های اقتصادی بخشی از کل هزینه های طرح است و کمیسیون طرح تحول مجلس در بررسی های خود غالبا تلاش کرد تا هزینه های اقتصادی طرح به حداقل برسد. چرا که به تصور اکثریت اعضای کمیسیون با به حداقل رساندن هزینه های اقتصادی هزینه های غیر اقتصادی کاهش می یابد. درحالی که هزینه های طرح علاوه بر ارتباط طولی اساسا در عرض هم قرار می گیرند.

هزینه های اقتصادی: قدم در راه بی بازگشت

به دلیل رکود حاکم براقتصاد از یک سو و تزریق پول به جامعه در غالب توزیع نقدی یارانه ها که به صورت خرد انجام و لاجرم جذب بازار مصرف و غیرمولد می شود تورم با فاصله زمانی چهارتا پنج ماه پس از آغاز توزیع نقدی یارانه ها به صورت انتظاری و واقعی آغاز می شود. در همین حال با افزایش بودجه جاری دولت از حدود 70 هزار میلیارد تومان به حدود 113 هزار میلیارد تومان در واقع حدود 43 هزار میلیارد تومان پول بدون پشتوانه به حجم نقذینگی کشور افزوده می شود. چرا که بانک مرکزی این رقم ریال را قبل از آنکه معادل آن دلار در بازار بفروشد در اختیار دولت قرار می دهد اما بازار ریال بخصوص به دلیل رکود ظرفیت جذب این میزان دلار را ندارد بنا براین در واقع نوعی استقراض دولت از بانک مرکزی صورت گرفته که این امر خود پایه گذار تورم شدید خواهد بود. از سوی دیگر بردارایی های خارجی بانک مرکزی اضافه می شود که درنتیجه بانک مرکزی بابت تسعیر ارز انباشته شده در سرفصل دارایی های خارجی خود نیز باید حدود 3 تا 5 هزار میلیارد تومان به عنوان مالیات به دولت بپردازد که این نیز بر حجم نقدینگی و درنهایت بر عدد نرخ تورم خواهد افزود. به عبارت درگر غیر از نرخ رشد نقدینگی معمول نزدیک 70 هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی افزوده می شود. در نتیجه به در یک حساب سرانگشتی می توان پیش بینی کرد که حجم نقدینگی واقعی در کشور با توجه به نرخ رشد فعلی آن حدود 15.5 درصد از مرز 300 هزار میلیارد تومان بگذرد و به دلیل این که به تناسب آن کالا تولید نشده در نتیجه کالاهای موجود در بازار افزایش قیمت قابل توجه می دهند.

نقدینگی فعلی حدود 200 هزار میلیارد تومان است وقتی با 50 درصد رشد به 300 هزار میلیارد تومان می رسد به معنای ان است که قیمت ها در یک فاصله چهار تا 8 ماهه بیش از 50 درصد رشد خواهند کرد. به عبارت دیگر جامعه با تورم بالای 50 درصد مواجه خواهد شد. این تورم به معنای ان است که میزان حقوق و دستمزد کارکنان بخش های مختلف دولتی و غیر دولتی نیز به همین میزان افزایش یابد. دولت و بخش خصوصی اگر بخواهند تنها 30 درصد این تورم را در افزایش حقوق کارکنان تاثیر دهند رقم قابل توجهی بر هزینه های تمام شده شان خواهد افزود.

 از سوی دیگر کدام بخش تولید قدرتمندی است که بتواند در محیطی با تورم 50 درصد زنده بماند. ضمن اینکه سودآوری کارهای غیر تولیدی و دلالی در یک محیط با تورم 50 درصدی به مراتب بیشتر از کار تولیدی است. بنابر این رکود اقتصادی بازهم نشدید شده و هزینه های جاری دولت انیز مجددا فزایش می یابد. از سوی دیگر به دلیل افزایش سود آوری بخش اقتصاد غیر مولد، بر سرعت گردش پول و درنتیجه حجم نقدینگی و همچنین تعداد واسطه ها به شکل معنادار و تصاعدی افزوده خواهد شد و خلاصه آنکه به صورت گریزناپذیری قدم در راه بی بازگشت گذاشته و با سرعت زیاد به سمت زیمباوه شدن پرتاب می شویم.

هزینه های اجتماعی:کاهش همبستگی اجتماعی
هزینه ها اجتماعی طرح هم در طول هزینه های اقتصادی و هم در عرض آن قرار دارد. هزینه های اجتماعی در طول هدفمند کردن یارانه ها به روش مندرج درلایحه ان ناشی دو مسئله است. یکی به دلیل افزایش سطح عمومی قیمت هاست که باعث فشار شدید به اقشار کم درآمد جامعه منجر و از سوی دیگر به دلیل رکود بخش تولید به تعداد بیکاران جامعه افزوده می شود. طبعا هرچه تعداد بیکاران در یک جامعه افزایش پیدا کند جرم های اجتماعی افزوده خواهد شد.

اما هزینه های اجتماعی در عرض هزینه های اقتصادی نیز کاملا حائز اهمیت است. در یکی از این موارد به دهک های درامدی جامعه مربوط می شود. براساس آمارهای بانک مرکزی فاصله هزینه های دهک های اول تا هفتم به ترتیب 170 هزارتومان،285 هزارتومان، 378 هزار تومان، 470 هزار تومان،570 هزار تومان، 690 هزار تومان، و 842 هزار تومان است. این ارقام نشان می دهد که فاصله هزینه ای این خانوارها 100 تا 150 هزار تومان است. حال اگر بخواهیم به دهک پنحم حدود 100 هزار تومان کمک یارانه نقدی پرداخت شود طبعا دهک ششم معترض و در دهک هفتم نیز چنین حسی با غلظت کمتری ایجاد خواهد شد. یعنی بدون آنکه تفاوت چندان مهمی روی داده باشد درآمدبرخی از خانواده ها افزایش می یابد اما همسایه نزدیک به آن از پرداخ نقدی محروم است. این مسئله ضمن ایجاد حس تبعیض میزان همگرایی و همبستگی اجتماعی را کاهش می دهد.

