کنایه مناسب هاشمی به اصولگراها

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص اعتماد به مذاکره‌کنندگان کشورمان، گفت: با این حرف، اصولگراها باید اعتماد کنند و بیخودی بهانه نگیرند.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،«سایت خبری انتخاب» گفت‌وگویی با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی داشته که مشروح آن در پی می‌آید:

با توجه به گذشت چهار ماه از تشکیل دولت یازدهم ؛ ارزیابی شما از عملکرد دولت چگونه است؟

مجموعاً از وضعی که الان دولت یازدهم دارد، راضی هستم. اولا از قدیم و از اوایل انقلاب با افکار، عقاید و سلیقه‌های آقای روحانی آشنا بودم و تا الان کاملاً ایشان را می‌پسندم. قبل از اینکه خودم نامزد شوم، از ایشان خواسته بودیم که نامزد شوند و شدند. بنابراین همان کسی است که ما مایل هستیم این مسئولیت را در این مرحله حساس داشته باشد.

ثانیاً در این مدتی که (دکتر روحانی و همکاران) کار کردند، نشان دادند که هم مشکلات و هم راهکارهای حل آنها را می‌شناسند. البته قسمتی چینش همکاران بوده که در مجموع باید تشکر کنیم. ایشان تلاش کرده نیروهایی را بیاورد که هم معتدل – سلیقه‌های مختلف در بین اعتدالیون هستند- هم کاری و هم کاربلد باشند. به نظرم کابینه ایشان مجموعه قابل قبولی برای این مقطع و شرایطی که داریم، هستند. بدون در نظر گرفتن شرایط، مجلس، فضا و خیلی موارد دیگر، نمی‌توان کاری کرد. آقای روحانی این شرایط را در نظر گرفتند و با توجه به اینها به نظرم کابینة مطلوبی است.

در سطح استانداری‌ها هم که تا به حال تقریبا تمام شده است، به نظرم با همان آهنگ حرکت کردند. الان دیگر معاونان رئیس‌جمهور و وزرا در کابینه هستند و معاونان وزرا هم گرایش‌هایی شبیه به وزیرشان دارند. مجموعا فکر می‌کنم چینش نیروها رضایت‌بخش است.

از لحاظ اظهار افکار، آقای روحانی از آنچه که در تبلیغاتشان می‌گفتند، هیچ عقب‌نشینی نکردند که بسیار قابل توجه است. چون گاهی انسان‌هایی هستند که در انتخابات وعده‌های زیادی می‌دهند و اظهار نظرهایی می‌کنند اما وقتی به عمل می‌رسند، ممکن است فراموش کنند. اما ایشان فراموش نکرده و به همه آنها وفادار است. ممکن است هنوز فرصتی پیش نیامده که انجام بدهد اما هنوز روی نظر خودش ایستاده است.

در مورد عملکرد میدانی هم، ما روی این فرض ایشان را مناسب می‌دیدیم و خودشان هم اهمیت می‌دادند. الان بخشی از مشکلات ما ناشی از تحریم‌های خارجی و روابط داخلی ماست که یک نقطه اساسی است. اگر آن را اصلاح کنیم، کار داخلی آسان‌تر می‌شود. پس چینش مدیران به خوبی انجام شده و قدم اول اجرایی هم به خوبی برداشته شد. ایشان دنبال حل مشکلات خارجی هستند که خیلی دست و پاگیر و مزاحم است. در اینجا هم گام اولشان را خوب برداشتند. به نظرم خیلی خوب و با سرعت مطلوب به توافقی رسیدند که معمولا باور نمی‌شد به اینجا برسیم. البته همین‌جا بعضی از افراد منتقد می‌گویند که ما امتیازاتی دادیم که من این را قبول ندارم. منتها توضیح دادن اینکه چرا امتیاز ندادیم، کار آسانی نیست. گفتن بعضی موارد ممکن است مانعی در راه اجرا پیش بیاورد ولی واقعاً من که آشنا به مشکلات هستم، می‌دانم که امتیازی یک‌طرفه ندادیم. نفعی که هم ما بردیم و هم همه آنها بردند، یعنی برد – برد. این است که هم ملت ما و هم دنیا که از یک وضع بحرانی در خیلی جاها به خاطر این مساله نگران بودند، آرامش پیدا کردند. خیال همه جمع شده که داریم در مسیر حل پیش می‌رویم.

