آیا مایلی کهن، احمدی نژادِ عالم ورزش است؟

دو چهره سرشناس فوتبال ایران که هم اکنون در لیگ برتر به سرمربی گری اشتغال دارند و سابقه هدایت تیم ملی فوتبال ایران نیز در کارنامه آنان دیده می شود بار دیگر در مرئا و منظر دیگران به شدت به یکدیگر تاخته و همدیگر را نواخته اند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،به نقل از عصر ایران نویسنده این سطور، ورزشی نویس نیست و علاقه ای به قلم زدن در این باره ندارد اما جنس مشاجره این دو – علی دایی و محمد مایلی کهن- به عرصه ورزش و فوتبال محدود نمی ماند و به بهانه آن می توان به اقتصاد و سیاست و فرهنگ سرک کشید.

ماجرا از این قرار است که مایلی کهن بار دیگر علی دایی را متهم کرد «کار چاق کن دارد ، سیرمونی [سیر مانی] ندارد، مالیات قانونی را نمی پردازد و چون شهروند آمریکاست پس ایرانی نیست و آدم ها را زیر پا له می کند » و به این نیز بسنده نکرد و شعر ضرب المثل شده خواجه شیراز را خواند که : « یا رب روا مدار که گدا معتبر شود – که اگر معتبر شود ز خدا بی خبر شود».

بحث بر سر واژه « گدا» اما بالا گرفت. چرا که دایی نیز واکنش نشان داد: « دوره گدایی برای پیدا کردن تیم با انتظار کشیدن در مصلّی گذشته است و در این دولت دیگر از این خبرها نیست.»

نمی دانیم که واژه و انگ «گدا» را اول بار کدام یک از دو سوی این مناقشه به کار برد هر چند که از زشتی موضوع نمی کاهد.چه یکی اول بار گفته باشد و چه در واکنش. اما مراد مایلی کهن از «گدا» با انگیزه دایی از این ناسزا متفاوت است. اولی می خواهد دوران قبل از شهرت و ثروت و موفقیت دایی را به او یادآوری کند و به گمان خود تحقیرش کند و دومی تعلقات سیاسی و اصول گرایانه مایلی کهن  را به رخ می کشد.

اشاره دایی به همان روزی است که مایلی کهن پشت درهای بسته نمایشگاه مطبوعات در مصلای تهران دو ساعت منتظر ماند تا محمود احمدی نژاد بیاید و پس از آن بود که این شایعه درگرفت در گفت وگوی کوتاه آن دو در شبستان مصلای تهران قول مربی گری گرفته و اگر نه در حد تیم ملی که دست کم برای سایپا.

اشاره مایلی کهن اما به دورانی است که علی دایی دانشجویی ساده بود که از شهرستان به تهران آمده و پا به توپ هم می شد و در آغاز دهه 70 پس از آن که علی پروین نام او به رغم سفارش ناصر حجازی (سرمربی وقت تیم بانک تجارت) از لیست تیم ملی فوتبال خط زد با اتوبوس به زادگاه خود بازگشت.

دایی اما هیچ گاه گدا نبوده است. پدر او در شهرستان اردبیل، بازرگان معتبری بود که هر چند به اقتضای بازار طعم ورشکستگی را هم چشید اما به اصطلاح از اسب افتاد و هرگز از اصل نیفتاد. کما این که در بزرگ ترین راه پیمایی مردم اردبیل در جریان انقلاب اسلامی ( سه شنبه 9 آبان 1357) و به گواه تصویر، در صف اول مرحوم حاج ابوالفضل دایی در کنار روحانیونی چون حجت الاسلام ابوذر بیدار و  آیت الله مروج دیده می شود که نشان می دهد خانواده دایی  در شهرستان اردبیل سرشناس بوده است؛ اگر چه غیر این بود نیز علامت «گدا» بودن نبود.
 

height=264
عکس: مرکز مطالعات تاریخ معاصر

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

40  ⁄    =  4