ادامه این آش را که می پزد

ادامه این آش که مدیران قبلی بانک مرکزی بار گذاشته اند را چه کسی و چگونه و در چه مدتی می پزد؟ نکته اساسی اما ان است که بانکها و موسسات و مردم در این میان چه گناهی را مرتکب شده اند که بخش اعظم هزینه را باید متحمل شوند.

اقدامات نسنجیده مدیران تنها در زمان خودشان دارای آثار منفی نیست بلکه می تواند چند سال ، چند دهه  و حتی بیشتر  طول بکشد. یادمان نرفته که در دوره قبل مدیران بانک مرکزی در بخش های مختلف بخصوص بخش نظارت چه اقدامات غیر محتاطانه ای را در دستور کار قرار دادند. از انحلال ها و ادغامها گرفته تا ثبت شتابزده نام موسسات و بانکهایی که هنوز شروط مورد نظر ناظر را اجرا نکرده اند و..

بارها در خصوص نقایص این اقدامات در رسانه های مختلف و جلسات کارشناسی سخن رفته و خواهد رفت و طبعا نگارنده در اینجا قصد بازروایی این نقدها را ندارد بلکه اکنون سخن اصلی این است که این آش بار گذاشته را  امروز چه کسی و چگونه به سرانجام می رساند.

به تعبیر دیگر این سخن چهار بعد دارد:

1- اینکه در گذشته هر چه که بوده گذشته است و اکنون باید به حل و فصل مسائل پرداخت.

2- نمی توان مسئله را پاک کرد به تعبیری نمی توان آشی را که قبلا بار گذاشته ایم از روی اجاق برداریم و به کنار ی بگذاریم و فراموشش کنیم. چرا که عملا این امکان مقدور نیست. موسسات و بانکها در حقیقت موجودات زنده ای هستند که در محیطی که بانک مرکزی به عنوان یکی از متولیان مهم و کلیدی در مناسب بودن ان نقش دارد پویا هستند و منافع و زندگی مشتریانی که از میان احاد مختلف مردم در سود و زیان این موسسات ذی سهم هستند درگیر این موجودیت است.

3- باید راه حل منطقی یافت. بانک مرکزی اگر اعتقاد به ایجاد و حفظ ثبات پولی و اقتصادی در کشور دارد نمی تواند یک روز صبح بلند شود و نام هایی را اضافه یا حذف کند. و بعد با آنها به گفتگو ببنشیند.مجوز هایی را صادر و بعد لفو کند. این دقیقا ناقض گفته های مدیرعامل محترم فعلی این بانک است. اجرایی کردن هر راه حل در نظام بانکی بدون مطالعه مدون قطعا هزینه های زیادی را برای مردم در پی دارد. هر قصور بانک مرکزی می تواند همانند ریگ کوچکی در نوک کوه باشد که در انتهای دره به بهمنی بزرگ بدل شده و موجودات زنده و غیرزنده زیادی را در خود می بلعد. بانک مرکزی باید بر جایگاه خود بیشتر واقف باشد.

4- سخن چهارم اینکه بانک مرکزی یک  نهاد حقوقی است. اینکه برخی مدیران ان در برهه ای دچار خطا شده اند یا نه توجیه قابل قبولی برای رفع انگشت اتهام به سوی بانک مرکزی و یا توجیه خطا ها نیست. بانک مرکزی مسئولیت هایی دارد که بنابر وظیفه ضرورتا باید در پی تحقق آنها برآید. به تعبیر دیگر اینکه این آش را کی و کی و چرا بار گذاشته است قصه ای مربوط به گذشته است و مدیران فعلی بانک مرکزی وقتی قبول وظیفه کرده اند اکنون نیز موظفند اوضاع را همراه با مطالعه و با کمترین خطا به سمت ثبات هدایت کنند.( البته می توانند این وظیفه را انجام ندهند  مگر مدیران قبلی ثبات را ایجاد نکردند کسی معترض شد اکنون نیز مدیران فعلی اگر تمایل دارند وضع را به سمت ثبات پیش ببرند اگر هم تمایل ندارند انشا… خدابزرگ است و مدیران بعدی نیز وظایفی دارند….)

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

70  −  60  =