در حاشیه دستگیری سه عامل انتشار پیامک «دگلوفین»

این پرسش سرچشمه مبحث بزرگی می‌شود که بیشتر به نقاط نامطلوب تبع فعلی ایرانی برمی‌گردد؛ مسائلی همچون انتقال کورکورانه مفاهیم و اخبار توسط ما که می‌تواند نشات گرفته از علم گریزی رایج در بینمان باشد چراکه اگر غیر از این بود، دست کم خیلی هایمان به قدر یک جست‌وجو و تحقیق ساده در صدد راست آزمایی ماجرا برمی‌آمدیم.

اینبدین ترتیب ماجرای پیامک مشهور «دگلوفین نخورید!» وارد فاز حقوقی خواهد شد و متهمان در مسیر محاکمه قرار خواهند گرفت و چه بسا در این رهگذر، تعداد افراد دستگیر شده در روزهای آتی بیش از سه تن شود ولی این تمام ماجرا نیست.

آنچه در بدو امر جالب به نظر می‌رسد، فارغ از ادعای پنج شش روز گذشته وزیر مبنی بر دستگیری عامل انتشار که با سخنان امروز رئیس پلیس فتا مبهم جلوه می‌کند، از این رو جالب توجه است که پلیس، پیگیری امر را مبتنی بر شکایت دانسته؛ یعنی تا زمانی که شکایتی مطرح نشده، پلیس ضرورتی برای ورود به ماجرایی تا این اندازه بزرگ ندیده است تا جایی که این مقام انتظامی جمله خود را با «متاسفانه» آغاز کرده است.

به عبارت بهتر، رئیس پلیس فتا که ظاهرا از درخواست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که از مسئولین امنیتی خواسته بود تا از انتشار این گونه اخبار که تشویش اذهان عمومی را به دنبال دارد جلوگیری کنند چرا که چنین پیامک‌هایی مردم را دچار نگرانی می‌کند، بی اطلاع بوده، ابراز تاسف کرده که مسئولان شکایت نکرده‌اند تا پلیس دستمایه‌ای برای پیگیری ماجرا داشته باشد؛ گویی تمامی اقدامات پلیس تنها با شکایت آغاز می‌شود، که این گونه نیست.

از این بعد ماجرا که بگذریم، انتشار پیامکی با این حجم و در این سطح کلان حکایات بسیار مهم تری در بطن خود نهفته دارد که نه خبری از رسیدگی به آنها منتشر شده و نه احتمالا هرگز مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت که اگر این گونه بود، چه بسا امروز شرایط متفاوتی را تجربه می‌کردیم.

کافی است دقت کنیم که این پیامک دروغ و جعلی چگونه به فاصله کوتاهی از انتشار در یک شهرستان در یکی از استان‌های جنوب شرقی کشور توانست تمامی جغرافیای کشور را در نوردیده و در کمتر از یک روز، آنچنان در اذهان نفوذ کند که حتی فراگیرترین و قدرتمندترین رسانه‌ها قادر به انجام آن نیستند؟

این پرسش سرچشمه مبحث بزرگی می‌شود که بیشتر به نقاط نامطلوب طبع ایرانی برمی‌گردد؛ مسائلی همچون انتقال کورکورانه مفاهیم و اخبار توسط ما ایرانیان که می‌تواند نشات گرفته از علم گریزی رایج در بین ما (اگر شما استثنا هستید، به خود نگیرید) باشد چراکه اگر غیر از این بود، دست کم خیلی هایمان به قدر یک جست‌وجو و تحقیق ساده در صدد راست آزمایی ماجرا برمی‌آمدیم تا با این رویکرد، لااقل آن دسته از پیامک‌هایی که نام دوم این داروی مرگ آور را «باکلوفن» ذکر کرده بودند، جعلی بودنشان آشکار شود چرا که باکلوفن نام داروی با کاربرد شل کننده عضلانی است.
 

این
 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

46  ⁄  23  =