در این میان یک‌سری مقاومت‌ها و کارشکنی‌های ویژه‌ای انجام شد. در واقع همان گروهی که در دولت گذشته با دولت مماشات می‌کردند و نظارت خاصی بر دولت نمی‌کردند، امروز هر اتفاق، خطا و شبه خطایی را تبدیل به یک معضل پیچیده می‌کنند. تحلیل شما از این اتفاق چیست؟

این، تحلیل روشنی دارد. آنها که این کارها را می‌کنند، هیچ مایل نبودند چنین دولتی سر کار بیاید و طبعاً نمی‌خواهند همکاری کنند و حتی می‌خواهند به گونه‌ای بر وفق سیاست‌ها و افکار خودشان باشد. بالاخره تفاوت افکار و اهداف بوده و وقتی می‌بینند بر اساس تفکرات آنها عمل نمی‌شود، می‌خواهند انتقاد کنند. این عکس‌العمل‌ها و آن عدم موافقت‌ها یک مقدار طبیعی است. آنها فکر می‌کردند برنده هستند و نشد و وضع دیگری شد. البته همه این‌گونه نیستند و اکثریت طرف مقابل پذیرفته‌اند و همکاری می‌کنند. اقلیتی ایستاده‌اند و منتقد هستند و دولت هم نمی‌تواند به منتقد خیلی اعتراض کند. منتقد اگر از روی وظیفه‌شناسی و با سبک درست انتقاد کند، مفید و موثر است و انتقادش نتیجه می‌دهد و ممکن است مسیر خیلی موارد را اصلاح کند ولی اگر از روی تمایلات خیالی، جناحی و یا به ادله دیگری باشد که اصالتی ندارد، مضر است. من فکر می‌کنم غیر طبیعی نیست و ما منتظر چنین وضعی بودیم که بعد از استقرار دولت، چنین مواردی پیش آید. دولت هم با متانت، انتقادات و حرف‌ها را تحمل و در جای خودش هم اقدام می‌کند. به نظرم فضا بد نیست؛ منتها انتظار نمی‌رود در یک کشور آرمانی اسلامی با این سرعت این‌گونه عمل شود. ان‌شاءالله کم کنند. البته انتقاد خوب است و باید انتقاد داشته باشند، منتها با شیوه‌های مناسب‌تر باشد.

با توجه به گذشت 4 سال از خرداد 88، دامن زدن به آن موضوعات در صدا و سیما و یک‌سری رسانه‌های همسو، به نظر شما چه سودی برای وحدت ملی دارد؟

به هر حال آنچه که میل همه ماست، این است که صدا و سیما حالت کاملا ملی داشته باشد و پوشش کامل برای همه نیروهای وفادار به انقلاب داشته باشد و تبعیضی قائل نشود و به جای دامن زدن به اختلافات، باید آرامش ایجاد کند که ان‌شاءالله این‌گونه شود.

حضرتعالی تعبیری را در مورد صدا و سیما به عنوان «جعبه سانسور» داشتید. در این مورد با توجه به این بحث مرتبط توضیح خاصی دارید؟

مخصوص صدا و سیما نبوده. منظور از جعبه سانسور همه رسانه‌هایی بودند که حرف‌ها را سانسور می‌کنند و حرف خودشان را یک‌طرفه و گزینشی می‌زنند. گفتم که اینها تاثیر منفی برای خودشان دارد چون مردم واقعیت را می‌فهمند و لذا تاثیر اساسی طولانی‌مدت ندارد و ممکن است موقتا اثری داشته باشد. فقط صدا و سیمای خودمان را نگفتم. همه رسانه‌هایی که این آلودگی را دارند، مورد نظرم بودند.

در رابطه با مذاکرات هسته‌ای، با توجه به ابراز امیدواری دکتر روحانی و همچنین اظهارات آقای ظریف و البته مجموعه گفتارهای 1+5، رسیدن به یک طرح جامع را ممکن می‌دانید؟

