سوپرمارکت مالی
نگاهی به شرکتهای تامین سرمایه در ایران
یکی از مهمترین نهادهای مالی در سطح جهان، بانکهای سرمایهگذاری است که در ایران با نام «تامین سرمایه» شناخته میشوند. با وجود قدمت بسیار بالای نهادهای مالی اینچنینی در سطح جهان -بهخصوص کشورهای توسعهیافته غربی- سابقه این نهادها در ایران به یک دهه نیز نمیرسد. تامین سرمایهها در مجموع، وظایف واسطهگری مالی را در بازار سرمایه و بازار پول ایفا میکنند. تنوع وظایف شرکتهای تامین سرمایه به قدری زیاد بوده که معمولا از آنها به عنوان «سوپرمارکت مالی» یاد میشود بهطوری که نیازهای تامین مالی وسرمایهگذاری مشتریان حقیقی و حقوقی در افقهای زمانی کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت توسط این شرکتها برآورده میشود.
مهمترین دلایل توجه و تمرکز بر این کارکرد نیاز بیشتر به نقدینگی، بکر بودن بازار ابزارهای نوین بدهی و تمایل به نرخهای بدون ریسک در سالهای گذشته از سوی سرمایهگذاران و سرمایهپذیران بوده است. همچنین باید در نظر داشت شرایط کلی اقتصاد و نیت و تلاش مسئولان اقتصادی برای معرفی و گسترش ابزارهای بدهی باعث تلاش شرکتهای تامین سرمایه برای سهیم شدن از این بازار جدید شده است. از جمله ابزارهای بدهی میتوان به انواع مختلف اوراق صکوک، اوراق مشارکت و غیره اشاره کرد که تا به امروز حجم بالایی از آنها از سوی شرکتهای تامین سرمایه طراحی، تعهد پذیرهنویسی و بازارگردانی شدهاند. بررسی عملکرد اخیر شرکتهای تامین سرمایه نشان میدهد، تلاش شرکتهای مزبور در راستای گسترش این ابزارها و معرفی ابزارهای جدید حوزه بدهی کماکان ادامه دارد.
ابزارهای بدهی سهم بسیار بالایی از تامین مالی در کشورهای مختلف را به خود اختصاص میدهند بهطوری که در کشورهای زیادی حجم ابزارهای مذکور، از ابزارهای سیستم بانکداری تجاری به مراتب بیشتر است. شاید بتوان سه ضرورت را برای رساندن این نقش به جایگاه واقعی آن ذکر کرد: اولین ضرورت تلاش برای ایجاد بستر دانش لازم برای سنجش اعتبار ناشران اوراق بدهی است که با توجه به ضرورت ضامن برای اوراق بدهی تا به امروز هنوز توسعه نیافته است. اگر شرط ضامن روی اوراق بدهی حفظ شود، گسترش ابزارهای بدهی بسیار کند و ناقص خواهد بود و این ابزار را وابسته به سیستم بانکی خواهد کرد در حالی که سیستم بانکی با توجه به مشکلات زیاد توانایی کمک به گسترش آنها را ندارد.
به نظر میرسد، اصلیترین و ضروریترین برنامه آتی شرکتهای تامین سرمایه ایجاد مدلهای سنجش ریسک و اعتبار سنجی باشد، در غیراین صورت نباید به افزایش حجم این اوراق امیدوار بود. ضرورت دوم تسهیل قوانین و مقررات و در کنار آن افزایش کفایت سرمایه شرکتهای تامین سرمایه است تا امکان تعهد حجم بالایی از اوراق را داشته باشند. ضرورت آخر گسترش فرهنگ استفاده از این ابزار بهخصوص در بین اشخاص حقوقی است که نیاز به منابع مالی در مدت طولانی دارند. به یقین میتوان گفت مشکل اصلی سیستم بانکی گرفتار شدن در مصارف حجیم و بلندمدت بدون بررسی دقیق محل مصرف آنهاست. در حالی که ابزار بدهی با تفکیک ریسک مصرفکنندگان منابع مالی و شفافیت بالاتر نسبت به سیستم بانکی همچنین ماهیت بلندمدتش میتواند تخصیص منابع مالی را بهینه سازد.
