IFW و سه سال تغییر در تصمیم گیری/بانکها همچنان مردد در باره سامانه متمرکز بانکی

پاسخ به نقد ناصر حکیمی در باره یک یاداشت(بخش 1)

«حکیمی ،شریفی دیگری شده است؟» موجب طرح برخی موضوعات شد که بازشکافی این موضوعات می تواند راه گشای خوبی برای آینده باشد.بر این اساس طی سلسله گزارش هایی به ترتیب به نقدها پاسخ داده خواهد شد./حکیمی می گوید:«درباره IFWرویکرد بانک مرکزی ایجاد یک چارچوب مفهومی برای بانکداری ، بجای تمرکز بر حوزه کوچکتر کربنکینگ مدنظر است به عبارت دیگر دیدگاه بانک مرکزی حوزه راهبردی تر موضوع است نه مسائل تکنیکی»

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک یادداشت «حکیمی ،شریفی دیگری شده است؟» موجب طرح برخی موضوعات شد که بازشکافی این موضوعات می تواند راه گشای خوبی برای آینده باشد.بر این اساس طی سلسله گزارش هایی به ترتیب به نقدها پاسخ داده خواهد شد.

یکی از منتقدان این یادداشت ناصر حکیمی،مدیرکل فناوری اطلاعات بانک مرکزی است که نکاتی را مطرح کرد  که در زیر به اولین مورد پاسخ داده می شود:
حکیمی می گوید:«درباره IFWرویکرد بانک مرکزی ایجاد یک چارچوب مفهومی برای بانکداری ، بجای تمرکز بر حوزه کوچکتر کربنکینگ مدنظر است به عبارت دیگر دیدگاه بانک مرکزی حوزه راهبردی تر موضوع است نه مسائل تکنیکی»

در جواب این گفته  صحبت های حکیمی را  در اولین  همایش بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت که در اسفند سال 90 برگزار شد ،می خوانیم:«مدیر وقت اداره نظامهای پرداخت بانک مرکزی بر لزوم ایجاد یک تعریف مشخص و واحد از بانکداری الکترونیک در کشور تأکید و اعلام کرد که طی چند ماه آینده(بهار سال 91) زمینه استخراج چنین تعریفی فراهم خواهد شد».

اما به جای سه ماه تقریبا 24 ماه گذشت واتفاق نیفتاد تا اینکه در 21 اسفند سال 92 و در آخرین روزهای کاری سال مذکور در یک حرکت غیر منتظره ،بانک مرکزی اقدام به برگزاری همایشی با عنوان «نظام بانکداری یکپارچه» کرد.
در این رویداد که با وجود دیرهنگام بودن با استقبال خوب بانکها مواجه شد حکیمی از دیتا مدلی صحبت کرد که از نظر او با وجود  آن دیگرضروتی ندارد تا بانکها سامانه متمرکز داشته باشند بلکه می توانند ، غیر متمرکز کار کنند. این دیتا مدل همان چارچوب  IFW بود که با قیمت حدود 1.5 میلیون دلار از شرکت IBM خریداری شد.

بر اساس همین رویکرد ، تیمی در شرکت خدمات در راه رسیدن به یک مدل کربنکینگ کمربند سفت کردند ؛ اما شش ماه نگذشت که در مرداد سال 93 از سوی بانک مرکزی دستور رسید که هر گونه تلاش روی کربنکینگ متوقف شود.

