برداشت قطر از پارس جنوبی ۱۳ برابر ایران/تا کی به دنبال قطر بدویم؟
حال پرسش اساسی اینجاست، قرار است تا چه زمان ایران سهم خود از میدان پارس جنوبی را به دلیل ضعف مدیریت و سرمایهگذاری تقدیم به قطر کند؟
سازمان بازرسی با بررسی سرنوشت طرح توسعه لایه مشترک نفتی پارس جنوبی، گزارش داد: برداشت ایران از این لایه نفتی مشترک در حالی هنوز به 35 هزار بشکه نرسیده است که قطر روزانه 450 هزار بشکه برداشت میکند.
به گزارش خبرگزاری مهر، اداره کل نظارت و بازرسی نفت سازمان بازرسی کل کشور گزارش داد: لایه نفتی پارس جنوبی با ذخیرهای بالغ بر 1.6 میلیارد بشکه نفت درجا، بین دو کشور ایران و قطر، مشترک است. این میدان در سال 1367 کشف، لیکن اولین چاه اکتشافی آن در سال 1377 حفاری شده است.
متعاقبا پس از 6 سال مناقصه بینتیجه برای جذب پیمانکاران خارجی، اجرای فاز اول طرح مذکور به صورت ترک تشریفات مناقصه در اسفندماه 1383 طی قراردادی برای مدت 19 ماه به صورت بیع متقابل به شرکت توسعه پترو ایران واگذار گردید و طبق برنامه میبایست از آذرماه سال 1385 از طرح مزبور بهرهبرداری به عمل میآمد.
با وجود مشترک بودن لایه نفتی پارس جنوبی با میدان الشاهین قطر و بهرهبرداری قریب به 450 هزار بشکه نفت در روز توسط طرف قطری، حیت برداشت روزانه 35 هزار بشکه در فاز اول این طرح تاکنون محقق نشده است.
براساس بررسی انجام شده، صرفا چاههای مربوط به بلوک A در میدان حفاری شده و در بلوک C که نزدیک مرز است، هیچ چاه تولیدی حفاری نگریده و همچنین برای خرید یا ساخت TOP SLDE و تاسیسات سرچاهی و پالایشگاه و ساخت واحد فروش و ذخیره شناور (FPSO) نیز اقدام موثری انجام نشده است و پیشرفت طرح مجموعا کمتر از 50 درصد است.
باوجود ضعف پیمانکار و وجود اختلاف بین شرکت نفت و گاز پارس و شرکتهای پترو ایران و نیکو، مدیریت شرکت ملی نفت، موضوع را به صورت جدی دنبال ننموده و اقدام اصولی جهت رفع ابهامات و حل مشکلات به عمل نیاورده است.
اخیرا مبحث جدیدی تحت عنوان مستقل بودن بخشی از لایههای نفتی از سوی شرکت نفت و گاز پارس مطرح و د رسانهها منتشر شده است. عدم بررسی دقیق این امر میتواند اتمام فاز اول و تولید زودهنگام را تحتالشعاع قرار دهد.
برابر تحقیقات هیئت بازرسی، شرکت شلمبره در سال 2005 با بررسی نقشههای موجود در آن زمان یک فرو رفتگی فیمابین نواحی A و B و C اعلام میکند و احتمال میدهد این فرورفتگی ممکن است ناحیه A را از نواحی B و C جدا کرده باشد، لیکن در سال 2010 مدیریت اکتشاف شرکتملی نفت با بررسی نقشههای ژئوفیزیکی موجود، این نظریه را رد مینماید، لذا تا زمانی که دلایل و مدارک کافی مبنی بر مستقل بودن بخشی از میدان به تایید کارشناسان ذیصلاح نرسد بایستی از بیان نظرات غیرکارشناسانه و انحراف خودداری شود. مصوبه شورای اقتصاد برای واگذاری طرح توسعه به صورت ترک تشریفات با فرض مشترک بودن میدان صادر شده است.
