رابطه بانکداری و کاشت سیب زمینی

همه گروه ها ، اصناف و صنایع می خواهند بانک تاسیس کنند ،همه بانکها می خواهند سامانه یکپارچه بانکی را با تاسیس یک شرکت ، خود تولید کنند . این شرکت ها می خواهند برای همه بانکها سیب تولید کنند و این بانکها هم می خواهند برای همه گروه ها و اصناف خدمات ارائه دهند.

 این سیکل نه تنها شدنی است که اکنون در ایران در حال گردش است و البته اشکال حقوقی و عرفی هم بر آن وارد نیست چرا که هر فرد حقیقی یا حقوقی مختار است تا در محل مورد نظر خود در حیطه قانون سرمایه گذاری کند کما اینکه هم اکنون اینگونه است  ، هم سرمایه مورد نیاز برای تاسیس بانک و شرکت موجود هست و هم به اندازه کافی مردان بانکی وجود دارند که در هیات مدیره این بانکها و شرکت ها بنشینند.

طبیعی است این سیکل در ظاهر سالم اما در حقیقت معیوب زمانی از گردش باز می ایستد که عرضه و تقاضا تعادل بخش این فرایند باشد.

اما سوال این است که مگر تاسیس بانک و یا شرکت تولیدکننده نرم افزار بانکی کاشت سیب زمینی است که وقتی بازار مازاد تقاضا داشت همه کشاورزان غیر حرفه ای هیجان زده به کاشت سیبزمینی بپردازند و لاجرم مازاد عرضه گروه زیادی را متضرر و از گردونه خارج کند.

شاید بر کشاورزان خرده نتوان گرفت که چرا درگیر هیجان بازار شده اند اما برای کسانی که به تاسیس یک بانک یا شرکت مبادرت می کنند این سوال مطرح است که آیا برای چنین تصمیماتی نباید مطالعه کرد. آیا شیفته یک کارشدن برای تداوم کار و تولید کافی است.

باید قبول  کنیم که تاسیس بانک یا شرکت تولید نرم افزار کاشت سیب زمینی نیست که سود و زیان آن در پایان سال زراعی مشخص شود و اثرات سوء آن تنها دامن گیر یک نفر یا چند نفر شود.

بانک در هر کشوری به معنای یک اتفاق است که گروههای و سرمایه های مختلفی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم درگیر خود می کند , بنابراین سوال اساسی این است که آیا بهتر نیست قبل از تقاضای تاسیس بازار آینده را هم مطالعه کنیم.

سوال دیگر آن است که اگر قرار است همه بانکدار شوند چه کسی غیر بانکداری کند و سپرده خود را به بانکها بسپرد.

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

53  −  45  =