این توقف به تغییر راهبرد منجر شد اما در واقع به معنای آغاز اجرای ایده جدیدی به نام «مبنا»بود. در آن زمان چشم انداز مبنا اینگونه ترسیم شد:
  طرح تدوین «سامانه یکپارچه بانکی» متوقف شد /«مبنا» حاصل تغییر راهبرد برای کاهش زیانها
الف:مبنا به عنوان دانشگاه جدید بانکی
ب:تدوین درس نامه ها و درس گفتارهای بانکی
اما بعدها مبنا تغییرکرد و بر اساس آخرین تعریف از مبناکه در ویکی مبنا آمده می خوانیم:مدل بانکداری نوین ایران (مبنا ) پروژه‌ای برای تهیه مدل‌های مورد نیاز در تدوین راهبرد بانکی ایران بر اساس ایجاد زبان استاندارد، حرفه‌ای و واحد در سطح صنعت بانکی ایران است. این پروژه در زیرگروه برنامه نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات بانکی (نشتا) مطابق با دستورالعمل مصوب پنجاهمین مجمع سالانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.نشتا به دو بخش سناب و مبنا تقسیم شده است که سناب هم اکنون به عنوان سامانه نظارت اطلاعات بانکی در بانک مرکزی راه اندازی شده و استفاده می شود. مبنا پروژه ای است که در سطح شبکه بانکی اجرا شده و بنابر برنامه مقرر شده است موارد زیر صورت پذیرد:
1- تحلیل ساخت‌یافته و نظام‌مند فرآیندهای کسب و کار بانکی
 2-  طراحی محصولات و خدمات جدید جهت حضور موثردر بازار
 3- تطبیق با قوانین و مقررات نظارتی
 4- یکپارچگی سیستم‌های کاربردی
 5- توسعه‌پذیری فرآیندهای کسب و کار
نکته اساسی ان است که سه رویکرد کاملا متفاوت پیش گفته طی تقریبا 36 ماه متولد شده اند به تعبیر دیگر در هر طرح یک سال هزینه شده و یک سال زمان از دست رفته و اکنون که  به نیمه سال 94 نزدیک می شویم شبکه بانکی هنوز نسبت به داشتن یا نداشتن و همچنین چگونه داشتن سامانه متمرکز  بانکی سر در گم است.

اما نتیجه این سردر گمی چه شد؟

چکاوک محصول سردرگمی شبکه بانکی
در بهمن سال 90 بانک مرکزی در قالب بخش نامه « الزامات ناظر بر فرآیند اعتبار اسنادی داخلی – ریالی» به بانکها ابلاغ کرد که :بانک/مؤسسه اعتباری غیربانکی موظف است نسبت به «را ه اندازی کامل نظام بانکداری متمرکزظرف مدت 6 ماه» از ابلاغ این الزامات اقدام نماید.
در « را ه اندازی کامل نظام بانکداری متمرکزظرف مدت 6 ماه » سه نکته نهفته است: 1- را ه اندازی پروژه 2-  کمیت و کیفیت پروژه مبنی بر این که کامل باشد و سوم زمان که شش ماه تعیین شده است.

اکنون سوال این است که منظور بانک مرکزی از عبارت «کامل» که نمایانگر کیفیت و کمیت  سامانه است چیست.طبعا این عبارت نیاز مند ارائه یک تعریف مشخص که نمایانگر چارچوب کلی  کیفی و کمی مورد نیاز شبکه بانکی برای طراحی یا توسعه کربنکینگ  باشد ، است .
در صورت وجود چنین تعریفی ، زمان بندی نیز می توانست امکان تحقق پیدا کند. طی شش ماه کدام بخش های کربنکینگ قابل پیاده سازی است و استقرار کامل طی فازهای مختلف طی چه مدت  پیاده شدنی است. طبعا ارائه یک الگوی کلی که بتواند بانکها را در عین رعایت استقلال  به یک مسیر مشترک هدایت کند کار چندان سختی نیست اما وقتی این اتفاق نیفتاد و بانک مرکزی در تصمیم گیری  ثبات نشان نداد حاصل آن شد که وجود یک زیرساخت ناهمگون در حوزه فناوری و کر باعث تولد یک چکاوک نیمه آنلاین موازی با سیستم بانکی شد  که بجای خودش بانک مرکزی را به پرواز درآورد.
 ضمنا استقرار چکاوک هزینه زیادی را نیز بر دوش بانکها گذاشت.بسیار بیشتر از مثلا توسعه کارتهای هوشمند که  حداکثر سه هزار میلیارد تومان هزینه دارد و این رقم برای بانکها عدد بسیار کوچکی است. بانکها فقط 100 هزار میلیارد تومان معوقات دارند و 100 هزار میلیارد تومان هم از دولت طلب دارند. از سوی دیگر برای 35 بانک و موسسه رقمی به طور متوسط حدود 850 میلیون تومان می شود که این رقم معادل یک واحد مسکونی 100 تا 120 متری در مرکز تهران است.

