درختان خیابان ولی عصر را رضاخان کاشته یا قالیباف

فیلمی در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمده به نام چنارستان. این طور که خبر داده اند ظاهرا از فیلم استقبال خوبی به عمل آمده. برایش نمایش مجدد گذاشته اند و سالن نمایش نه تنها پرشده که تعداد زیادی سرپا ایستاده اند به نمایش فیلم. بعضی از دوستان از موضوع فیلم برآشفته شده اند و آن را نشانه ای از یک کودتای خزنده علیه ارزش ها و باورهای دینی و معنوی دانسته اند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، راستی یادم رفت بگویم موضوع این مستند به خیابان ولی عصر برمی گردد. با محوریت درختان بی شماری که در طولانی ترین خیابان خاورمیانه کاشته شده اند. ظاهرا دوستان این فیلم را نوعی ستایش نامه از رضاخان دانسته اند و نمایش آن را توهین به باورهای انقلابی فرض کرده اند. من فعلا کاری به کار تلقی دوستان از این فیلم ندارم. قصد دفاع یا منکوب کردن فیلم را هم ندارم. اما پرسش هایی به ذهنم می رسد که فکر می کنم اگر به آن ها فکر کنیم شاید همه ما بتوانیم به نتیجه بهتری برسیم. اول این که چرا علی رغم این همه تبلیغی که ما از رسانه های فراگیر علیه رضا خان انجام داده ایم و می دهیم از فیلم های این چنینی استقبال می شود؟ بالاخره یک جای کار می لنگد. یا ما کارمان را بلد نیستیم انجام بدهیم و یا دیگران خیلی خوب بلدند کارشان را انجام بدهند.شاید هم مسئله هیچ ربطی به خوب و بد ساختن ندارد و این استقبال ها به موضوعاتی فرامتنی برمی گردد. بهتر نیست کمی به مسائل فرامتنی توجه کنیم؟ باور بفرمایید گاهی اوقات موضوعات فرامتنی به مراتب از خود متن مهم ترند و دست کم تعیین کننده تر. آیا اگر خود ما به بعضی از واقعیت ها اعتراف می کردیم مردم حرف ما را بهتر قبول نمی کردند؟ فی المثل خود ما اگر به این واقعیت اشاره می کردیم که خیابان ولی عصر را چه کسی به این شکل و شمایل درآورده و بعد هم از اشتباهات همان فرد در حیات سیاسی و اجتماعی اش سخن می گفتیم مردم به عنوان یک آدم منصف قضاوت ما را درباره آن شخص نمی پذیرفتند؟
بعد هم مگر چنارستان چه می گوید؟ می گوید درختان خیابان ولی عصر را رضاخان کاشته. مگر نکاشته؟ اگر مستندی بسازیم و بگوییم درختان خیابان ولی عصر بعد از انقلاب کاشته شده آن هم توسط آقای قالیباف مسئله حل می شود؟ خب، اگر ماجرا به همین سادگی است یک مستند بسازیم و همین را بگوییم و بعد هم بدهیم از رسانه ملی پخشش کنند تا بینندگانش به جای چند صد نفر و یا چند هزار نفر بشود چند میلیون نفر. اما هم من می دانم و هم شما که مشکل به این سادگی ها حل نخواهد شد. شبکه من و تو دارد از رضاخان اسطوره ای دوست داشتنی می سازد و تو چاره ای نداری جز این که در مقام انصاف تصویری قابل قبول افکار عمومی از رضا خان بسازی تا این اسطوره را درهم بشکنی. اما راه شکستن اسطوره حتی اگر آن اسطوره دروغین باشد گرد و خاک به راه انداختن نیست. من نمی گویم چنارستان تصویری منصفانه از رضاخان است اما می گویم با هیاهو به راه انداختن علیه یک مستند تو به خواسته ات نمی رسی. مگر این که قصدت از هیاهو به راه انداختن کاسبی باشد که من در آن صورت حرفی برای گفتن ندارم جز این که برایت آرزوی توفیق کنم.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  5  =  1