اگر غربی‌ها در اظهاراتشان صادق باشند، بله. من این را در مصاحبه با فایننشنال تایمز هم گفتم. تا به حال حرف عمده آنها این بوده که ما اصل غنی‌سازی را برای شما قبول داریم ولی شما باید شفاف باشید و اعتمادسازی کنید. عمده نزاع ما سر این بود. در شرایطی که زورگویی می‌کردند، سوالاتی هم داشتند که ایران حاضر نبود جواب بدهد. سیاست جدید این‌گونه است که ما شفاف شویم و حق قانونی ما به رسمیت شناخته شود. بیشتر از حق قانونی نمی‌خواهیم. به هر حال می‌خواهیم از تکنولوژی بسیار مهم هسته‌ای برای بخش‌های مختلف زندگی مانند کشاورزی، صنعت، بهداشت و بسیاری از علوم استفاده کنیم و این حق هر کشوری و هر انسانی است و ما هم این را می‌خواهیم. حقی هم آژانس دارد که باید نظارت کند. در قوانین آژانس رفتن به سوی ساخت سلاح هسته‌ای ممنوع است. ما این را امضا کردیم و در آنجا عضو هستیم. اگر آنها صادق باشند، ما هم حاضریم شفاف‌سازی و اعتمادسازی کنیم. به نظرم خیلی جای بحث ندارد. یک جا بپذیریم که آنها هر تردیدی دارند، ما برطرف کنیم و دیگر مزاحم ما نباشند. همیشه هم بر کار ما نظارت کنند، چنانکه حقشان است. اگر دو طرف به این مساله پایبند باشند و وظیفه خودشان را انجام بدهند، مسائل حل می‌شود. حاضریم انجام بدهیم و الان تردید ما روی آنهاست. اگر آنها اغراض دیگری از این فشارها داشته باشند، طبعا مشکل می‌شود. ولی اگر واقعا و صادقانه بخواهند مطمئن شوند که ایران نمی‌خواهد به طرف سلاح هسته‌ای برود، فکر می‌کنم وقت زیادی لازم ندارد. کارشناسان و مسئولان تصمیم‌گیر، یعنی وزرای خارجه یا هر کس که می‌خواهد، بنشینند در دو سه جلسه بر این اساس اصولی را بنویسند و امضا کنند، نظارتشان هم در هر حدی که لازم است، عملی شود.

فکر می‌کنید ظرف شش ماه این محقق می‌شود؟

ظرف شش ماه، نه. این شش ماه مقدمه‌ای برای مذاکرات اصلی است. اوایل دی‌ماه خبرهایی رسیده بود مبنی بر اینکه مذاکرات کارشناسی خوب بود. نکته جالب این بود که بنا نبود دیگر جلسه‌ای باشد و بنا بود که بعد از کریسمس باشد. هم آقای جان کری و هم آقای ظریف خواستند و خانم اشتون گفت برای یک جلسه یک‌روزه بیایید تا بین مذاکرات فاصله نیفتد. قرار نبود دو جلسه داشته باشند. یک روز بود ولی وقتی دیدند که خوب دارد پیش می‌رود، گفتند یک روز دیگر هم اضافه شود. اگر این‌گونه باشد، معلوم می‌شود آنها هم مایل هستند که پیش برود.

به نظر شما جدالی که در مورد حق غنی‌سازی وجود دارد، برای چیست؟ از آن طرف جان کری می‌گوید حق غنی‌سازی را به رسمیت نشناختیم و از این طرف مقامات ایرانی می‌گویند که این حق به رسمیت شناخته شده است. این تناقض در سخنان دو طرف برای چیست؟ اصلا تناقضی در کار است یا ماجرا چیز دیگری است؟

به نظرم این بحث فنی است و اگر کسانی که مذاکره می‌کنند عاقلانه نگاه کنند، رسیدن به نقطه مشترک خیلی آسان است. برای اینکه آنها نمی‌گویند که شما غنی‌سازی نکنید. می‌گویند دارید می‌کنید و جایی در قانون نیامده که حق غنی‌سازی دارید. آمده است که حق بهره‌برداری از منافع صلح‌آمیز را دارید. جوابش هم این است که اگر حق ماست که از منافع صلح‌آمیز برخوردار باشیم، باید غنی‌سازی کنیم. یکی از متخصصان مثالی زده و گفته است اینکه بعضی از غربی‌ها می‌گویند غنی‌سازی نداشته باشید و از منافع صلح‌آمیز استفاده کنید، مثل این است که من ماشینم را به شما اجاره می‌دهم و یا می‌فروشم، به شرط اینکه شما در آن بنزین نریزید. این چه منطقی دارد؟ پس اگر به ما می‌گویند که حق بهره‌برداری دارید که داریم و قانون هم شناخته و قوانین بین‌المللی و مقررات جهانی این را شناخته، معنایش این است که غنی‌سازی کنیم تا استفاده کنیم.

