مشکل اینترنت ایران: سرعت یا کیفیت؟
تصور عموم این است که سرعت بالاتر اینترنت لزوما به معنای کیفیت بهتر است، چرا این تصور درست نیست؟
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، از دنیای اقتصاد سرعت و کیفیت پایین اینترنت این روزها به یکی از بزرگترین دغدغههای روزمره ما تبدیل شده است. همه ما به نوعی به این شبکه ارتباطی وابستهایم و صحبت کردن از الزامات «اینترنت خوب» (چیزی که اخیرا وعده دو سال بعد آن را دادهاند) قطعا موضوعی تکراری است.
2 دولت احمدینژاد و خاتمی با چالش گسترش اینترنت و تقاضای روزافزون جامعه برای اتصال مطمئن به مهمترین شبکه ارتباطی جهان روبهرو بودهاند، هر 2 دولت استراتژی توسعه پهنای باند را به عنوان کلیدیترین عامل توسعه در این بخش پیش رو قرار دادند و دولت روحانی نیز در هشتماه نخست کاری خود همین رویه را مد نظر قرار داده است.
فارغ از دولت در بخش خصوصی نیز موضوع پهنای باند موضوعی رقابتی است. چند شرکت بزرگ خدماتدهنده اینترنت امروزه روی ارائه سرویسهای مگابیتی و با سرعت بالاتر از حد متوسط ایران ورود پیدا کردهاند. از سوی دیگر، کاربران نیز موضوع سرعت اینترنت را عامل اصلی رضایتمندی یا نارضایتی از سرویسهای اینترنتی خود قلمداد میکنند.
به بیان ساده، جامعه ایرانی امروزه سرعت بالاتر و پهنای باند بیشتر را راهحل اصلی مشکلات اینترنت میداند در کنار این هم تصور عمومی همه ما این است که قیمت اینترنت بهخصوص در مقایسه با نوع خدماتی که به ما ارائه میشود بسیار بالاست. اما شاید خوب باشد نگاهی دقیقتر به تصورات و تحلیلهای خود بیندازیم آیا اساسا پرسش و درک ما از «اینترنت خوب» درست است؟
اتوبان سازی راهحل ترافیک؟
وزیر ارتباطات اخیرا یادداشتی در شبکه اجتماعی ایرانی مورد علاقهاش نوشته و در آن اشاره کرده وقتی یک روز با همسرش به کوهستان رفته با چند دانشجو روبه رو شده که از او در مورد زمان افزایش پهنای باند پرسیدهاند. او در پاسخ، شبکه انتقال داده در کشور را به شبکه آبرسانی تشبیه کرده که برای افزایش سهم آب هر نفر باید منتظر ساخت لولهکشیهای جدید و افزایش قطر لولهها بود. صرفنظر از این مشابهسازی که احتمالا برای سادهکردن موضوع انجام شده، خوب است تاملی روی اصل موضوع داشته باشیم. مثال ملموسی در این زمینه روبه روی همه ما قرار دارد. طی سالهای اخیر در تهران بزرگراهها و تونلهای بسیار زیادی ساخته شده است. چنین حجمی از بزرگراهها، پلها و تونلها قابل مقایسه با 10 تا 15 سال قبل نیست، اما پرسش این است آیا تکمیل شبکه بزرگراهی و توسعه آن کیفیت رانندگی در شهر را تغییر داده است؟
مقررات ناکارآمد و کیفیت سرویس
موضوع اشتراک یک به هشت از آن موضوعات دستمالی شده و بسیار گفته شده است. بسیاری از کاربران به اشتباه تصور میکنند شرکتهای اینترنتی خطوط آنها را بیش از حد استاندارد به اشتراک میگذارند. اما استاندارد اشتراک چقدر است؟ طبق مقرراتی که سازمان تنظیم مقررات برای شرکتهای اینترنتی قرارداده یک شرکت اینترنتی حق دارد یک خط اینترنتی با هر سرعتی بین حداکثر 8 نفر به اشتراک بگذارد. این میزان برای برخی سرعتها خندهدار است. مثلا تصور کنید شرکتهای اینترنتی سرعت اینترنت 128 کیلوبیت خود را بین 8 نفر به اشتراک بگذارند به این معنی است که به هر نفر 16 کیلوبیت میرسد که سه برابر کمتر از یک خط دایالآپ است! قطعا هیچ شرکتی چنین کاری را نمیکند چون در آن صورت مشتریانش را از دست خواهد داد در عین اینکه استاندارد سازمان تنظیم مقررات را رعایت کرده است. همین مثال نشان میدهد که وضعیت مقررات گذاری ما در حوزه اینترنت تا چه حد اشتباه و از قضا بر خلاف مصالح کاربر است.
