نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات بانکها امسال عملیاتی می شود /ترسیم اهداف اجرای «نشتا»

گفتگو با دکتر نیما امیرشکاری مدیر پروژه سناب:

سناب فقط برای بانک مرکزی است اما برای اینکه برای بانک‌ها هم قابل استفاده شود، نام پروژه به «نشتا» تغییر کرد. بر این اساس پروژه جدیدی به نام نشتا برای نظام بانکی تدوین شد. خلاصه عبارت «نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات» است، این پروژه قصد دارد به فرایندهای بانک‌ها ورود کند و در واقع همایش IFW نقطه شروع نشتا است /نشتا فرایندها را استاندارد می‌کند و سناب براساس فرایندها، داده‌ها را تجمیع می‌کند./بانکداری ما به مرحله تفکر می‌شود. با شرایط جدید، بانکدار ما براساس مدل‌های مختلف انتخاب‌های مختلف خواهد داشت

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،دستورالعمل شفافیت و تمرکز اطلاعات بانک‌ها به پروژه  سناب (سامانه نظارت الکترونیکی بانکها) منجر شد و سنا  «نشتا»(نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات) را ضرورت بخشید و حالا سناب در بانک مرکزی داده ها را ساختار مند می کند و نشتا در بانکها فرایندها را اصلاح می کند. این دو پروژه پویا آیا  قادر خواهند بود به سمتی حرکت کنند که شفافیت و تمرکز اطلاعات در شبکه بانکی را ثمر بخشند. در گفتگو با دکتر نیما امیرشکاری مدیر پروژه سناب و  نشتا به تحلیل این مسئله پرداخته شده است. او معتقد است با ابزار ifw تحقق اهداف سریع و  اصولی محقق می شود.این گفتگو از پی می آید.

**********************************************

*یکی از محورهای مهم انضباط پولی بحث شفافیت و استاندارد بودن اطلاعات است. یکی از اهداف سناب هم همین است. در ابتدا یک پلن کلی از این پروژه ارائه کنید.

اولین دستورالعملی که برای اصلاح نظام بانکداری و پولی ابلاغ شد به سال 86 برمی‌گردد که هیات وزیران در آن سال به تاریخ 22/11/86 آیین‌نامه نظام بانکداری الکترونیک را مصوب کرد و این آیین‌نامه باعث شده استارت‌های اولیه برخی اقدامات کلید بخورد و بعد از این مصوبه بود که بانک الکترونیک آرین فرایند تاسیس را آغاز کرد. بحث تحول در بانکداری مباحث بانکداری نوین مطرح شد. پس از این مصوبه پنجاهمین مجمع بانک مرکزی در 19/5/89 مطرح شد که به بحث شفافیت، تمرکز اطلاعات و کربنکینگ پرداخت و سپس دستورالعمل شورای پول و اعتبار در همان سال 89 دقیقا با قید همان عبارات به شفافیت و تمرکز اطلاعات بانکی اشاره کرد و تکلیف نظام بانکی دانست و در اسفند 89 هم در قانون برنامه پنجم توسعه دقیقا قید کربنکینگ داریم که براساس آن بانک‌ها را ملزم به ایجاد کربنکینگ کرده است.

در این میان دستورالعمل شفافیت و تمرکز اطلاعات بانک‌هاست که ماده مهم آن عینا اینگونه است: تمامی بانک‌ها و موسسات اعتباری مکلفند تمامی داده های مربوط به عملیات بانکی خود اعم از جذب سپرده ها، اعطای تسهیلات و ارائه انواع خدمات بانکی به صورت ریالی و ارزی را منحصرا در یک سامانه بانکی یکپارچه ثبت، پردازش و نگهداری نمایند. نحوه تولید، پردازش و نگهداری داده ها و تبدیل آنها به اطلاعات باید مطابق با استانداردهای فنی و اجرایی بانک مرکزی صورت پذیرد.