به هر روی اگر در بهار سال 91  استانداردهای کلی کربنکینگ  ارائه می شد حتی اگر «قانون بدی بود اما از بی قانونی بهتر بود.» و اکنون به جای چکاوک موازی و نیمه آنلاین چکاوکی متولد می شد که در سپهر کربنکینگ شبکه بانکی پرواز می کرد و کمترین هزینه و زمان را نیاز داشت.

سرانجام مبنا چه شد
اگر چه دانش افزار IFW بسیار غنی است اما پیاده سازی این دانش افزار   در ایران یک حرکت بلند مدت محسوب می شود که برای کوتاه و میان مدت پاسخگوی نیازهای فعلی و فوری شبکه بانکی نیست. اگر بانک مرکزی « را ه اندازی کامل نظام بانکداری متمرکزظرف مدت 6 ماه » را الزام می کند ،  به معنی ضرورت ارائه راهکارهای کوتاه مدت یا به تعبیر دیگر ارائه یک تعریف کلی از کربنکینگ است.  توجه به وضعیت روز جهان اهمیت دارد  اما مسئله مهمتر آن است که ما کجا هستیم و داشته ها و ظرفیت هایمان چیست. به تعبیر دیگر اگر یک تیم لیگ دست سوم و چهارمی ایران را راهی کنیم  تا در لیگ سوپر جام اروپا بازی کند طبعا چشمانمان را بر واقعیات بسته ایم.

هر چه داریم از قدیمی هاست
لاقل اکنون هرچه داریم از قدیمی هاست اگر به هسته شتاب و شاپرک و پایا و ساتنا نگاهی بیندازیم ، می بینیم که اگر دکتر نوربخش و دکتر الهی همانند حکیمی در تصمیم گیری ها تردید به خرج می دادند یا مدام تصمیم عوض می کردند الان شتاب و شاپرکی نبود که مدیران بانک مرکزی  پوزیشن بگیرند که روی این سیستم ها  روزانه 100 میلیون تراکنش را مدیریت می کنند. البته هنر ایرانی در این مسیر عامل بسیار موثر بوده اما به هر حال ما به ظرفیت سازی هایی افتخار می کنیم که هسته آنها قدیمی است و ما هنوز نتوانسته ایم «بانک ایران» ایرانی متولد کنیم. ولی یک هسته قدیمی خارجی همچنان ما را موفق نشان می دهد.

نتیجه
نقد اصلی آن است که بانک مرکزی ثبات تصمیم گیری اگر نداشته باشد هزینه آزمون و خطاها بالا بوده و همواره از دستیابی به ثبات فناوری های بانکی دور خواهیم ماند چون همیشه نویی می آید که اکنون را کهنه کند اما ما که تولید کننده نیستیم باید از اکنون لباسی به تن کنیم و منتظر آینده باشیم تا اگر مقدور شد ، جامه نو تر کنیم ؛ اما اگر نشد دست کم بی لباس نمانده باشیم و این زمستان سرد که سخت سوزان است را سپری کنیم تا هر وقت بهار آمد جامه نو کنیم.
امضای دیجیتال
ناصر حکیمی ، مدیر فناوری اطلاعات بانک مرکزی ، در دومین همایش سالانه بانکداری الکترونیک از اجرایی شدن امضا دیجیتال تا شهریور 92 خبر داد…. تحلیل این بحث در بخش دوم گزارش خواهد آمد..

