سالار عقیلی : پیش از آنکه خواننده سنتی باشم، «پاپ» می‌خواندم

– آسمان نوشت:

سالار عقیلی در کنار علیرضا قربانی، همایون شجریان، محمد معتمدی، سینا سرلک و چند چهره دیگر، جزو نسل دوم خوانندگان موسیقی سنتی ایران در بعد از انقلاب هستند. نسلی که با استعداد، تلاش و بیش از همه پشتکارشان توانستند چهره متفاوتی از آواز سنتی ایران ارائه دهند.
شما در سال‌هایی که به شکل حرفه‌ای در زمینه موسیقی فعالیت می‌کنید، در پروژه‌های متفاوتی ظاهر شده‌اید. به نظر می‌رسد بسیاری از این فعالیت‌ها نوعی تجربه برای شماست، اصلاً ضرورت این همه تجربه متفاوت را به چه علت می‌دانید؟
البته من سال گذشته در کنسرت خلیج فارس کنار دو خواننده پاپ یعنی مانی رهنما و نیما مسیحا این تجربه را با همین برگزار کننده کنسرت داشتیم. امسال هم قرار بود 4 نفر باشیم؛ اما من، رضا صادقی و در نهایت کنسرت‌گذار به این نتیجه رسیدیم که بهتر است این برنامه با همراهی ما دو نفر انجام شود. البته باید یک توضیح ضروری را درباره این برنامه بدهم، کسانی که کنسرت را دیده‌اند، می‌دانند، اما هنوز هم به نظر شبهاتی وجود دارد و برخی‌ها فکر می‌کنند، قرار است ما در این برنامه موسیقی تلفیقی پاپ و سنتی اجرا کنیم، در صورتی که اینطور نیست. من و رضا چون کسانی بودیم که در زمینه کار‌های با مضمون وطن بیشتر کار کرده بودیم انتخاب شدیم تا در این کنسرت، آثار‌مان با این مضمون را اجرا کنیم، منتها هر کدام با سبک و شیوه موسیقایی خودمان.

شما این توضیح را دادید تا به قول خودتان شبهه «تلفیق» را از میان ببرید. اصلاً این تلفیق می‌تواند اتفاق بیفتد؟
ممکن است؛ اما من هیچ وقت این کار را نمی‌کنم.

چرا؟
چون کار من چیز دیگری است. ممکن است روزی این اتفاق بیفتد، همانطور که تاکنون افراد مختلف تجربه‌هایی را در این زمینه انجام داده‌اند و از این پس هم آن را ادامه خواهند داد، اما نمی‌دانم نتیجه‌اش چه خواهد بود. به‌هرحال قطعاً سبک کار من نیست. در این برنامه هم من کار خودم را روی صحنه کردم به‌طوری که چیزی از ارزش‌های کار «سالار عقیلی» کم‌ نشود و از آن طرف «رضا صادقی» هم کار خودش را کرد و به سبک و سیاق خودش قطعاتش را خواند. در واقع باید این برنامه را اینطور ببینید که کنسرتی بود که دو خواننده در دوسبک مختلف داشت. اتفاقاً «رضا صادقی» چند روز پیش مثال خوبی زد. او گفت در این کنسرت ایران مثل مادری است که من گیسوانش را شانه می‌زنم و سالار چشمانش را سرمه می‌کشد. به نظرم این تعبیر خیلی خوبی بود. یکی دیگر از اهداف این اجراء این بود که موسیقی پاپ و سنتی را با هم آشتی بدهد.