این مصوبه برای ما این الزام را ایجاد کرد که در دو مسیر حرکت کنیم. یکی این مسیر که آیا فرایندهای نظام بانکی ما استاندارد هست یا خیر. دوم اینکه آیا دیتاهایی که در این فرایندها تولید می‌شود استاندارد هست یا به تعبیر دیگر یکپارچه و قابل تجمع هست یا خیر. ما در بانک مرکزی اداره اطلاعات بانکی را داریم که یکسری گزارش‌ها از قدیم تا اکنون دریافت و سپس تجمع می‌کرد و برای تجمع آن طبعا با مشکلات زیادی روبه‌رو بوده است چراکه هر بانکی با تفکرات خودش اقدام به تولید اطلاعات کرده و در نتیجه با استانداردها همخوان نبوده است. به همین خاطر اداره اطلاعات مجبور بود که اطلاعات دریافتی را با زحمت زیاد تجمیع بکند. به همین خاطر این فرایند بسیار زمانبر بود تا یک گزارش تجمیعی و قابل ارائه یا انتشار باشد و ممکن بود تهیه یک گزارش ساده یک ماه طول بکشد و با توجه به دنیای کنونی که حجم دیتایی که هر روز تولید می‌شود بسیار بالاست، اطلاعات یک ماه گذشته چندان به روز نیست و برای آینده قابل استفاده چندانی نیست و در واقع ارزش زمانی خود را از دست داده است.

بر این اساس آنچه بانک‌ها و بانک مرکزی را تشویق کرد که به سمت اطلاع نظام بانکی بروند وضعیت موجودی بود که قابل مدیریت نبود. پروژه سناب (سامانه نظارت الکترونیکی بانکها) اینجا کلید خورد و کاری که انجام داد این بود که ابتدا هر دو شاخه ای که در ابتدا گفتم یعنی هم فرایندها و هم دیتامدل بانکی را هدف گرفت و شروع به کار جدی پروژه از سال 91 بود که در آن سال، منشور پروژه تدوین شد و طی جلسات مستمری که با بانک مرکزی برگزار شد، تیمی هم در بانک مرکزی تشکیل شد تا بتوانند اطلاعات موجود را به مجری بدهند و مشکلات را انتقال دهند و آنچه که در این میان خیلی به ما کمک کرد بحث چارچوب IFW بود. این مدل به ما گفت که یکپارچه بودن به عنوان یک هدف را از کجا می‌خواهید آغاز کنید. از کجا می‌خواهید بدانید که آنچه تهیه کرده‌ایم جامعیت و کاملیت و قابلیت توسعه دارد. شما براساس وضع موجود اهداف را تدوین کرده‌ای اما افق‌های پیش رو که دنیا به سمت آن می‌رود را در نظر نگرفته‌ای و در نتیجه نقاطی را به ما نشان داد که ما می‌دیدیم در کشور وجود ندارد و در نتیجه از IFW کمک گرفتیم تا در حوزه های مختلف پازل کار ما کامل شود.

*در پایان سال 92، سناب در کدام نقطه قرار داشت.

در حقیقت اتفاقی که در پایان سال 92 افتاد این بود که سناب روی IFW پیش رفت و منجر به این شد که همایش IFW در پایان سال توسط بانک مرکزی برگزار شود. در واقع بعد از این همایش، تغییری جدید در سال جدید انجام شد. اول اینکه سناب تا پایان سال 92 کاری که انجام داد این بود که بخشی از اطلاعات موجود بانک‌ها را در بانک مرکزی به صورت داشبورد تجمیع کرد و به خود بانک مرکزی تحویل داد. این اطلاعات و داشبورد به عنوان یک فرایند مداوم همچنان در حال تکمیل شدن است. چون می‌دانید که وقتی حجم اطلاعات بالایی وجود دارد که مداوما باید بروزرسانی شود، پروژه شما ongoing می‌شود یعنی اینکه همواره در حال بروزرسانی و افزایش حوزه های کاری است.

