این دهه نیازمند باز تعریف نقش بانک در زندگی مردم است/رگولاتور رقابتی شدن فضای بانکی را هدف قرار دهد

فرهاد نیلی در افتتاحیه سومین همایش بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت:

در این زمان، بهبود محصولات تکراری و مشابه قدیمی دیگر تعیین‌کنندة قواعد بازی نیست. این دهه نیازمند نگاهی نو به جایگاه فناوری در صنعت بانکی و باز تعریف نقش بانک در زندگی مردم از ابتداست./وج digitization رابطه بانک با مشتری را متحول و نقطه و زمان ارائه خدمت و فروش محصول را به انتخاب وی محول می کند. پیامد این تحول آن است که انعطاف و چابکی در ارائه خدمات و محصولات، شرط بقا در بازار است./پیام این همایش به رگولاتور آن است که از اضمحلال سهم از بازار بانک‌های مقاوم در برابر تغییرات نوآورانه و ادغام آن‌ها در بانک های پویا، منعطف و تحول‌پذیر استقبال کند

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،سومین همایش بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت طبق برنامه طی مراسمی از ساعت 8.30 در مرکز همایش های برج میلاد آغاز شد. سپس  فرهاد نیلی دبیر این همایش به ایراد سخن پرداخت.

رئیس پژوهشکده پولی و بانکی و دبیر سومین همایش بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت در افتتاحیه این همایش با بیان اینکه صنعت بانکی از این قاعده مستثنا نیست. در این زمان، بهبود محصولات تکراری و مشابه قدیمی دیگر تعیین‌کنندة قواعد بازی نیست. این دهه نیازمند نگاهی نو به جایگاه فناوری در صنعت بانکی و باز تعریف نقش بانک در زندگی مردم از ابتداست. امروز کسب‌و‌کارهایی با حداقل نیاز به زیرساخت‌های ستبر بانکی، در حال ارائه خدمات مالی به مشتریان با حذف واسطه‌های مالی و ایجاد ارتباط مستقیم بین عرضه و تقاضا هستند

وی افزود: موج digitization رابطه بانک با مشتری را متحول و نقطه و زمان ارائه خدمت و فروش محصول را به انتخاب وی محول می کند. پیامد این تحول آن است که انعطاف و چابکی در ارائه خدمات و محصولات، شرط بقا در بازار است.

رئیس پژوهشکده پولی و بانکی خاطر نشان کرد: اگر دهة 70 شمسی را دهة استقرار سامانه‌های core banking و دهة 80 را دهة توسعة پرداخت های الکترونیک در کشور بدانیم، به یقین دهة 90 مجال پرداختن به بانکداری متناسب با اقتضائات فرداست. روندها نشان می دهند بانک فردا، هوشمند است؛ به این معنی که مسئله محور، تحلیل‌گر، داده کاو، مشورت دهنده به مشتری و سهل الوصول است. بانک فردا همچنین همبند است؛ به این معنی که مشتری محور، پردازشگر، همراه، نزدیک، بهره بردار از شبکه‌های اجتماعی و بالاخره عنصر حاضر و قابل اتکا در زیست بوم مشتری است.

دبیر سومین همایش بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت با تاکید بر این که اگر رگولاتور رقابتی شدن فضای بانکی را هدف قرار ندهد، ممکن است بانک ها انگیزه ای برای تحول در مدل کسب و کار خود نداشته و به اتکای بانکداری سنتی بتوانند تا مدت ها سهم از بازار خود را حفظ کنند.گفت:پیام این همایش به رگولاتور آن است که از اضمحلال سهم از بازار بانک‌های مقاوم در برابر تغییرات نوآورانه و ادغام آن‌ها در بانک های پویا، منعطف و تحول‌پذیر استقبال کند

نیلی با بیان اینکه نقطه و زمان ارائه خدمت را مشتری تعیین می‌کند نه بانک. گفت: فناوری محدودیت‌های زمانی و مکانی ارائه خدمات بانکی را به حداقل می‌رساند. در این صورت بانکی در حفظ و یا افزایش سهم از بازار موفق است که از این امکان حداکثر استفاده را ببرد.

وی با اشاره به اینکه هزینه تامین زیرساخت های پیاده سازی فناوری‌های نو، چنان بالاست که بانک ها به تنهایی نمی‌توانند آن را تامین کنند. خاطر نشان کرد: جستجو برای یافتن مدل‌هایی ضرورت می یابد که شراکت در تامین زیرساخت ها و رقابت در ارائه محصولات را در صنعت بانکی با هم تلفیق کنند.