در سالهای گذشته تامین سرمایهها در کنار انتشار اوراق برای اشخاص حقوقی، در افزایش سرمایه شرکتهای بورسی و غیربورسی متعهد پذیرهنویسی شدهاند و با منابع در اختیارشان فرآیند افزایش سرمایه شرکتها را تسهیل بخشیدند. با وجود ایفای نقش متعهد در افزایش سرمایهها و همچنین پذیرهنویسیهای اولیه صورت گرفته از طریق بورس یا فرابورس، تامین سرمایهها هنوز نتوانستهاند نقش حیاتی متعهد عرضههای اولیه را به عمل برسانند در حالی که یکی از اصلیترین فعالیتها و محلهای درآمد بانکها سرمایهگذاری در کشورهای توسعهیافته مشارکت در عرضه اولیه شرکتهای غیربورسی و بازارسازی برای آنهاست. با وجود مشارکت بعضی شرکتهای تامین سرمایه در مشاوره عرضه و پذیرش شرکتها غیربورسی در بورس همچنین ارزشگذاری آنها پیش از عرضه نبود تامین سرمایه به عنوان متعهد و بازارساز باعث شده است. عرضههای اولیه در بورس و فرابورس همیشه با ناهنجاری و بازده نامتعارف همراه بوده، در حالی که در صورت ایفای نقش متعهد توسط تامین سرمایهها احتمالا قیمت عرضه اولیه به ارزش ذاتی آن سهم نزدیک شود.
تامین سرمایهها به دلیل درگیر بودن با شرکتها و طرحها و در کل موارد سرمایهپذیر مختلف به صورت بدهی یا دارایی همواره با تعیین ارزش واقعی داراییها درگیر هستند به همین دلیل یکی از فعالیتهای اصلی تامین سرمایهها در سالهای گذشته ارزشگذاری داراییهای مختلف با مقاصد مختلف بوده است. البته باید توجه داشت بحث ارزشگذاری سابقه طولانی در بازار سرمایه ایران ندارد، به همین دلیل میتوان گفت: تامین سرمایهها کماکان در حال انباشت تجربه و دانش در این حوزه هستند و امید است با افزایش موارد ارزشگذاری شده توسط این شرکتها در سالهای آتی مدلهای علمی تعیین ارزش انواع دارایی در ایران دارای موردهای بررسی زیادی شوند، ارزشگذاری از مبحثی شهودی و تجربی به فرآیندی علمی و تکنیکی تبدیل شود.
در حال حاضر فعالیتی که شرکتهای تامین سرمایه در ابتدای آن قرار دارند، مدیریت داراییهاست. شرکتهای تامین سرمایه با توجه به در دسترس داشتن انواع ابزارهای سرمایهگذاری حوزه بدهی و مالکیتی و… توانایی تشکیل پرتفوهایی متنوع با رویکردهای مختلف را دارند با این وجود سابقه مدیریت دارایی به صورت حرفهای توسط شرکتهای تامین سرمایه چندان طولانی نیست. شاید توسعهیافته نوع آن صندوقهای درآمد ثابت باشد که در طول یک سال گذشته رشد چندین برابری داشتهاند که همین مساله باعث شده شرکتهای تامین سرمایه در انتشار ابزار بدهی با مشکلات کمتری مواجه باشند. با وجود توسعه صندوقهای درآمد ثابت و بهطور عام پرتفوهای تشکیل یافته با تمرکز بر ابزارهای بدهی هنوز به شکل پیشرفته مشاهده شده در کشورهای توسعهیافته که در سطوح مختلف ریسکپذیری و افق سرمایهگذاری بتواند نیاز سرمایهگذاران را برآورده سازد در ایران وجود ندارد.
