ازدواج سپید و عروسهایی بدون لباس سپید
هم اکنون اوضاع به سمتی رفته که اگر کسی مثل ما پیدا شد و تصمیم گرفت با یک جعبه شیرینی و دستهای گل به خواستگاری برود و تن به مهریههای آنچنانی و مخارج عروسی اینچنینی بدهد و کسی را با لباس سپید آورده و با کفن سپید ببرد، در کمال احترام، گاگول (نوعی احمق) یا اسکول (نوعی پرنده) نامیده میشود.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، از ایسنا – فرزین پورمحبی: دختر آقا الماس، تیپ میزنه چپ و راس، باباش خبر نداره همیشه اینجا اونجاس! اما چرا؟ چون شاهزاده سوار بر اسب سپید از راه نرسیده و دختر آقا الماس هم بهناچار خودش دست به کار شده تا به قصد پیدا کردنش، کانون گرم خانواده را ترک کرده و به این در و آن در بزند. اما گویا بیرون از کانون گرم خانواده هم آنقدرها سرد نیست… بازار چیک تو چیک و لاوترکونیهای خیابانی بهقدری داغ شده و حریمهای خصوصی به حدی شکسته که تازه میشود فهمید چرا اصرار بر این است، بگویند: «شهر ما ، خانه ما» … چون هر جایی از سطح شهر، حتی داخل واگنهای شلوغ مترو هم میتوان کارهای هیجانانگیز کرد و قبل از رسیدن گشت ارشاد سر و تهش را هم آورد. جوان عذب زیاد است اما جوان ناکام خیلی کم! ناموس شده حکایت شعر: «آهویی دارم خوشگله، فرار کرده ز دستم»!
ایول الله،احسنت،خیلی خوب زدی تو خال.باز هم از این حرفها بزن.
ازدواج سفید ، واکنش پسرها به همون سند بردگی بی قید وشرط است به نام مهریه سنگین و عدم توانایی برای پرداخت اون و در نتیجه زندان و اگه کسی هم با هزار زحمت و تلاش مختصر مال و اموالی داشته باشه همون هم به جای مهریه توقیف میشه ، و همینطور واکنش به شروط ضمن عقد که واقعا همن عهدنامه های ترکمانچای هست. و جالبتر اونکه خانم حتی بعد از ازدواج میتونه زندگی رو ترک کند و قانونا هم هیچ کاریش نمیشه کرد اما وای به حال مرد ، همون مردی که با شور و شوق زیاد همون لحظه عقد انگار سند بردگیشو با یک چک سفی امضا میکنه . بله اگه مسوولین فکری نکنن ، فکر نکنم دیگه کسی ازدواج کنه.