با توجه به ماموریت شرکت نفت فلات قاره در تولید نفت از میادین دریایی و تجربیات این شرکت در اینگونه میادین نفتی و از طرفی حجم بالای ماموریت شرکت نفت و گاز پارس و تراکم تاسیسات طرحها در منطقه ویژه انرژی پارس (عسلویه)، واگذاری مسوولیت توسعه طرح لایههای نفتی پارس جنوبی به شرکت نفت فلات قاره مورد توصیه اکید است. در صورت امکان انتقال نفت تولیدی از لایه نفتی پاس جنوبی به جزیره لاوان و استفاده از پالایشگاه لاوان، این اقدام اصولی و اقتصادیتر به نظر میرسد.
در آغاز طرح گزینه انتقال تولید نفت میدان به صورت دو فازه (پس از آبگیری در دریا) و به صورت سه فازه از طریق خط لوله مورد بررسی واقع شده که نهایتا در اولینMDP، نصب سکوهای A و C برای آبگیری تایید شده و پس از آن به استفاده از FPSO تغییر یافته است، در آن زمان انتقال نفت تولیدی به جزیره لاوان نیز مورد بحث بوده است.
اهم پیشنهادهای اصلاحی ارائه شده جهت بهبود وضعیت طرح توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی عبارتند از:
* لزوم رفع ابهامات و اختلافات فنی، قراردادی و مالی رفع و تسریع در تکمیل فاز تولید زودهنگام با حضور مدیریتهای شرکت نفت و گاز پارس، شرکت پترو ایران و شرکت نیکو
* رزیابی فنی و اقتصادی جهت انتقال نفت تولیدی از طریق خطوط لوله به صورت دو فاز (نفت و گاز) یا سه فازه (آب، نفت و گاز) به جزیره لاوان با توجه به مشکالت تامین FPSO و همزمان با پیگیری ساخت آن و با توجه به شرایط روز.
طراحی خطوط لوله انتقال به نحو قابل استفاده و فاز توسعه نهایی در صورت تایید انتقال نفت تولیدی در فاز اول با خط لوله.
*برسی امکان استفاده از PSU موجود در میدان سروش و نورزو برای طرح تولید زودهنگام از لایههای نفتی پارس جنوبی
* بررسی و اقدام در خصوص واگذاری مسوولیت توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی به شرکت نفت فلات قاره ایران با توجه به تجربیات طولانی شرکت نفت فلات قاره در توسعه میادین نفتی دریایی و بهرهبرداری از آنها
*ضرورت بازنگری در تبعات فنی و اقتصادی نانشی از تغییرات MDP و حجم کار به منظور دسترسی به اهداف تولید و سقف قرارداد
تا کی به دنبال قطر بدویم
داستان پارس جنوبی، داستان امروز و دیروز نیست؛ داستان یازده سال عقب ماندگی ایران و در عین حال برداشت حریصانه قطر از این میدان غنی هیدروکربوری است که تنها به بحث گاز نیز محدود نمیشود. امروز آمار رسمی از سازمان بازرسی کل کشور دیده میشود که حاکی از برداشت 13 درصدی بیشتری از لایه نفتی این میدان توسط قطر است.
به گزارش «تابناک»، ایران در چهار منطقه دارای ذخایر مشترک نفت و گاز با کشورهای همسایه است. بخش مهمی از این میادین مشترک، مربوط به پارس جنوبی و دوازده میدان مشترک دیگر در منطقه خلیج فارس است. در همین حال، شاید بدون اغراق بتوان گفت که میدان پارس جنوبی با در اختیار داشتن 1800 تریلیون فوت مکعب گاز و همچنین منابع غنی نفتی، مهمترین میدان مشترک برای ایران است.
بنا بر این گزارش، کشور قطر تولید گاز از میدان پارس جنوبی را از سال 1990 میلادی آغاز کرده، ولی نخستین فاز گازی ایران برای برداشت گاز از این میدان مشترک در سال 2001 میلادی آغاز شد که این حاکی از عقب ماندگی یازده ساله در برداشت گاز از این میدان مشترک است.
اما عقب ماندگی ایران تنها مربوط به برداشت از ذخایر گازی در این میدان نمیشود. به تازگی سازمان بازرسی با بررسی سرنوشت طرح توسعه لایه مشترک نفتی پارس جنوبی، گزارش داد: برداشت ایران از این لایه نفتی مشترک، در حالی هنوز به 35 هزار بشکه نرسیده است که قطر روزانه 450 هزار بشکه برداشت میکند.
