«دوست بودن» واقعا بهتر از ازدواج است؟
این روزها اکثر دخترها و پسرهای جوان دوست دارند به جای اینکه زن یا شوهر همسرشان باشند، تنها با او دوست باشند؟! اما آیا واقعا این روش درستی برای زندگی مشترک است و میتواند خوشبختی را به ارمغان بیاورد؟
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،از مجله زندگی ایده آل آیا اینکه زن و شوهر در زندگی مشترکشان با هم دوست باشند، درست است؟ممکن است این سؤال برای بعضیها در زندگی پیش آمده باشد که زوجهایی موفقترند که همان مدل کلاسیک زن و شوهری هستند یا آنها که سعی میکنند بیشتر حالت رفاقتی داشتهباشند و به جای یک زن و شوهرسنتی همچون دو دوست با هم برخورد کنند؟
شاید مدل دوم خیلی مدرن و ایدهآل باشد اما همه ما دیدهایم که اینطور دوستی در رابطه زناشویی در بعضی موارد باعث ایجاد توقعهای بیجا یا حتی گفتن مسائلی میشود که در قالب دوستی میگنجند ولی در روابط زن و شوهری ممکن است تحمل شنیدن و کنار آمدن با آنها چندان ساده نباشد و به مرور باعث خراب شدن رابطه شود، اما به راستی راه درست کدام است؟ برای روشنتر شدن این سؤال از یکی از کسانی که به ادعای خودش رابطهای به شدت دوستانه با همسرش داشت، خواستیم کمی از زندگی و دغدغههایش بگوید و بعد سراغ دو روانشناس رفتیم تا از آنها بپرسیم واقعا رابطه زناشویی میتواند مساوی با رابطه دوستی باشد؟
من و همسرم تنها دوست هم هستیم اما . . .
از همان روزهای اول که ازدواج کردیم به مرور اطرافمان خلوتتر شد و رابطههایمان با دوستانمان کمرنگتر. دوستان ما خیلی متفاوت بودند و از آنجا که دو نفرمان دوست داشتیم همه جا با هم باشیم، هیچ کدام در جمعهای دوستانه دیگری راحت نبود و همین موجب شد به مرور تمام تفریحات و اوقات فراغتمان دو نفری طی شود تا جایی که هرکدام کمکم همان دوستان قبلی را هم از دست دادیم و تنها دوست و رفیق یکدیگر شدیم، دیگر تنوع خاصی در زندگیمان وجود نداشت، برنامههای مشترکمان همه یک رنگ و بو گرفته بود و تنها سرزدنهای گهگاهی به خانوادهها کمی زندگی را از یکنواختی بیرون میآورد.
البته از زندگی عاشقانهمان حسابی راضی بودیم، اما هرکدام در وجودمان خلأهایی وجود داشت که برای پرکردن این خلأها راهی نداشتیم جز متوسل شدن به دیگری. اگر دلمان میگرفت تنها راه، درددل با طرف مقابل بود، اگر مشکلی در محیط کار پیش میآمد تنها جایی که میتوانستیم عصبانیتمان را خالی کنیم روی یکدیگر بود و. . . . .