البته بعضی‌ها معتقدند که این کلیدواژه برای این مطرح شده که بتوانند تندروهای دو طرف را به سکوت وادارند. شما به این تحلیل معتقد هستید یا نه؟

البته علایمی هست که هر دو طرف دارند به گونه‌ای حرف‌هایی می‌زنند تا تندروها را قانع کنند. من این را احساس می‌کنم. بالاخره غربی‌ها دیدند که اسرائیل قدرت مانور رسانه‌ای زیادی دارد و لابی‌های صهیونیستی در سراسر دنیا و به‌خصوص اروپا و آمریکا در پارلمان‌ها اعمال نفوذ می‌کنند، چون در انتخابات خیلی به تبلیغات نامزدها کمک می‌کنند. به علاوه جمهوری‌خواهان آمریکا هم نمی‌خواهند آقای اوباما بتواند این مساله را حل کند. اگر مساله را حل و خاورمیانه را راحت کند، امتیاز بزرگی برای دموکرات‌ها در ذهن مردم آمریکا به جای خواهد ماند. آنها کارشکنی می‌کنند، لابی‌های اسرائیل کارشکنی می‌کنند و در اروپا هم کسانی هستند که این وضع را دارند. منتها تناقضی هم دارند چون اکثر اروپایی‌ها نمی‌خواهند توافقات به هم بخورد. در آن فضا بین آمریکا و اروپایی‌ها اختلاف افتاده و این برایشان خیلی ضرر دارد. آنها هم تناقضی دارند. در داخل ایران هم آدم‌هایی هستند که حرف‌های شعاری می‌زنند. نمی‌توان همه واقعیت‌ها را رسانه‌ای کرد. مسئولان هم نمی‌توانند همه مسایل سری را بگویند. رهبری کمک کردند و گفتند "من به اینهایی که برای مذاکره رفتند، اعتماد دارم. اینها برای انقلاب می‌خواهند مخلصانه کار کنند." با این حرف، اصولگراها باید اعتماد کنند و بیخودی بهانه نگیرند. خودی‌های این طرف هم مواظب باشند. به هر حال الان جریان مذاکره شروع شده و نباید یک کاری کنند که مذاکره‌کننده‌ها مجبور شوند حرف‌هایی بزنند که کار را خراب کند.

در این میان، یک‌سری گزارش‌های بدبینانه و تاییدنشده حکایت از این دارد که به احتمال زیاد بسیاری از فعالیت‌های هسته‌ای ایران به حالت تعلیق در می‌آید. آیا اساسا شما این را پذیرفتنی می‌دانید؟

هیچ وقت هدف ما دسترسی به سلاح هسته‌ای نبوده و نیست. هدف ما استفاده صلح‌آمیز است و یکی از استفاده‌های مهم ما نیروگاه‌های برق است که باید بسازیم. آنها حتما احتیاج به غنی‌سازی دارد یا باید سوخت آماده بخریم که دلیلی ندارد چون هم دانش، هم ابزار و هم مصرفش را داریم و طبیعی است که خودمان اینها را تولید کنیم.

وقتی حقوق ما را بشناسند، باید معدن‌کاری و کار تجارت مواد اولیه مثل کیک زرد و خرید وسایل فنی که انحصاری در بعضی جاهاست و ما نمی‌توانیم خودمان تولید کنیم، آزاد باشد و ما هم اینها را داشته باشیم تا بتوانیم سوخت لازم را تهیه و آماده کنیم و نیروگاه‌های متعددی بسازیم. چون سوخت‌های فسیلی کم‌کم دارد فضای کشور را آلوده می‌کند و همه دنیا به طرف منابع دیگر مانند نور خورشید، آب و یا باد می‌روند. حتی بعضی‌ها دارند به طرف جوش هسته‌ای به جای شکاف هسته‌ای می‌روند که اگر آن صنعت شکل بگیرد – که دارد می گیرد و الان هفت هشت کشور شریک شدند و سرمایه بزرگی گذاشتند – یک منبع عظیم سوختی است که شاید دنیا را از خیلی از منابع انرژی بی‌نیاز کند.

به هر حال ما که نمی‌خواستیم به طرف سلاح برویم و در آن بخش نباید هیچ کاری انتظار داشته باشیم. چون رهبری گفتند «حرام است» نباید به آن طرف برویم و مشکل دیگری نداریم. مهم این است که اعتماد باشد. الان ژاپن، کره جنوبی و خیلی جاهای دیگر و چندین کشور استفاده می‌کنند و مشکلی ندارند.

به نظر شما این طرح 60 درصد غنی‌سازی که در مجلس طرح شده برای چیست؟

فکر می‌کنم اینها می‌خواهند با سنا و کنگره آمریکا مقابله کنند چون آنها حرف‌های زور می‌زنند و اینها مقابله می‌کنند. آنها باید بدانند که اگر بنا باشد با پارلمان مزاحم شوند، پارلمان ما برای چنین کارهایی آماده‌تر است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

93  −  92  =