شاید دلیل اصلی این عقبماندگی عدم توسعه ابزارهای بدهی باشد با این وجود شرکتهای تامین سرمایه تلاش کردهاند با تشکیل سبدهای سرمایهگذاری برای مشتریان اختصاصی با هدف کسب بازده نسبتا کم ریسکتر از طریق ابزارهای بدهی نیازهای مشتریان را برآورده سازند. میتوان انتظار داشت با انباشت تجربه در شرکتهای تامین سرمایه و گسترش ابزارهای بدهی جهت سرمایهگذاری در آینده حجم بسیار بالایی از فعالیت شرکتهای تامین سرمایه معطوف به این نوع پرتفو باشد. فعالیت بازارگردانی اوراق بدهی تعهد شده از سوی شرکتهای تامین سرمایه بیشباهت به این فعالیت نیست و ترکیب این دو فعالیت سبب افزایش قابلیت تامین سرمایه در ایفای نقشهای آنها خواهد شد.
تامین سرمایهها در مدیریت دارایی تنها رویکرد کسب سود نسبتا مطمئن با ریسک پایین را برای مشتریان خود دنبال نمیکنند و صندوقها و سبدهایی از سهام و سایر داراییهای ریسکی نیز میتوانند تشکیل دهند. اگرچه در حال حاضر حجم دارایی تحت مدیریت شرکتهای تامین سرمایه با رویکرد سرمایهگذاری در سهام و غیره چندان قابلتوجه نیست. تشکیل صندوقهای بازارگردانی گروه خاصی از سهام متعلق به یه مالک یا از یک سهام متعلق به صنعتی خاص از جمله فعالیتهایی است که تامین سرمایهها اخیرا طراحی و اجرای آنها را شروع کردهاند و پیشبینی میشود در آینده رشد خوب و قابلتوجهی داشته باشند.
سرمایهگذاریهای جایگزین از جمله صندوقهای سرمایهگذاری در املاک و مستغلات، private equity بهطور عام (سرمایهگذاریهای متهورانه، ادغام و تملیک و صندوقهای ریسکی و غیره) از جمله ابزارهای سرمایهگذاری مهم در کشورهای توسعهیافته هستند که تا به امروز پیشرفت چندانی در شرکتهای تامین سرمایه در این حوزهها دیده نمیشود. با بررسی وضعیت بانکهای سرمایهگذاری در کشورهای توسعهیافته نشان میدهد سهم بسیار بالایی از درآمد آنها از فعالیتهای اخیر است. باید در نظر داشت گسترش فعالیت شرکتهای تامین سرمایه به این حوزه باعث در دسترس بودن ابزارهای جدید برای سرمایهگذاری، افزایش شفافیت اقتصادی و مزایای بسیار دیگری خواهد شد. در حال حاضر تلاش زیادی از سوی شرکتهای تامین سرمایه برای گسترش فعالیتهای نوین وجود دارد لیکن اراده تصمیمگیران بالاتر برای تسریع این روند نیاز است.
در پایان باید در نظر داشت که شرکتهای تامین سرمایه در ابتدای فعالیت خود قرار دارند و با توجه به نقش حیاتی آنها در فرآیند توسعه اقتصادی و تجربه کشورهای مختلف، نیاز است تا حجم فعالیت این شرکتها بسیار بیشتر از شرایط فعلی باشد. اولین گام افزایش کفایت سرمایه این شرکتها و در کنار آن تلاش خود این شرکتها برای طراحی و ایجاد فعالیتهای جدید است. در کنار آن انتظار میرود قانونگذاران و تصمیمگیران و ناظران تلاش کنند فرآیند انجام امور را تسهیل بخشند تا انتشار یک اوراق استاندارد بیش از 4 ماه درگیر فرآیندهای اداری نباشد.
*مدیر سبدگردانی و ارزشگذاری تامین سرمایه لوتوس پارسیان