آلبرت اینشتین، عیسی کلانتری و دریاچه ارومیه!
در طول تاریخ معاصر ایران افزایش دهد؛ توجهی که منجر به تشکیل نشستهای تخصصی متعدد و دعوت از نخبهترین دانشمندان داخلی و بینالمللی برای بررسی و کشف شیوههای مهار یک بحران محیط زیستی شده است. فرآیندی که اگر استمرار یابد، بیشک دستاوردهای مثبت آن، نه فقط برای خوضه آبخیز دریاچه ارومیه، که برای تمامی زیستگاههای ارزشمند و در حال پسروی ایران در گسترهی 165 میلیون هکتاریاش میتواند مفید باشد.
عیسی کلانتری یک خبر خوش دیگر هم در این جلسه اعلام کرد و ضمن مخالفت شدیدش با نظریهی افرادی چون دکتر پرویز کردوانی که دریاچه ارومیه را مرده میپندارند – و نگارنده تاکنون در دو مقالهی جداگانه و با همکاری اساتیدی چون دکتر آهنگ کوثر، دکتر محمد خسروشاهی، دکتر مهدی میرزایی و مهندس اسماعیل رهبر پاسخهایی مبسوط به آن نظریه داده است – از تفاهم بزرگی خبر داد که با وزیر جهاد کشاورزی برای خرید دستکم 40 درصد از حقابهی کشاورزی منطقه به انجام رسانده و همچنین افزود که پلمپ چاههای غیرمجاز و آزادسازی نیاز غیر شرب مردم از پشت سدها در اولویت جدی حاکمیت قرار گرفته است.
باشد که در سال 1393 با درایت و امید شاهد نخستین نشانههای مهار بحران در دریاچه ارومیه و بازگشت تدریجی حیات به نگین فیروزهای شمال باختری وطن باشیم؛ دستاوردی که در صورت تحقق، بیشک امید تشنگان در اطراف دیگر تالابها و دریاچههای داخلی ایران از جمله: بختگان، طشک، هامون، پریشان، گاوخونی، جازموریان، مهارلو، کافتر، ارژن، گمیشان، قوریگل و … را هم زنده خواهد کرد.