و ی افزود:به نظر می‌رسد بازتعریف پروفایل پویای مشتری بر پایه اطلاعاتی که در مراجعات وی به جا می‌مانند، یک ضرورت است. رابطه بانک با مشتری نباید منفعل و مبتنی بر مراجعه وی باشد. فناوری این امکان را به بانک می‌دهد که با اتصال اطلاعات دریافتی از مشتری، الگوی رفتاری او را شبیه سازی کرده و یک رابطه تعاملی با او بسازد.

وی با بیا ن اینکه بازارهای مالی ایستا و جامد نیستند تصریح کرد:فناوری امکان کشف پویایی بازارها و طراحی محصولات جدید متناسب با این پویایی ها را فراهم می‌کند.

وی یاد اور شد: نیاز مشتری، متناسب با ویژگی های مالی-اقتصادی، اجتماعی وی متنوع است. در این میان بانکی موفق است که در شخصی سازی محصولات خود پیشتاز باشد.  

وی اظهار داشت: فناوری، فقط تنوع و گستره ابزارهای دراختیار مدیریت را افزایش نمی دهد؛ بل ظرفیت بانک برای پذیرش تحول و ساختار ذهنی و آمادگی مدیران برای بکارگیری این ظرفیت را دگرگون می‌کند. مدیر تحول خواه منتظر سررسید آینده نمی ماند و چشم بسته به استقبال آن نمی رود؛ بلکه به مدد فناوری، آینده (های) محتمل را قبل از وقوع می بیند و سازمان خود را برای تحقق آینده مطلوب آماده می کند. ذهنیت‌های جبرگرا بر این باورند که تنها یک آینده امکان تحقق دارد؛ درحالی که آینده‌سازی مبتنی بر آرمان‌خواهی، به اقدامات خردمندانه‌ای می انجامد که ما را به بهترین آینده ممکن هدایت می کند.

 

متن کامل سخنرانی دکتر نیلی را در زیر بخوانید:

 

مقدم میهمانان ارجمند، فعالان و پیشروان عرصة بانکی و فناوری به بزرگ ترین رویداد سالانة بانکداری الکترونیک کشور و آوردگاه تلاقی بانک و فناوری و محلی برای هم‌افزایی خردها را گرامی ‌داشته و حضور وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات و همراهانشان، رئیس‌کل محترم بانک مرکزی و اعضای هیئت عامل بانک، مدیران عامل و مدیران و کارشناسان بانک ها و پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند به عرصه های مرتبط با نوآوری‌های بانکی را خیر مقدم عرض می‌کنم.

عزیزان، در فضایی که ظهور تکنولوژی‌های بر‌هم‌زننده (disruptive) منشا امواج پرشتاب در تمامی صنایع شده‌ است، غفلت از تغییرات فضای پیرامون، موجب حذف یا به حاشیه رفتن کسب‌و‌کارهای سنتی خواهد شد. چرخة عمر تکنولوژی و سیر تکاملی تعامل آن با کسب‌وکارها نشان می‌دهد که تا پیش از ظهور اینترنت، فناوری عمدتاً ابزار پشتیبان افزایش بهره‌وری در صنایع مورد اتکا بوده است. ظهور اینترنت، عصرجدیدی از کسب‌و‌کارها را با رشد پرشتاب شرکت‌های .com آغاز کرد که در آن نقش فناوری تقویت‌کنندة محصولات و خدمات در صنایع بود. پس از آن، فناوری با ادامة رشد سریع خود در کسب جایگاه‌های کلیدی‌تر، به عنوان دیده‌بان و تعیین کنندة مسیر صنایع شناخته شد. در پارادایم عصر حاضر اما، فناوری نه به عنوان ابزار بهبود دهندة خدمات و محصولات، که به عنوان استراتژی سازمان شناخته می شود. ظهور فناوری‌های نو منجر به شکل‌گیری مدل‌های جدیدی از کسب‌و‌کار گشته که در عدم حضور این فناوری‌ها اساسا قابل تصور نبودند.

صنعت بانکی از این قاعده مستثنا نیست. در این زمان، بهبود محصولات تکراری و مشابه قدیمی دیگر تعیین‌کنندة قواعد بازی نیست. این دهه نیازمند نگاهی نو به جایگاه فناوری در صنعت بانکی و باز تعریف نقش بانک در زندگی مردم از ابتداست. امروز کسب‌و‌کارهایی با حداقل نیاز به زیرساخت‌های ستبر بانکی، در حال ارائه خدمات مالی به مشتریان با حذف واسطه‌های مالی و ایجاد ارتباط مستقیم بین عرضه و تقاضا هستند. شکل گیری مدل‌های کسب‌و‌کاری نظیر paypal، بسترهای مجازی وام‌دهی نفر به نفر و پرداخت همراه مبتنی بر انواع فناوری‌ها، امروز تهدیدی جدی برای سهم بازار بانک‌ها محسوب می‌شود. اگر تصور شود که موضوع مورد اشاره، مسالة روز کشور ما نیست، به یقین در آینده نزدیک، مسالة فردای ما خواهد بود. با درک این شرایط است که امروز گرد‌هم آمده‌ایم تا به روشی پیش‌روانه، فرصتی برای هم‌سو شدن با این جریان و شکل‌دهی به راهبرد نوسازی صنعت بانکی کشور فراهم کنیم.