در همین حال بر اساس ارقام بانک مرکزی متوسط مجموع «درآمد پولی و غیر پولی» یک خانوار در کشور 806 هزار تومان است این رقم حدود 5 درصد از مجموع هزینه ها ی خانوار معادل 844 هزار تومان کمتر است. در همین حال حدودا 70 درصد از درآمد هرخانوار را درآمدهای پولی تشکیل می دهد. بر این اساس از 806 هزار تومان حدود 564 هزار تومان خانوار ایرانی درآمد پولی است. حال برای محاسبه درآمد دهک های یک تا هفتم جامعه هزینه ها این دهک ها را را حدود 5 درید کاهش داده و برای محاسبه رقم درآمد پولی آنها، رقم حاصل را در 70 درصد تاثیر می دهیم.

بنابر این پیامد دیگر در دهک های پایین روی می دهد. پرداخت نقدی حدود 100 هزار تومان به دهک اول تا سوم باعث می شود به یکباره درآمد پولی این این دهک ها به ترتیب در دهک اول از 113 هزار تومان به 213 هزار تومان معادل تقریبا 88 درصد ، در دهک دوم از 190 هزار تومان به 290 هزار تومان معادل 53 درصد و در دهک سوم از 250 هزار تومان به 350 هزار تومان معادل معادل 40 درصد رشد کند. طبیعی است که این اتفاق باعث کاهش انگیزه برای کار و تلاش بخصوص در دهک اول و دوم جامعه خواهد شد. خانواری که به یکباره بین 60 تا 90 درصد افزایش درامد داشته باشد طبیعی است که چندان عطشی برای کار و تلاش نخواهد کرد. به عبارت دیگر هدف مند کردن یارانه ها باعث کاهش انگیزه کار در بین دستکم حدود 15 میلیون ایرانی می شود.

هزینه های فرهنگی و روانی
هزینه های فرهنگی بیشتر در عرض هزینه های اقتصادی است. مهمترین هزینه فرهنگی را در تغیییر ادبیات کار و تلاش باید جستجو کرد. در برخی از کشور های حاشیه خلیج فارس هر فرد سهم خود را درآمدهای نفتی نقدا دریافت می کند. اما در ایران هر شخص سهم خود از درامد نفت را دریافت نمی کند بلکه برخی افراد ار سوی دولت مورد حمایت مالی قرار می گیرند. در اینجا دو کلمه کلیدی وجود دارد. یکی «برخی افراد» که به معنای همه جامعه نیست در نتیجه خود ایجاد دوگانگی در رفتار و فرهنگ جامعه و افراد یارانه بگیر را از یارانه نگیرها جدا خواهد کرد. در همچنین کلمه کلیدی «حمایت» یا «یارانه » که خود بار سنگین روانی بر دوش افرادی که این یارانه ها را دریافت می کنند قرار می دهد. افرادی که تقریبا بیش از 80 درصدشان از هوش ، نیرو ، دانش و تخصص کافی برای فعالیت برخوردارند. اما مفهوم دریافت یارانه طبعا بر دوش آنها سنگینی کرده و اعتبار آنها را در جمع کاری و در کنار یارانه نگیرها تضعیف می کند.

هزینه های سیاسی
هزینه های سیاسی هم درطول و هم در عرض هزینه های اقتصادی قرار دارد. بدیهی است که تورم بالا و افزایش نرخ بیکاری از انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی نسبت به دولت ها خواهد کاست.

هم چنین تبعیض ایجاد شده در توزیع نقدی یارانه ها خود پایه گذار کاهش همگرایی اجتماعی شده و جامعه را نسبت به کشور و دولت کم تعصب خواهد کرد.

آیا روش دیگری نیست
یکی دیگر از بازتاب های منشور آن است که آیا روش دیگری برای هدفمند کردن یارانه ها وجود ندارد. طبعا وجود دارد. روش هایی که راه اعتدال را در پیش و منافع جمیع بخش های جامعه را در نظر گیرد و حداقل هزینه را به بخش های وتولید ایجاد کند. همچنین بازتاب منفی فرهنگی و اجتماعی نداشته بلکه باعث تقویت روحیه تلاش ، کار و همبستگی اجتماعی شود.

نکته اساسی آن است که این روشها سخت و نیازمند صعه صدر، تلاش و حوصله است. در حالی که روش فعلی هدفمند کردن یارانه ها سهل ترین و پرهزینه ترین روش هدفمند کردن یارانه ها است. این تصور منطقی نیست که تصور کنیم را هدف مند کردن یارانه ها به روش فعلی جامعه کمتر اعتراض کند. از سوی دیگر صرف اینکه برخی آمارهای میزان مصرف انرژی در کشور به عنوان استدلال انتخاب روش فعلی هدفمند کردن یارانه ها قلمداد شود خود یک اشتباه راهبردی است چراکه درواقع در یک رابطه شرطی از «مقدمه» درست یک «نتیجه» نادرست را استخراج کرده ایم.

lمنبع:فردا

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

5  +    =  12