دیپلماسی اصلاح‌ طلبانه حسن روحانی

از روزی که اصولگرایان موفق به کسب سکان ریاست‌جمهوری ایران نشدند و حسن روحانی با حمایت‌های سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی و کناره‌گیری فداکارانه محمدرضا عارف رییس‌جمهور ایران شد،اصولگرایان برای کاهش دادن ناراحتی خود از شکست، سعی کردند وابستگی روحانی به جامعه روحانیت مبارز را که تشکلی اصولگراست، به مثابه اصولگرا بودن او یاد کنند.

حمیدرضا شکوهی در سرمقاله مردم سالاری نوشت: از روزی که اصولگرایان موفق به کسب سکان ریاست‌جمهوری ایران نشدند و حسن روحانی با حمایت‌های سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی و کناره‌گیری فداکارانه محمدرضا عارف و البته با مشی میانه‌رو و سخنان منطقی و مستدل خود در تبلیغات انتخاباتی و مناظره‌های تلویزیونی رییس‌جمهور ایران شد، اصولگرایان برای کاهش دادن ناراحتی خود از شکست، سعی کردند وابستگی روحانی به جامعه روحانیت مبارز را که تشکلی اصولگراست، به مثابه اصولگرا بودن او یاد کنند.

ارگان‌های وابسته به جریان راست از روزنامه‌ها تا صداوسیما نیز طی یک سال و سه ماهی که از انتخاب روحانی به ریاست‌جمهوری سپری شده تلاش کرده‌اند او را یک اصولگرا یا حداقل، یک میانه رو معرفی کنند.

اما آنچه مشی یک فرد را مشخص می‌کند، نام‌ها و وابستگی‌ها نیست؛ بلکه مشی و عملکرد اوست. روحانی در 14 ماهی که ریاست جمهوری را بر عهده داشته، نشان داده فراتر از هر قضاوتی که در مورد او صورت گیرد، لااقل در عرصه دیپلماسی یا سیاست خارجی، یک اصلاح‌طلب است.

نشانه این اصلاح‌طلبی در سخنان روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد آشکار شد؛ جایی که به صراحت گفت «ایران روزی همه را به گفتگو دعوت کرد که هنوز جنایت 11 سپتامبر رخ نداده بود» و کیست که در جهان نداند ندای گفت و گو را در عرصه جهانی برای نخستین بار سید محمد خاتمی در سازمان ملل سر داده بود تا در مقابل جنگ تمدنهای فوکویاما، منادی صلح و آرامش، آن هم از سوی کشوری باشد که مدافع تروریسم توصیف می‌شد.

این سخن روحانی، نشانه‌ای روشن از حمایت او از مشی خاتمی در عرصه سیاست خارجی است اما باز هم این نشانه را برای اصلاح طلب بودن روحانی در عرصه دیپلماسی کافی نمی‌دانیم. آنچه روحانی طی 14 ماه اخیر انجام داده و در سفر اخیر او به نیویورک نیز در قالب دیدارهایش آشکار شد، به روشنی نشانه تمایل او به تعامل مثبت با همه کشورهای جهان است.

 گفت‌وگوی تلفنی با رییس جمهور آمریکا در سال گذشته و دیدار با جیمز کامرون نخست وزیر انگلیس در سال جاری به موازات تحرکات دیپلماتیک او و دیپلماتهای وزارت امور خارجه با هدایت محمد جواد ظریف که دیدارهایی در سطحی به مراتب بالاتر از دوره‌های گذشته را در نیویورک و همچنین در مقاطع زمانی دیگر درپی داشته نشانه‌ای مثبت است که می‌توان آن را به فال نیک گرفت.

البته طبیعی است که بی‌اعتمادی‌هایی که در مدت زمانی هشت ساله بین ایران و غرب ایجاد شده در کوتاه مدت قابل رفع نیست و نیازمند صبر همراه با آرامش دارد، اما نکته مدنظر من در این نوشتار، آینده روابط ایران و غرب یا پیامدهای این مشی نیست، بلکه هدف این است که دریابیم روحانی را در عرصه دیپلماسی باید رییس‌جمهوری اصلاح‌طلب بدانیم که عملکرد او گشایش‌های دیپلماتیکی ایجاد کرده که قطعا تداوم خواهد داشت چرا که این تازه آغاز این مسیر است.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

60  ⁄  15  =