چند سرانجام در اجرای برجام

حالا تازه رسیده ایم به نقطه صفر، و خوشحالیم از اینکه امکان ساختن برای مان فراهم شده است. طی حدود ده سال گذشته شرایط به گونه ای رقم خورد که ما در منطقه منفی و قبل از صفر قرار داشتیم و عملا امکان نوسازی و بازسازی از اقتصاد ایران گرفته شد. طی دو سال گذشته نیز تنها هدف این بود که از نبود امکان به امکان برسیم و همه تلاش ها بر این قرار گرفت که برگردیم به نقطه ای که شرایط ساختن را دوباره فراهم کنیم و حالا تازه رسیده ایم به نقطه آغاز حرکت برای ساختن.

درسی که ما باید بگیریم آن است:دنیای واقعی ما بخصوص درعرصه سیاست و اقتصاد قبل از تاکید بر حق، فراهم کردن «شرایط تحقق حق” است.   به تعبیر دیگر در تعاملات واقعی این حق نیست که اولویت دارد بلکه فراهم کردن «شرایط» است به گونه ای که بتوانیم به حقوق خود نایل آییم .

می توانیم سپهری از  رویا بسازیم و سالها بر حقوق از دست رفته مان مرثیه بخوانیم اما واقعیاتی که رخ می دهد این است:با نفت 147 دلاری هم اقتصادمان زمین گیر می شود،صنایعمان به فرارکود می رود   خیابان های مان از الودگی ناشی از سوخت بی کیفیت دنیای سرطانی برای فرزندانمان ایجاد می کند، بی کاری و اعتیاد زیرساختهای اجتماعمان را به لرزه و ریزش در می افکند و اخلاق از جامعه ما رخت بر می بندد.

اما حالا با این دیدگاه که فراهم کردن شرایط مهمتر از خود حق است باید چه کنیم که  بهتر از  فرصت از دست رفته برای ساختن بیشتر استفاده ببریم:شاید بسیاری تصور می کنند اگر شرایط بین المللی بهبود بخشیده شود همه چیز حل است در حالی که اصلا چنین نیست.

واژه «بین» را به عنوان یک کلمه مهم در ترمولوژی(لغت نامه) رفتاری روزانه باید به خاطر بسپاریم:شرایط بین المللی متاثر از شرایط بین الافرادی،بین السازمانی،بین النهادی وبین ال… است.  نمی توانیم بدون این که شرایط تحقق حقوق کلیه افراد اعم از حقوقی و حقیقی (حقوق شهروندی) را در همه عرصه از جمله اقتصاد فراهم نکنیم اما امید به بهبود شرایط بین المللی داشته باشیم. نمی توانیم شرایط تحقق یک اقتصاد،سیاست و اجتماع  اخلاق گرا را فراهم نکنیم اما امید به بهبود شرایط رعایت حقوقمان در عرصه بین المللی داشته باشیم.نمی توانیم شرایط رعایت حقوق فردی( بین الافراد) را فراهم نکنیم اما انتظار ایجاد یک اجتماع و سیاست و اقتصاد اخلاق مدار باشیم. همه این «بین» ها مانند دومینو به هم وابسته اند.

اگر خواننده دقت کرده باشد نگارنده بر شرایط تاکید دارد نه بر حقوق. در هر سطح اجتماعی،شخصیت ها (حقیقی یا حقوقی)ی رویا پرداز بیشتر در تفسیر و تبین حق تاکید می کنند و شخصیت های واقعی در اندیشه فراهم کردن شرایط تحقق حقوق اجتماعی و اقتصادی  خود هستند. اکنون در نقطه صفر قرار داریم خوب است با محوریت واژه «بین» به سمت بهبود شرایط تحقق اهداف و حقوق اقتصادی و اجتماعی خودمان برویم.

حقوق از دست رفته ما کم نیستند: شهر تمیز و عاری از الودگی، فناوری روز، اقتصاد با رونق نسبی، شاخص بیکاری پایین، جامعه کم جرم،جاده های امن، شبکه بانکی فعال و تمیز،ساختار بیمه  امن و فراگیر، بانکداری الکترونیک استاندارد و…اینها تصاویر زیبایی از حق را پیش رویمان ردیف می کند اما هنر ما این نیست که رژه ای از حقوق را پیش چشم یکدیگر ترسیم کنیم هنر هم افزاینده ما آن است که شرایط تحقق این حقوق را فراهم کنیم. شرایطی که شرط اول آن فراهم کردن شرایط احترام به حقوق دیگری در تمام عرصه های اجتماعی، اقتصاد، سیاسی و بین الملل است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

7  ×  1  =