*یعنی داشبوردی که در سال 91 رئیس کل وقت بانک مرکزی از آن خبر داد اکنون به عنوان یک پروژه ongoing تکمیل شده است.

بله دقیقا این داشبورد در بانک مرکزی موجود و اداره نرم‌افزار متولی آن است. ما طراحی قالب اطلاعات را می‌دهیم و اداره نرم‌افزار آن را تولید می‌کند. مثلا ما اعلام می‌کنیم 10 نسبت مالی در مستندات مرجع وجود دارد که از روی اطلاعات موجود قابل استخراج است و این اداره براساس اطلاعات طراحی‌های لازم را انجام و روی سامانه بارگذاری می‌کند. این سیستم از نظر کارکرد به نقطه‌ای رسیده که حداقل‌هایی را در اختیار بانک مرکزی می‌گذارد. حداقل‌ها به این معنی که داده‌های داشبورد براساس اطلاعات موجود بوده است نه براساس اطلاعات و داده‌های وضع مطلوب.تا شما دیتای تمیز جمع‌آوری شده نداشته باشید گزارشی تمیز و کارآمد از آن استخراج نخواهد شد. به قول معروف، garbage in, garbage out. یعنی اگر درون بهترین سیستم آشغال بریزی آشغال تحویل می‌گیری و بر این اساس اگر بخواهیم دیتای درست جمع بکنیم باید فرایندهایمان را اصلاح کنیم. به تعبیر دیگر نمی‌توانیم از فرایندهای غیریکپارچه، دیتای یکپارچه تولید شود.

*یعنی شما تا پارسال آشغال تجمیع می‌کردید؟

ما تا سال گذشته به بانک‌ها این نکته را گوشزد کردیم تا آن زمان از آنچه جمع‌آوری کردید در بسیاری از حوزه های کاری، دستاورد موثر و ارزش افزوده‌ای حاصل نمی‌شود. هرچند تا همینجا هم اتفاق خوبی بود.

*سناب سال 92 دارای چه بخش‌هایی بود؟

سناب سال 92 تلاش کرد که فرایندهای IFW را بشناسد تا بتواند به نظام بانکی بشناساند. در حوزه فرایندها با کمک تیم دکتر شریفی در شرکت خدمات انفورماتیک به IFW ورود کردیم و بر این اساس به بانک مرکزی اعلام کردیم، تا یک چارچوب مشترک فرایندی در نظام بانکی پیاده نشود ما داده تمیز و موثری جمع‌آوری نخواهیم کرد. بر همین اساس همایش در اسفندماه برگزار شد. چراکه معتقد بودیم تا بانک‌ها وارد گود نشوند و IFW را نشناسند و در حقیقت فعالیت بر مبنای چهارچوب را نشناسند و به اشتراکی در چهارچوب نرسیم، نمی‌توانیم انتظار دیتای درست داشته باشیم. در عین حال آنچه را هم که در بانک مرکزی بود توانستیم تجمیع بکنیم، یعنی در سناب 92 انباره داده بانکی ساخته شده و بخش ریپورتینگ و داشبوردهای آن در برخی حوزه ها آغاز شد، برخی اطلاعات را تجمیع کرده‌ایم و به مرور تکمیل خواهد شد.

*سناب اکنون چند شاخص را در بر می‌گیرد؟

اکنون با توجه به حوزه‌ای که آغاز کردیم یعنی حوزه دفتر کل‌های بانکی، اطلاعات این بخش را تجمیع کرده‌ایم. خلاصه دفاتر کل از جمله مهمترین گزارش‌هایی است که بانک‌ها هر ماه به بانک مرکزی ارائه می‌دهند و روی این گزارش‌ها در ادارات مختلف بانک مرکزی فرایندهای مختلفی انجام می‌شود و در نهایت دیتای خام را به اطلاعات قابل استفاده تبدیل می‌کنند.