آشتی به چه معنا؟
همه فکر می‌کنند کسانی که در موسیقی اصیل کار می‌کنند «پاپ‌خوان»‌ها را قبول ندارند با حتی از آنها بدشان می‌آید. در صورتی که واقعاً اینطور نیست – لااقل درباره من اینطو نیست – من در ماشین‌ام آلبوم بسیاری از هنرمندان بزرگ دنیا در سبک‌های مختلف از جمله خوانندگان موسیقی پاپ را گوش می‌دهم. آثار تعدادی از خوانندگان پاپ ایرانی را هم دوست دارم. به نظرم موسیقی مرز نمی‌شناسد. نمی‌توانیم موسیقی خوب را در هیچ سبکی منع کنیم و برای آن محدودیت به‌وجود بیاوریم یا سعی کنیم نادیده‌اش بگیریم. حال اگر یک خواننده پاپ اثر ضعیفی ارائه داد، نباید ماهیت این نوع موسیقی را زیر سؤال ببریم، مگر کار سنتی بد تولید نمی‌شود یا کم تولید می‌شود؟ ما سعی می‌کنیم با این برنامه کار‌هایی مربوط با مضمون «ایران» را زیر یک سقف و در یک برنامه بخوانیم. نمی‌دانم ایرادش چیست که عده‌ای از همان ابتدا موضع گرفتند به‌هرحال ما همه کنار هم هستیم.

این بدان معنی است که ممکن است شما از این به بعد باز هم تجربیات مشابهی با دیگر خوانندگان موسیقی پاپ داشته باشید؟
به هیچ وجه. «رضا صادقی» انسان موجه و خواننده‌ای محبوب و مردمی است و در عین حال در سبک و سیاقی که می‌خواند هم یکه‌تاز است. من به مردمی بودن هنرمند اهمیت بسیاری می‌دهم، چون خودم هم از همان زمان که فعالیتم در زمینه موسیقی را آغاز کردم، به مردمی بودن اهمیت بساری می‌دادم. در این سال‌ها نیز همیشه راه را همین مردم به من نشان دادند. بنابراین اگر قرار باشد با کسی همکاری مشترک داشته باشم، قطعاً درباره تمام وجوه شخصیتی و کاری‌اش تحقیق می‌کنم.

شما به نکته‌ای اشاره کردید که اتفاقاً می‌خواستم در همین زمینه نظرتان را بپرسم. درباره «مردمی بودن»؟ حرف می‌زنید و این در حالی است که در عین حال در این سال‌ها تلاش کرده‌اید، عامه مردم را به موسیقی سنتی نزدیک کنید. گاهی هم در همین زمینه نقد‌هایی به شما وارد شده است.
مطمئن باشید اگر من، علیرضا قربانی و چند نفر دیگر بعضی کار‌ها را نمی‌کردیم، موسیقی سنتی در حال حاضر چنین جایگاهی نداشت. من این هدف را که گفتید همیشه داشته‌ام، اما در عین حال هیچ وقت نگذاشتم صدمه‌ای به موسیقی‌ام وارد شود، یعنی آن را به نفع هیچ نوع موسیقی‌ای سانسور نکرده‌ام. اگر شما به تاریخ 20 ساله کار حرفه‌ای من نگاه کنید، مسیرم کاملاً مشخص است. هیچ وقت از سبک خودم خارج نشدم، حتی وقتی برای تیتراژ سریال‌ها خواندم. در این کنسرت هم همینطور است. چون کنار من یک خواننده پاپ می‌خواند، معنایش این نیست که قرار است از مسیرم خارج شوم، ضمن اینکه بر این اعتقادم که:‌«هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود / صحنه پیوسته به جاست/ خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.» به نظرم اتفاق دیگری هم در این کنسرت افتاد. کسانی که طرفداران رضا صادقی بودند و برای او آمده بودند، شاید به موسیقی اصیل هم علاقه‌مند شده باشند .
هرکسی آزاد است به هر موسیقی گوش دهد مردم ما زود خودشان را با شرایط تطبیق می‌دهند. من طی تجربیاتم به این مساله واقفم که نمی‌توان به مردم راک و جاز و پاپ و سنتی و… را اینطور یا آنطور گوش بده.