نوبت کهنه فروشان در گذشت / نو فروشانیم و این بازار ماست

سوال اساسی آن است که آیا فناوری های ملهم از digitization، مدل های کنونی بانکداری را از بنیان متحول می کند؟ یا تنها ابزارهایی متفاوت با گذشته در اختیار بانکداران می گذارد؟ آیا نقش فناوری در بانک ها در حد تعریف محصولات جدید محصور می ماند؟ آیا فرجام بانکداری الکترونیک، دور کردن مشتری از بانک است؟ آیا بانکداری بدون شعبه، اتوپیای بانکداری الکترونیک است؟ آیا آمال ما از توسعه و گسترش بانکداری الکترونیک تنها در افزایش سرعت، امنیت، حجم و قابلیت ردیابی تراکنش های بانکی خلاصه می شود؟

در یک سر طیف، باور آن است که هرچند فناوری شمایل بانکداری را متحول کرده اما اساس و ستون فقرات بانکداری از زمان ابداع پول اعتباری به این سو تغییر چندانی نکرده است. اما سر دیگر طیف بر این باور است که نفوذ فناوری در صنعت، یک دوره تکاملی 4 مرحله ای را طی کرده است: نقش ابزارسازی و پشتیبانی طی دهه 1960 تا 75 میلادی، در 15 سال بعد به موتور فزاینده کارایی تبدیل شده و سپس در سال های 1990 تا 2005، به عامل توانمندساز بدل شده است. این نقش از سال 2006 به بعد، به عنوان پیشرانه ابداع در مدل های کسب و کار، دگرگون سازی قواعد بازی را هدف گرفته است. رسالت همایش سوم بانکداری الکترونیک و نظام های پرداخت، جلب توجه ذینفعان صنعت بانکی کشور به این نقش اخیر است.

طرفه اینجاست که فناوری، فشار، تهدید و فرصت را با هم می آورد و چالش و راه‌حل را یک‌جا ارائه می کند. موج digitization رابطه بانک با مشتری را متحول و نقطه و زمان ارائه خدمت و فروش محصول را به انتخاب وی محول می کند. پیامد این تحول آن است که انعطاف و چابکی در ارائه خدمات و محصولات، شرط بقا در بازار است.

اگر دهة 70 شمسی را دهة استقرار سامانه‌های core banking و دهة 80 را دهة توسعة پرداخت های الکترونیک در کشور بدانیم، به یقین دهة 90 مجال پرداختن به بانکداری متناسب با اقتضائات فرداست. روندها نشان می دهند بانک فردا، هوشمند است؛ به این معنی که مسئله محور، تحلیل‌گر، داده کاو، مشورت دهنده به مشتری و سهل الوصول است. بانک فردا همچنین همبند است؛ به این معنی که مشتری محور، پردازشگر، همراه، نزدیک، بهره بردار از شبکه‌های اجتماعی و بالاخره عنصر حاضر و قابل اتکا در زیست بوم مشتری است. بانک فردا به علاوه چابک است؛ یعنی نسبت به تغییرات بازار حساس و پاسخگوست؛ منعطف در برابر تقاضای موثر مشتری است و گستره فعالیت خود را با مقیاس تقاضا تنظیم می‌کند. چابک سازی بانک ها مستلزم بازنگری در ساختار مدیریتی آن‌هاست. ساختارهای سلسله مراتبی چند لایه‌ای که استقبال از نوآوری‌ها را معطل کسب اجازه از سلسله مدیران ارشد می‌کند، همواره از تحولات عقب می‌ماند. واقعیت آن است که انتقال از نظارت مبتنی بر رعایت به نظارت مبتنی بر ریسک نیز، بر چالاکی بانک ها می افزاید و نظارت پذیری را در تقابل با تحول خواهی قرار نمی دهد.

البته بانک فردا همچنان کارا می‌ماند؛ به این معنی که خودکار، کم هزینه و کم جمعیت است و بر مدار کسب و کارهای مشخص برخاسته از بازار تعریف می شود. همچنین این بانک شریکی امن برای مشتری، از مخاطرات آگاه و در برابر آن‌ها حساس است. این بانک در برابر تامین امنیت در محیط فیزیکی و مجازی مسامحه نمی‌کند.

