روایت نویسنده آمریکایی از حیرت سفر به ایران
ارتباط احساسی نویسنده جوان آمریکایی با اشعار حافظ، مواجهه او با مردم ایران بدون در نظر گرفتن جبههگیریهای سیاسی و خاطرات شیرینش از این سفر 30 روزه مسائلی است که «مونیکا بایرن» در یادداشتی که پس از بازگشت منتشر کرده، به آن اشاره کرده است.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،از ایسنا «مونیکا بایرن» نویسنده آمریکایی است که چندی پیش به ایران آمد تا از نزدیک با ایرانیان آشنا شود و عطش دیرینش برای شناخت این سرزمین کهن فروبنشاند. پیش از این مصاحبهای از وی با عنوان «ایران گلی بود که از دور تماشایش میکردم» را منتشر کردیم. مونیکا پس از ترک ایران، یادداشتی را در «لوبلاگ» نوشته که در آن از عشقش به جاذبههای دیدنی، مردم و غذاهای ایرانی سخن گفته و آمریکاییها را برای داشتن رویکردی چنین خصمانه شماتت کرده است. ترجمه این مطلب را در زیر میخوانید:
نمیخواستم قبل از سفر به ایران چیزی دربارهاش بخوانم. البته در نشریات خبری آمریکایی که اغلب کاریکاتوری ابزورد از این کشور به تصویر میکشند هم درباره آن مطلبی نوشته نشده بود. میخواستم با قلبی باز پا به ایران بگذارم. اما میدانم که قلبی باز با ذهنی ناآگاه فرق میکند. تظاهر نمیکردم بیش از اطلاعات سطحی درباره رابطه ایرانیها و آمریکاییها میدانم. دوست نداشتم روی اشتباهات سرپوش بگذارم، من تنها نویسندهای بودم که سفر کردن برای نوشتنم ضروری است و 2-در آمریکا دوستانی ایرانی دارم که به میهن خود عشق میورزند و این مرا کنجکاو کرد.
او با اشاره به اینکه نسل جدید از جمله من و دوستم که پس از 1979 متولد شدیم، از انقلاب یا تسخیر سفارت آمریکا در ایران خاطرهای ندارد، گفته است: سرسپردگی همزمان آمریکا به عربستان سعودی و اسرائیل، عجیب و مزدورانه است. وقتی ایران بودم از راهنمایم دلیل وجود تحریمها را پرسیدم که واقعا نتوانست توضیحی بدهد. درباره این موضوع تحقیق کردم اما خودم هم نتوانستم برای آن توضیحی پیدا کنم. تحریمها واقعا بیمعنی و دلبخواهی هستند.
این نویسنده آمریکایی همچنین معتقد است: نسل گذشته به آنچه هست، رضایت دادهاند اما نسل جوانتر از چرایی رویدادها میپرسند. خب از کجا شروع کنیم؟ و منظورم از «ما» دولت نیست، بلکه تکتک افراد جامعه است. … ما نسبت به ایرانیها خیلی ناآگاهتر و خصمانهتریم، تا آنها نسبت به ما. خیلی شرمآور است… آمریکاییهایی هستند که حتی نمیدانند ایران کجای نقشه جهان است؟ بله، من هر روز میبینمشان.