پیام مهم مراسم تشییع پاشایی چه بود؟

حمیدرضا شکوهی در سرمقاله مردم سالاری نوشت: در زمانه‌ای که ارتباطات اجتماعی کمتر از هر زمان دیگری شده و خیلی‌ها خلوت خود را با اینترنت و شبکه‌های مجازی و برنامه‌های مختلف گوشی‌های همراه پر می‌کنند، گردهم آمدن جمع زیادی در یک زمان و یک مکان، یک محرک قوی نیاز دارد.

حمیدرضا شکوهی در سرمقاله مردم سالاری نوشت: در زمانه‌ای که ارتباطات اجتماعی کمتر از هر زمان دیگری شده و خیلی‌ها خلوت خود را با اینترنت و شبکه‌های مجازی و برنامه‌های مختلف گوشی‌های همراه پر می‌کنند، گردهم آمدن جمع زیادی در یک زمان و یک مکان، یک محرک قوی نیاز دارد.

روز یکشنبه اثبات شد که این محرک قوی می‌تواند حتی از جایی ایجاد شود که کمتر کسی انتظارش را دارد. مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی، خواننده پاپ محبوبی که البته مشهورتر و محبوبتر از او هم در موسیقی عامه‌پسند ایران حضور داشتند و دارند، حتی برای هوادارانش هم غیرمنتظره بود.

 استقبال بسیار گسترده مردم برای آخرین وداع با پاشایی که از مقابل تالار وحدت تهران آغاز شد و تا ساعت‌ها خیابان‌های مرکزی پایتخت را قفل کرد و به بهشت زهرا هم رسید؛ تا جایی که تا لحظه نگارش این یادداشت، هنوز به دلیل ازدحام جمعیت، امکان خاکسپاری او ایجاد نشده است.

اما پیام این استقبال گسترده و مشایعت کم‌نظیر چیست؟ شاید بیماری سخت مرتضی پاشایی که طی یک سال اخیر مورد توجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفته بود مردم را به پیگیری وضعیت بیماری او واداشته بود و به همین دلیل، همگان در انتظار حاصل مبارزه دشوار او با این بیماری بودند؛ بویژه با توجه به بهبود نسبی وضعیت جسمانی پاشایی که حتی امکان برگزاری کنسرتی دیگر را در مهر ماه جاری برایش فراهم ساخت.

درگذشت او پس از این مبارزه دشوار آن هم در سن کم، خیلی‌ها را، حتی کسانی که با ترانه‌هایش خاطره نداشتند تحت تاثیر قرار داد. اما از منظری دیگر، او خواننده‌ای پاپ با موسیقی عامه‌پسند، اما از نوع غمگین بود. غمی که در لابه‌لای ذهنیت و بطن زندگی مردمان این سرزمین بویژه جوانان رسوخ کرده و به همین دلیل، ترانه‌هایش ارتباط نزدیکی با همه برقرار کرد.

اما آنچه برخی تمایل دارند پنهان بماند، تاثیر غیرقابل باور موسیقی پاپ در زندگی مردم و بویژه جوانان است. تاثیری به حدی شگرف که می‌تواند چنین اجتماع عظیمی ایجاد کند. همان نوع موسیقی که سال‌ها تلاش شد، انکار و حتی سرکوب شود. خوانندگانی در اوج محبوبیت از همین سرزمین مهاجرت کردند چون زمینه ادامه فعالیت‌هایشان در داخل مرزها فراهم نشد و البته چند خواننده محبوب دیگری که مجوز نگرفته‌اند اما مانده‌اند و می‌خواهند بمانند، آنقدر محبوبیت دارند که آهنگ‌هایشان بدون نیاز به مجوز، بین خیلی از جوانان زمزمه می‌شود. مرتضی پاشایی و برخی دیگر از خوانندگان موسیقی پاپ مجوز دارند اما به غیر از کنسرت‌هایی که برگزار می‌کنند، چقدر امکان ارتباط آنها با مردم ایجاد شد؟

صدا‌و‌سیما که حالا به بهانه آنکه مرتضی پاشایی تیتراژ یکی از برنامه‌های مناسبتی مذهبی‌اش را خوانده، کمی از درگذشت او می‌گوید، برای معرفی مرتضی پاشایی و سایر خوانندگان پاپ چه کرده است؟ سال‌هاست موسیقی پاپ، مهمترین نقطه مشترک جوانان این سرزمین است، اما فقط در شب تحویل سال نو، گاهی، چشم مردم به حضور خوانندگانی مثل مرتضی پاشایی در صدا‌و‌سیما روشن می‌شود و اصلا معلوم نیست که اگر مرتضی پاشایی بیمار نمی‌شد، در برنامه تحویل سال 93 دعوت می‌شد؟ سهم موسیقی پاپ از رسانه رسمی در ایران، فقط دقایقی از یک شب از 365 روز سال است و این یعنی همه محدودیت‌ها هم نتوانسته موسیقی عامه‌پسند را از مردم و بویژه جوانان جدا کند.

به اعتقاد من، پیام مهم مراسم کم‌نظیر تشییع پیکر مرتضی پاشایی، نقش مهم موسیقی پاپ به عنوان هنری عامه‌پسند برای ایجاد همبستگی اجتماعی، بدون دخالت نهادهای حاکمیتی بود و از این پتانسیل مهم، نه باید نگران بود و نه در صدد بهره‌گیری سیاسی و مذهبی از آن – در قالب همان نگرش قالبی و محدود و یکجانبه‌ای که صدا‌و‌سیما در این دو سه شب به آن پرداخته – برآمد. تشییع کم‌نظیر مرتضی پاشایی، پیام روشنی به نتیجه بسیاری از محدودیت‌های سلیقه‌ای است که روز به روز از اثرگذاری آن کاسته می‌شود.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

6  ×    =  36