انتظار می رود یک ویژگی بارز بانک های موفق فردا، آن باشد که بازارهای مفقود را بیابند و در آن‌ها به جستجوی فرصت های جدید درامد زایی بپردازند. نقش رگولاتور در این میان آن است که نه تنها در برابر این حرکت مقاومت نکرده، بل نقش جدیدی برای خود در نظم دهی به بازار و پشتیبانی از بازارسازی بازیگران تعریف کند.  

طبیعتا هر سخنی در مورد بازتعریف ساختار و کارکرد بانک ها نمی تواند در مورد نقش رگولاتور ساکت بماند. واقعیت آن است که صنعت بانکی کشور، به رغم تعداد زیاد بانک‌ها از مزایای رقابت کم بهره است. اگر رگولاتور رقابتی شدن فضای بانکی را هدف قرار ندهد، ممکن است بانک ها انگیزه ای برای تحول در مدل کسب و کار خود نداشته و به اتکای بانکداری سنتی بتوانند تا مدت ها سهم از بازار خود را حفظ کنند. پیام این همایش به رگولاتور آن است که از اضمحلال سهم از بازار بانک‌های مقاوم در برابر تغییرات نوآورانه و ادغام آن‌ها در بانک های پویا، منعطف و تحول‌پذیر استقبال کند. جمعیت جوان و تحصیل کرده کشور تحول خواهند و به ضریب نفوذ فناوری در انتخاب بانک خود، اهمیت می دهند. ممکن است بانک های سنتی و مقاوم در پذیرش نواوری، تا مدتی به اتکای مشتریان قدیمی، بتوانند در بازار بمانند ولی این روند دیرپا نیست و دیر یا زود بانک ناچار است از طریق نیاز مشتریان، تحولات نواورانه را پذیرا باشد.

درس های فناوری برای بانکداران را می توان به شرح زیر بر شمرد:

1. نقطه و زمان ارائه خدمت را مشتری تعیین می‌کند نه بانک. فناوری محدودیت‌های زمانی و مکانی ارائه خدمات بانکی را به حداقل می‌رساند. در این صورت بانکی در حفظ و یا افزایش سهم از بازار موفق است که از این امکان حداکثر استفاده را ببرد.

2. هزینه تامین زیرساخت های پیاده سازی فناوری‌های نو، چنان بالاست که بانک ها به تنهایی نمی‌توانند آن را تامین کنند. لذا جستجو برای یافتن مدل‌هایی ضرورت می یابد که شراکت در تامین زیرساخت ها و رقابت در ارائه محصولات را در صنعت بانکی با هم تلفیق کنند.

3. به نظر می‌رسد بازتعریف پروفایل پویای مشتری بر پایه اطلاعاتی که در مراجعات وی به جا می‌مانند، یک ضرورت است. رابطه بانک با مشتری نباید منفعل و مبتنی بر مراجعه وی باشد. فناوری این امکان را به بانک می‌دهد که با اتصال اطلاعات دریافتی از مشتری، الگوی رفتاری او را شبیه سازی کرده و یک رابطه تعاملی با او بسازد.

4. بازارهای مالی ایستا و جامد نیستند. فناوری امکان کشف پویایی بازارها و طراحی محصولات جدید متناسب با این پویایی ها را فراهم می‌کند.

5. نیاز مشتری، متناسب با ویژگی های مالی-اقتصادی، اجتماعی وی متنوع است. در این میان بانکی موفق است که در شخصی سازی محصولات خود پیشتاز باشد.  

6. فناوری، فقط تنوع و گستره ابزارهای دراختیار مدیریت را افزایش نمی دهد؛ بل ظرفیت بانک برای پذیرش تحول و ساختار ذهنی و آمادگی مدیران برای بکارگیری این ظرفیت را دگرگون می‌کند. مدیر تحول خواه منتظر سررسید آینده نمی ماند و چشم بسته به استقبال آن نمی رود؛ بلکه به مدد فناوری، آینده (های) محتمل را قبل از وقوع می بیند و سازمان خود را برای تحقق آینده مطلوب آماده می کند. ذهنیت‌های جبرگرا بر این باورند که تنها یک آینده امکان تحقق دارد؛ درحالی که آینده‌سازی مبتنی بر آرمان‌خواهی، به اقدامات خردمندانه‌ای می انجامد که ما را به بهترین آینده ممکن هدایت می کند.

امیدواریم این همایش فرصتی برای هم افق کردن ذینفعان صنعت بانکی کشور حول مسائل برشمرده فراهم کند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ×  7  =  42