اما باز متوجه این همه اشتیاق شما برای تجربه‌های متفاوت نمی‌شوم، مثلاً اجرای اپرای مارکوپولو در فرانسه
بله. در فرانسه اپرای «لیلی و مجنون» را با ارکستر سمفونیک فرانسه اجرا کردم و همچنین اپرای «مارکوپولو» با دو خواننده دیگر یکی از چین و یکی از فرانسه در 89 شب این اپرا را در کنگره پاریس برای 40 هزار نفر اجرا کردیم. من از برلین تا هرزگوین رفته‌ام و کار کردم. در کشورم هم اگر جوانی بیاید و کارش را گوش بدهم و بپسندم با او کار می‌کنم. البته خودم هم جوان هستم و 36 سال دارم. مثلاً همین آلبوم «یار مست» که به تازگی منتشر شده است را با «مجید مولائیان» کار کردم که آهنگساز چندان شناخته شده‌ای نیست، چون کارش را پسندیدم و دو آلبوم دیگر هم به همین شکل در راه انتشار است. را هم بگویم که در مملکت ماست که همه دنبال این هستند که کسی سنش بالای 60 سال برود و به او استاد بگویند و روی کارش حساب کنند. این تفکر غلطی است. در تمام دنیا جوان‌گرایی حرف اول را می‌زند. نیرو‌های جواب جذب شرکت‌های بزرگ و کار‌های بزرگ می‌شوند. یک جوان هم می‌تواند کار بزرگ انجام دهد؛ اما در کشور ما چندان جدی گرفته نمی‌شوند. البته شاید به خاطر تفکر ما ایرانی‌هاست که معتقدیم باید به بزرگ‌تر احترام بگذاریم و خب این مساله در کشور‌های دیگر کمتر دیده می‌شود. به‌هرحال من هر جایی بتوانم کار خوب ارائه دهم آن را می‌پذیرم. پاسخ سؤال شما خیلی ساده است.

از نقد‌ها نمی‌ترسید؟
من از ابتدای کارم تا همین امروز همواره با نقد‌های مختلف مواجه بوده‌ام و فکر می‌کنم تمام هنرمندان مستقل کم‌وبیش با این مساله مواجه هستند. با اینکه به همه احترام می‌گذارم و مردم، هنرمندان و اصحاب رسانه برایم محترم هستند؛ اما کمتر آثارم را با نقد مثبت همراه بوده است، نمی‌توانم شاید عده‌ای نمی‌توانند کاری کنند و می‌خواهند به جای بالا رفتن خودشان مرا پایین بکشند.

برگردیم به این ایده اجرای موسیقی سنتی در کنار پاپ تا پیش از اجرای خلیج فارس به این مساله فکر کرده بودید؟
همیشه دلم می‌خواسته با خوانندگانی در سبک‌های دیگر همکاری داشته باشم؛ مثلاً همواره رؤیای اجرا با «بوچلی» را داشته‌ام؛ اما گمان نمی‌کردم این اتفاق با خواننده ایرانی رخ دهد. همچنین این امکان وجود دارد تا در کنار یک خواننده پاپ زن فرانسوی کنسرت بگذارم. اما دلیل اینکه نمی‌خواستم با خوانندگان وطنی برنامه اجرا کنم، توهین به خوانندگان خودمان و خوب ندیدن کارشان نبود؛ بلکه می‌خواستم با این کار به نوعی تبادل فرهنگی کمک کنم. چه اشکال دارد مثلاً من در کنار بوچلی هر کدام موسیقی خودمان را با دو زبان متفاوت ارائه دهیم و باعث نزدیکی فرهنگی شویم؟ هدف این کنسرت هم همین بود. آشتی میان مخاطبان موسیقی سنتی و پاپ و شاید خود اهالی موسیقی. ممکن است کسانی هم با اقداماتی از این دست مخالف باشند، به نظرم آنها باید فکرشان را ارتقا بدهند. بگذارید یک چیزی را بگویم که تا به حال نگفته‌ام ولی شاید الان وقت گفتنش باشد. من از 6 سالگی کارم را با خواندن در قالب موسیقی پاپ شروع کردم. از 6 تا 15 سالگی پاپ می‌خواندم و برادر هم در همین سبک می‌خواند. بعد که وارد هنرستان موسیقی شدم، دیدگاهم نسبت به موسیقی تغییر کرد و موسیقی سنتی را دنبال کردم.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  2  =  1