به رغم آن که بنا بر معاهدات و قراردادها، برداشت ایران و کشورهای همسایه از میادین مشترک باید با توجه به خط نیمساز در فلات قاره انجام بگیرد، برداشت حریصانه قطر از این میدان بزرگ ـ که با سرمایهگذاریهای کلان شرکتهای خارجی در این میدان همراه بوده ـ باعث شده سهم ایران از این میدان به شدت در خطر بیفتد؛ زیرا عملا امکان جلوگیری از حرکت نفت و گاز به سمت منطقه برداشت قطری وجود ندارد و برداشت بیشتر قطر، موجب سرازیر شدن منابع این میدان به سمت این کشور میشود.
در همین حال، بزرگترین مشکل ایران در بحث برداشت از این گونه میادین به باور کارشناسان، کمبود منابع مالی برای تأمین هزینه زیرساختها و صنایع استخراجی تولیدی است. امروز نماینده مردم اهواز در مجلس خاطرنشان کرده است که اگر بتوانیم 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش نفت انجام دهیم، تنها توانستهایم سطح تولید را نگه داریم. در صورتی که اگر 128 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای بخش نفت محقق نشود، در این حوزه پسرفت خواهیم داشت.
این در حالی است که هرچند قطر روزانه سهم برداشت خود را از این میدان بیشتر میکند، متأسفانه ما درگیر مسائل ابتدایی در این زمینه هستیم.
بنا به گزارش سازمان بازرسی، صرفا چاههای مربوط به بلوک A در میدان حفاری شده و در بلوک C که نزدیک مرز است، هیچ چاه تولیدی حفاری نشده و پیشرفت طرح توسعه، کمتر از 50 درصد بوده است!
از سویی، با وجود ضعف پیمانکار و نیز اختلاف میان شرکت نفت و گاز پارس و شرکتهای پترو ایران و نیکو، مدیریت شرکت ملی نفت، موضوع را جدی دنبال نکرده و کار اصولی برای رفع ابهامات و حل مشکلات انجام نداده است؛ اما در حالی که متأسفانه، ایران درگیر مسائل اینچنینی است، قطر روزانه 450 هزار بشکه نفت از این میدان برداشت میکند و با طرح توسعه دو فاز جدید ـ که قرار است به زودی به انجام برساند ـ سهم خود را هم در گاز و هم در نفت بیشتر نیز خواهد کرد.
حال پرسش اساسی اینجاست، قرار است تا چه زمان ایران سهم خود از میدان پارس جنوبی را به دلیل ضعف مدیریت و سرمایهگذاری تقدیم به قطر کند؟
سال 88 محمد علی آبادی، سرپرست وقت وزارت نفت، اعلام کرده بود که طرح جبران عقبماندگی یازده ساله از قطر در برداشت از میدان پارس جنوبی در دست تدوین است و وزارت نفت به طور جدی از طریق بخش خصوصی به فاینانسهای خارجی و سرمایهگذاریهای این وزارتخانه سرمایه مورد نیاز اجرای طرحهای این میدان را تأمین میکند.
اما اکنون پس از گذشت دو سال از این وعده، مشخص میشود که نه تنها هنوز سرمایهگذاری جدی برای گسترش فازهای پارس جنوبی انجام نشده، بلکه ضعف در اجرای عملیات پیمانکاری و اختلافات بین شرکتهای نفتی، باعث میشود که همین اندازه سهم از میدان پارس جنوبی نیز از دست کشور بیرون آمده و ما همچنان به دنبال قطر بدویم!
بیگمان، مسئولان ذیربط به ویژه در وزارت نفت، باید پاسخگوی این تعللها و مشکلات پیش پا افتاده اینچنینی باشند، زیرا مسئولیت حفظ و نگهداری از سرمایههای کشور در این حوزه ـ چه در گذشته، چه در حال و چه در آینده ـ بدون هیچ شک و شبههای با ایشان است.