تفاوت مدیریت استرس در مردان و زنان

مردها و زن ها در برخورد با استرس تفاوت دارند، چرا که برای مردها برخورد با استرس در تغییر دادن هر شرایطی که موقعیت استرس زا را از بین ببرد خلاصه می شود، اما زنها برای برخورد با استرس در نگرش های خود تجدیدنظر می کنند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،از مهر، استرس یکی از عوارض زندگی پرتنش امروز است، اما دو جنبه ذهنی و عینی برای کاستن از استرس وجود دارد. برای مردها برخورد با استرس، در تغییر دادن هر شرایطی که موقعیت استرس زا را از بین ببرد خلاصه می شود، اما زنها برای برخورد با استرس در نگرش های خود تجدیدنظر می کنند به عبارت دیگر آنها باور یا نگرش مسبب استرس را تغییرمی دهند.

چگونه زنها از تعادل خارج می شوند

زنها برای حفظ مناسبات زناشویی خود مرتب، در مقام تعدیل و مصالحه هستند. آنها در رفتار خود تجدید نظر می کنند تا از بروز درگیری و اختلافات جلوگیری کرده باشند. زن در سطح هوشیار خود در مقام تغییر خویش بر می آید اما پس از مدتی وقتی تجدید نظر در رفتار و کردار خود ادامه دار می شود. زن رنجش به دل می گیرد و از اینکه شوهرش رفتار مشابه او را به نمایش نمی گذارد ناراحت می گردد.

حالا زن درصدد بر می آید که شوهرش را تغییر بدهد در این مقطع ارتباط میان زن و شوهر حالت سلطه جویانه پیدا می کند و مرد از این حیث ناراحت می شود و به ناچار در مقام رد کردن نظرات خود بر می آید یا علم مخالفت بلند می کند. اما زن وقتی نمی تواند به خواسته های خود برسد رفتار سلطه جویانه در پیش می گیرد. زنها برای برخورد متناسب با استرس باید خود را محور قرار دهند اگر زن مدتی طولانی در شرایط رنجش به سر برد به ناچار سلطه جو و کنترل کننده می شود.

چگونه زنها در برخورد با استرس می توانند تغییر کنند

زنها در برخورد با استرس به طور طبیعی می توانند خود را تغییر دهند به مفهومی زن به واقع تغییر نمی کند، بلکه بیشتر به آنچه و آنکه هست تبدیل می شود. زن که به طور طبیعی ذهنی است می تواند با در میان گذاشتن احساسات، افکار و خواسته های خود تغییر کند برای رسیدن به این مهم زنها احتیاج دارند که حرف بزنند و گوش شنوایی به حرفهایشان توجه کند. در مواقع استرس، زنی که از حرمت نفس اندک برخوردار است می تواند رفتار و گفتارش را در ارتباط با دیگران تعدیل کند و ممکن است ظاهریک زن محبت آمیز را از دست بدهد، امادر اعماق وجود خود احساسی از رنجش و بی اعتمادی و نارضایتی را انباشته می کند این احساسات منفی روابط زناشویی او را مختل می کند.

چگونه مردها از تعادل خارج می شوند

مرد در روابط زناشویی خود ابتدا عینی است و بعد ذهنی می شود. این بدان معناست که در شروع یک رابطه زناشویی، مرد سعی می کند وقتی همسرش را ناخشنود می بیند با خشنود ساختنش شرایط را بهبود بخشد، اما اگر مرد احساس کند که نمی تواند تغییری ایجاد کند از تعادل خارج می شود بیشتر حالت ذهنی به خود می گیرد و طرز تلقی اش تغییر می کند. ممکن است حق به جانب دلخور بی گذشت و عیب جو ظاهر شوددر نتیجه ضعیف،دمدمی مزاج بدون امنیت عاطفی و انفعالی می گردد و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد.

چگونه مرد تغییر می کند

مرد که به طور طبیعی عینی است، با تغییر دادن شرایط و احوال بیرون از خود و حل مشکلات بیرونی خود را تغییر می دهد. مثلا اگر مرد بداند که چگونه تحت تاثیر رفتار او دیگران دلخور می شوند و رنجش به دل می گیرند می تواند رفتار محبت آمیزی را به نمایش بگذارد و با میل به تغییر دادن رفتار خود به انسان بهتری تبدیل می شود مرد با حل مسائل موجود خود به خودتغییر می کند.

چیزی که مرد نیاز دارد

در شرایط استرس آمیز مرد به فرصتی احتیاج دارد که افکار و احساساتش را سبک و سنگین کند تا اینکه بداند چه کرده و چه می توانست کرده باشد بعد به راحتی می تواند درباره اینکه چه اتفاقی افتاده و چرا این اتفاق افتاده حرف بزند در این شرایط مرد بیشتر جوابگوی اشتباهاتش می شود و می تواند بی آنکه طبیعت مردانه خود را سرکوب کند خودش را تغییر بدهد. مرد زمانی می تواند به اشتباه خود اعتراف کند که به این نتیجه برسد اگر قبلا چیزی را که حالا می دانم می دانستم،طور دیگری رفتار می کردم.

آنچه زن به آن نیاز دارد

وقتی زن ناراحت است به زمانی احتیاج دارد تا با حرف زدن و درددل گفتن احساسات خود را مرور کند تا بتواند در مقام زنی مهر انگیز، قدر شناس، پذیرنده و اعتماد کننده ظاهر شود. وقتی زن نتواند احساسات خود را جستجو کند کلافه می شود و واکنش بی تناسب از خود نشان می دهد و بعد احساس خستگی و فرسودگی می کند. در این مواقع برای اینکه در مر کزیت خودش قرار گیرد به فرصت بیشتری احتیاج دارد آنچه که او بیشتر از هر چیز بدان نیاز دارد توجه، علاقه و احترام به خواسته های خود و درک شدن از سوی همسر است.

وقتی زن ناراحت می شود مردها اغلب در مقام داوری و سرزنش بر می آیند و این در حالی است که زنها بیش از هر چیز به حمایت همسر خود احتیاج دارند و کمتر می خواهند که احساس آنها اصلاح شود و کسی برایشان تعیین تکلیف کند. مرد باید آگاهانه در برابر میل به توصیه کردن خود مقاومت کند وقتی مردها به درستی بدانند و درک کنند که آنها چگونه ناخواسته همسان خود را می رنجانند، ملاحظه کارتر می شوند و رفتار خوشایندتری را به نمایش می گذارند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ⁄  2  =  2