آیا ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد؟
در نتیجه بستن تنگه هرمز با تصویب طرح در مجلس به اجرا درنمیآید، بلکه در این میان، توانمندی ایران برای انجام مانور و در اختیار گرفتن وضعیت در این آبراه است که میتواند عملاً موجب بسته شدن تنگه هرمز شود. شاید اشاره مقامات پنتاگون به توان ایران به لحاظ نظامی برای بستن تنگه به شکل موقت، اشاره به همین امر دارد.
ر حالی که از دو روز پیش تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران و بیمه نفتکشهای ایرانی آغاز شده، مجلس با ارائه طرحی دوفوریتی اعلام کرده است، با تصویب این طرح از رفتوآمد تانکرهای نفتکش که به مقصد کشورهای تحریم کننده در حرکت باشند، جلوگیری خواهد شد.به گزارش «تابناک»، این طرح دارای یک ماده واحده است که بنا بر آن، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف میشود بر پایه حق حاکمیت خود، از عبور نفتکشهایی که نفت خود را به مقصد کشورهای طراح تحریم نفتی علیه ایران (اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل غاصب)، میبرند، جلوگیری کند.
همچنین بر پایه گزارشها، این طرح دو فوریتی تا پایان روز گذشته به امضای صد نفر از نمایندگان مجلس رسیده و هماهنگیهایی در این زمینه با وزارت خارجه انجام گرفته است.
بنا بر این گزارش، روزانه نزدیک هفده میلیون بشکه نفت با گذر از تنگه هرمز، روانه بازارهای بینالمللی میشوند، در حالی که هنوز مشخص نیست آیا این طرح قطعاً به تصویب مجلس خواهد رسید یا خیر و آیا پس از آن، شورای نگهبان قانون اساسی مصوبه مجلس را تأیید خواهد کرد یا نه. پیش از این مقامات پنتاگون اعلام کرده بودند که ایران به لحاظ نظامی توانایی بستن تنگه هرمز را به شکل موقت دارد.
پیش از آغاز تحریمها نیز سخنان بسیاری بر سر بستن تنگه هرمز از سوی مسئولین شنیده میشد. ارسلان فتحیپور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس چندی پیش بیان کرده بود که: اگر تحریمها اجرا شود، حتی یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد. مقامات بلندپایه نظامی نیز بارها در این خصوص هشدار داده بودند که با اجرای تحریمها تنگه هرمز بسته خواهد شد.
بستن تنگه هرمز از دو جنبه قابل بررسی است: یکی از جنبه حقوق بینالملل و دیگری از جنبه سیاسی و ژئوپلیتیک.
بنا بر معاهدات بینالملل و کنوانسیون حقوق دریاها 1958 که ایران رسماً به آن پیوسته است، تنگه هرمز جزو آبراههای بینالمللی است که شامل حق عبور بیضرر کشتی است. کنوانسیون 1982 عبور ترانزیت را نیز به این مقوله افزوده که البته ایران رسما به عضویت آن درنیامده است.
گویا آنچه نمایندگان مجلس به عنوان طرح بستن تنگه هرمز ارائه کردهاند، مستلزم متوقف ساختن و بازرسی شناورهایی است که قصد عبور از تنگه هرمز را دارند. بر پایه قوانین بینالملل، این امر تنها هنگامی شدنی است که کشور مجاور آبراه درگیر یک جنگ با کشور سومی باشد و در این شرایط، میتواند از حق بازرسی دیگر شناورها حتی در آبهای آزاد بینالمللی بهره گیرد.
با توجه به اینکه ایران رسماً درگیر جنگ نیست، بر پایه قوانین بینالملل شناورهایی که قصد عبور از تنگه هرمز را دارند، میتوانند با رعایت شرایط عبور بیضرر (عبوری که مخل نظم، آرامش و امنیت کشور مجاور نباشد) از این آبراه گذر کنند و هر گونه ایجاد اخلال در عبور و مرور آنها، خارج از دریای سرزمینی، موجب مسئولیت بینالمللی کشور خواهد بود. هرچند ایران در محدوده آبهای داخلی خود، توان انجام این امر را دارد، این کار در بیرون از آبهای سرزمینی تنگه هرمز به هیچ وجه انجامپذیر نیست (بخشی از تنگه در آبهای سرزمینی کشور عمان قرار دارد که تا چند دهه پیش، عبور شناورها از این مسیر انجام میشد).
بنابراین طرح بستن تنگه هرمز با توجه به قوانین و عرف بینالملل برای ایران امکان پذیر نیست و طرح مجلس عملاً حتی در صورت تصویب نیز قابل اجرا نخواهد بود (ایران عضو رسمی کنوانسیون حقوق دریاها 1958 است).
اما از یک نگاه ژئوپلیتیک این امر کاملاً متفاوت است. پیش از این، تصور بر آن بود که غرق کردن شناور در تنگه هرمز، این امکان را به ایران میدهد تا این تنگه را ببندد.
و اما این امر باید دقیقتر بررسی شود:
عمق متوسط خلیج فارس 30 الی 35 متر است که عمیقترین نقطه آن در تنگه هرمز واقع شده و بالغ بر 90 متر است که در سمت دریای عمان عمق تنگه افزایش پیدا میکند. با توجه به طول 26.5 مایلی تنگه و همچنین با توجه به اینکه بزرگترین نفتکشهای موجود 350 متر طول و نهایتاً 40 متر ارتفاع دارند، برای بستن تنگه به وسیله غرق کردن شناورها، باید بالغ بر صد نفتکش غول پیکر در تنگه غرق شود که عملاً شدنی نیست.
در اینجا باید گفت، بستن تنگه هرمز تنها به یک روش امکانپذیر است و آن استفاده از جزایر ایرانی و آبهای داخلی برای تسلط بر آن است. جزایر لارک، قشم، هرمز، هنگام و در ادامه جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی، توانمندی ایران برای مسلط شدن بر تنگه با عملیات نظامی را تقویت کرده و تنگه هرمز را همچنان در حاکمیت ایران میگذارد.
در نتیجه بستن تنگه هرمز با تصویب طرح در مجلس به اجرا درنمیآید، بلکه در این میان، توانمندی ایران برای انجام مانور و در اختیار گرفتن وضعیت در این آبراه است که میتواند عملاً موجب بسته شدن تنگه هرمز شود. شاید اشاره مقامات پنتاگون به توان ایران به لحاظ نظامی برای بستن تنگه به شکل موقت، اشاره به همین امر دارد.
«مایکل کلارک» رئیس مؤسسه رویال یونایتد سرویس در این باره گفته است، «در صورت ایجاد تنش در تنگه هرمز، ایران این تنگه را نخواهد بست، ولی ناامن کردن این تنگه بسیار بدتر از بستن آن است، چون تانکرهای بزرگ نفتی دیگر امنیت لازم برای عبور از این آبراه را نخواهند داشت.»
در نتیجه باید گفت، اقدام ایران برای بستن تنگه هرمز، نه به شکل کامل بلکه با تاکتیکهای نظامی در این آبراه شدنی است و طرح مجلس بیشتر جنبه تقویت این امر را میتواند مد نظر داشته باشد.