یعنی کلیه دیتاها را از گذشته استخراج کردیم و وارد مخزنی کردیم و بر این اساس برخی شاخص‌ها را استخراج نمودیم. خلاصه دفترکل دارای حدود 300 تا 400 آیتم است که براساس این اطلاعات برای بانک مرکزی حدود 200 شاخص استخراج کردیم و در اختیار آنها قرار دادیم. نکته مهم این است که استفاده کنندگان باید عادت بکنند که از این اطلاعات سیستمی برای تصمیم گیری و مقایسه استفاده بکنند. سیستم آماده آن است که استفاده از آن به یک عادت تبدیل شود. بر این اساس مرحله فنی کار تمام شده اما مراحل اجتماعی‌سازی، فرهنگ‌سازی و… به تدریج باید اجرا شود و مدیر از منشی و کارشناس نخواهد که برایش پرینت تهیه شود بلکه خود مستقیم وارد سیستم شود و از اطلاعات استفاده کند.

*این مسئله فقط برای بانک مرکزی است یا بانک‌ها را هم شامل می‌شود؟

سناب فقط برای بانک مرکزی است اما برای اینکه برای بانک‌ها هم قابل استفاده شود، نام پروژه به «نشتا» تغییر کرد. بر این اساس پروژه جدیدی به نام نشتا برای نظام بانکی تدوین شد. خلاصه عبارت «نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات» است، این پروژه قصد دارد به فرایندهای بانک‌ها ورود کند و در واقع همایش IFW نقطه شروع نشتا است و از این به بعد در نزد بانک‌ها نشتا مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به تعبیر دیگر سناب یکی از زیرمجموعه‌های نشتا است که در درون بانک مرکزی استفاده می‌شود.

*نحوه تعامل سناب و نشتا چگونه است؟

نشتا بیشتر به فرایندها می‌پردازد. بدین معنی که نشتا به بانک‌ها اعلام می‌کند فرایند وامدهی آنها باید شامل این 5 آیتم باشد، به عبارت دیگر یک چهارچوب واحد را برای بانک‌ها اعلام می‌کند تا آن را اجرایی کنند و این در حالی است که بانکها در جزئیات آزادی عمل دارند تا بتوانند در بازار رقابت کنند.

در بحث نشتا پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی به شرکت خدمات کمک می‌کند. پژوهشکده بال بانکی نشتا و خدمات انفورماتیک بال فنی است و این دو بال در کنار هم پیش می‌روند و فرایندهای بانکی را به مرور استانداردسازی می‌کنند و مدل مطلوب بانکی ایران را تدوین و ارائه می‌کنند.

*چه نوع اطلاعاتی در این داشبوردها وجود دارد؟ چون ممکن است با اطلاعات اعتبارسنجی اشتباه شود.

این اطلاعات با اطلاعات شرکت اعتبارسنجی متفاوت است. نشتا می تواند به آن شرکت نیز کمک کند. اما اساسا حوزه‌ها متفاوت است. در نشتا اطلاعاتی متمرکز می‌شود که از فرایندهای بانک استخراج می‌شود. به تعبیر دیگر هنگام وام‌دهی یکسری اطلاعات مشابهی باید در بانک رسوب کند و نظام بانکی این بخش را کم داشت و کربنکینگ‌های ما اصطلاحا متادیتای کافی تولید نمی‌کردند. مثلا هنگام صدور ضمانتنامه ، ارائه خدمات ارزی و ریالی، باید اطلاعاتی در سیستم رسوب کند و به مرور تجمیع شود. در واقع متادیتا فراتر از حداقل اطلاعاتی است که بانک هنگام ارائه خدمات از مشتری دریافت می‌کرد. در متادیتا این اطلاعات خواسته می‌شود که مثلا در زمان افتتاح حساب از مشتری خواسته می‌شود تا اهداف خود را بگوید، این مسئله در ایران پرسیده نمی‌شود، در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته اهداف پرسیده می‌شود تا در آینده خدمات مرتبط به مشتری به آنها معرفی شود. یکی از اشکالات در سیستم بانکی ما آن است که سپرده گیری به خدمات اصلی بانک‌ها تبدیل شده در حالی که وجه تمایز بانکها باید تنوع در وام باشد. یعنی اینکه بانک به عنوان یک بنگاه اقتصادی می‌گوید من می‌خواهم چه چیزی به شما بفروشم و کمتر بنگاهی روی اینکه چه چیزی از مشتری خریداری می کند تبلیغ می کند. مثل این است که به جای اینکه روی محصول و انتهای خط تولید یک کارخانه تبلیغ شود روی مواد اولیه و ابتدای خط تولید آن تبلیغ شود.