کیفیت سرویس ربطی به سرعت ندارد
هر چند تجربه کاربری ما از اینترنت در گرفتن خدمات از شرکتهایخدماتدهنده اینترنت ناخوشایند است، اما بسیاری از شرکتهای اینترنتی امروزه سرعتهایی بالاتر از سرعت واقعی خریداری شده به مشتریانشان ارائه میدهند. بسیاری از کاربران به اشتباه تصور میکنند هرچه میزان تعرفه سرعت بالاتری را بپردازند کیفیت اینترنت بهتری را خریداری کردهاند، اما واقعیت این است که ضروریترین کاربردهای اینترنتی مانند دیدن صفحات وب (که روز به روز سنگینتر هم میشوند) یا مثلا تماس تصویری یا دیدن فیلم به صورت آنلاین تا حد معینی نیاز به سرعت بالا دارند. بهطور ساده یک خط 128 یا 256 با کیفیت برای دیدن فیلم با کیفیت معمول از یوتیوب یا تماس تصویری کاملا مناسب و کافی است. بهطور واضح آنچه تجربه استفاده از اینترنت ما را ناخوشایند میکند نه پایین بودن سرعت اینترنت بلکه اختلالات و تاخیرها است. یافتن دلایل این اختلالات رضایتمندی کلی از اینترنت ایران را بهطور چشمگیری افزایش میدهد. به واقع همچون شهر که با اتوبانها و بزرگراهها نمیتواند مشکلات ترافیکیاش را حل کند معضلات اینترنت نیز لزوما با افزایش پهنای باند و سرعت حل و فصل نمیشود.
امروزه عوامل متعددی برای کندی اینترنت در ایران وجود دارد که مجموعه آنها نشاندهنده عدم مدیریت ترافیکی مناسب اینترنتی است. به واقع افزایش قطر لوله یا ساخت لولههای جدید لزوما به «اینترنت خوب» ختم نمیشود و دو سال دیگر هم دانشجویان باز هم در کوهستان همین پرسش را از وزیر ارتباطات خواهند پرسید.
قیمت اینترنت
اینترنت گران است. این را همه میدانیم، اما مشکل کجاست؟ نگاهی به ساختاربندی اینترنت ایران نشان میدهد که دولت همچنان بزرگترین معضل در ارزان شدن اینترنت به شمار میآید. شرکت ارتباطات زیرساخت امروزه در مقام یک شرکت دولتی که انحصار خرید و توزیع اینترنت در کشور را برعهده دارد عمدتا بحث سودآوری را در اولویت خود قرار داده است. شرکتی که در جامه یک Big Provider یا National Provider باید منافع ملی و کاربران میلیونی و توسعه کشور را در اولویت قرار دهد امروزه اصطلاحا حق گمرکی بسیار سنگینی را روی واردات پهنای باند به کشور اخذ میکند که این هزینه سنگین در نهایت باعث توقف رشد اینترنت، کوچک و محدود ماندن بخش خصوصی و قیمت گران اینترنت در کشور شده است. امروزه یک خط اینترنت 155 مگابیتی در مرز ایران قیمتی حدود 300 تا 400 دلار دارد، اما همین خط در تهران به شرکتهای اینترنتی حدود 24 میلیون تومان به فروش میرسد. شرکت زیرساخت قطعا از نظر دولت شرکت درآمدزای موفق و نمونهای است اما در عوض خود دولت و تمام کشور بابت عدم توسعه اینترنت در کشور فرصت و هزینه به مراتب بیشتری را نسبت به درآمد این شرکت از دست داده است. آنچه عموما در پاسخ به گرانی اینترنت به مردم گفته میشود این است که نگهداری شبکه انتقال هزینه دارد. اما خوب است نگاهی بیندازیم به میزان هزینه شبکه انتقال. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد هزینه انتقال دیتا در خارج از کشور برای هر کیلومتر حدود 510 تومان است درحالیکه بر اساس تعرفههای موجود هزینه انتقال دیتا از مرز بازرگان تا تهران به ازای هر کیلومتر 45 هزارتومان است. این به این معنی است که هزینه انتقال دیتا در ایران 88 برابر گرانتر از خارج است.
سرنخهای گرانی اینترنت در ایران
در واقع اگر دنبال سرنخهای گرانی اینترنت در ایران هستیم باید بار دیگر به کل مجموعه شبکه انتقال و هزینهها و تعرفههای آن نگاهی بیندازیم. آنچه دولت طی ماههای اخیر به شرکتها تکلیف کرده کاهش اجباری 20درصدی قیمت پهنای باند است. امروزه هیچ کدام از کاربران این کاهش قیمت را مشاهده نمیکنند دلیل آن هم این تعرفههای اینترنتی دارای یک سقف و کف است. یعنی شرکتها میتوانند برای کاربرانشان از یک کف تا یک سقفی به قیمتگذاری بپردازند. بسیاری از شرکتها بهدلیل رقابتی که در بازار عرضه اینترنت کشور وجود دارد تا قبل از این هم تعرفه خود را روی سقف قرار نداده بودند، بنابراین در مجموع با چند درصد کاهش قیمت عملا دستورالعمل دولت را هم اجرا کردهاند. واقعیت اما این است که چنین کاهشهای اندک و غیر اصولی نه در سبد نهایی کاربر دیده میشود و نه باعث افزایش کیفیت سرویس مشتریان میشود. آنچه امروزه همه ما به آن نیاز داریم سرعت و کیفیت و قیمت مناسب اینترنت توأمان است.