تئوری جدید فیزیک دانان درباره جهان رایانه ای ما
اگر روزی بفهمید دنیایی که در آن زندگی میکنید چیزی جز یک شبیهسازی رایانهای نیست، چه احساسی به شما دست میدهد؟ احتمال واقعیت داشتن چنین چیزی چندان هم دور از ذهن نیست؛ هرچند راهی هم برای دریافتن آن وجود دارد.
اگر ما در چنین برنامهای زندگی میکنیم، به گفته محققان شاهد خبرچینی برای شبکه زیرساخت مورد استفاده در مدلسازی پیوستار فضازمان آن وجود دارد. این ردپا یا امضاء میتواند خود را به صورت محدودیتی در انرژی پرتوهای کیهانینشان دهد. این پرتوهای ساختگی به صورت قطری در جهان مدل حرکت میکنند و در تمام جهات اندرکنش یکسانی ندارند؛ واین بر خلاف آن چیزی است که دانشمندان بر اساس کیهانشناسی فعلی انتظار آن را دارند.
اگر چنین نتایجی را بتوان اندازهگیری کرد، فیزیکدانان مجبور خواهند بود تا تمام توضیحات طبیعی دیگر چنین نابهنجاری را به نفع ایده طراحی هوشمند کنار بگذارند.
اگر جهان ما یک شبیهسازی باشد؛ پس آن هویتهای هوشمندی که آن را کنترل میکنند؛ میتوانند شبیهسازیهای دیگری را برای خلق جهانهایی موازی با ما انجام دهند. در این صورت و بدون هیچ شکی، میتوان ایده جهانهای موازی را صرفا یک «پردازش موازی کلان» نامید.
شبکه لایه لایه
اگر تمام چیزهایی که تا اینجا بدان اشاره شد برای منفجر شدن مغز شما کافی نیست، بوستروم سطوح واقعیت «ردیفی» را تصور میکند. وی میگوید: «ما میتوانیم فکر کنیم انسانهایی که شبیهسازی ما را اجرا میکنند، خود موجوداتی شبیهسازی شده باشند؛ و خالقان آنها نیز ممکن است موجوداتی شبیهسازی شده باشند. جای کافی برای تعداد بیشمار از سطوح واقعیت وجود دارد، و این تعداد با گذشت زمان میتواند افزایش یابد.»
برای اینکه مساله از این هم پیچیدهتر شود، بوستروم سلسله مراتبی از الهههای باستانی را تصور میکند. وی میگوید: «به نوعی انسانهایی که یک شبیهسازی را اجرا میکنند همچون یک الههاند. با این وجود، تمام نیمهالههها به جز آنهایی که در سطح بنیادی واقعیت قرار دارند، در معرض مجازات توسط الهههای قدرتمندتر سطوح پایینتر هستند.»
اگر جهانهای موازی همگی بر روی یک پایگاه رایانهای یکسان در حال اجرا باشند، آیا میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد؟ اگر این چنین باشد، بهتر است امیدوار باشیم که مامور اسمیت دیوانه ماتریکس هیچگاه صورت خارجی و مادی به خود نگیرد.