*در نهایت سال 92 را جمع‌بندی می‌فرمایید.

در سال 92سناب به جایی رسید که زیرساخت داشبوردهای تجمیعی بانکی در بانک مرکزی ایجاد شد و به مرور تکمیل خواهد شد.

*با بانک ها هم تعامل شد؟

نخیر- در سال 92 تعاملی با بانک‌ها نداشتیم تا روز آخر سال که همان همایش بود. با این حال داشبوردها به گزارش‌های بانک‌ها محدود نشده است و ادارات مختلف بانک مرکزی به مرور اعلام می‌کنند که روی چه بخش‌هایی کار می‌کنند که در داشبورد نیست و با هماهنگی‌ بانک مرکزی اینها را به سیستم اضافه می‌کنیم. چون نظام جزیره‌ای بوده حالا با داشبورد باعث شده اداره‌ها اطلاعات جدید بدهند. در واقع بحث قرار است این باشد که چهارچوبی را تهیه کنیم که براساس این چهارچوب تیمی از کارشناسان چشم‌اندازهای صنعت بانکداری در جهان را ترسیم کنند، و از هیات بلندمرتبه ای متشکل از بانکدارهای مجرب بخواهیم که براساس این چشم‌اندازها اعلام کنند در ایران وضعیت چگونه است و چه چیزی می‌خواهیم و چه چیزی ضرورت نیست و نحوه اجرای ضرورت‌ها با اتکا به چارچوب چگونه باید باشد.

تصویر زیر گویای آنچه چارچوب برای ما مهیا می کند هست.

کلیک کنید

چهارچوب IFW یک پازل چیده شده است که می‌گوید جای هر قطعه کجاست ما باید با هیاتی که ذکر کردم قطعات پازل را تشخیص و در محل مورد نظر قرار دهیم و در واقع وضع مطلوب را برای شبکه بانکی ایران استخراج کنیم.

*نحوه تعامل سناب و نشتا را هم بگویید.

نشتا فرایندها را استاندارد می‌کند و سناب براساس فرایندها، داده‌ها را تجمیع می‌کند.

*برنامه زمانبندی‌شده‌ای را هم برای نشتا پیش‌بینی کرده‌اید؟

هنوز نه، ولی در بانک مرکزی به عنوان یک ضرورت مطرح است و ما باید برای اجرای این کار فاز به فاز پیش برویم.

*در نهایت اینکه بانکها باید چگونه شروع کنند ؟

گفت‌وگوی ما در واقع یک تلنگری به بانک‌هاست که به آماده کردن وضعیت و ذهن کارکنان بپردازند. به اعتقاد من بانکداری ما به مرحله تفکر نزدیک می‌شود. به مرحله انتخاب نزدیک می‌شود. با شرایط جدید، بانکدار ما براساس مدل‌های مختلف انتخاب‌های مختلف خواهد داشت و از آن وضعیت مرسوم اینکه وضعیت دارای سیستم نیست (اصطلاحا سیستمی نیست و گاها سلیقه ای است) به سمتی حرکت می‌شود که وضعیت براساس سیستم حرکت می‌شود و در واقع بانکداری ما به بلوغی می‌رسد که به سیستمی شدن می‌انجامد و بانکدارهای ما باید متوجه این نکته باشند که بانکداری ما در حال گزار است و سناب و نشتا به این فرایند کمک اساسی می‌کنند.

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

8  ×    =  16