برخی نقدهای بی ارتباط با بحث
برخی نقدها بر یادداشت مورد اشاره رفت که به آن ارتباطی نداشت و بیشتر حرف های کلی بود که امکان پاسخ گویی ندارد . فرض کنیم که نگارنده یادداشت انسانی بد و مغرضی باشد آیا اگر این شخص نوشته ای در تعریف بانک مرکزی می نوشت دیگر آدم بدی نبود. پس بنابراین یک نوشته خود به خود دارای یک هویت مستقل است و لاجرم درباره خود آن باید اظهار کرد. اینکه رسانه ها را دسته بندی کنیم حرف مرتبطی با نوشته نیست.همچنین وقتی درباره یادداشت حرف میزنیم یادداشت به صورت کاملا مشخص و روشن متشکل است از تعدادی کلمه ،جمله،پاراگراف و در نهایت کلیت یادداشت. اگر نقد داریم می توانیم به صورت مشخص عنوان کنیم که کدام حرف ، کلمه ، جمله،عبارت یا کلیت  و به کدام  دلیل قابل نقد است.
 اینکه با عباراتی کلی  و حکم صادر کردن ها نوشته ای را محکوم یا تایید کنیم ارتباطی به نوشته ندارد.به عبارت دیگر ماموریت ما محکوم یا تایید کردن نیست بلکه نقد نوشته است.قطعا نگارنده پاسخگوی تمام نقدها در باره یادداشت مورد اشاره خواهد بود. به تعبیر دیگر به من نگویید بد هستم یا خوبم به نوشته من بگویید نوشته ام اشتباهش کجاست  و چرا .
 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
بدون نظر
  1. بانکی می گوید

    به دوستان نازک تر از گل گفتی جناب نیک روش…

  2. saman می گوید

    بنده دلیل این همه پافشاری شما بر نیمه آنلاین بودن چکاوک را نمی دانم.
    اگر حضرتعالی کمی تامل و بررسی نمایید متوجه خواهید شد که معماری این سامانه کاملا پاسخگوی اتصال مستقیم کربنکینگ بانکها بصورت آنلاین خواهد بود.
    کما اینکه الان بانک های زیادی از شبکه بانکی کشورۀمادگی این اتصال را داشته و حداکثر ظرف یک ماه آینده این امر شروع خواهد شد. لطفاً از چنین طرحی که توسط متخصصان داخلی کشور تهیه و ایستگاه کاری آن در کلیه شعب شبکه بانکی کشور فعال می باشد، حمایت نمایید نه اینکه با اطلاعات کم، به نقد غیرمنصفانه بپردازید.

  3. saman می گوید

    بنده دلیل این همه پافشاری شما بر نیمه آنلاین بودن چکاوک را نمی دانم.
    اگر حضرتعالی کمی تامل و بررسی نمایید متوجه خواهید شد که معماری این سامانه کاملا پاسخگوی اتصال مستقیم کربنکینگ بانکها بصورت آنلاین خواهد بود.
    کما اینکه الان بانک های زیادی از شبکه بانکی کشورۀمادگی این اتصال را داشته و حداکثر ظرف یک ماه آینده این امر شروع خواهد شد. لطفاً از چنین طرحی که توسط متخصصان داخلی کشور تهیه و ایستگاه کاری آن در کلیه شعب شبکه بانکی کشور فعال می باشد، حمایت نمایید نه اینکه با اطلاعات کم، به نقد غیرمنصفانه بپردازید.

  4. saman می گوید

    بنده دلیل این همه پافشاری شما بر نیمه آنلاین بودن چکاوک را نمی دانم.
    اگر حضرتعالی کمی تامل و بررسی نمایید متوجه خواهید شد که معماری این سامانه کاملا پاسخگوی اتصال مستقیم کربنکینگ بانکها بصورت آنلاین خواهد بود.
    کما اینکه الان بانک های زیادی از شبکه بانکی کشورۀمادگی این اتصال را داشته و حداکثر ظرف یک ماه آینده این امر شروع خواهد شد. لطفاً از چنین طرحی که توسط متخصصان داخلی کشور تهیه و ایستگاه کاری آن در کلیه شعب شبکه بانکی کشور فعال می باشد، حمایت نمایید نه اینکه با اطلاعات کم، به نقد غیرمنصفانه بپردازید.

  5. بانکداری الکترونیک می گوید

    پاسخ:
    سامان عزیز ضمن تشکر از ارسال نظرتان، اطلاعات کم نیست شما فرایند چکاوک را بررسی بفرمایید خواهید دید که در نقطه از فرایند کاربر باید از تصویر نسخه چاپی گرفته با سامانه کر بانک چک کند سند بزن د سپس دوباره به سیستم چکاوک برگشته و پاسخ دهد.معنی این میشود نیمه آنلاین

ارسال یک پاسخ

24  −  17  =